سلام...
اين بار ميدونم به خواستش ميرسه.... و اميدوارم كه خدا هم بيشتر كمكش كنه
سلام به همه دوستای خوش قلب و مهربونم.از همتون ممنونم.به خاطر دعاهای قشنگتون.این چند روزه خیلی فکر کردم.به حکمت این اتفاق و اون نشونه ها.راستش نتونستم به خودم بقبولونم که اون نشونه ها همش نتیجه فکر زیاد و تصور خودمه ولی به این فک کردم که اگه اون وقت منو نا امید میکرد لطمه ای که میخوردم بدتر از الان بود.اون موقع تو اوج درس خوندنم بود.واسه امتحان ارشد میخوندم یا اینکه خدا خواست اول به نبودش عادت کنم بعد به نداشتنش.نمیدونم. هنوز سردرگمم. راستش دونستن این بیشتر از اصل موضوع واسم مهم و دردناکه ولی از یه بابت ازش ممنونم که شماها رو کنارم گذاشته.از همتون ممنونم.اگه باعث ناراحتیو بی انگیزگیتون شدم عذر میخوام.
من یه چیزی میگمخداروشکر میکنم که به این نتیجه رسیدی و واقعا امیدوارم هر لحظه از قبلت به احساس آرامش بیشتری برسی
حتما خدای شمایه جای دیگه نفردیگه ای برات درنظرگرفته درموردکسی قضاوت نکنهمه رو ببخش
از صميم قلب برات خوشحالم.... اينم لطف خداس كه بازم به اين مرحله اونم به اين زودي رسيدي! ديدي خدا هنوز كنارته... هيچ وقت تنهات نذاشته و نميذاره.... اميدوارم به زودي خدا اينقدر كنار خودش آرومت كنه كه ديگه چيزي نباشه توي دنيا كه ناراحتت كنه....سلام به همه دوستای خوش قلب و مهربونم.از همتون ممنونم.به خاطر دعاهای قشنگتون.این چند روزه خیلی فکر کردم.به حکمت این اتفاق و اون نشونه ها.راستش نتونستم به خودم بقبولونم که اون نشونه ها همش نتیجه فکر زیاد و تصور خودمه ولی به این فک کردم که اگه اون وقت منو نا امید میکرد لطمه ای که میخوردم بدتر از الان بود.اون موقع تو اوج درس خوندنم بود.واسه امتحان ارشد میخوندم یا اینکه خدا خواست اول به نبودش عادت کنم بعد به نداشتنش.نمیدونم. هنوز سردرگمم. راستش دونستن این بیشتر از اصل موضوع واسم مهم و دردناکه ولی از یه بابت ازش ممنونم که شماها رو کنارم گذاشته.از همتون ممنونم.اگه باعث ناراحتیو بی انگیزگیتون شدم عذر میخوام.
سلا به دوستای گل
بچه ها یه سوال ازتون دارم
تا حالا شده هرچقدر که سعی کرده باشین و کلی راهو امتحان کرده باشین ولی نتونین نظرتونو راجع به یه مساله تغییر بدین؟(در صورتی که واقعا دوست ندارین اونجوری فکر کنین)
من این مورد برام خیلی وقته در یک موردی وجود داره میخوام بدونم شماها باشین از چه راهی استفاده میکنین
سلا به دوستای گل
بچه ها یه سوال ازتون دارم
تا حالا شده هرچقدر که سعی کرده باشین و کلی راهو امتحان کرده باشین ولی نتونین نظرتونو راجع به یه مساله تغییر بدین؟(در صورتی که واقعا دوست ندارین اونجوری فکر کنین)
من این مورد برام خیلی وقته در یک موردی وجود داره میخوام بدونم شماها باشین از چه راهی استفاده میکنین
سلا به دوستای گل
بچه ها یه سوال ازتون دارم
تا حالا شده هرچقدر که سعی کرده باشین و کلی راهو امتحان کرده باشین ولی نتونین نظرتونو راجع به یه مساله تغییر بدین؟(در صورتی که واقعا دوست ندارین اونجوری فکر کنین)
من این مورد برام خیلی وقته در یک موردی وجود داره میخوام بدونم شماها باشین از چه راهی استفاده میکنین
تنها دو راه به نظر من وجود داره:
1- مثل همين كاري كه الان ميكني، ديگه مسائل مهمت رو بهش نگي!!!
