نه سید جان اذیتتون نمیکنم میدونم هیچ وقت تو بحثها شرکت نمیکنی. ولی خواهشن اگه دیدی جایی اشتباه میکنم ، اگه دیدی جایی تند میرم، اگه دیدی قضاوتم راجع به جنگ اشتباهه حتما بهم بگو. اگه دوست ندارین اینجا پست بدی تو پروفایلم بگو.قبول دارم ،
مطالب مطرح شده بسیار مهم و تاریخیه ،
اگه فکر می کنی ، اطلاعات من انقدر بدرد بخور هست که در اختیار بذارم ، من حرفی ندارم ،
در ضمن مجید جان اگر می بینی جایی طفره می رم ، دلیلش اینه که بچه ها همه مثل هم فکر نمی کنند ،
و دوست هم ندارم طرف مقابلم رو از خودم دلخور کنم ،
در رابطه با این موضوع هم ،
چشم ،
هر طوری بگی در خدمت هستم ...
خب آرش عزیز و دوست داشتنی.مجید گرامی
دقیقا درست تاریخ رو میگی.
ما سال 61 خرمشهر رو گرفتیم
سال 64 هم جنگ لبنان شد و اسرائیل.
بسیار خب.
اما من چی گفتم که تو اهمیت ندادی؟!
در اون زمان طبق مدارک گوناگون که یکی از این مدارک خاطرات اقای هاشمیه که عراق بصورت غیر مستقیم پیغام میده که بیاید دست به دست هم با اسرائیل وارد جنگ بشیم!
چرا؟!
اونوقت در اون صورت توی مرز نیروهاشو عقب میکشه و دقیقا نیروهاش رو چند برابر میکنه!
اصلا بریم سراغ جنگ اسرائیل و لبنان.
چی میشه که یهویی اسرائیل در کمال ناباوری به لبنان حمله میکنه؟!
اونموقع گروهای اسلامی لبنان اونقدی قوی نبودن!
چی میشه که تا میبینه ایران داره منافع نفتی غرب رو تهدید میکنه سریع به لبنان حمله میکنه؟!
این چیزی جز بازی های سیاسیه؟!
صدامی که هیچ چیز جز گرفتن اهواز و آبادان راضیش نمیکرده چی میشه یهویی نیروهاش رو تا مرزش میبره عقب؟!
بعد میدونی جالب چیه؟!
توی جنوب نیروهاش رو میبره عقب و توی کردستان نیروهاش پایگاه های ایرانی رو میگیرن!
جالب نیست؟!
با اونکار اسرائیل فقط به صدام این کمک رو کردن که افکار عمومی دنیا رو فریب بده!
ما چطور میتونستیم اونجا سکوت کنیم یا اتش بس کنیم؟!
با کسی آتش بس میکردیم که نیروهاش رو بصورت نمایشی میبره عقب؟!
با کسی که از یه طرف عقب نشینی میکنه و شعار مظلوم مظلوم سر میده و از یه طرف دیگه پایگاه مرزی میگیره؟!
چه تضمینی بود برادرم؟!
تضمین مهمترین موضوعه!
اعراب با شرایطی که اسرائیل محیا کرد سرابی رو نشون دادند به برخی از ملت ایران.
اون سراب هنوزم وجود داره.
برخی در داخل هستن که معتدقن جنگ زود تموم شد!
برخی هم مثل تو میگین چرا دیر تموم شد.
من فکر میکنم در هر صورت ایرادات بوده توی تصمیم گیری ها ولی جنگ بهترین زمان ممکن تموم شد.
مخصوصا اینکه کار صدام یکسره شد.
واقعیت تلخه مثل جام زهراین سواللات احمقانه حدودا 25 ساله داره مطرح میشه وهمواره افراد بی خرد انها را طرح می کنند![]()
کسی که خوابه رو میشه از خواب بیدار کرد ولی کسی که خودشو بخواب زده امکان نداره بتونی بیدارش کنی
خب آرش عزیز و دوست داشتنی.
پس تا قبل از 64 هر دو معتقدیم نباید صلح میشد درسته؟
اما خاطرات آقای هاشمی در بعضی جاها معقول نیست. ایران تهدید دوم برای عراق و جهان عرب بود و اسرائیل تهدید اول. وقتی اسرائیل تونست دو تا از مخالفان سرسختش رو به جون هم بندازه با خیال راحت شروع کرد به شهرک سازی و گسترش قلمرو. کار رو به اونجا رسوند که بلندیهای جولان رو گرفت و الی آخر. اسرائیل هیچوقت از هیچ کوششی برای به هم انداختن عراق و ایران دریغ نکرد. مگر میشه کتمان کرد که به ما تاو فروخت تا جنگ ادامه پیدا کنه؟
از طرف دیگه آمریکا هم دخالت در جنگ داشت. اونها هرگز نمیخواستن که جنگ ایران و عراق با پیروزی یکی از طرفین تموم بشه. چیزی که باشون مهم بود درگیر بودن خاورمیانه به جنگ بود تا از نفوذ شوروی جلوگیری کنن. واسه همین هم تا سال 66 عملا وارد جنگ با ایران نشدند. اما زمانی که لکه های نفتی داشت سراسر خلیج فارس رو میپوشاند و گوگوری مگوری های عرب رو برای استخراج و صادرات نفت دچار مشکل کرد عملا وارد جنگ شد تا ایران رو برای پذیرش قطعنامه تحت فشار بذتره. عراق قبل از این یکطرفه آتش بس رو قبول کرده بود.
