مشاعرۀ سنّتی

اورابانی

عضو جدید
یکدم زموج حادثه ایمن نبوده ایم
چون ساحلیم و برلب دریا نشسته ایم
از عمر جز ملال ندیده ایم و همچنان
چشم امید بسته به فردا نشسته ایم
..


مجنون که به دیوانه گری شهره شهر است
در دشت جنون همسفر عتقل ما بود
 

DOZI

اخراجی موقت
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

دوری از این دیده ، اما باز یادت میکنم /// حرمت این آشنایی فرش راهت میکنم
در فراقت ، غم حصار خنده هایم را شکست ///باز هم از انتهای دل صدایت میکنم

 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوری از این دیده ، اما باز یادت میکنم /// حرمت این آشنایی فرش راهت میکنم
در فراقت ، غم حصار خنده هایم را شکست ///باز هم از انتهای دل صدایت میکنم


من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی

عهد نا بستن از آن به که ببندی و نپایی


 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا