گلستـان شهـدای باشگاه مهندسان ایران ...

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

nafis...

مدیر بازنشسته
**آرمان خواهی انسان، مستلزم صبر بر رنج هاست. پس برادر خوبم! برای جانبازی در راه آرمان ها، یاد بگیر که در این سیّاره ی رنج، صبورترین انسان ها باشی.**
.
.
.



دوستان در کنار مطالعات وقت ازاد خودتون حتما وقتی رو برای مطالعه کتاب های دفاع مقدس بذارید
فوق العاده ان.
برای نمونه میتونید کتاب های نمیه پنهان ماه رو به روایت همسران شهید مطالعه بفرمائید.!
انشالله اگر وقت بشه حتما قسمت هایی از کتاب ها رو خواهم گذاشت!

 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
**آرمان خواهی انسان، مستلزم صبر بر رنج هاست. پس برادر خوبم! برای جانبازی در راه آرمان ها، یاد بگیر که در این سیّاره ی رنج، صبورترین انسان ها باشی.**
.
.
.



دوستان در کنار مطالعات وقت ازاد خودتون حتما وقتی رو برای مطالعه کتاب های دفاع مقدس بذارید
فوق العاده ان.
برای نمونه میتونید
کتاب های نمیه پنهان ماه رو به روایت همسران شهید مطالعه بفرمائید.!
انشالله اگر وقت بشه حتما قسمت هایی از کتاب ها رو خواهم گذاشت!


منم قبول دارم....کتابای فوق العاده ای هستن....و فوق العاده قوی....طوری که آنچنان میری باهاشون زندگی میکنی با همون متن که با شادیهاشون شاد میشی و با غمشون گریه میکنی.....و تاثیر عجیبی روی دید ادم تو زندگی میذارن.....من حتی برای بقیه هم به عنوان هدیه گرفتم....
مرسی نفیس جان....یادم انداختی برم دوباره بیارم و بخونمشون...
 

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز


رفتم دستشویی ، دیدم آفتابه ها خالیه

تا رودخونه ی هور فاصله ی زیادی بود

نزدیک تر هم آب پیدا نمی شد

زورم می یومد این همه راه برم برا پر کردن آفتابه

به اطرافم نگاه کردم ، یه بسیجی رو دیدم

بهش گفتم: دستت درد نکنه ، میری این آفتابه رو آب کنی؟

بدون هیچ حرفی قبول کرد و رفت آب بیاره

وقتی برگشت دیدم آب کثیف آورده

گفتم: برادر جون ! اگه صد متر بالاتر آب می کردی ، تمیزتر بودا



دوباره آفتابه رو برداشت و رفت آب تمیز آورد

... بعدها اون بسیجی رو دیدم



وقتی شناختمش شرمنده شدم



آخه اون بسیجی مهدی زین الدین بود

فرمانده ی لشکرمون...



روایتی از زندگی سردار شهید مهدی زین الدین

منبع: کتاب آقا مهدی ، صفحه ۹۹
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


یک سال دیگر گذشت. سالی که برای هر کدام از ما خاطرات تلخ و شیرین زیادی را بهمراه داشته است. سال 93 هم همچون سالهای دیگر ناگزیر است که به تاریخ بپیوندد چراکه فصل زیبا و دل‌انگیز بهار در آستانه در ایستاده و منتظر خوشآمدگویی ماست. همه ما برای رسیدن این مهمان عزیز ذوق‌زده‌ایم و منتظریم تا ببینیم این بار قرار است سال نو چه اتفاقات شیرین و متفاوتی را برای ما به ارمغان بیاورد.

تقویم ما ایرانیان، بهترین مطلع را در تنظیمات خود دارد و سال نو را با فصل زیبای بهار آغاز می‌کند. همگام با تحول زمان، گل‌های رنگارنگ می‌شکفند، درختان از خواب زمستانی بیدار می‌شوند و جوانه‌هایی ریز و سبزرنگ بر شاخه‌هایشان نقش می‌بندد، باران‌های شدید و کوتاه بهاری زمین را سیراب می‌کند و به پاکیزگی هوا یاری می‌رساند، نغمه خوش بلبلان و قناری‌ها از هر کوی و برزن شنیده می‌شود، پروانگان پرنقش و نگار دور و بر گل‌ها به رقص درمی‌آیند و بدین ترتیب، زمین و زمان سرشار از رایحه خوش امید و زندگی می‌شود. در این راستا، سنت‌های خوب ما ایرانی‌ها هم از جمله خانه‌تکانی و دید و بازدید، افسون بهار را دوچندان می کند.

هفت سین، هفت واژه كه با حروف "سین" شروع می شوند از سنت های جالب و ارزشمند نوروز است و هر كدام مشخصاً معانی استعاره ای خاص خود را دارد، بدین معنی كه سیب، سنجد، سبزی، سكه، سركه، سیر، سمنو و همچنین تخم مرغ های رنگین، ماهی قرمز در تنگ آب، گلاب، طلا، آینه، شمع و … كه هر یك از این موارد سمبل و نماد زایش و تولد مجدد زندگی در سایه ی بهار دلنواز است.



و حالا در واپسین روزهای این سال، در جشن رویش و سرسبزی و در تجسم این دگرگونی عظیم طبیعت و اینك كه سال نو سوار بر مرکب آذین شده با شكوفه های بهاری، می تازد تا تازگی و شادمانی را بر سر سفره های هفت سین مان بنشاند، بار دیگر تمام امیدهایمان را گره خواهیم زد به دعای تحویــل سال و با ایمان به اینكه وجود ما لبریز شود از وجود خداوند، اندیشه هایمان نیز از این تاثیرپذیری متحول خواهد شد …
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
با بهره هوشی140، به فرزندم انگ میزنند

که از ستون فقرات شکسته ی من بالا رفته و پلکان ترقی علمی خودش را درست کرده!

این است دلنوشته های جانبازی قطع نخاع

و دردیست که فقط یک فرزند جانباز میتواند درک کند . . .


 
بالا