زندگی با طعم سکوت.
تابحال زندگی را با طعم سکوت صرف کرده اید؟
حال و هوای غریبی دارد.
یکی از قانون های بسیار ساده و دلنشین زندگی من این است که هر روز دقایقی بسیار کوتاه بر ایوان خانه بنشینم.
و فارق از خواست ها و دوست داشتن ها و بعضی از غم ها و تمام تعلقاتم که جانم را این روزها خسته و شکننده کرده به نظاره طبیعت نظامند و زیبای اطرافم بنشینم.
که در هر گوشه و کنارش نشانه ایی نهفته.
و به اندازه ظرف کوچکم
از این طبیعت سرشار از علم و دانایی بهره بگیرم.
انگاربا این خلوت تطهیر می شوم
و باور ها و امید هایم عمیقتر و محکمتر می شود.
و همدمیی طبیعت مرا از قعر تنهایی و خیالات و اوهام بیرون می کشد.
و گویی دستی گرم برشانه ام می نشیند
و مرا عضوی جدا نا پذیر از این پیکره لایتناهی نظام وجود می خواند.
و صدایم می زند در گوشم می گوید
تو
تنها
نیستی.