سایه روشندورى، مرا اسير شب انجماد آردباید آه التماس به آن شعله زاد آردیك عمر، سایه روشن احساس او مرامهمان لحظه هاى غم انگيز و شاد آردبا او اگر دآان دلم رونقى گرفت....بازار ناز را به نگاهى آساد آردپيمان شكستن آفت عشق است نازنين!آوفى است هرآه پشت بر این اعتقاد آرداز اشتياِ من به تو یك ذره آم نشدچشمت اگرچه ظلم به حقّم زیاد آرددر روى دوست خيره مشو آه، آینه!دیگر نمى شود به تو هم اعتماد آرد