گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

ستاره67

عضو جدید
من که به شما گفتم منم تازه واردم هدفم این بود شما احساس غربت نکنی وگرنه ...
ممنون شما بزرگواری.راستش من خیلی جاها وارد شدم که جز خدا کسی رو نمیشناختم ولی با کمک خودش همه چی رو براه شد.
راستی شرمنده سرعت اینترنتم خیلی پایین اومده دیر جواب میدم
 

A N A H I T A

عضو جدید
کاربر ممتاز
نان را از من بگیر اگر میخواهی
هوا را از من بگیراما
خنده ات را نه.
از پس نبردی سخت باز می گردم با چشمانی خسته که دنیا را دیده است
بی هیچ دگرگونی!
اما خنده ات که رها میشودو پروازکنان در اسمان مرا می جوید تمامی درهای زندگی را به رویم می گشاید.
عشق من!
خنده تو در تاریکترین لحظه ها میشکفد
واگر دیدی به ناگاه خون من بر سنگفرش خیابان جاریست بخند زیرا خنده تو برای دستان من شمشیریست اخته.
نان را هوا را روشنی را بهار را
از من بگیر اما خنده ات را هرگز تا چشم از دنیا نبندم.<پابلو نرودا>
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
می گویند
هر وقت آب می نوشی
بگو یا حسین(ع)،
این روزها که
آب می بینی و نمی نوشی
آرام بگوی یا اباالفضل(ع)
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
از همه چیز می ترسیم ...

از زن ، از بچه، از همسایه، از بیماری، از وضع اقتصادی، از پرواز، از رییس شرکت، از ... همه چی
زندگی پر شده از ترس و نگرانی و از طرفی از قرصهای آرمبخش ...
لابلای ترسهای کهنه و نو دنبال چیزی میگردم که نیست ...
ترس از خدا

شرم از خدا هم باشه خوبه ، ولی متاسفانه نیست ...
با خودم فکر میکنم این همه ترسهای جورواجور در وجودمون هست بخاطر اینکه ترس از خدا نیست
اگه از خدا نترسی مجبوری از همه بترسی و اگه از خدا بترسی ترسهای دیگه برات بی معنی میشه ...
انتخاب با ما ست ...
 

ستاره67

عضو جدید
سلام صبح همگی به خیر وای دیروز چه خبر بود همه اومده بودن توتالار و این واقعا جای خوشحالی داره نماز روزه همه قبول باشه امیدوارم که این کار همچنان ادامه پیدا کنه
سلام ظهرشما بخیر.شما دیگه چرا اینقد تعجب کردید واسه ما تازگی داره.
شما سحرخیزید زود میاید فک می کنید امروز هیشکی نیست.ما تا از خواب بیدار شیم ظهر شده.منم خیلی امیدوار شدم بوی بهبود ز اوضاع تالار میاد.
طاعاتتون قبول التماس دعا
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
در خود می نگرم تا ببینم که خطا کجاست ...

بعد از کمی تامل و قدری سکوت پی میبرم :
آنجا که خالی از خداست ، خطاست . . .
به یاد می آورم، آنجا که از یاد او غافل شده ایم، به بیراهه رفته ایم ...

 

ستاره67

عضو جدید
رفتید همتون؟کسی نیس؟ما هم بریم؟
خدا به همراه همگیتون.التماس دعا

درود بر انسان های خوب آنانکه در اندیشه دیگران تصویر زیبا می نگارند...تا آنجا که یادشان زیبا و خاطرشان همواره در دل خواهد ماند.
 

hamed_majhool

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهرام جان داداش پیش ستاره 67 و بقیه بچه ها نمیخواستم دستبند بزنم ببرمت پیش عمو پیرجو ولی چه کنم که زبان سرخ سر سبز دهد بر باد....کلا رو دنده لجی واسه خودت اشکال نداره تو بگو ما فقط گوش میکنیم...وسیله هاتو جمع و جور کن با بچه های تالارم خداحافظی کن باید بریم...تو الان باید تو سلولت باشی تا دادگاهیت برسه ببینیم چه آتیشایی سوزوندی تو تالار ..وجود یه قاتل جانی اصلا توی باشگاه به صلاح نیست..
 

ستاره67

عضو جدید
شهرام جان داداش پیش ستاره 67 و بقیه بچه ها نمیخواستم دستبند بزنم ببرمت پیش عمو پیرجو ولی چه کنم که زبان سرخ سر سبز دهد بر باد....کلا رو دنده لجی واسه خودت اشکال نداره تو بگو ما فقط گوش میکنیم...وسیله هاتو جمع و جور کن با بچه های تالارم خداحافظی کن باید بریم...تو الان باید تو سلولت باشی تا دادگاهیت برسه ببینیم چه آتیشایی سوزوندی تو تالار ..وجود یه قاتل جانی اصلا توی باشگاه به صلاح نیست..
بابا اینقدر این آقای شهرام 59 رو اذیت نکنید.طرفدار زیاد داره هان.تازه متنبه هم که شده انسان دائم الخطاست.
 

ستاره67

عضو جدید
یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود فارق از جام الستش کرده بود
گفت یارب از چه خوارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای
مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلای تو من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم درگهت پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی من کنارت بودم و نشناختی
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همگی.به به بالاخره جناب می مو از خواب بیدار شدن؟بچه ها امروز سراغتون رو می گرفتن.

درود
از آخرین اومدنم حدود 10 صفحه جلو رفته بودید که همه رو خوندم.
این چند روز کاری برام پیش اومده بود که حسابی مشغولم کرده بود.
گاهی میومدم سر میزدم اما پستی نمی دادم.
دوستون دارم هوارتااااااااااااااااااا
 

مي مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستام فعلاً بدرود
به احتمال زیاد فردا مثل گذشته از صبح کله سحر باشم.
دوستتون دارم
خدانگهدارتون باشه
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

شهرام 59

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهرام جان داداش پیش ستاره 67 و بقیه بچه ها نمیخواستم دستبند بزنم ببرمت پیش عمو پیرجو ولی چه کنم که زبان سرخ سر سبز دهد بر باد....کلا رو دنده لجی واسه خودت اشکال نداره تو بگو ما فقط گوش میکنیم...وسیله هاتو جمع و جور کن با بچه های تالارم خداحافظی کن باید بریم...تو الان باید تو سلولت باشی تا دادگاهیت برسه ببینیم چه آتیشایی سوزوندی تو تالار ..وجود یه قاتل جانی اصلا توی باشگاه به صلاح نیست..

نشدی حالا جوجه ای حامد جان فعلا اش خوری
 

ni_rosa_ce

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

 
بالا