گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

ihih_jimbo

عضو جدید
خدمت شبیه یک درد اصلاً دوا ندارد
باید معاف باشی، چون او که پا ندارد

وقتی که قورمه‌سبزی بوی چمن گرفته
سرباز یا مریض است یا اشتها ندارد


وقتی غذا ندارد طعمی به‌غیرِ کافور
یک لحظه خواب شیرین گردان ما ندارد

از بس‌که توی پوتین پاها مچاله گشته
سرباز احتیاجی به سنگ‌پا ندارد

آنکادر کل گردان بد نیست، افتضاح است
فرمان ایست، از نو... اصلاً صدا ندارد

از بس به دور پرچم سربازها دویدند
حمام و دستشویی امروز جا ندارد

در دستشوییِ هنگ سرهنگ مار دیده‌ست
گفتم: که می‌می‌ترسم، گفتا: بیا، ندارد

گفتم: جناب سروان، آخر چرا؟ چگونه؟
با یک لگد به من گفت: ارتش چرا ندارد
 

Mohsen 89

مدیر تالار فیزیک
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام دوستان عزیز...............
همگی خوبین؟؟
چه خبرا؟؟
دلم واستون تنگیده
خوش میگذره؟؟
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

mehrdad.k.r

عضو جدید
کاربر ممتاز
درخت یاس
بوی یاس
بوی گلی از گل های این عالم نیست
بوی یاس با آدم حرف میزند،
خیلی حرف ها را من فقط از بوی یاس شنیده ام...
از آنچه به گفتن نمی آید.عطر یاس عطر یک گل نیست
عطر برخی دوست داشتن ها است
عطر برخی یادها است
عطر برخی حرف ها است
عطر یک روح است
آفرین بر آن معجزه های خوشرنگ و بیآرام
که با اعجاز شگفت خویش
چنگال دیو ملعون یأس را
از قامت بلند یاس برگرفت
و ناگهان ناپدیدش گرد!
به جای درخت های توت
یاس می نشانم
یاس.
"دکتر علی شریعتی"
 

aaj6551

عضو جدید
ایزو به ساده ترین زبان ممکن-داستان کوتاه

ایزو به ساده ترین زبان ممکن-داستان کوتاه

ايزو به زبان ساده _ داستان كوتاهبار اولی که رفته بودم تو دفتر مدیر کارخونه مون٬ پیش خودم گفتم اینجا حتما توالتش از توالتهای کارگری کارخونه تمیزتره. بد نیست تا اینجا که اومدم یه حالی هم به مستراح جناب مدیر بدم. بعد از اینکه آقای مدیر کارش را به من گفت. سریع رفتم سمت توالت کذایی.روی در توالت با خطی خوش نوشته شده بود:"النظافه من الایمان"

در را باز کردم. روبروم با همان خط نوشته شده بود:"در را آرام ببندید"برگشتم درو آروم ببندم٬ دیدم پشت در نوشته:"هواکش را روشن کنید"کمی پایین تر نوشته بود:"در را قفل کنید"بعد از این جمله بلافاصله یه فلش میرفت به سمت شاسی قفل و دو تا فلش دیگه دور شاسی بود که در دو جهت مخالف چرخیده بودند یکی نوشته بود باز و اون یکی نوشته بود بسته. خلاصه در را قفل کردم و رفتم سمت هواکش که نخش را بکشم. درست زیر نخ روی دیوار نوشته بود:"در دو مرحله و به آرامی بکشید".بالاخره رفتم سر کار اصلی.. توالت از نوع ایرانی بود. اینقدر حواسم پرت نوشته ها شده بود که برعکس نشستم. دیدم روی دیوار روبرویی نوشته:"اخوی برعکس نشستی.برگرد درست بشین!" دیگه باورم نمیشد که اينقدر به همه چیز فکر شده باشه. غر غر کنان پا شدم و درست نشستم. گلاب به روتون وفتی داشتم کارمو می کردم یهو سرمو بردم رو به بالا. این دیگه باور نکردنی بود. داشتم شاخ درمیاوردم. رو سقف نوشته بود:"سرت تو کار خودت باشه"کارم تموم شد و دستمو بردم سمت شلنگ. دیدم نوشته:"در مصرف آب صرفه جویی کنید"خلاصه بالای سر شیر آب کاملا مشخص شده بود که کدوم آب سرده٬ کدوم گرمه و هرکدوم به چه سمتی باز و بسته میشه. شیلنگ را گذاشتم سرجاش پا شدم شلوارمو بکشم بالا دیدم که نوشته:"سیفون را بکشید"..بر گشتم سیفون را بکشم که نوشته بود:" آرام بکشید"..زیرش هم خیلی ریز نوشته بود:"زیپ شلوار فراموش نشه"..جا خوردم. واقعا جا خوردم. آخه زیپ شلوارم رو نبسته بودم. خلاصه ترس برم داشت. رفتم سر روشویی که دستمو بشورم که دیدم نوشته بود:"هواکش را خاموش کنید".رفتم هواکش را هم خاموش کردم و برگشتم دستمو شستمو قفل درو باز کردم و سریع پریدم بیرون.رییس دفتر جناب مدیر روبروم ایستاده بود. همچین چپ چپ نگاهم کرد که انگار املاک باباش را غصب کردم. گفت:"لطفا درو آروم ببندید"دستمال کاغذی هم رومیزه دستتون را اونجا خشک کنید. رفتم دستمال برداشتم دستمو خشک کردم. اومدم دستمالو بذارم تو جیبم٬ گفت:"نه٬ سطل آشغال اون بغله".تازه فهمیدم که این ماجراها از گور کی بلند میشه....... ISO
از دفتر خاطرات پرسنل شركتي كه تازه گواهينامه ايزو 9001 گرفته بودند
 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه سری آدما درک نشدنین...هرچی بیشتر سعی کنی که درکشون کنی نتیجه اش منفی تر میشه ... کاراشون ،رفتاراشون، انتخاباشون واست علامت سوال و تعجب داره .. درک یه سری از آدما شده دغدغه زندگیم -----> باس حذفشون کرد _میشه سوالی هم باشه _"
 

ihih_jimbo

عضو جدید
شیوه های مخ زدن در کشورهای مختلف

فرانسه:
پسر: بن ژور مادام! حقیقتش رو بخواید من از شما خوشم آمده و میخواهم اگر افتخار بدید با هم آشنا شیم!
دختر: با کمال میل موسیو!

ایتالیا:
پسر: خانوم من واقعا شمارو از صمیم قلب دوست دارم و بسیار مایلم که بیشتر با شما آشنا شم!
دختر: من هم از شما خوشم اومده و پیشنهاد شمارو با
کمال میل می پذیرم!

انگلیس:
پسر: با عرض سلام خدمت شما خانوم محترم!
خانوم من چند وقت هست که از شما خوشم اومده می میخوام اگه مایل باشید باهم باشیم!
دختر: چرا که نه؟ میتونیم در کنار هم باشیم!

ایران:
پسر: پیــــــــــــــــــس ... پیس پیس ...
پـــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــس ... پیییییییییییییس ...
ســــــــوووووووو ... ســــــــــوووو ...
ســــــــــــس ... ســـــــــــــــــــــــــــــــــــس ...
پــــــــِـخخخخخخخخخ ... چِــخـــــــــــــــه ...
هووووووی با تواما! بیا شماره مو بگیر بزنگ!
دختر: خفه شو! کصافطِ عوضی! مگه خودت خوار و مادر نداری
راه افتادی دنبالِ ناموس مردم،بی ناموس!
شماره تو میگیرم فقط واسه اینکه شرتو زود کم کنی!
ساعت 10 زنگ میزنم! :|

 

ihih_jimbo

عضو جدید
[h=6] شما آدم نرمالی هستید در صورتیکه :
.
.
.
1-عضو فیس بوک باشید
...
2-تلفن موبایل داشته باشید

4-وقتتان را برای خواندن این مطلب تلف می کنید

5- متوجه نشدید که در این مطلب شماره 3 وجود ندارد

7-الان چک کردید ببنید آیا شماره 3 هست یا نه

8- شماره 6 کجاست؟

9-اکنون لبخند می زنید

10- شماره 1 کجاست ؟

11-هه هه هه رفتید چک کنید ببنید شماره یک هست؟
.
.
.
.
جداً فکر می کنید آدم نرمالی هستید؟؟


[/h]
 

vida90

عضو جدید
کاربر ممتاز
شما آدم نرمالی هستید در صورتیکه :
.
.
.
1-عضو فیس بوک باشید
...
2-تلفن موبایل داشته باشید

4-وقتتان را برای خواندن این مطلب تلف می کنید

5- متوجه نشدید که در این مطلب شماره 3 وجود ندارد

7-الان چک کردید ببنید آیا شماره 3 هست یا نه

8- شماره 6 کجاست؟

9-اکنون لبخند می زنید

10- شماره 1 کجاست ؟

11-هه هه هه رفتید چک کنید ببنید شماره یک هست؟
.
.
.
.
جداً فکر می کنید آدم نرمالی هستید؟؟


بابابهی هر چی به سربازی رفتن نزدیک تر میشی خوشحالتریا
کاملا معلومه
 

vida90

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره دخترم ..............تازه که درسم تموم شده میخوام برم دنبال قرتی بازیام............سربازیم دنبالشم یه جای خوب بیوفتم:D
سربازی که قرطی باز نیست
ازت بیگالی مکشن
صبح زود بیدارت میکنن
ظرفاتو خودت باید بشوری
لباساتم همینطور
صبحانه بهت ساعت 5 عدسی میدن.روز اول ناز میکنی نمیخوری ولی بعدش بااشتها میخوری
8 شب هم از خستگی خوابت میبره
 
بالا