یادداشت بعد از خودکشی افراد معروف

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
با نگاهی به زندگی‌نامه‌ی شاعران، نویسنده‌ها و هنرمندان جهانی مطمئنا از تعداد بسیار زیاد افرادی که از میان آنها با خودکشی جان سپرده‌اند، شگفت‌زده خواهیم شد. بزرگانی چون ارنست همینگوی، ویرجینیا وولف، صادق هدایت و... برخی از این افراد، پیش از مرگ یادداشت خودکشی از خود به جای گذاشته‌اند که در زیر بخش‌هایی از این یادداشت‌ها، و نحوه‌ی خودکشی نویسندگان آنها را می‌خوانیم.



Freddie Prinze




June 22, 1954 – January 29, 1977
«باید تموم‌اش کنم. هیچ امیدی برام نمونده. هیچ‌کی مسئول مرگ من نیست. همه‌ش تصمیم خودمه.»

کمدین. بازی در فیلم «مرد و چیکو». مشکلات ناشی از افزایش وزن و دورگه بودن‌اش باعث احساس تنهایی و بیگانگی‌اش بود : «من حتی یه اسپانیایی لعنتی واقعی نبودم. یه یهودی واقعی هم نبودم. هیچ کوفتِ واقعی‌ای نبودم. یه بی‌شعور ِ چاقالو بودم با عینک و تنگی نفس.» با وجود یادداشت خودکشی پرایز، علت مرگ زودهنگام او، شلیک تصادفی گلوله ناشی از مصرف قرص‌های افسردگی کوالد گزارش شد.

Sara Teasdale





August 8, 1884 – January 29, 1933
«آنگاه که دیگر من از دنیا رفته‌ام، ماه زیبای آرویل موهای خیس از باران‌اش را پریشان می‌کند و تو دل‌شکسته بر روی پیکر بی‌جان من خم می‌شوی. و من اهمیتی نمی‌دهم. چرا که می‌خواهم در آرامش به‌سر برم. به‌سان درختان سرسبز، هنگاهی که قطرات باران شاخه‌های نازک‌شان را خم می‌کند. و من ساکت‌تر و سنگ‌دل‌تر از اکنونِ تو خواهم بود.»

شاعر آمریکایی. وی چندین جلد کتاب شعر شامل «هلن از تروی» و «رودخانه‌های در راه دریا» از خود به جای گذاشته‌است. اشعار تیسدیل بسیار ظریف، احساسی و شخصی هستند. او خود زنی بسیار احساساتی و گوشه‌گیر بود. و سرانجام در 48 سالگی پس از نوشتن یادداشت خودکشی‌اش خطاب به عاشقی که ترک‌اش کرده‌بود، خود را غرق کرد.

Kurt Donald Cobain






February 20, 1967 – April 5, 1994
«فرانسیس و کورتنی، من به خاطر شماها می‌رم. کورتنی، ادامه بده. به خاطر فرانسیس. اون بدون من خیلی خوشبخت‌تر می‌شه؛ دوستتون دارم. دوستتون دارم.»

خواننده‌ی اصلی گروه نیروانا، که سرتاسر کودکی‌اش بیمار و مبتلا به برونشیت بود. جسد کرت را یک برق‌کار که برای نصب سیستم امنیتی به خانه‌ی او رفته‌بود پیدا کرد. وقتی کسی در را به روی برق‌کار باز نکرد، او از پنجره به داخل خانه نگاهی انداخت. تا قبل از اینکه لکه‌های خون را کنار گوش جسد ببیند، فکر می‌کرد آنچه روی زمین افتاده‌است یک عروسک چوبی است. وقتی پلیس در خانه را شکست، هنوز اسلحه در دست کرت به سمت چانه‌اش نشانه رفته‌بود. یادداشت خودکشی او -که با جوهر قرمز نوشته‌ شده‌بود- کمی آن‌سوتر روی پیشخان آشپزخانه قرار داشت.

