دل نامه یا نامه دل
- شروع کننده موضوع MAHDI.VALVE
- تاریخ شروع
- وضعیت
دارم یه مردو می بینم تویی پیشش نشستی
دارم یه مردو می بینم تویی پیشش نشستی
دارم یه مردو می بینم تویی پیشش نشستی /
اون ماشینی که گل زدن تویی که توش نشستی
خودم دیدم دیدی منو چرا چشاتو بستی /
من اشتباه نمی کنم مطمئنم تو هستی /
شاید دارم خواب می بینم دستات تو دست اونه /
من به کی دل بسته بودم لعنت به این زمونه /
دست اونو نگیر اون دوست نداره /
تا سیر بشه ازت میره تنهات میذاره /
پیش خودت نگفتی که من یه وقت بمیرم /
حق دل سادمو از کی باید بگیرم /
اون مرد زندگی نیست واسه هوس می خوادت /
اون لحظه ای که می خوایش نمی رسه به دادت /
دست اونو نگیر اون دوست نداره /
تا سیر بشه ازت میره تنهات میذارهمتن آهنگ دست اونو نگیر /
دارم یه مردو می بینم تویی پیشش نشستی /
اون ماشینی که گل زدن تویی که توش نشستی /
خودم دیدم دیدی منو چرا چشاتو بستی /
من اشتباه نمی کنم مطمئنم تو هستی /
شاید دارم خواب می بینم دستات تو دست اونه /
من به کی دل بسته بودم لعنت به این زمونه /
دست اونو نگیر اون دوست نداره /
تا سیر بشه ازت میره تنهات میذاره /
پیش خودت نگفتی که من یه وقت بمیرم /
حق دل سادمو از کی باید بگیرم /
اون مرد زندگی نیست واسه هوس می خوادت /
اون لحظه ای که می خوایش نمی رسه به دادت /
دست اونو نگیر اون دوست نداره /
تا سیر بشه ازت میره تنهات میذاره /
دارم یه مردو می بینم تویی پیشش نشستی
دارم یه مردو می بینم تویی پیشش نشستی /
اون ماشینی که گل زدن تویی که توش نشستی
خودم دیدم دیدی منو چرا چشاتو بستی /
من اشتباه نمی کنم مطمئنم تو هستی /
شاید دارم خواب می بینم دستات تو دست اونه /
من به کی دل بسته بودم لعنت به این زمونه /
دست اونو نگیر اون دوست نداره /
تا سیر بشه ازت میره تنهات میذاره /
پیش خودت نگفتی که من یه وقت بمیرم /
حق دل سادمو از کی باید بگیرم /
اون مرد زندگی نیست واسه هوس می خوادت /
اون لحظه ای که می خوایش نمی رسه به دادت /
دست اونو نگیر اون دوست نداره /
تا سیر بشه ازت میره تنهات میذارهمتن آهنگ دست اونو نگیر /
دارم یه مردو می بینم تویی پیشش نشستی /
اون ماشینی که گل زدن تویی که توش نشستی /
خودم دیدم دیدی منو چرا چشاتو بستی /
من اشتباه نمی کنم مطمئنم تو هستی /
شاید دارم خواب می بینم دستات تو دست اونه /
من به کی دل بسته بودم لعنت به این زمونه /
دست اونو نگیر اون دوست نداره /
تا سیر بشه ازت میره تنهات میذاره /
پیش خودت نگفتی که من یه وقت بمیرم /
حق دل سادمو از کی باید بگیرم /
اون مرد زندگی نیست واسه هوس می خوادت /
اون لحظه ای که می خوایش نمی رسه به دادت /
دست اونو نگیر اون دوست نداره /
تا سیر بشه ازت میره تنهات میذاره /
تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد
گونه های خیسمو دستای تو پاک میکرد
حالا اون دستا کجاس اون دوتا دستای خوب
چرا بیصدا شده لب قصه های خوب
من که باور ندارم اون همه خاطره مرد
عاشق آسمونا پشت یک پنجره مرد
آسمون سنگی شده خدا انگار خوابیده
انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده
یادتو هرجا که هستم با منه داره عمره منو آتیش میزنه
دست خودت نیست ، زن که باشی
گاهی دوست داری
تکیه بدهی ، پناه ببری ، ضعیف باشی
دست ِ خودت نیست ، زن که باشی
گهگهاه حریصانه بو میکنی دستهایت را..شاید عطر ِ تلخ و گس ِ مردانه اش
......لا به لای انگشتانت باقی مانده باشد !
دست خودت نیست ، زن که باشی
گاهی رهایش می کنی و پشت ِ سرش آب می ریزی
و قناعت می کنی به رویای حضورش
به این امید که او خوشبخت باشد
دست ِخودت نیست ، زن که باشی
همه ی دیوانگی های عالم را بلدی
چــرا آدما نمیـدونن
بعضی وقتا خداحافظ یعنـی :
<نــــذار برم>...
