مشاعرۀ سنّتی

[seeemesooo]

بشنو از نی که نوازد از دل
رخساره گل بین نه پایش در گل
***my own***

گل دوم يعني خاك
​

 

[ghisoo_tala]

بشنو از نی که نوازد از دل

رخساره گل بین نه پایش در گل
***my own***​

گل دوم يعني خاك​

لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه گویی خموش
گوش من و حلقه گیسوی یار
روی من و خاک در می فروش
رندی حافظ نه گناهیست صعب
با کرم پادشه عیب پوش

 

[secret_f]

شاد زی با سیاه چشمان؛شاد
كه جهان نیست جز فسانه وباد
زآمده شادمان بباید بود
وز گذشته نكرد باید یاد...

 

[hami_life]

در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند

 

[seeemesooo]

لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه گویی خموش
گوش من و حلقه گیسوی یار
روی من و خاک در می فروش
رندی حافظ نه گناهیست صعب
با کرم پادشه عیب پوش

دود ز شمع رقص كنان گرچه زشت
دانه بد در ره پروانه كشت
ليك ازل داد به شمع نور ونار
عاشق رويش نرود بركنار
***my own***
​

 

[sisah]

روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است

دیدن روی تو را دیده جان بین باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است

 

[niusha*]

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم

 

[secret_f]

مشو چو سبزه زمینگیر از گرانجانی
در این بساط ، سبكروح تر ز شبنم باش

 

[ie student]

ما به ناز تو جواني داده ايم

ديگر اكنون با جوانان ناز كن،با ما چرا؟

 

[secret_f]

باید از ش میگفتی
شیخ محراب ، تو و وعده گلزار بهشت
غمــــزه دوست نشــــاید كه من ارزان بدهم

 

[khoshhal]

میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است

 

[madonna]

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد

 

[hami_life]

دست از طلب ندارم تا کام من براید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن دراید

 

[ghisoo_tala]

دست از طلب ندارم تا کام من براید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن دراید

مسکین چو من بعشق گلی گشته مبتلا
وندر چمن فکنده ز فریاد غلغلی

 

[ghisoo_tala]

دست از طلب ندارم تا کام من براید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن دراید

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدائی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن

 

[ie student]

نوشدارويي و بعد از مرگ سهراب آمدي

سنگدل اين زودتر ميخواستي،حالا چرا؟

 

[sisah]

آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تاثیر دولت در کدامین کوکب است

تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد
هر دلی از حلقه‌ای در ذکر یارب یارب است

 

[افشـین]

تو را در آب باید دید
و معنای تو را در واژه های ناب
جهان تار است در چشمی
که غافل باشد از چشمت
نگاهت را مگیر از من

 

[d_vasegh]

نه هر که سر بتراشد قلندری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند

نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند

 

[paras2]

دستم نداد قوت رفتن به پيش يار/ چندي به پاي رفتم و چندي به سر شدم.

 

[hami_life]

مرا دردیست انر دل اگر گویم زبان سوزد
اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد

 

[sisah]

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد

شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطف‌های بی‌کران کرد

 

[ghisoo_tala]

دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد

شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطف‌های بی‌کران کرد

دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

 

[hami_life]

داد و بیدا که در محفل ما رندی نیست
که برش داد برم داد ز بیداد کشم

 

[ghisoo_tala]

داد و بیدا که در محفل ما رندی نیست
که برش داد برم داد ز بیداد کشم

می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت
کار این زمان ز صنعت دلاله می رود

 

[sisah]

دلا چو غنچه شکایت ز کار بسته مکن
که باد صبح نسیم گره گشا آورد

رسیدن گل و نسرین به خیر و خوبی باد
بنفشه شاد و کش آمد سمن صفا آورد

 

[hami_life]

در این زمانه بی های و هوی لال پرست
چگونه شرح دهد ماهی زلال پرست

 

[ghisoo_tala]

در این زمانه بی های و هوی لال پرست
چگونه شرح دهد ماهی زلال پرست

تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود بنوا می فرستمت

 

[ghisoo_tala]

ترا آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهانگیری غم لشکر نمی ارزد

 

[hami_life]

تا شدم حلقه به گوش در می خانه عشق
هر دم اید غمی از نو به مبارکبادم