آی پیر بابا آتیشم زدی
تو که گفته بودی دخترتو تنها نمیزاری
آخه من که نه بابا دارم نه مامان
تو برام پدری کردی پیر بابا
دلم انقد گرفته بخصوص تو این روزا که همه دارن دونه دونه تنهام میزارن
تو هم که دخترتو تنها گذاشتی
بابایی آخر هفته دارم میرم یه جای دور شاید بیام پیشت شایدم بمونم و گناهامو بیشتر کنم و لایق نباشم بیام پیشت
پیر بابایی هیچ وقت گفته هاتو فراموش نمیکنم
خیلی دلم برات تنگ میشه خیلی مراقب بابای من باش
منم مث همیشه بهت قل میدم شاد باشم و سعی میکنم زنده بمونم
دوست دارم بابایی
از اون بالا هوای منم داشته باش