Jon-Erik Hexum





November 5, 1957 – October 18, 1984
«شماها این قمار رو باور می‌کنین؟»

هنرپیشه‌ی نقش فیناس باگ در سریال تلویزیونی مسافران در مقابل مینو پلوس. آنچه از هکسوم به جای مانده دقیقا یک یادداشت خودکشی نیست. ولی از ادبیات ارزشمندی برخوردار است. مرگ هکسوم بر اثر یک تصادف در هنگام بازی در سریال تلویزیونی مخفی‌کاری رخ داد. آنجا که هکسوم می‌بایست با یک تفنگ مشقی به سر خود شلیک می‌کرد. ضربه‌ی ناشی از شلیک گلوله‌ی مشقی باعث شکسته‌شدن بخشی از جمجمه‌ی هکسوم و فرو رفتن استخوان‌های خرد شده به مغز وی شد. او شش روز بعد از این حادثه درگذشت.

«برام مهم نیست که مردم می‌گن من زیاد با دخترها بیرون می‌رم یا نه، برام مهم نیست که فکر می‌کنن من هم‌جنس‌بازم یا می‌گن که استرالیایی‌ام. کی اهمیت می‌ده! مسلمه که ترجیح می‌دادم مردم نگن هم‌جنس‌بازم. ولی حالا که می‌گن، خب بذار بگن. اونقدرهام مهم نیست. از اینکه چند دفعه هم با رفقام به بار ِ هم‌جنس‌بازها رفتم نگران نیستم. می‌دونم خیلی‌ها از شیوه‌ی کمپانی اکسون خوش‌شون نمیاد. ولی من که خیلی خوشحال و ممنون‌ام که اینجا هستم.»

Adeline Virginia Woolf





January 1882 – 28 March 1941
«احساس می‌کنم باز به یکی از حمله‌های دیوانگی‌ام نزدیک می‌شوم. دیگر نمی‌توانم به این وضعیت وحشتناک ادامه دهم. این بار بهبود نخواهم یافت. صداهایی در سرم می‌شنوم و نمی‌توانم روی نوشته‌هایم تمرکز کنم. تا به حال مبارزه کرده‌ام ولی دیگر نمی‌توانم.»

نویسنده‌ی صاحب‌نام انگلیسی که سبک جدیدی را در رمان‌نویسی آغاز کرد. وولف تعداد زیادی مقاله‌ی فمینیستی نوشته‌است. «اگر قرار باشد یک زن داستان بنویسد باید پول داشته‌باشد. و اتاقی از آن خود.» وولف جیب‌هایش را از سنگ پر کرد و خود را در رودخانه‌ی اوز، نزدیک خانه‌اش در ساسِکس غرق کرد.

Sergei Alexandrovich Yesenin





September 1895 – 27 December 1925
«خدانگهدار، دوست من! خدانگهدار/ تو در قلب من خواهی بود، عزیز من/ جدایی مقرر شده‌است/ و ملاقاتی در آینده را نوید می‌دهد.»

شاعر روس. همسر رقاص معروف، ایزادورا دانکن. خود را از لوله‌های آب گرم سقف اتاقش حلق‌آویز کرد. روز قبل از آن، شعر خودکشی‌اش را با خون خودش نوشت.

George Henry Sanders





July 1906 – 25 April 1972
«دنیای عزیز! دارم ترکت می‌کنم. چون حوصله‌ام سر رفته. فکر می‌کنم به قدر کافی زندگی کرده‌ام. می‌خوام تو رو با همه‌ی نگرانی‌هات توی این چاه مستراح خوشگل، ترک کنم. موفق باشی!»

هنرپیشه‌ی فیلم‌هایی چون تصویر دوریان گرِی، شبح و خانم مویر و همه چیز درباره‌ی ایو. صدای «شِر خان» در انیمیشن کتاب جنگل شرکت دیزنی. با مصرف تعداد زیادی قرص خواب خودکشی کرد.

Harold Hart Crane





July 21, 1899 – April 27, 1932
«خداحافظ همگی!»


