گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

hamed_majhool

عضو جدید
کاربر ممتاز

:biggrin:خوب فردا اخرین مهلتته اگه نیای پس فردا اراکم

راستی پسر این مرخصی اخریه که اومدم گندش در اومدااااااااااا

همین الان سرپرست شیفتم زنگ زد چرا هنوز ترخیص نشدید رفتی؟

اخه گفتم ما باید بریم اهواز ول کردم اومدم:D
:biggrin:....
علی که از روزی که اومده همش شیرازه..دائم در حال پیچوندنه
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
وای گمت تردم آنا. هیچی مقدمات رفتن فراهم میکنم.

میخوام منم میخوام

منم مقدمات دانشگاه رفتن میخوام
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
:biggrin:....
علی که از روزی که اومده همش شیرازه..دائم در حال پیچوندنه

برام یه خط و نشونی کشید گفت مگه بر نگردی سر ما رو کلاه میذاری

پسر چی توشه؟
بذار تا اموزش هستیم ا این مرخصی های بی امار و بی حساب و کتاب استفاده کنیم
بدبختانه برومی راه پیچوندن نداره درسته؟
:(
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهرام موافقت میکنن یه انتن وایرلس بزنیم برای خوابگاه؟

والا من یه بار این پیشنهادو به یکی از سرپرست های مهمانسرا دادم موافقت نکرد یعنی میگفت در حد اختیاراتش نیست می گفت باید خود بیژن مدیر عامل:D موافقت کنه
حالام شمام پیگیر باشید ببینید چی میشه.

بدبختی این وایمکس هم هنوز امیدیه نیومده
بهبهان یه چند ماهی میشه اومده ولی امیدیه نه
 

hamed_majhool

عضو جدید
کاربر ممتاز

برام یه خط و نشونی کشید گفت مگه بر نگردی سر ما رو کلاه میذاری

پسر چی توشه؟
بذار تا اموزش هستیم ا این مرخصی های بی امار و بی حساب و کتاب استفاده کنیم
بدبختانه برومی راه پیچوندن نداره درسته؟
:(

آره اونجا اصلا جای غیبت نداره...بدجوری چوب خط میندازن
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
له شد بنده خدا
محکم چیه

مهم نیست...دختر باید کوه درد رو به دوش بکشه....نباید زیر بار این حرف کوچیک له بشه...بذار ببینم خودشو چطور نشون میده...فعلا که جواب داده ولی خوب ظاهرا اشتباه فک کرده شیخ برا من دارخه چونه میزنه...در صورتی که من واسه شیخ چونه میزنم...
 
بالا