خداوند آیات قرآن را به دو دسته تقسیم میکند.
1- آیات محکمات که اشتباه و احتمالات را برنمیتابند.
2- آیات متشابهات که چند معنی را میرسانند.
خداوند میفرماید مرجع ما در مسائل مهم آیات محکم است، لذا اتباع و پیروی از آیات متشابه را بر ما حرام کرده است:
«او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات «محكم» (صريح و روشن) است; كه اساس اين كتاب مىباشد; (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف مىگردد)، و قسمتى از آن، «متشابه» است (آياتى كه به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات ديگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن مىرود; ولى با توجه به آيات محكم، تفسير آنها آشكار مىگردد). اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند».
بنابراین مادر امتثال به قول خداوند بر آیات محکم قرآن اعتماد میکنیم نه متشابه، و بدین طریق به سلامت به آرامش و اطمئنان درونی میرسیم پس بحث را به دو قسم تقسیم میکنیم:
1- ازدواج موقت در قرآن.
2- ازدواج موقت در روایات و فتواهای علماء.
ازدواج موقت در قرآن
ازدواج موقت ابتدا در میان یهود، فارس و غیره وجود داشته است. و به جامعه جاهلی جزیره العرب سرایت کرده است. وقتی دین اسلام آمد در ابتدای دعوت دوبار با نزول این آیات تحریم شد:
(المؤمنون: 5-7، المعارج: 29-31).«و آنها كه دامان خويش را (از بيعفتي) حفظ ميكنند. جز با همسران و كنيزانشان، چرا كه بهرهگيري از اينها مورد سرزنش نخواهند بود. و هر كس جز اينها را طلب كند، متجاوز است».
از این آیات مکی مشخص میشود که اصل در فروج حرمت است و اما تحلیل آن استثنا است که بعداً ذکر میشود پس دربارة هر چه سکوت کرد حرام است.
و از این ایه بخوبی فهمیده میشود که ایندو محور اصلی حرمت است، استثناء حلال و شامل دو نوع نکاح است یعنی غیر از آن دو همه حرامند. اما خداوند برای اینکه راه اشتباه و التباس را بر انسان ببندد با نص صریح غیر از آن دو نکاح را تحریم کرده است
بنظر میرسد که خداوند دو نوع ازدواج را مطرح کرده است و درغیر اینصورت میفرماید باید عفت کنید
پس هر راه دیگری غیر از آن دو نکاح حرام است خواه با زنا، متعه یا استبضاع و ... باشد.
مسلمانان در عهد مکی این نکاح(ازدواج موقت) را به خاطر حرمت آن انجام ندادهاند و هنگامی که به مدینه هجرت کردند آیات نازل شده جز نکاح دائم و نکاح ملک یمین چیز دیگری را اضافه نکردند. کسی که از همسر موقت تمتع میکند در واقع نمیتوان آن را زوجه او نامید. چون در صورت مرگ یکی از آنها از همدیگر ارث نمیبرند. خداوند میفرماید: «و براى شما، نصف ميراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند ...». (النساء: 12)
اگر همسر موقت زوجه محسوب میشد باید از همدیگر ارث میبردند ...« و اگر فرزندى داشته باشند، يك چهارم از آن شماست».همان
«شما نصف اموال زنانتان را میبرید اگر فرزند نداشته باشند ... و زنانتان از شما یک چهارم اموالتان را میبرند اگر ...».
به آیات مربوط به این موضوع مراجعه کنید (بقره: 221) (نور: 32-33) (نساء: 3)، (احزاب: 50 و52) در سورة نور میفرماید:
«کسانی که همسر ندارند را به نکاح درآورید».نور 32
منظور نکاح ملک یمین (کنیز) است سپس میفرماید:
«و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمىيابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بىنياز گرداند» نور33
پس هر کس زوجه یا امه را نیافت تا با او ازدواج کند خداوند به او توصیه میکند صبر و عفاف را پیشه کند یعنی غیر از آن دو نکاح راههای دیگر حراماند. اگر نکاح موقت حلال بود در اینجا ذکر میشد. مثلاً به جای لیستعضف میفرمود لیستمتع، چون لیستعفف مقتضی منع است. خصوصاً با توجه به اینکه اصل در فروج حرمت است.
در سورة نساء میفرماید:
« پس زنان نیکو و مناسب را به نکاح خود دراورید دو یا سه یا چهار همسر ، اگر بترسید که نتوانید عدالت کنید پس تنها یک زن اختیار کنید یا اگر کنیزانی دارید به انها اکتفا کنید این به عدالت و ترک ستمکاری نزدیکتراست » نسا3
این همان ازدواج دائم است. «از زنانی که میپسندید دو یا سه یا چهار تا را (در یک زمان) به نکاح خود درآورید.