از تاثیرگذارترین شاعران مدرنیست آمریکایی. با رفتارهای آزارنده و مخرب ( حملات ناگهانی خشم، زیاده‌روی در نوشیدن الکل، بی‌بند و باری جنسی ) در سن 32 سالگی خود را از عرشه‌ی کشتی به خلیج مکزیکو انداخت. جسد کرین هیچ‌وقت پیدا نشد.

Lupe Vélez





July 18, 1908 – December 14, 1944
«به هارولد : شاید خدا من و تو رو ببخشه، ولی من ترجیح می‌دم جون خودم رو بگیرم. و جون بچه‌مون رو. قبل از اینکه مجبور بشم با شرمندگی به دنیاش بیارم یا بکشم‌اش.
لوپ»

هنرپیشه‌ی پرشور مکزیکی. با سابقه‌ی کار در چند تئاتر کمدی موزیکال، که به کارش در سینما منجر شد. ولز در زمان زندگی‌اش در نزدیک به 50 فیلم بازی کرد. ولی هیچ‌گاه نتوانست به ستاره‌ای که همیشه آرزویش را داشت تبدیل شود. ولز با خوردن تعداد زیادی قرص‌ خواب‌آور خودکشی کرد و در دو یادداشتی که از خود به جای گذاشت، از عشق نافرجام و بارداری ناخواسته‌اش نوشته‌است.

James Whale





July 1889 – 29 May 1957
«آینده، تنها پیری است و بیماری و درد... من باید در آرامش باشم. و این تنها راه است.»

کارگردان فیلم‌هایی چون فرانکنشتاین، عروس فرانکنشتاین و مرد نامرئی. در اوایل دهه‌ی 40 با از رونق افتادن فیلم‌های ترسناک در هالیوود، فیلم‌سازی را ترک گفت. بعدها سِر ایان مک‌کلان در فیلم خدایان و هیولاها به ایفای نقش ویل پرداخت. ویل با نوشیدن مقدار زیادی الکل، پریدن در استخر خانه‌اش و کوبیدن سرش به کف استخر خودکشی کرد.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
عالی بود، فوق العاده بود
صادق هدایت چی؟چیزی ننوشته؟

ولی کمی ترسوندی،چون بعضیاشون رو شبیه خودم تصور کردم،یعنی برعکسش،

به نظرم فقط دو گروه حقیقت زندگی رو درک می کنند،بقیه با عرض معذرت میشه گفت ....

از اون دو گروه یک گروهش ایمان قوی دارند و تا آخر هستند
ولی دومین گروه واقعا به آخر خط می رسند

البته شاید بعضیا بگن که فلان و بهمان اول باید عضو یکی از این دو گروه باشند تا نظر بدند!

ولی خودکشی شاید تنها جرمی باشه که از نظر خدا بخششی نداره
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
استارتر تاپیک من رو هم اضافه کنه به لیست بالا،جمله م رو هم الان پیدا می کنم میگم ولی فعلاً خودم رو نمی کشم ولی اگه کشتم همین جمله رو اضافه می کنی با اسمم!

می خواهم ابدی شوم!،نه شهرت و نه پول مرا ابدی نخواهد کرد،من با خوابیدن ابدی خواهم شد اصرافیل را بگویید مرا بیدار نکند چون بی فایده است،به خدا بگویید:اکنون بی حساب شدیم!
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
عالی بود، فوق العاده بود
صادق هدایت چی؟چیزی ننوشته؟

ولی کمی ترسوندی،چون بعضیاشون رو شبیه خودم تصور کردم،یعنی برعکسش،

به نظرم فقط دو گروه حقیقت زندگی رو درک می کنند،بقیه با عرض معذرت میشه گفت ....

از اون دو گروه یک گروهش ایمان قوی دارند و تا آخر هستند
ولی دومین گروه واقعا به آخر خط می رسند

البته شاید بعضیا بگن که فلان و بهمان اول باید عضو یکی از این دو گروه باشند تا نظر بدند!

ولی خودکشی شاید تنها جرمی باشه که از نظر خدا بخششی نداره

سلام
بامداد روز دوشنبه ۱۹ فروردین ماه ۱۳۳۰ در پاریس، در آشپزخانه ی آپارتمان اجاره ای خود در بلوار سن میشل، کوچه ی شامپیونه، با گشودن شیر گاز به زندگی خود پایان داد؛ و روز بعد، دانشجویان ایرانی، که در آموزشگاه های پاریس تحصیل می کردند، جسدش را در کنار خاکستر آثار چاپ نشده اش یافتند به نقل از سایت ادبکده، صادق هدایت
اینم خودش یه .................
حرفتون قبول دارم با یه اصلاح که گروه اول حقیقت زندگی درک میکنند و گروه دوم فکر میکنند که حقیقت زندگی درک کردند
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقت کردین اکثر اینا، درواقع همشون، اهل هنر بودن!!!!!!!!!!
مطمئنا مافنی - مهندسیا از این کارا نخواهیم کرد
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
بامداد روز دوشنبه ۱۹ فروردین ماه ۱۳۳۰ در پاریس، در آشپزخانه ی آپارتمان اجاره ای خود در بلوار سن میشل، کوچه ی شامپیونه، با گشودن شیر گاز به زندگی خود پایان داد؛ و روز بعد، دانشجویان ایرانی، که در آموزشگاه های پاریس تحصیل می کردند، جسدش را در کنار خاکستر آثار چاپ نشده اش یافتند به نقل از سایت ادبکده، صادق هدایت
اینم خودش یه .................
حرفتون قبول دارم با یه اصلاح که گروه اول حقیقت زندگی درک میکنند و گروه دوم فکر میکنند که حقیقت زندگی درک کردند


اما گروه اول خیلی کم هستند یعنی شاید 1 در ملیون و حتی کمتر
در مورد گروه دوم محتاط تر باشید چون دین و ایمان و حتی درستیشون قابل قیاس با گروه سوم نیست، که تعدادشون خیلی زیاده،

این یک واقعیت هست

احساس برای شاعر
تفکر برای فیلسوف
نبوغ برای نویسنده

اگرچه چون خون هست در رگ و اگر چه مایه حیات ایشان،اما اگر افسارش از دستت در بره
تو احساس
تو تفکر
تو نبوغ غرق میشی، این غرق شدن نه به معنی خلق اثر جاوید بلکه هلاکت.


شاعر درون حس هست
فیلسوف درون فکر
نویسنده در نبوغ

ولی یک قطره از این حس،فکر یا نبوغ برای مردم عادی چون زهرآگین ترین سم ها کشنده هست.

پس برای همین باید در مورد گروه دوم محتاط باشید چون اگرچه گناهکار هم باشند اما بسیار فراتر از ما انسانهای عادی هستند.
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
استارتر تاپیک من رو هم اضافه کنه به لیست بالا،جمله م رو هم الان پیدا می کنم میگم ولی فعلاً خودم رو نمی کشم ولی اگه کشتم همین جمله رو اضافه می کنی با اسمم!

می خواهم ابدی شوم!،نه شهرت و نه پول مرا ابدی نخواهد کرد،من با خوابیدن ابدی خواهم شد اصرافیل را بگویید مرا بیدار نکند چون بی فایده است،به خدا بگویید:اکنون بی حساب شدیم!

1-بیخیال بابا:cool:
2-با این خوابیدن ابدی میشید ولی ...........:eek:
3-بخدا بگویید بی حساب.......تازه حساب ها شروع میشه:D



یه دوتا نکته هم بگم اون دنیا کار دست ما ندین:biggrin::biggrin::biggrin:

وَلاَ تَقْتُلُوَّاْ أَنفُسَکُم‌ْ إِن‌َّ اللَّه‌َ کَان‌َ بِکُم‌ْ رَحِیمًا ؛ خودکشی نکنید. خداوند نسبت به شما مهربان است‌.".


"عن ابی ولاّد الحنّاط قال‌:سمعت اباعبدالله‌، یقول‌:من قتل نفسه متعمّداً فهو فی نار جهنم خالداً فیها؛ ابی ولاّد حنّاط می‌گوید:از امام صادق‌شنیدم که فرمود:اگر کسی به طور عمد خود را بکشد، همواره در آتش جهنم خواهد بود."(وسائل الشیعه‌، حر عاملی‌، ج 29، ص 24، مؤسسه آل البیت‌.)
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما گروه اول خیلی کم هستند یعنی شاید 1 در ملیون و حتی کمتر
در مورد گروه دوم محتاط تر باشید چون دین و ایمان و حتی درستیشون قابل قیاس با گروه سوم نیست، که تعدادشون خیلی زیاده،

این یک واقعیت هست

احساس برای شاعر
تفکر برای فیلسوف
نبوغ برای نویسنده

اگرچه چون خون هست در رگ و اگر چه مایه حیات ایشان،اما اگر افسارش از دستت در بره
تو احساس
تو تفکر
تو نبوغ غرق میشی، این غرق شدن نه به معنی خلق اثر جاوید بلکه هلاکت.


شاعر درون حس هست
فیلسوف درون فکر
نویسنده در نبوغ

ولی یک قطره از این حس،فکر یا نبوغ برای مردم عادی چون زهرآگین ترین سم ها کشنده هست.

پس برای همین باید در مورد گروه دوم محتاط باشید چون اگرچه گناهکار هم باشند اما بسیار فراتر از ما انسانهای عادی هستند.


درسته
الان یاد حدیثی از پیامبر افتادم که فرمود:
ساده لوح به نجات نزدیکتر است از زیرکی ناقص و نا تمام
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
1-بیخیال بابا:cool:
2-با این خوابیدن ابدی میشید ولی ...........:eek:
3-بخدا بگویید بی حساب.......تازه حساب ها شروع میشه:D



یه دوتا نکته هم بگم اون دنیا کار دست ما ندین:biggrin::biggrin::biggrin:

وَلاَ تَقْتُلُوَّاْ أَنفُسَکُم‌ْ إِن‌َّ اللَّه‌َ کَان‌َ بِکُم‌ْ رَحِیمًا ؛ خودکشی نکنید. خداوند نسبت به شما مهربان است‌.".


"عن ابی ولاّد الحنّاط قال‌:سمعت اباعبدالله‌، یقول‌:من قتل نفسه متعمّداً فهو فی نار جهنم خالداً فیها؛ ابی ولاّد حنّاط می‌گوید:از امام صادق‌شنیدم که


فرمود:اگر کسی به طور عمد خود را بکشد، همواره در آتش جهنم خواهد بود."(وسائل الشیعه‌، حر عاملی‌، ج 29، ص 24، مؤسسه آل البیت‌.)


خوب دیگه برای درک یک جمله ی فلسفی باید فیلسوف بود
و برای درک یک قطعه شعر باید شاعر:d
آیه رو دیدم، میدونم،

ولی ماورای جملات ساده ،معانی پیچیده ای نهفته هست!

به قول نباتی

گئت دولانگیلن خامیسن هنوز
پخته اولماغا چوخ سفر گئره ک
مرغی قاف ایله همزبان اولوب
دؤره قالخماغا بال و پر گئره ک
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب دیگه برای درک یک جمله ی فلسفی باید فیلسوف بود
و برای درک یک قطعه شعر باید شاعر:d
آیه رو دیدم، میدونم،

ولی ماورای جملات ساده ،معانی پیچیده ای نهفته هست!

به قول نباتی

گئت دولانگیلن خامیسن هنوز
پخته اولماغا چوخ سفر گئره ک
مرغی قاف ایله همزبان اولوب
دؤره قالخماغا بال و پر گئره ک

با جملات فلسفی نمیشه شوخی کرد؟؟
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترجمش هم بنویس ماهم بفهمیم


چشم، پس ابتدا اولی رو ترجمه می کنم،

نباتی عارف کوه نشین بود، پیشه ش چوپانی بود و علی الظاهر بیشتر از 40 روز کسب تحصیل نکرده است!!

