•۩❖۩•آه از اندوه ریحانه رسول .•۩❖۩•. [ ویژه ی شهادت ]

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
مـن از شـام زفـاف خـود فـدایی علـی بـودم
از اینکه می‌کنم جان را فدای دوست خوشنودم
علـی گـر شوهر من هم نبودی بین دشمن‌ها
به عنـوان حمـایت از امـامم حـامی‌اش بـودم
بـرای یـاری تنهـا امـامـم گــرچــه تنهـایم
گرفتم جان خود بر کف چه باک از آتش و دودم
بـرای خـاطـر او حـبس کـردم ناله‌هــایم را
اگـرچـه از هجـوم درد، یک لحظـه نیـاسودم
نگفتم با علی با من چه در آن کوچه شـد امّا
نشد از او نهـان گــردد لبــاس خــاک‌آلودم
به جسم خسته و سقط‌جنین و دست بشکسته
خـدا داند چگونـه سـوی مسجـد راه پیمودم
چنـان سنگ مصیبت بـر سرم بارید از هرسو
کـه در سـن جوانی بیشتـر از پیر، فـرسودم
خـدا صبرت دهـد ای رهبـر تنهـای تنهایم!
حلالم کن! حلالم کن! که شد هنگام بدرودم
هزاران کـوه غم بر شانه دارم باز از آن شادم
که بازویم شکست و بند از دست تو بگشودم
از آن «میثم» به نظم جان‌گدازش ذاکر ما شد
که در هر بیت، مضمونی به مضمون‌هاش افزودم

 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
گر نگاهی به ما کند زهرا

گر نگاهی به ما کند زهرا

گر نگاهی به ما کند زهرا
درد ها را دوا کند زهرا

بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما کند زهرا

کم مخواه از عطای بسیارش
کآنچه خواهی عطا کند زهرا

خاصه امشب که از تَجلی خویش
دهر را پُر ضیاء کند زهرا

می تپد قلب احمد از شادی
چشم حق بین چو وا کند زهرا

بضعه مصصطفی بود ، آری
جلوه چون مصطفی کند زهرا

خانه ی وحی را ز رخسارش
رشک غار حرا کند زهرا

نه عجیب گر به شأن او گویند
خاک را کیمیا کند زهرا

این مقام کنیز او باشد
تا دگر خود چها کند زهرا

از کمال عبادت و طاعت
حکم بر ما سوی کن زهرا

چهره پوشد زمرد نا بینا
تا بدین حد حیا کند زهرا

در طرفداری از خدا و رسول
به علی اقتدا کند زهرا

جان خود را و محسن خود را
درره دین فدا کند زهرا

روز محشر که از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا کند زهرا

همچو مرغی که دانه برچیند
دوستان را جدا کند زهرا

چون بگیرد قماط اصغر را
حشر را کربلا کند زهرا

همچنان کز برای همسایه
نیمه شبها دعا کند زهرا

چه شود با دعای خود از ما
ذات حق را رضا کند زهرا

چه شود گر ز رحمت بسیار
حاجن ما روا کند زهرا

چه شود گر بر مؤید هم
نظری از وفا کند زهرا


سید رضا مؤید
جلوه های رسالت ، ص 146

 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
مدینه در سکوتی مبهم و حُزن‌آور است، امشب
گمانم در وصیّت فاطمه با حیدر است، امشب

چنین می‌گفت با مولا، به صد اندوه و غم، زهرا
که یابن عمّ مرا با تو، وداع آخر است، امشب

دل شب شو مهیّا، غسل و کفن و دفن زهرا را
که جانم خسته زآن دو کافر بداختر است، امشب

الا ای جان و جانانم! تو و جان یتیمانم
که بر طفلان بی‌مادر، دلم در آذر است، امشب

به یک‌سو مجتبی در اشک و در یک‌سو حسین‌ او
نوای زینبینش، بانگ مادر مادر است، امشب

ز داغ بانوی محشر، تو ای "خادم"! مگو دیگر
که در جنّت پریشان زین عزا، پیغمبر است امشب


محمود عرفانی «خادم»
90/2/12

 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
خدای من بهشت و شعله های نار یعنی چه؟
خطا کاران و بیت عصمت دادار یعنی چه؟
جسارت های دیو و صورت انسیه الحورا
گل بی خار و باغ وحی و نیش خار یعنی چه؟
نگاه شیر حق و تازیانه خوردن زهرا
طناب خصم و دست حیدر کرار یعنی چه؟
امیرالمومنین تنها میان آن همه دشمن
یگانه حامیش بین در و دیوار یعنی چه؟
مگر نه سینة زهرا، بهشت مصطفی بودی
بهشت مصطفی و صدمة مسمار یعنی چه؟
فشار در، غلاف تیغ، قتل طفل شش ماهه
به ناموس الهی این چنین رفتار یعنی چه؟
مدینه زیر و رو شد از صدای نالة زهرا
خدایا بی تفاوت بودن انصار یعنی چه؟
نه تنها سوختند از آتش کین بیت مولا را
مسلمانان به پیغمبر قسم کشتند زهرا را