تمام اینها باعث شد جنگ تا اونجا که آمریکا میخواست جلو بره نه تا اونجا که ما میخواستیم. نمونه بارزش هم شکستن آتش بس و نفوذ ارتش عراق برای گرفتن اسیر بود که انجام شد.
در ضمن، اعتقاد من بر اینه که ما صدام رو ذله کردیم اما تیر خلاص رو در جنگ کویت بهش شلیک کردن. پس لطفا نگو ما تا نابودی صدام رفتیم جلو. ما تا جایی رفتیم جلو که سپر انسانیمون اجازه داد.
حماقت مخصوص نوکران ولایت وقیح هست که بجای پاسخ گویی به توهین و زورگویی و کشت و کشتار می پردازنداین سواللات احمقانه حدودا 25 ساله داره مطرح میشه وهمواره افراد بی خرد انها را طرح می کنند![]()
حماقت مخصوص نوکران ولایت وقیح هست که بجای پاسخ گویی به توهین و زورگویی و کشت و کشتار می پردازند
جوانان را با وعده بهشت به کشتن دادند خود نشستن و فرمان دادند !
اصلا باید جام زهر خورده میشد یا تا کربلا و بعدش قدس باید میرفتیم؟
اصلا جرا سال اول که پیشنهاد پایان جنگ و دادن غرامت داده شد نوشیده نشد؟
آیا لازم بود جوانان ما شهید شن و کلی سرمایه مملکت هدر بره؟
![]()
خب آرش عزیز و دوست داشتنی.
پس تا قبل از 64 هر دو معتقدیم نباید صلح میشد درسته؟
اما خاطرات آقای هاشمی در بعضی جاها معقول نیست. ایران تهدید دوم برای عراق و جهان عرب بود و اسرائیل تهدید اول. وقتی اسرائیل تونست دو تا از مخالفان سرسختش رو به جون هم بندازه با خیال راحت شروع کرد به شهرک سازی و گسترش قلمرو. کار رو به اونجا رسوند که بلندیهای جولان رو گرفت و الی آخر. اسرائیل هیچوقت از هیچ کوششی برای به هم انداختن عراق و ایران دریغ نکرد. مگر میشه کتمان کرد که به ما تاو فروخت تا جنگ ادامه پیدا کنه؟
از طرف دیگه آمریکا هم دخالت در جنگ داشت. اونها هرگز نمیخواستن که جنگ ایران و عراق با پیروزی یکی از طرفین تموم بشه. چیزی که باشون مهم بود درگیر بودن خاورمیانه به جنگ بود تا از نفوذ شوروی جلوگیری کنن. واسه همین هم تا سال 66 عملا وارد جنگ با ایران نشدند. اما زمانی که لکه های نفتی داشت سراسر خلیج فارس رو میپوشاند و گوگوری مگوری های عرب رو برای استخراج و صادرات نفت دچار مشکل کرد عملا وارد جنگ شد تا ایران رو برای پذیرش قطعنامه تحت فشار بذتره. عراق قبل از این یکطرفه آتش بس رو قبول کرده بود.
تمام اینها باعث شد جنگ تا اونجا که آمریکا میخواست جلو بره نه تا اونجا که ما میخواستیم. نمونه بارزش هم شکستن آتش بس و نفوذ ارتش عراق برای گرفتن اسیر بود که انجام شد.
در ضمن، اعتقاد من بر اینه که ما صدام رو ذله کردیم اما تیر خلاص رو در جنگ کویت بهش شلیک کردن. پس لطفا نگو ما تا نابودی صدام رفتیم جلو. ما تا جایی رفتیم جلو که سپر انسانیمون اجازه داد.
شما جدایی طلب های پان ترکیسم از خداتون هست که ایران از بین بره .
چون امام راحل نزاشت شما به اهدافتون برسید.دارید اتیش میگیرید
لطفا اين سه كلمه رو برام معني كن:
جدايي طلب - پان ترك - ايران
ميخام بدونم معنيشونو ميدوني كه به كار ميبري يا نه؟؟؟؟؟؟؟![]()
دوست عزیز مگه جون دهها هزار شهیدی که به خاطر زیاده خواهی مسئولان داده شد چغندره که به این راحتی به ای کاش گیر میدی؟ مگه مسئولین ندیدن که انبارهای رژیم شاهنشاهی ته کشیده و دارن با سپر انسانی مقاصدشون رو جلو میبردن؟ به همین راحتی میگی کسی نمیدونست یه ماه بعد چی میشده؟ همین بی عرضگی و نفهمی مسئولین رو میرسونه که جنگ رو به جای رصد بلند مدت اون به اونجایی رسوندن که نمیدونستن یه هفته بعد میخواد چی بشه!
به همین راحتی میگی مهم تصمیمات اون موقع بود؟ تصمیماتی که به قیمت شهید شدن، مجروح و جانباز شدن دهها هزار نفر تموم شد.
نه داداش بهرام عزیز، اصلا نمیخواستم اینو برسونم که ما خواهان جنگ بودیم. صحبت سرتصمیمات جنگی اون زمان بود. اعتقاد راسخ دارم که جنگ شرف جوونای زمان خودش بود. در ضمن شعار راه قدس از کربلا میگذرد اشتباه بود چون از سال 64 تا پایان جنگ هیچ دستاوردی برای ما نداشت.اما اگه جای امام بودم...... نمیدونم هیچوقت نمیتونم خودم رو به جای بزرگ مردی مثل ایشون بزارمبا اجازه ی آرش عزیز
آقا مجید تو پاراگراف اول طوری دارید میگید که اسراییل 2 تا دشمنشو به جون هم انداخته بود و داشت برای خودش کار می کرد که انگار ایران اصرار بر ادامه ی جنگ داشته
شما میگی جنگ می بایست 64 تموم می شد ؟؟ باشه قبول ، فرض کنیم که فرماندهان ایرانی و امام هم همینو می خواستم ، اما چه تضمینی بود که صدام با تقویت نیرو حمله نکنه ؟؟
برگردیم به سال 67 ، مگر قطعنامه 598 امضا نشد ؟؟ اون هم با رضایت ایران ، پس دلیل عملیات هایی چون مرصاد چی بود ؟؟؟
بله حرف های شما قبول اما نه برای اثبات ضعف فرماندهان نظامی ، بلکه برای اثبات زرنگی اسراییل
فرض کنیم شما جای امام در سال 64 باشید و با اطلاعات کنونیتون بدونید که اسراییل رو باید با توقف جنگ ایران و عراق عقب راند ، اما شما می تونستید عقب بکشید تا عراق بدون توجه به قطعنامه به شما حمله کنه؟؟
آرش جانمجید عزیزم
ببخشید دیر جواب میدم.
درگیری نزاشت بیام و ادامه صحبت داشته باشیم.
مجید جان.
عموما جنگ ایران با عراق از پیش تعیین شده بود!
مصر و اسرائیل هم نبودن که این جنگ یا این اتیش رو روشن کردن!
شاید موثر بوده باشن اما قطع به یقین بهت میگم تمام دلیل نبودن.
تمام دلیل امریکا بود.
چون دقیقا امریکا بود که میخواست ایران رو خلع سلاح یا بهتر بگم ضعیف کنه.
چه کسی احمق تر از صدام؟!
امریکا چند سال قبل از انقلاب , انقلاب رو پیشبینی کرده بود.
پس مقدماتش رو چیده بود.
مشاورا و سیاستمدارای امریکایی خیلی باید احمق میبودن که مقدمات رو فراهم نکرده بودن!
شکستن مرز هوایی ایران و بمب باران های پی در پی مرز و روستاهای مرزی نشون از این داشت.
اتفاقا اعراب هم حمایت کردن!
تو میگی اعراب اسرائیل رو خطر اول میدونن!
یه چیزی بگم؟!
همش مثنویه برادرم!
دشمنی اعراب با اسرائیل مثنویه!
شعره!
چرت و پرته!
اعراب از کنار اسرائیل منافع میبرن!
همش نمایشه مجید!
همش!
اونوقتی که توی عربستان صاحبان حکومت بدون اجازه ی حکام امریکایی اب نمیخورن یعنی اینکه بصورت غیر مستقیم این اسرائیل و یهودیا هستن که روی عربستان که مادر کشورهای عربیه حکمرانی میکنن!!
امریکا دو هدف عمده از تحریک صدام داشت
1-ایران رو بصورت غیر مستقیم اشغال و انقلابِ انقلابیونش رو نابود کنه.
اگر نشد
2-ایران رو به شدت تضعیف کنه , همچنین عراق یا بهتر بگیم صدام رو.
میدونی که عراق جزو لیست سیاه امریکا بود!
برای چند سال خارج شد ولی باز به این لیست برگشت!
مجید عزیزم.