یه شاگردی داشت هیمشه دنبالش را می افتاد که ببینه کجا میره، همیشه اون رو در حال رد شدن از رودخانه عمیق آراز دیده بود،اوایلش براش غیر قابل باور بود،حتی سجاده پهن کردن و نماز خوندنش رو روی آب دیده بود.(این افسانه نیست،

شاگردش ظاهرا خیلی وقت بود که شاگردیش رو میکرده روزی مغرور میشه و ته دلش میگه چرا من نتونم از آب رد بشم! مگه کم درس عرفان خوندم من دیگه برا خودم یه استاد شدم،از قضا همون روز شاگردای دیگه هم این شاگرد رو تعقیب می کنن.

نباتی مثل هر شب از آب رد میشه، شاگرده پاش رو میزاره تو آب،آب اون رو با خودش می بره،و یه جایی پرت میکنه، شاگردا که این صحنه رو می بینن دنبال شاگرد مغروق و اون رو با مصیبت از روی سنگا به کنار رودخونه می کشن،

در همون حال نباتی هم از سر و صدای مردم خودش رو به صحنه می رسونه و این 4 مصرع رو خطاب به شاگردش میگه:

گئت دولانگیلن خامیسن هنوز
پخته اولماغا چوخ سفر گئره ک
مرغی قاف ایله همزبان اولوب
دؤره قالخماغا بال و پر گئره ک

برو دنیا رو سیر کن(برو کسب علم کن) که هنوز خام هستی
برای پخته شدن سفر ها باید
برای همزبان شدن با مرغ قاف
و برای پریدن با اون،بال و پر باید


،اون یکی هم یه شعر ساده بود

در مورد جمله ای که گفتید شاعر ،احساس بر عقلش غلبه میکنه،
ما مجنون رو تو افسانه ها شنیدیم،کم نبودند چنین آدمایی
قرارم بر این نبود که همشون هلاک شدن،

خیلیاشون آدمای بزرگی بودن

مثل شمس
مثل نسیمی
مثل نباتی
ووو
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
چشم، پس ابتدا اولی رو ترجمه می کنم،

نباتی عارف کوه نشین بود، پیشه ش چوپانی بود و علی الظاهر بیشتر از 40 روز کسب تحصیل نکرده است!!

یه شاگردی داشت هیمشه دنبالش را می افتاد که ببینه کجا میره، همیشه اون رو در حال رد شدن از رودخانه عمیق آراز دیده بود،اوایلش براش غیر قابل باور بود،حتی سجاده پهن کردن و نماز خوندنش رو روی آب دیده بود.(این افسانه نیست،

شاگردش ظاهرا خیلی وقت بود که شاگردیش رو میکرده روزی مغرور میشه و ته دلش میگه چرا من نتونم از آب رد بشم! مگه کم درس عرفان خوندم من دیگه برا خودم یه استاد شدم،از قضا همون روز شاگردای دیگه هم این شاگرد رو تعقیب می کنن.

نباتی مثل هر شب از آب رد میشه، شاگرده پاش رو میزاره تو آب،آب اون رو با خودش می بره،و یه جایی پرت میکنه، شاگردا که این صحنه رو می بینن دنبال شاگرد مغروق و اون رو با مصیبت از روی سنگا به کنار رودخونه می کشن،

در همون حال نباتی هم از سر و صدای مردم خودش رو به صحنه می رسونه و این 4 مصرع رو خطاب به شاگردش میگه:

گئت دولانگیلن خامیسن هنوز
پخته اولماغا چوخ سفر گئره ک
مرغی قاف ایله همزبان اولوب
دؤره قالخماغا بال و پر گئره ک

برو دنیا رو سیر کن(برو کسب علم کن) که هنوز خام هستی
برای پخته شدن سفر ها باید
برای همزبان شدن با مرغ قاف
و برای پریدن با اون،بال و پر باید


،اون یکی هم یه شعر ساده بود

در مورد جمله ای که گفتید شاعر ،احساس بر عقلش غلبه میکنه،
ما مجنون رو تو افسانه ها شنیدیم،کم نبودند چنین آدمایی
قرارم بر این نبود که همشون هلاک شدن،

خیلیاشون آدمای بزرگی بودن

مثل شمس
مثل نسیمی
مثل نباتی
ووو

برو دنیا رو سیر کن(برو کسب علم کن) که هنوز خام هستی
برای پخته شدن سفر ها باید
برای همزبان شدن با مرغ قاف
و برای پریدن با اون،بال و پر باید