(استاد سازگار)


 

Lamister-iran

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
رسيده روز طبيعت ولي طبيعي نيست
که درد پهلوي مادر دگر طبيعي نيست
فراتر است ز حدّ تصورم دردش
صداي ناله مادر دگر طبيعي نيست
کدام گل چه سر و سبزه و دل و چمني؟؟؟
که زردي گل حيدر دگر طبيعي نيست...
فتاد روي سري در،دري که سنگين است
دگر براي همين درد سر طبيعي نيست
حسن فتاده ز آب و غذا ولي زهرا
به جان فاطمه حال پسر طبيعي نيست
چه واژه هاي بدي آمده بميرم من
در و سر و لگد و ميخ در....طبيعي نيست....


 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
كار تنش زياد ولي وقت من كم است
يك شب براي شست و شوي اين بدن كم است

بانوي من نحيف نبود، اينچنين نبود
وقتي نگاه ميكنمش ظاهراً كم است

در زير پارچه ورمش گم نميشود
آنقدر واضح است كه يك پيرهن كم است

بايد چگونه جمع كنم اين بساط را
فرصت كم است و آب كم است و كفن كم است

مسمار را خودم زده بودم به تخته ها
بايد بميرم آه، پشيمان شدن كم است

گيرم حسين دق نكند اينچنين ولي
گريه بدون داد براي حسن كم است

آئينه آمدي و ترك خورده ميروي
يعني براي بردن تو چهار زن كم است

پيراهن حسين كه كارش تمام شد
پس جاي غُصّه نيست اگر يك كفن كم است

بالت، پرت، تنت، همه ي پيكرت خدا
اين زخمها زياد ولي وقت من كم است


علی اکبر لطیفیان

 

nafis...

مدیر بازنشسته
از فاطمه گفتن و نوشتن کاری بس دشوار است
.
.
.
:w05:

فاطمه جان، مادر بی نام و نشانم، تو را چه غریبانه یافتم...
فرزندانت را چه غریبانه دیدم در شهر خودشان
که در میان جمعیتی اما تنها!
فاطمه جان، یاس کبودم
سخت است که در خانه ات تو را نتوان پیدا کرد
سخت است که در شهر وحی، فرزند وحی، اینقدر غریبانه پنهان باشد. پنهان از دست مردم این زمانه.....
سخت است که در خانه ات نتوان گریه کرد. گریه بر غریبی شما، گریه بر مظلومیت شما و فرزندانت، گریه بر غم های شما، گریه بر رنج های شما.، گریه بر زخم های به جای نشسته بر قلب شما، بر پهلوی به خون غلتیده شما
فقط باید بغض کرد.. بغضی سنگین که گویی میلی به شکستن ندارد
.
.
.
فاطمه جان مدت هاست که تو بین مردم غریبی
مدت هاست که خودت، جسمت، وجودت، افکارت و عقایدت در بین این مردم زمانه غریبه شده....:(
این روزها حتی مدینه تاب بر دوش کشیدن غربت تورا نداره...
گویی کل مدینه در بغضی سنگین فرورفته
.
.
.

چه خوب که رفتی و خوب تر از ان که زود از میان این مردم رفتی
زمین تاب قدم های تو را نداشت. خدا دلتنگ دخترِ وحی بود....
اما بعد تو به علی چه گذشت:(، به فرزندانت چه گذشت:( نبود تو فقط برای علی(ع) و فرزندانت سخت بود و بس :cry:
علی آن شب غم آلوده، بی زهرای مهربانش چه کرد......!!!:(
.
.
.

اَلسَّلامُ عَلَیکِ اَیّتُها آَلصِّدیقَةّ اَلشَّهیدة فاطِمَةَ اَلزَّهراء سَیده نِساءِ اَلعالَمین
 
آخرین ویرایش:

Lamister-iran

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قرآن و فاطمه سلام الله علیها دو جلوه از یک حقیقت اند.

قرآن و فاطمه سلام الله علیها دو جلوه از یک حقیقت اند.



بنابر حدیث ثقلین که نشان از همتایی قرآن و اهل بیت وحی علیهم السلام (کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی) می دهد قرآن و اهل بیت علیهم السلام هیچ نقطه انفکاکی ندارند که سبب جدایی این دو از هم شود (إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض)[1].

بر این اساس هر چه قرآن دارد زهرای مرضیه سلام الله علیها نیز آن را داراست و اگر تصور شود حتی یک گزاره معرفتی از قرآن را آن حضرت نداند و یا در عمل بر خلاف آن رفتار کند، همان نقطه اختلاف و افتراق خواهد شد و با حدیث ثقلین منافات خواهد داشت. گذشته از آن که این تصور با آیه تطهیر که دلیل بر طهارت و عصمت آن بانوست ناسازگار است.

بنابراین قرآن و فاطمه سلام الله علیها دو جلوه از یک حقیقت اند.

