ساقی ار باده از این دست به جام اندازد****عارفان را همه در شرب مدام اندازد
در چنین زیر خم زلف نهد دانهٔ خال***ای بسا مرغ خرد را که به دام اندازد
ای خوشا دولت آن مست که در پای حریف***سرو دستار نداند که کدام اندازد
زاهد خام که انکار می و جام کند***پخته گردد چو نظر بر می خام اندازد
سهیل جان در حل حاضر نمیتونم عکس آپلود کنم این شعر تقدیم به لطف و مهربونی هات
