معشوق من
انسان ساده ایست
او مردیست از قرون گذشته
یادرآور اصالت زیبایی
او در فضای خود دوست میدارد
چون بوی کودکی
پیوسته خاطرات معصومی را
بیدار میکند
او با خلوص دوست میدارد
ذرات زندگی را
ذرات خاک را
معشوق من
انسان ساده ایست
انسان ساده ای که من او را
در سرزمین شرم عجایب
چون آخرین نشانه یک مذهب شگفت
در لابلای بوته هایم
پنهان نموده ام..