یعنـی :
بَرَم گردون..
سفـت بغلـم کن...
سرمو بچسبون به سینه ات و بگـو :
"خداحافـظ و زهر مار !
بیخود کردی میگی خداحافـظ !
مگه میـذارم بری !!؟
مگه الکیـه !؟...
چرا نمی فهمـن <نمیخـوای> بری !!؟
چرا <میـذارن> بـری !!؟
بعضی وقتا خداحافظ یعنـی :
<نــــذار برم>...
یعنـی :
بَرَم گردون..
سفـت بغلـم کن...
سرمو بچسبون به سینه ات و بگـو :
"خداحافـظ و زهر مار !
بیخود کردی میگی خداحافـظ !
مگه میـذارم بری !!؟
مگه الکیـه !؟...
چرا نمی فهمـن <نمیخـوای> بری !!؟
چرا <میـذارن> بـری !!؟
این ترانه ... بوی نان ... نمی‌دهد
بوی حرف دیگران... نمی‌دهد
سفرهء دلم ... دوباره ... باز شد
سفره‌ای که... بوی نان ... نمی‌دهد
نامه‌ای که ... ساده و صمیمی است
بوی شعر و داستان ... نمی‌دهد :
با سلام و ... آرزوی طول عمر ...
که زمانه ... این زمان ... نمی‌دهد
کاش... این زمانه ... زیر و رو شود
روی خوش ... به ما ... نشان نمی‌دهد
یک وجب ... زمین ... برای باغچه
یک دریچه ... آسمان ... نمی‌دهد
وسعتی ... به قدر جای ما دو تن
گر زمین دهد... زمان ... نمی‌دهد!
فرصتی ... برای دوست داشتن
نوبتی ... به عاشقان ... نمی‌دهد
هیچ کس ... برایت ... از صمیم دل
دست دوستی ... تکان... نمی‌دهد
هیچ کس ... به غیر ناسزا ... تو را
هدیه‌ای ... به رایگان ... نمی‌دهد
کس ز فرط های‌و‌هوی گرگ و میش
دل به ... هی‌هی شبان ... نمی‌دهد
جز دلت ... که قطره‌ای ... است ... بیکران
کس نشان ... ز بیکران ... نمی‌دهد
عشق ... نام بی‌نشانه است و کس
نام دیگری ... بدان ... نمی‌دهد
جز تو ... هیچ ... میزبان مهربان
نان و گل ... به میهمان ... نمی‌دهد
ناامیدم ... از زمین و از ... زمان
پاسخم ... نه این ... نه آن ... نمی‌دهد
پاره‌های این دل شکسته را ...
گریه هم ... دوباره ... جان نمی‌دهد
خواستم ... که با تو ... درد دل ... کنم
گریه‌ام ... ولی ... امان ... نمی‌دهد.
بوی حرف دیگران... نمی‌دهد
سفرهء دلم ... دوباره ... باز شد
سفره‌ای که... بوی نان ... نمی‌دهد
نامه‌ای که ... ساده و صمیمی است
بوی شعر و داستان ... نمی‌دهد :
با سلام و ... آرزوی طول عمر ...
که زمانه ... این زمان ... نمی‌دهد
کاش... این زمانه ... زیر و رو شود
روی خوش ... به ما ... نشان نمی‌دهد
یک وجب ... زمین ... برای باغچه
یک دریچه ... آسمان ... نمی‌دهد
وسعتی ... به قدر جای ما دو تن
گر زمین دهد... زمان ... نمی‌دهد!
فرصتی ... برای دوست داشتن
نوبتی ... به عاشقان ... نمی‌دهد
هیچ کس ... برایت ... از صمیم دل
دست دوستی ... تکان... نمی‌دهد
هیچ کس ... به غیر ناسزا ... تو را
هدیه‌ای ... به رایگان ... نمی‌دهد
کس ز فرط های‌و‌هوی گرگ و میش
دل به ... هی‌هی شبان ... نمی‌دهد
جز دلت ... که قطره‌ای ... است ... بیکران
کس نشان ... ز بیکران ... نمی‌دهد
عشق ... نام بی‌نشانه است و کس
نام دیگری ... بدان ... نمی‌دهد
جز تو ... هیچ ... میزبان مهربان
نان و گل ... به میهمان ... نمی‌دهد
ناامیدم ... از زمین و از ... زمان
پاسخم ... نه این ... نه آن ... نمی‌دهد
پاره‌های این دل شکسته را ...
گریه هم ... دوباره ... جان نمی‌دهد
خواستم ... که با تو ... درد دل ... کنم
گریه‌ام ... ولی ... امان ... نمی‌دهد.
[h=6] وقتی بعد اتمام یه رابطه تنها میشی و یه آهنگی که تا دیروز عاشقش بودیو گوش میدی داغون میشی... وقتی تادیروزبا گوش دادن اون آهنگ یه حس خاص یه مخاطب خاص داشتی تو ذهنت...وقتی دیگه هیچ تصویری نداری که این آهنگ رو براش زمزمه کنی...داغون میشی...کجایی ببینی داغون شدم
[/h]
[/h]
[h=1]اینم تقدیم به همه ی دوستای خوبم (از امیر حسین کاکایی)[/h]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]اول قصه قشنگه[/FONT]وقتی آخرش تو باشی[FONT=arial,helvetica,sans-serif]به خیال دیدن تو[/FONT]از همه دنیا جدا شی[FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]چقد این لحظه عجیبه[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]که نه خوابم و نه بیدار[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]موندنم دست خودم نیس[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]مثه سایه ای رو دیوار[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تو برام یه اتفاقی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]یه خیال نا تمومی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]جدایی سخته برامون[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نه میتونم نه میتونی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]دنبال صدات می گردم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بشکن این فاصلمونو[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]این سکوت بی دلیلو[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]این دیوار بینمونو[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]حالا دلتنگم و بی تاب[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]واسه دیدن دوبارت[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نگرانِ لحظه ها و[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بی تفاوتیه ساعت[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]چقد این لحظه عجیبه[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]که نه خوابم و نه بیدار[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]موندنم دست خودم نیس[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]مثه سایه ای رو دیوار[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تو برام یه اتفاقی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]یه خیال نا تمومی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]جدایی سخته برامون[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نه میتونم نه میتونی[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]دنبال صدات می گردم[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بشکن این فاصلمونو[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]این سکوت بی دلیلو[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]این دیوار بینمونو[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]حالا دلتنگم و بی تاب[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]واسه دیدن دوبارت[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]نگرانِ لحظه ها و[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]بی تفاوتیه ساعت[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
باید برای عشق دلی دست و پا کنم
نزدیک چشم تو منزلی دست و پا کنم
دارم برای مرگ دل خود نقشه میکشم
باید بگردم و قاتلی دست و پا کنم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هرگاه صدای جدیدی سلام می کند
تپش قلب می گیرم!
من دیگر کشش خدا حافظی ندارم
مرا ببخش
که جواب سلامت را نمی دهم!!...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند . . . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بعد از گذشت ِاین همه سال عاشقم هنوز
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
چیزی شبیه چشم تو پیدا نمی کنم
ابری ترین هوای شمال !! عاشقم هنوز
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من از اعدام نمیترسم!
نه از "چوبش" نه از "دارش"
من از پایان بی دیدار میترسم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باید از بهترین دوست ترسید
چونکه هیچ کس روح تورا انقدر عریان ندیده است که جای دقیق زخم ها را
بداند.....!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو این "مـــَــن ها " را از خودت "مــِـن‌ها" کن...
من میـمیرم برای باقی مانده ات
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی، دیگر نفسی برای ماندن در کنار او باقی نخواهد ماند!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
فاصله
یا تو
چه فرقی می کند ؟
هر دو مرا یاد یک چیز می اندازد
تنهایی …!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حـالا اشکها هـم شـبـیـه تـو شـده انـد
گـریـه کـه می کـنـم نـمی آیـنـد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دست از پا خطا کنی تعویض میشوی، همین حوالی کسی شبیه توست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید معشوقه اش از درخت متنفر نبود و در دفتر خاطراتش نمی نوشت : اشک های من هم به زمین می افتاد اما تو سیب را ترجیح دادی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قرار دیدار ما
هر نیمه شب
خیالت که نمی گذارد بخوابم...!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خسته شدم از بس به آدمایی که میخوان جای تو رو توی قلبم بگیرن گفتم : ببخشید اینجا جای دوستمه ، الان برمیگرده !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یادش بخیر
چه قرارها داشتیم!
با رفتن تو بود
که
... بیقرار شدیم ...!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حالم را پرسیدند ، گفتم رو به راهم ! نمی دانند رو به راهی هستم که تو رفته ای
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
کــــــــاش گاهی زنـــــــــدگی
[◄◄ι] [ ιι ] [■] [►] [ι►►]
داشت . . . !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وابستگی ها وام های کوتاه مدتی هستند با بهره های سنگین.............
نزدیک چشم تو منزلی دست و پا کنم
دارم برای مرگ دل خود نقشه میکشم
باید بگردم و قاتلی دست و پا کنم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هرگاه صدای جدیدی سلام می کند
تپش قلب می گیرم!
من دیگر کشش خدا حافظی ندارم
مرا ببخش
که جواب سلامت را نمی دهم!!...