2- طرز فكرت رو عوض كني... يعني فكر كني كه وقتي با دوستت مسائلت رو در ميون ميذاري، اتفاق بدي نميفته... يعني نتيجه عوض نميشه... بايد اينطور فكر كني و كاملا باورش كني...
پيشنهاد ميكنم از چيزاي كوچيك شروع كن توي اين روش... مسائلي كه اگرم نتيجه‌اش عوض شد اذيتت نكنه.... وقتي به نتيجه‌ي اين روش ايمان آوردي ، ديگه ميتوني راحت تمام مسائل رو با دوستت در ميون بذاري....
همونطور كه گفتم ميشه آدمارو هم با انرژيمون تغيير داد... بشن هموني كه ما ميخوايم...
اصلا هم ربطي به خرافات نداره.... واسه خود منم پيش اومده...
درود بر شما دوست عزیز
راستش برای من پیش نیومده ولی اگه تو شرایط شبیه به شرایط شما قرار بگیرم و از اونجایی که واقعا دوست ندارم بهش فکر کنم بی خیالش میشم چون قرار شده ما افکارمون رو هم دسته بندی کنیم و اگه باعث اذیت بشه بی خیالش میشم
امیدوارم که مفید بوده باشه
سلام به همه دوستای خوش قلب و مهربونم.از همتون ممنونم.به خاطر دعاهای قشنگتون.این چند روزه خیلی فکر کردم.به حکمت این اتفاق و اون نشونه ها.راستش نتونستم به خودم بقبولونم که اون نشونه ها همش نتیجه فکر زیاد و تصور خودمه ولی به این فک کردم که اگه اون وقت منو نا امید میکرد لطمه ای که میخوردم بدتر از الان بود.اون موقع تو اوج درس خوندنم بود.واسه امتحان ارشد میخوندم یا اینکه خدا خواست اول به نبودش عادت کنم بعد به نداشتنش.نمیدونم. هنوز سردرگمم. راستش دونستن این بیشتر از اصل موضوع واسم مهم و دردناکه ولی از یه بابت ازش ممنونم که شماها رو کنارم گذاشته.از همتون ممنونم.اگه باعث ناراحتیو بی انگیزگیتون شدم عذر میخوام.
سلام به همه دوستای خوش قلب و مهربونم.از همتون ممنونم.به خاطر دعاهای قشنگتون.این چند روزه خیلی فکر کردم.به حکمت این اتفاق و اون نشونه ها.راستش نتونستم به خودم بقبولونم که اون نشونه ها همش نتیجه فکر زیاد و تصور خودمه ولی به این فک کردم که اگه اون وقت منو نا امید میکرد لطمه ای که میخوردم بدتر از الان بود.اون موقع تو اوج درس خوندنم بود.واسه امتحان ارشد میخوندم یا اینکه خدا خواست اول به نبودش عادت کنم بعد به نداشتنش.نمیدونم. هنوز سردرگمم. راستش دونستن این بیشتر از اصل موضوع واسم مهم و دردناکه ولی از یه بابت ازش ممنونم که شماها رو کنارم گذاشته.از همتون ممنونم.اگه باعث ناراحتیو بی انگیزگیتون شدم عذر میخوام.
