گفت که دیوانه نهای، لایق این خانه نهای
رفتم و دیوانه شدم.. سلسله بندنده شدم
گفت که سرمست نهای، رو که از این دست نهای
رفتم و سرمست شدم.. وز طرب آکنده شدم
گفت که تو کشته نهای، در طرب آغشته نهای
پیش رخ زنده کنش.. کشته و افکنده شدم
گفت که تو زیرککی، مست خیالی و شکی
گول شدم.. هول شدم.. وز همه برکنده شدم
گفت که تو شمع شدی، قبله این جمع شدی
جمع نیم.. شمع نیم.. دود پراکنده شدم
گفت که شیخی و سری، پیش رو و راهبری
شیخ نیم.. پیش نیم.. امر تو را بنده شدم
گفت که با بال و پری، من پر و بالت ندهم
در هوس بال و پرش.. بیپر و پرکنده شدم
گفت مرا دولت نو راه مرو، رنجه مشو
زانک من از لطف و کرم.. سوی تو آینده شدم
گفت مرا عشق کهن، از بر ما نقل مکن
گفتم آری نکنم.. ساکن و باشنده شدم
رفتم و دیوانه شدم.. سلسله بندنده شدم
گفت که سرمست نهای، رو که از این دست نهای
رفتم و سرمست شدم.. وز طرب آکنده شدم
گفت که تو کشته نهای، در طرب آغشته نهای
پیش رخ زنده کنش.. کشته و افکنده شدم
گفت که تو زیرککی، مست خیالی و شکی
گول شدم.. هول شدم.. وز همه برکنده شدم
گفت که تو شمع شدی، قبله این جمع شدی
جمع نیم.. شمع نیم.. دود پراکنده شدم
گفت که شیخی و سری، پیش رو و راهبری
شیخ نیم.. پیش نیم.. امر تو را بنده شدم
گفت که با بال و پری، من پر و بالت ندهم
در هوس بال و پرش.. بیپر و پرکنده شدم
گفت مرا دولت نو راه مرو، رنجه مشو
زانک من از لطف و کرم.. سوی تو آینده شدم
گفت مرا عشق کهن، از بر ما نقل مکن
گفتم آری نکنم.. ساکن و باشنده شدم