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند . . . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بعد از گذشت ِاین همه سال عاشقم هنوز
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
چیزی شبیه چشم تو پیدا نمی کنم
ابری ترین هوای شمال !! عاشقم هنوز
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من از اعدام نمیترسم!
نه از "چوبش" نه از "دارش"
من از پایان بی دیدار میترسم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باید از بهترین دوست ترسید
چونکه هیچ کس روح تورا انقدر عریان ندیده است که جای دقیق زخم ها را
بداند.....!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو این "مـــَــن ها " را از خودت "مــِـن‌ها" کن...
من میـمیرم برای باقی مانده ات
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی، دیگر نفسی برای ماندن در کنار او باقی نخواهد ماند!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
فاصله
یا تو
چه فرقی می کند ؟
هر دو مرا یاد یک چیز می اندازد
تنهایی …!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حـالا اشکها هـم شـبـیـه تـو شـده انـد
گـریـه کـه می کـنـم نـمی آیـنـد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دست از پا خطا کنی تعویض میشوی، همین حوالی کسی شبیه توست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نیوتن اگر جاذبه را درست می فهمید معشوقه اش از درخت متنفر نبود و در دفتر خاطراتش نمی نوشت : اشک های من هم به زمین می افتاد اما تو سیب را ترجیح دادی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قرار دیدار ما
هر نیمه شب
خیالت که نمی گذارد بخوابم...!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خسته شدم از بس به آدمایی که میخوان جای تو رو توی قلبم بگیرن گفتم : ببخشید اینجا جای دوستمه ، الان برمیگرده !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یادش بخیر
چه قرارها داشتیم!
با رفتن تو بود
که
... بیقرار شدیم ...!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حالم را پرسیدند ، گفتم رو به راهم ! نمی دانند رو به راهی هستم که تو رفته ای
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
کــــــــاش گاهی زنـــــــــدگی
[◄◄ι] [ ιι ] [■] [►] [ι►►]
داشت . . . !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وابستگی ها وام های کوتاه مدتی هستند با بهره های سنگین.............
الهام مجهول
عضو جدید
من به دنبال جاده اي هستم تا مرا در خود ببلعد
زودتر بيا
چتري روي سرم نيست
من زير باران ايستاده ام و انتظار تو را ميکشم
ميخواهم قدمهايت را با تعداد قطره هاي باران شماره کنم
تو قبل از پايان باران ميرسي يا باران قبل از آمدن تو به پايان ميرسد؟
هروقت چلچله برايت نغمه ي دلتنگي خواند و خواستي ديوار را از ميان ديوارهايمان برداري بيا
من تا آخرين فصل باران منتظرت مي مانم ...
چتري روي سرم نيست
من زير باران ايستاده ام و انتظار تو را ميکشم
ميخواهم قدمهايت را با تعداد قطره هاي باران شماره کنم
تو قبل از پايان باران ميرسي يا باران قبل از آمدن تو به پايان ميرسد؟
هروقت چلچله برايت نغمه ي دلتنگي خواند و خواستي ديوار را از ميان ديوارهايمان برداري بيا
من تا آخرين فصل باران منتظرت مي مانم ...
«خيال خال تو با خود به خاک خواهم برد
که تا ز خال تو خاکم شود عبير آميز »
که تا ز خال تو خاکم شود عبير آميز »
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه پر درد شراب
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب
جان و دل و جام و جامه پر درد شراب
فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب
اي چشم تو دل فريب و جادو
در چشم تو خيره چشم آهو
در چشم مني و غايب از چشم
زان چشم همي کنم به هر سو
صد چشمه ز چشم من گشايد
چون چشم برافکنم بر آن رو
مه گر چه به چشم خلق زيباست
تو خوب تري به چشم و ابرو
با اين همه چشم زنگي شب
چشم سيه تو راست هندو
سعدي به دو چشم تو که دارد
چشمي و هزار دانه لؤلؤ
در چشم تو خيره چشم آهو
در چشم مني و غايب از چشم
زان چشم همي کنم به هر سو
صد چشمه ز چشم من گشايد
چون چشم برافکنم بر آن رو
مه گر چه به چشم خلق زيباست
تو خوب تري به چشم و ابرو
با اين همه چشم زنگي شب
چشم سيه تو راست هندو
سعدي به دو چشم تو که دارد
چشمي و هزار دانه لؤلؤ
- وضعیت
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
معماری با مصالحی از جنس دل | ادبیات | 18272 | |
|
گریه کن ای دل.......... | ادبیات | 427 | |
|
دل نوشته‌هاي عرفاني | ادبیات | 430 | |
|
|
*****حرف دل***** | ادبیات | 117 | |
|
۩ ۞ ۩ جایی برای حرفهای دل فیدل ۩ ۞ ۩ | ادبیات | 13 |