مونا جان،به نظر من خیلی اشتباهه،خیلی
حالا که نمیشه بهشون بگی این جوری نگاه نکنین،ولی خودت باید کنترل کنی این وضعو.این جوری آدم داغون میشه ها،البته اگه رتبه اونی نباشه که می خوای که ایشالا اونی هست که دوست داری
ولی اگه بتونی یه جوری بهشون بگی نگاهاتون سنگینه عالی میشه...ولی فک نکنم الان بشه.خودت بی خیال باش،قدری به آینده فک کن و تصور کتن الان داری فوق می خونی چه اتفاق عجیبی نسبت به شرایط فعلیت میفتااد ؟ من که چیز خاصی توش نمی بینم جز الافی و رفتن به دانشگاه ! :دی
سخت نگیرین این قدر،منم جو گیر می کنین دیگه![]()
اگه ریاضیم 40 -50 ای میخوهی خجالت نکشا بگوسيالات 70جامدات 50ارتعاشات 20رياضي هم كه صفر چطوره كاش نتيجه ام اينطوري شهببخشيد گفتم يه شوخي بي مزه بكنم بلكه اعصابتون اروم شه
بازم میگم اهمیت نداره،یه نگاه به دور برت بندازی می بینی.اینو از استرس نگفتم.آخه من نمی فهمم این حرف یعنی چی که اهمیت نداره؟یعنی انقد وقت و سرمایه و انرژی مفده که 900 هزار نفر روی یه چیز بی ارزش سرمایه گذاری کردن؟
داداش احسان الان شرايطمون بحرانيه حالا توام تنهامون بزار اين رسمشهبازم میگم اهمیت نداره،یه نگاه به دور برت بندازی می بینی.
نمی دونم...،حداقل برای من اعهمیت نداره الانم که اینجام به خاطر هیجانشه و زحمتی که اون موقع براش کشیدم،حیف زحمت،وقتمو رو هر کار دیگه می ذاشتم بهنتر نتیجه می گرفتم،الانم میرم از اینجا،اشالا که رتبه خوب بیارین،بهتره یه خرده واقع بین باشیم،همین منو شما هستیم که ارشدو مهم کردیم.
من کوچیک شمام،نخمی ونم این جا بهتره،هر دفعه چیزی میگم که بعضیا ناراحت میشن
فعلا.
نه آقا این حرفا چیه من از کسی ناراحت نشدم.من با این طرز فکر مشکل دارم.عقل اجتماعی همیشه از عقل فردی بالاتره.وقتی همه دارن واسه ارشد سر و دست میشکنن یعنی یه چیزی هست دیگه.بازم میگم اهمیت نداره،یه نگاه به دور برت بندازی می بینی.
نمی دونم...،حداقل برای من اعهمیت نداره الانم که اینجام به خاطر هیجانشه و زحمتی که اون موقع براش کشیدم،حیف زحمت،وقتمو رو هر کار دیگه می ذاشتم بهنتر نتیجه می گرفتم،الانم میرم از اینجا،اشالا که رتبه خوب بیارین،بهتره یه خرده واقع بین باشیم،همین منو شما هستیم که ارشدو مهم کردیم.
من کوچیک شمام،نخمی ونم این جا بهتره،هر دفعه چیزی میگم که بعضیا ناراحت میشن
فعلا.
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر ز لیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق ، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو ... من نیستم
گفت : ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر میزنی
در حریم خانه ام در میزنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم
زیبا و به موقع.یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر ز لیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق ، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو ... من نیستم
گفت : ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر میزنی
در حریم خانه ام در میزنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم