گلابتون
پسندها
14,699

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • گلاب جون.......:gol:
    تالار ادبیات خییییلی دلگیر شده.:(
    به کمک تو خیلی احتیاج داره....:cry:
    برو یه صفایی بهش بده......

    مرسی:gol::heart:
    سلام
    نه سلامی نه سپیدی
    نه مرا مانده نگاهی نه تو را مانده امیدی

    ما از یاد رفتیم؟
    اما شما هرگز از یاد ما نمیرین.

    شاد و موفق باشین
    salam be bachahaye bahale keshavarzi
    age ghabel midoonid NAFTI haro tahvil begirid shayad komak mikhan
    با امتحانا دست و پنجه نرم می کنیم کماکان و دیسک کمرم هم عود کرده باز:( گلی خانم اهل کجا هستی؟
    salam be bachahaye bahale keshavarzi
    age ghabel midoonid NAFTI haro tahvil begirid shayad komak mikhan
    سلام عزیزم:gol: تو خوبی خانمی:gol:
    دلم یه ذره شده برات:cry: این قدر دلم گرفته :cry:
    یا امشب یا فردا باید تو مسنجر میبینمت
    دلم داره میترکه سایه جونی:crying2:
    مواظب خودت باش:gol:
    سلام گلاب جان
    قدم رنجه فرمودید.. رسیدن بخیر ..خوش گذشت
    خواهش میکنم وظیفه بود
    سلام مامان گلاب خوبی؟:gol:
    دلم برات تنگ شده...:heart:
    این روزا باشگاه خیلی غم انگیزه....:cry::(:cry:
    زبان خامه ندارد سر بیان فراق
    وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
    دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
    بسر رسید و نیامد به سر زمان فراق
    سری که بر سر گردون به فخر می سودم
    برآستان که نهادم بر استان فراق
    چگونه باز کنم بال در هوای وصال
    که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق
    بسی نمانده که کشتی عمر غرقه شود
    زموج شوق تو در بحر بیکران فراق
    رفیق خیل خیالم و همنشین شکیب
    فرین آتش هجران و هم قران فراق
    زسوز شوق دلم شد کباب دور از یار
    مدام خون جگر میخورم زخوان فراق
    سلام خانومی خودم.خوبی؟سایه جون کجایی؟
    دلم یه ذره شده برات.بیا زودتر منتظرتم.
    دلم داره میترکه سایه بیا فقط.
    دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت
    ابر چشمم بر رخ از سودای تو سیلاب داشت
    نه از تفکر عقل مسکین پایگاه سر بید
    نه از پریشانی دل شوریده چشم خواب داشت
    نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
    تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت
    دیده ام می جست گفتندم نبینی روی دوست
    عاقبت معلوم کردم که اندرو سیماب داشت
    روزگار عشق خوبان شهد فاعد مینمود
    باز دانستم که آلوده زهر ناب داشت
    سعدی این ره مشکل افتاده است در پای عشق
    که اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت
    الله اکبر الله اکبر
    صدای اذان ظهر عاشورا
    اشهد ان لا اله الا الله
    اشهد ان محمد رسول الله
    کجایید که محمد جد حسین است
    اشهد ان علی ولی الله
    کجایید که او فرزند امیر المومنین است
    صدای اذان ها به عاشورا نزدیک میشود
    و عاشورا می آید
    امیدوارم تو این روزها لیاقت اینکه یکی از یاران حسین بن علی علیه السلام باشیم را پیدا کنید.
    برای دوستم که در کاظمین به شهادت رسید فاتحه ای قرائت کنید
    راستی اگه گوشه ای دلتون خالی بود
    واسه منم دعا کنید
    ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست
    با ما مگو بجز سخن به نشان دوست
    حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود
    یا از دهان انکه شنید از دهان دوست
    ای یار آشنا علم کاروان کجاست
    تا سر نهم بر علم ساربان دوست
    دردا و حسرتا که عنانم زدست رفت
    دستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست
    رنجور عشق دوست چنانم که هر که دید
    رحمت کندمگر دل نا مهربان دوست
    گر دوست بنده را بکشد یا بپرورد
    تسلیم از آن بنده بود فرمان از آن دوست
    قیامت بی حسین غوغا ندارد , شفاعت بی حسین معنا ندارد . حسینی باش كه در محشر نگویند , چرا پرونده ات امضا ندارد .

    سلام سایه جونی خودم.:gol:خوبی عزیزم؟:redface:
    دلم برات تنگ شده.:cry:زودتر بیا.:w16:منتظرتم.:w40:
    سلام ماماني
    چرا نيستي شما؟
    نكنه مشكلي هست، خداي نكرده؟
    انگار اين داداش اميرعلي منم كه مريض. ببخشيد انقدر دير به دير سر مي زنم كه بي خبرم از همه جا
    اميدوارم زود تر خوب بشه
    خيلي گلي ماماني
    :gol:
    سلام خوشبو!خوش عطر!خوبی؟امیر علی خوبه؟کم پیدایی خانومی!!
    من دست نوشته ها رو نخونده بودم!!چرا میری؟نرو!بی تو باشگاه دیگه باشگاه نیست.دیگه دلم به کی گرم باشه؟دیگه عطری نداره باشگاه!گلاب!!من فکر کردم برای مریضی امیرعلی کم میای! [IMG] [IMG]
    سلام سلام مامان گلابم.:w40:
    .البته که یادم میاد مگه میشه هدیه به اون نازی و خوشگلیو فراموش کرد:heart: دارمش ;)...و حالا که گفتی مدام میبینمش ....وای که چقدر باحاله......:heart::gol:میشی گلم ....مراقبم فدای تو ....
    زمستان

    پاروی خیس و افسرده تنها
    تکیه داده به دیوار نمناک
    چند گلدان خالی لب حوض
    توی هم چیده افتاده بر خاک
    می کشد پر کلاغی ز شاخه
    می جهد بر زمین های خاموش
    از دل ناودان کهنه ای باز
    می دود چک چک قطره در گوش
    دست خشکیده ای پشت شیشه
    می خزد هر طرف با شتابی
    چشم کم سوی پیری از آنجا
    جست و جو می کند آفتابی
    سلام خانوم جان، چي شده؟ اتفاقي افتاده؟ ناراحت به نظر مياي... داري جايي ميري؟ نري مارو تنها بذاري؟
    آرزو ميكنم هميشه شاد باشي...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا