هیچ چیز از آن انسان نیست،
هرگز
نی قدرتش،
نی ضعفش،
و نی دلش حتی
و آن دم که دست...
و آن دم که دست...
آه لعنتی!...
و آن دم که دست به آغوش می گشاید،
سایه اش سایه ی صلیبی ست...
و آن دم که می پندارد خوشبختی اش را
در آغوش فشرده است،
آن را له می کند.
« ماتئی ویسنی یک »