گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من
دیوانه ی احوال این ثانیه هام
این احساس پاک
این شور کوتاه اما پایدار
ماه من
سایه ات از تنهائی من کم نشود
 

bojol

عضو جدید
گاهی عمر تلف میشود به پای یک احساس

گاهی احساس تلف میشود به پای یک عمر

وچه عذابی میکشد

انکس که هم عمرش تلف میشود هم احساسش..

فلسفه تنهایی را هرچقدر هم که خوب ببافند

باز هم بی قواره بر تن ادم زار میزند ...

تمام فعلهای ماضی ام را ببر

چه در گذر باشی چه نباشی

برای من استمراری خواهی بود

که هرلحظه تو را صرف میکنم .

خدایا یک مرگ بدهکارم و صد ارزو طلبکار

خسته ام ...

یا طلبت رابگیر یا طلبم را بده
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
فکر می کردم تنهایی یعنی؛​
من… سکوت… پنجره های خاک گرفته… اتاق خالی از تو…​
نمیدانستم سنگینی اش بیشتر می شود …​
در ازدحام آدم ها …​
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
مـردم هــر چهـ را کهـ نــمــی فــهــمــنــد ،

مــســخــرهـ مــی کـنـنـد ...


 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
کُلِ دُنیا هَم بِگویَند دوستَم دارَند فایِده نَدارد امّا دوستَت دارَم های " تو "چِه غوغایی می کُند رُوحَم را تازه می کُند پَس بِدان مَحـــــــکُم تَرین بُرهـــــانِ عِــــــشق اِعتــــــِـــماد اَست...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نشستم ، خسته شدم ؛ دیگر قایق نمیسازم …
پشت دریاها هر خبری که میخواهد باشد باشد ؛
وقتی از تو خبری نیست قایق میخواهم چکار ؟
مرا همین جزیره کوچک تنهایی هایم بس است !
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تنهایی انجاست که
دل تنگ کسی شوی
که خودش با معشوقش
خوش هست
و تو تنها
دلتنگیش همراهیت میکند
و خودش با دیگریست
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چندی ست که به پایان رسیده ام...

سکوت های طولانی ام

خیره شدنم به نقطه ای مبهم

غرق شدنم در خویش

در خروش این همه ادم, تنها ماندنم

خشکیدن خون زندگی در رگهایم

گریز از چشم ادمها و پناه بردن به خاطرات دور

کنج انزوا و خو گرفتن با دردهایم

فقط نشان از یک چیز دارد :

من سالهاست مـــــــــــــرده ام
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهایی یعنی تو خونت سفره افطار پهن نشه …
تنهایی یعنی جشن تولدی که شلوغه شاده ولی از حضور اون خالیه و قلبت یه عالمه دلتنگشه
تنهایی یعنی تنها صدای خنده ای که از خونت بیرون میاد مال تلوزیون باشه …
سلامتی همه آدمای تنها
چشم را بسته نگه دار که در تنهایی
میشود باور من که تو هم اینجایی
دوری اما به فدای تو همه ی هستی من
تو به اندازه این فاصله ها زیبایی
موج چشمان مرا نیمه شبی مهمان کن
به تماشای خیالت پری دریایی...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاھی اوقات تو زندگی
تو اوج ناراحتی فقط و فقط
دلت می خواد خیلی ناگھانی یکی محکم بغلت کنه و
بگه غصه نخور من ھمیشه پشتتم
ھر چقدر ھم کم باشه اما تو اون لحظه
ھمین که یکی رو پشتت حس میکنی
قد یه دنیا ارزش داره
اونجاست که از ھر چی غم و ناراحتی چیزی تو دلت نمیمونه
اما نمیدونم چرا چیز به این سادگی روبلد نیست
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه کسی گفته که من تنهایم ؟
من ، سکـوت ، خاطرات ، بغض و اشک همیشه با همیم …
بگذار تنهایی از حسودی بمیرد !
تکان می دهد خانه را سالی که می آید …
سرگرمیِ خوبی ست :
تو عکسِ قابت را و من قاب عکست را عوض می کنم
و آغاز می شود سال تنهایی . . .
 

GANDOM777

عضو جدید
چند روزیست دست هایم را با چند کتاب و نوشته سرگرم کرده ام اما گول نمی خورند ، هیچ چیز معجزه ی دست های تو نمی شود
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
تنهایی
یعنی
ان لحظه که
نه کسی به یادت هست
نه کسی کنارت هست
نه کسی به فکرت هست
شاید هم فکر تو به یاد کسی باشد
ولی بی اهمیت هست
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
هر گاه تنها
میشوم
تو نیز
میایی مینشینی
کنارم
و باز اواز دلتنگی سر میدهی
انوقت من میمانم
و چکه های چشمانم

a.m
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ﺍﺳﻤﺶ ﺍﺯ ﻣﻮﺑﺎﻳﻠﺖ ﭘﺎﻙ ﻣﻲ ﺷﻪ .

ﻣﺴﻴﺠﺎﺵ ﺩﻳﻠﻴﺖ ﻣﻲ ﺷﻪ ..

ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﻣﻴﮕﻲ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻳﻦ ﺟﻠﻮﻡ ﺍﺳﻤﺸﻮ ﺑﻴﺎﺭﻳﻦ .

پیش همه بدیشو میگی و 1000 تا دلیل میاری که بهتر شده که رفته

ﺍﻣﺎ ..

ﺑﺎ ﺟﺎﻱ ﺧﺎﻟﻴﺶ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺖ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ.

ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﺸﺎﺑﻪ ﺍﺳﻤﻲ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ..

ﺑﺎ ﺍﻫﻨﮕﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﮔﻮﺵ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲﻛﻨﻲ ..

ﻭﻗﺘﻲ ﻏﺬﺍﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﻭ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﻱ ﻭ ﻳﺎﺩﺕ

ﻣﻴﺎﺩﺵ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ...

ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯﺕ ﺳﺮﺍﻏﺸﻮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻥ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ...

ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻴﻜﻪ ﻛﻼﻣﺸﻮ ﻣﻲ ﺷﻨﻮﻱ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ..

ﻭ ﻭﻗﺘﻲ ﻣﻲ ﺩﻭﻧﻲ ﺩﻳﮕﻪ ﺣﺘﻲ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺳﺘﻮ

ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻪ ﻭ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﻧﻪ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ .....

مــــــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــمــیــــــــــــــــــری
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
با کسی رابطه ی احساسی برقرار کن که

نه تنها افتخار میکنه که تو رو داره

بلکه حاضره هر ریسکی رو بکنه

که فقط کنار تو باشه!!!
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!
کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگاه که محزون باشد
حجم لبخند

درون خسته ات را پوشش نمی دهد

و مادامی که فقط لب ها می خندند،

نه اندوه سانسور می شود

و نه شادی ات تثبیت

و این خود تویی

که بهتر از هر کسی می دانی

از درون ات تو را گریزی نیست...
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما ز هر صاحب دلی یک رسته فن آموختیم
عشق از لیلی و صبر از کوه کَن آموختیم
گریه از مرغ سحر ، خود سوزی از پروانه ها
صد سرا ویرانه شد ، تا ساختن آموختیم . . .
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در میان دستهای به ظاهر مهربان... اما عاری از مــهـــر
در میان قلبهای به ظاهر پر عشق... اماپر هـــوسدر میان نگاههای به ظاهر پاک... اما هـــرزهدر میان آغوش پر از مهر... اما پر فــریــبمن گم شده ام!
در میان واژگان گوناگونو در عمق جمله هایی پر از حقیقت تلخ
در میان یک دنیا سوال بی جوابدر میان هجوم تحیر و ناباوری
من گم شده ام
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
راهی برای رفتن​


نفسی برای بریدن​

كوله بارم بر دوش​

مسافر میشوم گاهی...​

عشقی برای خواندن​

بغضی برای شكفتن​

خاطراتم در دست​

بازیچه میشوم گاهی...​

نگاهی در راه​

اعتمادی پرپر​

پاهایم خسته​

هوایی میشوم گاهی...​

فكرهای كوتاه​

صبری طولانی​

صدایی در باد​

زمستان میشوم گاهی...​

روزهای رفته​

ماه های مانده​

تقویم ام بی تاب​

دلم تنگ میشود گاهی...​

جای پایی سرد​

رد پایی گنگ​


در این سایه ی تنهایی​

چه بی رنگ میشوم گاهی...​
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی! که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری...
 

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگی یعنی،​

فاصله ای که با هیچ بهانه ای پر نمی شه

دلتنگی یعنی،
عکسایی که نگاه کردن به اونا،
رویاهات رو خیس می کنه

دلتنگی یعنی،
بغضی که باهاش کلنجار میری تا یهو نشکنه
دلتنگی یعنی،
اس ام اس هایی که فرستاده نمی شه،
نوشته هایی که ثبت موقت می شه

دلتنگی یعنی،
لحظه هایی که با خودت زمزمه می کنی
" حتا دیگه اومدنت،بهم کمک نمی کنه "

دلتنگی یعنی،
امروز ...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا