چرا الان افسونم من .....منم در مورد تولد و این حرفا نظرم مثل بالایی هست. ولی از این تاپیک خوشم اومد .محتوا داشت و در اصل یک خاطره بود. اتفاقا یکی از چیزای جالبش این بود که خودت تاپیک رو شروع کردی که بعضیا حسادت کردن.
میگم حالا از اون آش غوره خوردی افسون یا طلسم نشدی؟
دست شما درد نکنه دیگه چی؟
میگم حالا از اون آش غوره خوردی افسون یا طلسم نشدی؟
منم در مورد تولد و این حرفا نظرم مثل بالایی هست. ولی از این تاپیک خوشم اومد .محتوا داشت و در اصل یک خاطره بود. اتفاقا یکی از چیزای جالبش این بود که خودت تاپیک رو شروع کردی که بعضیا حسادت کردن.
میگم حالا از اون آش غوره خوردی افسون یا طلسم نشدی؟
5 شنبه صبح جای همگی خالی رفتیم باغ ارم
اینجا هم که نشستیم شربت خونه یا همون چایخونه باغ ارم هست رو یکی از تخت ها
تا نشستیم گفتم جای آتی و پژمان و مهران و بقیه که خودشون میدونن واسه چی خالیه
اینم شیرینی تولد بود که زهرا خانم زحمت کشیدن
http://www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=21017&d=1273920185
http://www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=21018&d=1273920219
برای دودش بود گفتیم جای شما و خانوده مجازیتون خالی بود ...حالا خوبیش اینه که هیچ کس نفهمید منظورت به کی بوده!!!!
من فهمیدم
خاطره تولد بود عزیزم.
آره می شناسمش. قبل از اینکه تاپیک و بزنی همه مطالبش و می دونستم قبلا. برام تعریف کرده بود.
دماغت چرا دراز میشه ....
میگم شیرینیش دود نداشت؟
منظورش چی بود؟
واسه چی گفتم حاتون خالی
خوب دیگه عکس چی بذارم براتون؟
آها فقط یه عکس مجاز بین این همه عکسای شیطنتی که گرفتیم هست که اینو میتونم براتون بذارم
فقط شیطنته ها برداشت دیگه نکنین لطفا
http://www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=21019&d=1273920742
خب اینم بگو به ترتیب دستای کدومتونه؟
مشخصه که
خوب دیگه عکس چی بذارم براتون؟
آها فقط یه عکس مجاز بین این همه عکسای شیطنتی که گرفتیم هست که اینو میتونم براتون بذارم
فقط شیطنته ها برداشت دیگه نکنین لطفا
http://www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=21019&d=1273920742
فضولی دونفر پایینه ولی سه دست بالاست چهارمیخوب دیگه عکس چی بذارم براتون؟
آها فقط یه عکس مجاز بین این همه عکسای شیطنتی که گرفتیم هست که اینو میتونم براتون بذارم
فقط شیطنته ها برداشت دیگه نکنین لطفا
http://www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=21019&d=1273920742
http://www.www.iran-eng.ir/%3Cdiv%20style=
فعلا که خان داداشت داره یکی دیگرو اغفال میکنه
واي عجب سفره اي اي ولاینم نهاری که مریم و افسون روز اول زحمت کشیدن
اخه زمحت نهار روز بعدی با رستوران بود
اه جدي خوب نيا اينجا اعتبارت كم نشهچه تاپیک مسخره و بی محتوایی!
اعتبار سایت رو با این تاپیکا میارید پایین!
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif;)و اما کیک تولد ...
مگه زهرا گذاشت... همش میگفت گرسنمه.... همین که قاشق اول رو خوردم یادم امد نوشیدنیها رو بیارم....
خوب خوشمزه بود دیگه..
تو شیراز سه تا دوست داشت یکی افسون و یکی مریم و .... که خیلی هم دوسشون داشت ... البته این مریم عاشق منه افسون که دیگه نگووواون که دیگه دیونمه ...
باز دچار توهم شد....
خلاصه زهرا اخر سفرش به شیراز رسید...
ظهر بود داشت نمار میخوند که دید مریم از بیرون اومد و تند تند رفت تو آشپزخونه و شروع کرد با افسون و اون پچ پچ کردن ... زهرا هم که از همه چیز بی خبر .....
عاشق جان درست تعریف کن....اتفاقا خیلی هم اهسته رفتم...پچ پچم نداشتیم... تو حواست جای دیگه بود.... با اون سوتی هایی که من دادم هر کی بود گرفته بود قضیه از چه قراره....تو هی حواست جای دیگه بود...
حدود ساعت 5 بود دیدم مریم رفت تو آشپزخونه و دیگه نه در اومد و نه ور اومد ....
بعد دیدم یه ظرف پر از چیپس و پفک کرد اما مگه می اوردشون دلم اب شد... دیدم فایده نداره خودم پاشدم گفتم مریم خوب بیار دیگهههههه ...
خدایش اینجا خیلی خنده دار بود... زهرا هی اب دهنشو قورت میداد... یهو بلند گفت مریم خوب چیپس و پفکا رو بیاااااااااااااااااار....
که دیدم یه کیک تولد از پشت یخچال در اومد که روش پر از شمع بود و نوشته بود باغبان 65 تولدت مبارک
اینجا من تند تند داشتم شمعا رو روشن میکردم که زهرا یهو امد به طرف من... دو تا از شمعا هم نتونستم روشن کنم ...
این اشکالا رو باید به مامانم بگیرین... مامانم واسم گرفته بود.... حتما گیرش نیومده بود دیگه...
خوب دیگه عکس چی بذارم براتون؟
آها فقط یه عکس مجاز بین این همه عکسای شیطنتی که گرفتیم هست که اینو میتونم براتون بذارم
فقط شیطنته ها برداشت دیگه نکنین لطفا
http://www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=21019&d=1273920742
نه دیگه، با ضرب و تقسیمهایی که انجام شد، مشخص شد که شمع ها اشکال نداره!! ولی نحوه فرورفتگی شمع در کیک همچنان با مشکل مواجهه!! شاقول نیستن!این اشکالا رو باید به مامانم بگیرین... مامانم واسم گرفته بود.... حتما گیرش نیومده بود دیگه...
خوب دیگه عکس چی بذارم براتون؟
آها فقط یه عکس مجاز بین این همه عکسای شیطنتی که گرفتیم هست که اینو میتونم براتون بذارم
فقط شیطنته ها برداشت دیگه نکنین لطفا
http://www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=21019&d=1273920742
اگه گفتی؟؟؟؟؟؟؟
میگم حالا اینا رو ول کن، یه کم از دوستت برام بگو!!!!
زهرا افسون مریم درسته؟؟؟
اگه گفتی؟؟؟؟؟؟؟
من گذاشتم...
زهرا هولم کرد... مگه میشد نگهش داری نیاد تو اشپزخونه... اون و افسون خودشونو کشتن ... اون همش جیییغ میزد که مریم امد.... با این وجورد زهرا هنوز متوجه شده بود قضیه از چه قراره
