دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر داردیاد باد آن که چو چَشمت به عِتابم میکُشت
مُعْجِزِ عیسَویَت در لبِ شِکَّرخا بود
حافظ
یکی درد و یکی درمان پسنددای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
حافظ
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ | 
|---|---|---|---|---|
| 		
									
										
			 | 
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
| 		
									
										
			 | 
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |