خوب با آره و نه جوابما نمیدهباهاش صحبت كن ببين استقبال مي كنه يا نه اگه كسي كسي رو دوست داشته باشه وقتي ازش سوال ميكني با آره و نه جواب نميده




خوب با آره و نه جوابما نمیدهباهاش صحبت كن ببين استقبال مي كنه يا نه اگه كسي كسي رو دوست داشته باشه وقتي ازش سوال ميكني با آره و نه جواب نميده
پری خانوم باور کنید منظور بدی نداشتم خربزه هم تو ضرب المثل بود کاری به من نداره تقصیر این بردیاس که حرف خودشو از زبون من میگه
بیخود کردی تو.....بربری هستی انگش کوچیکه ی پری
دستت درد نکنه افشین خان ....ینی دستت درد نکنه....مارو با خربزه یکی کردی دیگه؟؟؟!!!!
اینم؟....باشه باز به هم میرسیم
تو حرف نزن....بربری جون .....منظورش هیشکدوم نبود....من تو چشاش برق بی منظوری رو خوندم
بولو دیگه شیطونی نکن ....بودو پسر خوب
![]()
پری خانوم چیکار کردی با این بردیا ما؟؟؟؟؟؟؟ تنها گیر کشیدی؟؟؟؟؟؟؟خیلی دلش خونهوالله چی بوگوم باز این خربزه به درد خورن میخوره ولی پری چی
حاج افشین دستوم به دومنت ما رو از این زندان خلاص کن، بوخودا از ترسش نمیتونم یه لحظه بیام اینجا..آه نیگا کن ، این اعصابه من، ببین دستام چجوری میلرزه
شبا از ترسش نمیتونم بخوابم ، فک میکنم تو کمده منتظره من بخوابم با چاقو تیکه پارم کنه، تو داده مظلوم بستان از دست این شیطان
دو بار خواستگاری رفتم 1000 بار هم خواستگاریم اومدن!
چطور مگه!
دارید رکورد ثبت میکنید؟![]()
خوب با آره و نه جوابما نمیدهعزیز دلم وقتی سوال می کنه میگه اکرم من با آره و نه یا با سر تکون دادن جوابشا میدم
تلافی می کنم یه وقتایی حرصم میده منم اینجوری حرصشا در میارم
اما دوست دارم واقعا درست حسابی باهاش بحرفم همیشه
![]()
جدی؟؟؟؟تو چرا منو مسخره کردی؟؟؟خب بنظر من موفق ميشي با اين پشتكاري كه ازت مي بينم![]()
قلبونت برم عزیزم آخه نگفتی که بنویسم اتفاقاتش رو!!!عزيزم ركورد ثبت نمي كنيم ميخوايم از تجربيات هم استفاده كنيم
البته اگه قابل بدوني
کجازوده داری پیرمیشی ها ریکامیخوای مثل داداش خودم ترشی بندازیمت؟هنوز زوده![]()
عجب صحنه اکشنی رفتیا دمت گرمراستش ما از اون خانوادهای زیاد سنتی نیستیم که یکی بیاد تق تق در بزنه و خلاصه چایی و بله گفتن و این حرفا.
ولی با این حال برای خواهرم چند بار ازین مدل خواستگارا اومد. منم بخشی از ماجرا بودم.
یک بار زمانی که من کلاس پنجم بودم و خواهرم تازه دانشگاه قول شده بود یه دونه از این شاخه شمشادا با مامی و ددی خیلی موقر اومدند داخل و منم یه خورده شیطنت کردم و از قبل یه دونه از این بادکنک بی تربیت ها رو جاسازی کردم تو مبل. از شانس خوبم دقیقا زد رو همین مبلی که خواستگار محترم می خواست بشینه خلاصه: نشستن همانا و ففففففررررررررررت صدای زشت همانا.
بیچاره همون جا خشکش زد
و بابام تا آخر هی مجبور شد شوخی کنه تا قضیه ماسمالی شه. منم گفتم ای بابا پس این اینجا بود. چقدر دنبالشمی گشتم!!!
خواهرم هم کلی خندید اما بعدش مامان و بابا یه جریمه ی قشنگ بهم دادند!![]()
من عاشق خواستگاری سنتیم چون اکثر اونایی که ازسر رفاقت می ازدواجن پشیمونن وتو این مورد شخصیت دخترا نسبت به پسرا خیلی پایین میاد
خواستگار خوب زیاد داشتم ولی خودم یکی دیگرو دوست دارم که اونم داره زن میگیره......
من نميدونم چرا اينجوري شده.
هركي ازدواج نكرده دنبال اينه كه ازدواج كنه.
هر كسي هم كه ازدواج كرده ميگه من اشتباه كردم تو اين اشتباهو نكنيا.
البته مورد اول در مورد پسرا صادق نيستا.
به نظر من كه خيلي زوده. ازدواج تعهد مياره.
واسه من هر وقت اومدن سه تا سه تا اومدن تا اومدم به يكي فكر كنم اون دوتاي ديگه رفتن من برگشتم به رفتنشون نگاه كنم اونيكيم در رفت.
اما هنوز زوده
واللللللللللللا..........
چی بگم.
اگه از دست بابایی جیگرم و سوالها و پرس و جو هاش خلاص بشه ،خب میاد.
وارد مرحله بعدی یعنی کتک زنونه داداشام ............
اگه زنده موند تازه میاد تا من بپسندمش..........![]()
عجب صحنه اکشنی رفتیا دمت گرممن بچه که بودم عاشق شیرنی بودم وبه داداشم میگفتم اگه خواستگار واسم اومد یه طناب میگیریم جلوی درو وقتی پسره اومدمیکشیم بالاتاپسره بیفته وشیرنیشو بگیریمو درو به روشون ببندیم
![]()
جالب بود !خوب شد گفتيد ! بايد مواظب باشم ايندفعه كه رفتم خواستگاري هم مواظب طناب جلو در باشم و هم جعبه شيريني رو محكم بچسبم كه گير اونا نيفته !
[/QUOTE]
وای این روش لورفت باید یه روش دیگه اختراع کنیم
چییییییییییییییی من برم خواستگاری !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! عمرا![]()