گذشته از حدیث ثقلین که سندی محکم بر این مدعاست ، سیره آن بانوی فضیلت نیز بر این همتایی گواهی می دهد.
ولادت در خانه وحی و پرورش در دامان نبوت سبب شد تا آن بانو همواره با قرآن و تعالیم آن مأنوس باشد، روح و جانش با آن درآمیزد و خو بگیرد. برای همین است وقتی به سخن در می آید پیوسته از قرآن می گوید و مستند به آن حرف می زند.
آن حضرت در جریان وقایع ناگوار پس از رحلت رسول خدا صلی الله و علیه وآله در مقام دفاع از حقوق غصب شده، آنگاه که لب به سخن گشود ابتدا قرآن را کتابی معرفی می کند که در عین راستی دلایلش روشن و اسرار آیاتش روشن است

(کِتَابُ اللَّهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْآنُ الصَّادِقُ وَ النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّیَاءُ اللَّامِع)[2]
و آن را دربردانده پندهای مکرر الهی در کنار بیان واجبات و محرمات و کلمات شفابخش و فضایل انسانی می داند.

آن حضرت پس از بیان نمایی از قرآن با آیه (102/آل عمران) مخاطبان خود را دعوت به رعایت تقوا می کند

(اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون:
ای اهل ایمان! از خدا آن گونه که شایسته پروای از اوست پروا کنید، و در تمام زندگی تسلیم فرمانها و احکام الهی باشید
.)‌

پس از آن آیه (28/فاطر) را می خواند
(إِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ:
از بندگان خدا فقط دانشمندان از او می‌ترسند) تا معلوم شود آنان که از خدا پروا ندارند مشکلشان کجاست.

آنگاه با آیه (128/توبه) به زحمات پدرش اشاره می کند که چگونه برای هدایت این امت تلاش کرد و چقدر نسبت به مۆمنان رحیم است

(لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُۆْمِنِینَ رَۆُفٌ رَحِیمٌ:
بی تردید پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدی به [هدایتِ] شما دارد و نسبت به مۆمنان رئوف و مهربان است.)
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
photo_2016-02-21_23-47-22.jpg

▪️در آستانه ایام ‌شهادت‌ حضرت ‌زهرا▪️
(سـلـام‌الـلّـه‌عـلـیهـا)
▪️مجموعه ‌صوتی‌"عفاف ‌و حجاب"▪️
🔹با نوای دکتر میثم مطیعی🔹



🔸ای چشم من، بر هر نگاهی وا نشو

http://meysammotiee.ir/files/other/h...17%5B03%5D.mp3
.................................................. ....

🔸متن شعر:
دیدی آخر
من ماندنی شدم، در انتظار تو
باقی عمرم بگذرد، پای مزار تو

ای جان من، بر روی شانه می‌روی
ماه حیدر، داری شبانه می‌روی
هم آرام و، هم مخفیانه می‌روی

امان از این امانتی، که روی شانه می‌برم
امانتی که پیش از این، قدش چنین نبوده خم
(خدا نگهدار)

مانده از تو
یک پیرهن پر از، زخم شکفتنی
یک بستری که مانده با، رازی نگفتنی

امشب آرام، سر می‌گذاری بر زمین
راحت گشتی، از درد و داغ آتشین
اما اینک، تنهایی من را ببین

چه لحظه‌ها که وقت خواب، پهلو به پهلو می‌شدی
ای شمع شبهای علی، هر لحظه کم سو می‌شدی
(خدا نگهدار)

دیگر ای کاش
بوی خدا دهید ای کوچه های شهر
شاید که زهرایی شود حال و هوای شهر

ای چشم من، بسته بمان رسوا نشو
ای چشم من، لبریز غفلت ها نشو
ای چشم من، بر هرنگاهی وا نشو

به ناله های فاطمه، به اشک و آه مرتضی
از این سیاهی و گناه، مرا رها کن ای خدا
(امان از این غم)

🔺شاعر: رضا یزدانی
.................................................. ...


 

mirza_seraj

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جفای امتی نامرد یک ماه بعد...

جفای امتی نامرد یک ماه بعد...

دعوا سر علی بود
زهرا چرا کتک خورد
دعوا سر علی بود
محسن چرا زغم مرد
دعوا سر علی بود
زهرا چرا به دَر خورد
دعوا سر علی بود
آتش به معجرش خورد
دعوا سر علی بود
در روی زهرا افتاد
دعوا سر علی بود
زهرا تو بستر افتاد
دعوا سر علی بود
زهرا غذا نمیخورد
دعوا سر علی بود
زهرا خوابش نمیبرد
دعوا سر علی بود
علی کتک نمی خورد
اما با سوز زهرا
علی تو اون شبا مرد
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
شکسته بال و پری ...

شکسته بال و پری ...

5337597926228495178.jpg



شکسته بال وپری زآشیانه می بردند
تن ضعیف غریبانه شبانه می بردند


جنازه ای که همه انبیاء قربانش
چه شد که هفت نفرمخفیانه می بردند​




برگرفته از وبلاگ دل تنگ امام زمان (عج) - deltang.blog.ir
 
بالا