من از شما ممنونم که دوباره مظلومیت خدای قشنگمو به من یاداوری کردید و باعث شدید دوباره به سمتش برم.افسانه خانوم من از شما ممنونم که اشک منو دراوردید اشکی که بوی عشق میداد و منو مست و عاشق تر کرد.اشکی که مدتها بود اونو لمس نکرده بودم. میدونم تنها کسی که میتونه منو درک کنه و بفهمه فقط خود خود مهربونو عاشقشه .پسفدات بشم خدای مهربون وعاشق من چون فقط تو ..دوستای گلم منو ببخشید اگه باعث ناراحتیتون شدم.من احتیاج داشتم که این حرفارو بزنم واالا دیوونه میشدم.قول میدم که دیگه تکرار نشه
و یه نکته دیگه اینکه اصولا انرژی منفی در گوشه های اون محیط(منزل و...) بیشتره!!!راستی حکمت اسفند کندرکی که ما ایرانی ها دود می کنیم همینه، که انرژی های منفی رو از بین می بره (مثل چشم زخم و......)و بهتره هنگامی که اسفند کندرک دود میکنیم در گوشه های منزل بگیریم!راستی عود هم همین خاصیت رو داره
سلام افسانه خانوم
منم مثل بقیه دوستان از اینکه شما ارامش خودتونو بدست اوردید خوشحالم و خدای عزیزمو شکر میکنم.
راستش الان که دارم این متنو مینویسم بغض اشنایی منو گرفته.نوشته های شما راجع به خدا منو بدجوری تحت تاثیر قرار داد.راستش یاد گذشته خودم افتادم واینکه چقدر در مورد خدای خودم نامهربون بودم و چقدر بی انصاف.دلم برای خدای عزیزم خیلی میسوزه و دلم میخواست میتونستم یه جوری در اغوشش بگیرم و واسش گریه کنم تا یه طوری منو ببخشه و گذشته منو فراموش کنه.میدونم که منو بخشیده ولی حس عجیبی دارم شاید از قدر نشناسی خودم در رنجم .من عادت نداشتم نمک بخورم و نمکدون بشکنم ولی وقتی نوبت به خدا رسید همه چیزو زیر پام گذاشتم .خدای عزیزه من به من کمک کرد تا وارد محیطی بشم که بتونم با چند نفر اهل دل صحبت کنم و چیزایی که جای دیگه نمی تونستم بگم اینجا بیان کنم.افسانه خانوم
سلامسلام به همه ی دوستان عزیزم ببخشید این چند مدت نبودم که بتونم ادامه ی نکات انرژی بخش زندگی رو براتون بنویسم ولی قبلش یادمه یه سوال در جواب کوروش جان از شما عزیزان در مورد اینکه چه طور بفهمیم محیطی که هستیم انرژی مثبت داره یا منفی؟ پرسیده بودم که ندیدم عزیزی جواب داده باشه!!!این جوابشه:
خیلی ساده اگر شمعی رو در اون محیط روشن کنید و شمع منظم بسوزه خب اون مکان انرژی مثبت داره ولی اگر نامنظم بسوزه اون مکان انرژی منفی داره!
سلام
خواهش می کنم گلمسلام
خيلي مطالب قشنگي بودن... من اطلاعاتي در مورد اينا نداشتم.... خيلي برام جالب بود.... موفق باشي... ممنون از لطفت
سلام افسانه خانوم
منم مثل بقیه دوستان از اینکه شما ارامش خودتونو بدست اوردید خوشحالم و خدای عزیزمو شکر میکنم.
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
راز قانون جاذبه کائنات (خلاصه ای از فیلم راز) | راز موفقیت | 1 | |
|
>>>محفلی برای بحث و گفتگو پیرامون "یک راز (قانون جاذبه)" | راز موفقیت | 483 | |
|
|
راز موفقیت بیل گیتس با اجرای قانون 5 ساعت در هفته | راز موفقیت | 0 | |
| A | 2 راز بزرگ دستیابی سریع به آرزوها | راز موفقیت | 0 | |
|
راز شاد زیستن | راز موفقیت | 1 |