«و اگر مىترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد».
«و يا از كنيزانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد».
خداوند ازدواج با یک زن و نکاح ملک یمین را در این آیه مطرح کرده است، اگر نکاح موقت مشروع بود حتما خداوند آنرا مطرح مینمود.
سپس خداوند بعد از محرمات نکاح میگوید:
وَ الْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاءَ ذَالِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم محُّْصِنِينَ غَيرَْ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنهُْنَّ فََاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَ لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كاَنَ عَلِيمًا حَكِيمًا(24)
«برای شما ازدواج با زنان دیگر جزاینان حلال گشته است و میتوانید با اموال خود با زنان ازدواج کنید در حالی که پاک دامن و بدور از زنا هستید اگر با زنی ازدواج کردید و از او کام گرفتید مهریه او را به عنوان فریضه بپردازید. ... و اگر کسی ازشما نتوانست با زنان مؤمن ازدواج کند میتواند با کنیزان مؤمن ازدواج کنید».(النساء: 24-25)
یعنی این دو راه حلال ازدواج دائم و نکاح ملک یمین هستند. ولی اگر اولی را به ازدواج موقت تفسیر کنیم جای ازدواج دائم که اصل در نکاح است در آیات باقی نمیماند و این غیر معقول است چون دلیل برای تعبیر آیه به ازدواج موقت نداریم جز لفظ «استمتعتم» که به علت متشابهبودنش نمیتوان چیزی را با قرآن ثابت کرد.
استدلال به قرآن برای مشروعیت ازدواج موقت جائز نیست زیرا تنها جایی از قران که در این زمینه به آن استناد میشود لفظ متشابه بوده و دلالت آن قطعی نیست.
حلالکردن فروج در اسلام جداً مسئلة مهمی است، تساهل در آن هرگز جائز نبوده و دلائل متشابه را برنمیتابد. در قرآن حتی یک نص صریح دالّ بر مشروعیت نکاح موقت وجود ندارد، پس ادعای مشروعیت آن باطل است زیرا پیروی از متشابهات است.
معنی لغوی استمتاع
در لغت استمتاع یعنی لذت و سودبردن که ممکن است از چند چیز باشد.
1- غذا: خداوند میفرماید:
أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعَامُهُ مَتَاعًا لَّكُمْ وَ لِلسَّيَّارَةِ وَ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبرَِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا وَ اتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِى إِلَيْهِ تحُْشَرُونَ(96)
«صيد دريا و طعام آن براى شما و كاروانيان حلال است».:.(المائده: 96).
2- لباس باشد:
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَ جَعَلَ لَكمُ مِّن جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوَافِهَا وَ أَوْبَارِهَا وَ أَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَ مَتَاعًا إِلىَ حِينٍ(80)
«و از پشم و كرك و موى آنها، براى شما اثاث و متاع (و وسايل مختلف زندگى) تا زمان معينى قرار داد».: (النحل: 80).
3- اموال پرداخت شده به مطلقات باشد:
لَّا جُنَاحَ عَلَيْكمُْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلىَ المُْوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلىَ الْمُقْترِِ قَدَرُهُ مَتَاعَا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلىَ المُْحْسِنِينَ(236)
«ثروتمند و فقیر هر یک باندازة توانشان زنان (مطلقه) را به نحو احسن بهرهمند سازند».(البقره: 236).
3- جماع باشد،
یعنی هر گاه با آنان جماع کردید چون انسان از جماع لذت میبرد و بهرهمند میشود.
واژه استمتاع و مشتقات آن حدود شصت بار بکار رفته است که هیچکدام از آنها در ارتباط با نکاح موقت نیستند. از جمله آیه 128 سورة انعام:
َ يَوْمَ يحَْشرُُهُمْ جَمِيعًا يَامَعْشرََ الجِْنِّ قَدِ اسْتَكْثرَْتُم مِّنَ الْانسِ وَ قَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْانسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِى أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَئكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ(128)
«پروردگارا! هر يك از ما دو گروه (پيشوايان و پيروانگمراه) از ديگرى استفاده كرديم; (ما به لذات هوس آلود و زودگذر رسيديم; و آنها بر ما حكومت كردند

و به اجلى كه براى ما مقرر داشته بودى رسيديم». (خداوند) مىگويد: «آتش جايگاه شماست».
«بگو: بهرهمند شوید همانا مسیر شما رو به آتش است».(آل عمران: 7).
هیچکدام از این آیات دربارة ازدواج موقت نیست زیرا سیاق آیات این سورهها و همچنین سورة نساء آنرا نمیپذیرند و منظور آیه 24 سورة نساء پرداخت مهریه ازدواج دائم است که ذیلا توضیح داده میشود.