به روی چشم:cool:

منظورم بزرگانی بود که خودکشی کردن چون به نظرم ادم به دو دلیل خودکشی میکنه یکیش نداشتن ایدئولوژی (البته جدای از هنر و ویژگی های مثبت فرد)درسته و دومی هیجان و غلیان احساسات (چون افراد زیادی دیدم که در یک ان تصمیم گرفتن و بعدش .........)
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی خوام در به دره پیچ و خمه این جاده شم
واسه آتیشه همه یه هیزمه آماده شم
یا یه موجود کم و پر افاده شم
وایسا دنیا وایسا دنیا من می خوام پیاده شم
این همه چرخیدیو چرخوندی آخرش چی شد
وایسا دنیا وایسا دنیا من می خوام پیاده شم

یاد این آهنگ افتادم
...
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
برو دنیا رو سیر کن(برو کسب علم کن) که هنوز خام هستی
برای پخته شدن سفر ها باید
برای همزبان شدن با مرغ قاف
و برای پریدن با اون،بال و پر باید

به روی چشم:cool:

منظورم بزرگانی بود که خودکشی کردن چون به نظرم ادم به دو دلیل خودکشی میکنه یکیش نداشتن ایدئولوژی (البته جدای از هنر و ویژگی های مثبت فرد)درسته و دومی هیجان و غلیان احساسات (چون افراد زیادی دیدم که در یک ان تصمیم گرفتن و بعدش .........)


بابا من منظورم شما نبودی که!!!

در مورد درک دو گروه از همدیگه گفتم،

اگه ببینید همیشه گروه اول گردوه دوم رو مرتد خوندن
و گروه دوم ،گروه اول رو زاهد!

در حالی که هیچ کدومشون نیست،اینا بازی با کلمات هست،

هر دو گروه هم رستگارند


در مورد خودکشی بله کاملا موافق نظرتون هستم.
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی خوام در به دره پیچ و خمه این جاده شم
واسه آتیشه همه یه هیزمه آماده شم
یا یه موجود کم و پر افاده شم
وایسا دنیا وایسا دنیا من می خوام پیاده شم
این همه چرخیدیو چرخوندی آخرش چی شد
وایسا دنیا وایسا دنیا من می خوام پیاده شم

یاد این آهنگ افتادم
...

جون من پیاده نشو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابا من منظورم شما نبودی که!!!

در مورد درک دو گروه از همدیگه گفتم،

اگه ببینید همیشه گروه اول گردوه دوم رو مرتد خوندن
و گروه دوم ،گروه اول رو زاهد!

در حالی که هیچ کدومشون نیست،اینا بازی با کلمات هست،

هر دو گروه هم رستگارند


در مورد خودکشی بله کاملا موافق نظرتون هستم.


همش قبول
اما گروه دوم رستگارن؟
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
همش قبول
اما گروه دوم رستگارن؟


نه منظورم از گروه دوم، اون گروه دوم و اولی نبود که ابتدای تاپیک تقسیم کردم،

اینجا یه تقسمی بندی دیگه بود

گروه اول عابدین و متقیان(البته درجات بعد از معصومین و پیامبران و اصحاب بسیار نزدیک)
گروه دوم عرفا و به اصطلاح شعرای مجنون(نه کسانی که خود کشی می کنند و غیره) واضح بگم مخاطبین آیه ی آخر سوره شعرا
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه منظورم از گروه دوم، اون گروه دوم و اولی نبود که ابتدای تاپیک تقسیم کردم،

اینجا یه تقسمی بندی دیگه بود

گروه اول عابدین و متقیان(البته درجات بعد از معصومین و پیامبران و اصحاب بسیار نزدیک)
گروه دوم عرفا و به اصطلاح شعرای مجنون(نه کسانی که خود کشی می کنند و غیره) واضح بگم مخاطبین آیه ی آخر سوره شعرا
100%.........
 

Similar threads

بالا