چه کشیدم ز غم بی خبری جان دلم / که رسد از تو پیامی که شود کام دلم
حسرت دیدن روی تو مرا ویران کرد / این عجب حسرت دیدار تو شد کار دلم
عاقبت هر چه که رشتم همه یکسر بگسست / آن زمان وز پی دیدار تو شد حال دلم
در هیاهوی جهان هر چه رود باکی نیست / چون جهانی دگرم هست به غوغای دلم