امریکا اصلا علاقه به این نداشت که جنگ با پیروزی ایران تموم شه!
اما از پیروز بودن عراق هم بدش نمیومد!
این موضوع ثابت شده اس!
سازمان ملل دست امریکا بود!
بیانیه هاش رو در حین جنگ ببین!
دخالت امریکا رو ببین!
امریکا واقعا جنگ را بر پیروزی عراق فرض میکرد.
پس
فکر نمیکنم علاقه ای به این نداشت که دو طرف پیروز نشن!
اما دخالت مستقیم امریکا در جنگ.
دقیقا بعد از باز پس گیری مناطق اشغالی امریکا حدس میزد که عراق عقبتر میاد و حتی ممکنه خاکش رو بده!
اما هرگز در مورد فاو فکر نکرده بود!
بعد از رسیدن ایرانیها به فاو عملا دخالت در جنگ بر سر میز رئیس جمهور امریکا قرار گرفت!
تحریک میکردن تا وارد جنگ شن!
توی جنگ خیلی از معادلات امریکا خراب شد!
پس نمیتونیم بگیم جنگ کاملا توسط امریکا به جایی هدایت شد که میخواست!
مجید گرامی.
حرف آخر.
شک نکن اگر امریکا وارد نمیشد صدام توسط ما ساقط میشد نه توسط امریکا...!
امریکا از ترس منافعش وارد شد!
اگر محمد رضا شاه بود و وارد نمیشد بغداد برای ایرانیها بود!
در ضمن آرش جان شما میگین ما تا جایی پیش رفتیم که صدام ذله شد و اگه در سال 46 صلح میکردیم صدام شاید تجدید قوا میکرد و دوباره عملیات میکرد. میشه پس بگین چرا تنها 3 روز بعد از پذیرفتن قطعنامه عراق نقض آتش بس کرد و هجوم مجددی رو برای گرفتن اسیر انجام داد؟
مگه صدام رو نابود نکرده بودیم؟ خب سال 64 هم مثل 67 ؟ چه فرقی در اعتماد به صدام وجود داشت؟
مجید عزیزم.آرش جان
قبول دارم که آمریکا نمیخواست ایران پیروز بشه و حرف آخرت رو با جون و دل میپذیرم. و اگر شاه بود تا بغداد میرفتیم آب هم از آب تکون نمیخورد( حرف حقه نمیشه نپذیرفت).
تو این لینک نظر آمریکا درباره جنگ رو میزارم که آمریکا نمیخواست عراق پیروز بشه بلکه میخواست خودش ایران رو تصرف کنه اما بعد نتایجی که تا سال 64 به وقوع پیوست فرضیه اش اشتباه از آب در اومد و در سال 67 با فشار ایران رو مجبور به پذیرش قطعنامه کرد.
در ضمن آرش جان شما میگین ما تا جایی پیش رفتیم که صدام ذله شد و اگه در سال 46 صلح میکردیم صدام شاید تجدید قوا میکرد و دوباره عملیات میکرد. میشه پس بگین چرا تنها 3 روز بعد از پذیرفتن قطعنامه عراق نقض آتش بس کرد و هجوم مجددی رو برای گرفتن اسیر انجام داد؟
مگه صدام رو نابود نکرده بودیم؟ خب سال 64 هم مثل 67 ؟ چه فرقی در اعتماد به صدام وجود داشت؟
آرش جانمجید عزیزم.
من جواب این سوالت رو هم دادم.
البته سوال خوبیه و میارزه در موردش بیشتر حرف بزنیم.
توی حمله ی آخری که صدام داشت دقیقا خودش وارد نشد!
منافقین رو فرستاد جلو.
اون احمقا هم اسم خودشونو گذاشتن ارتش آزادی بخش!
چنتا تیپ زرهی و زمینی راه انداختن و اومدن جلو!
دقت کن که خود صدام مستقیم دوباره وارد جنگ نشد!
صدام زمانی کمرش شکست که برای غرب شد یه مهره ی سوخته.
برای همینم بعد از جنگ با ما دست از جنگ با کشورهای دیگه ی عربی برنداشت!
دقیقا زمانی که صدام دید حمایت خارجی دیگه پشتش نیست سکوت کرد و انتهای جنگ رو پذیرفت.
این دقیقا زمانی بود که میشد اعتماد کرد که صدام دیگه وارد جنگ نمیشه!
میتونس وارد جنگ میشد!
اما نمیتونس!
چون حامی نداشت.
توی مرصاد هم خودش نیومد..در واقع ایرانی رو به جون ایرانی انداخت.
تیری بود در تاریکی!
شاید اگر مرصاد شکست میخرد صدام باز حمایت غرب رو جلب میکرد و باز ما باید جنگ رو ادامه میدادیم اما خدارو شکر باز شکست خرد.