گفتگوهای تنهایی

وضعیت
موضوع بسته شده است.

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]گفته بودی تو بگو...
چه بگویم ای دوست....
چه بگویم ک سزاوار شنیدن باشد...
زیر شلاق سکوت..بهتر از نعره کشیدن باشد..
اشتیاقم بس نیست؟!
باتوام.... طرز نگاهم بس نیست؟!
[/h]
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه ی ما
فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم
که جهان را،
بی جهت، یک جور عجیبی جدی گرفته ایم .
سيد علي صالحي
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از احتمال حضور تو در این جهان زنده ام...
خیال کن که واقعا باشی ...!!
بی هیچ احتمالی خواهم مرد....!!
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
مگر چند بار به دنیا آمده ایم
که این‌همه می‌میریم؟ !!

چه شـباهـت متـفـاوتی بـین ماسـت…!!!
تـو دل شـکـسـتـه ای ،من دلــشــکـسـتـه ام .....
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
بزرگ که شدیم هیچ کس به ما عشق را یاد نداد هیچ کس به ما نگفت که ممکن هست روزی عاشق شوی گاهی عاشق کسی که عاشقت است و گاهی عاشق ادمی که عاشق دیگری به ما یاد ندادن چگونه این معادله چند هزار مجهوله را حل کنیم تنها بعضیها بهمان بال دادند و بعضیهایمان هم تا فهمیدن عاشق شدیم ما را زندانی خانه کردن تا دیگر از این فکر ها به سرمان نزند خیلیهایمان باید عاشق اویی شویم که والدیمان توقع دارند و تنها تعداد معدودی هستند که میتوانند با اویی باشند که عاشقش هستند
حال انتخاب با کدام هست
اصلا عشق چیست
یا انکه میگوید دوستت دارم واقعا حقیقت میگوید یا از انهایی هست که تا وقتی بهمان نیاز دارد عاشقمان هست و همینکه بی نیاز شد رهایمان میکند
بین همه این معادلات چند هزار مجهوله فرق هست
اگر واقعا فهمت رسید به کسی که عاشقت هست صدمه نزنی انوقت میشود گفت عشق را میفهمی وگرنه.......
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
‌گمان می کنم هر آدمی
باید پشت پنجره ی اتاقش
یک گلدان گل شمعدانی
داشته باشد،
که هر بار گلهایش خشک می شود و دوباره گل می دهد،
یادش بیفتد که روزهای درد هم
به پایان می رسند
باید یک شعر داشته باشد
که تمام روزها به آواز بخواندش
یک شعر شیرین
برای روزهای کلافگی اش
باید شب ها از روی تختش
بتواند ماه را ببیند
بتواند ستاره ها را بشمارد،
تا وقتی سپیده دمید
نگاهش با نگاه خورشید گره بخورد
پلک هایش را باز کند
و یادش بیاید چراغ جهان
بخاطر او روشن شده است!
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
هزار سال

پیش از آنکه جاده را رفتن آموخته باشند

دلتنگِ تو بودم،

انگار

هزار سال منتظر بودم

بیایی پشت پنجرۀ اتوبوس

برایم دست تکان بدهی،

تا این شعر را برایت بنویسم.



"لیلا کردبچه"
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم شور میزند
میترسم صبح که از خواب بیدار شدم
از قاب عکس هم رفته باشی
از تو بعید نیست...!!!
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای کاش
حواست نباشد
از خانه بیرون بزنی
من به کوچه بیایم و
به باران فکر کنم
و تو روزنامه ات را
روی سرت بگیری
من تمام کوچه را بدوم
و کمی چتر
تعارفت کنم
حتما مسیرمان یکی ست
حالا که مقصد تویی!

سمانه سوادی
 

almassite

عضو جدید
ای کاش دلم اسیر و بیمار نبود
دربند نگاه او گرفتار نبود
من عاشق و او زعشق من بیخبر است
ای کاش دل و دلبرو دلدار نبود....

[ سه شنبه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۲ ] [ ۱۹:۹ بعد از ظهر ] [ SIMA ] [ 1 نظر ]
 

almassite

عضو جدید
مطمئن باش و بروضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی
به منو عشقی پاک
که پر از یاد تو بود
و خیالم میگفت
تا ابد مال تو بود
تو برو برو تا راحتتر
تکه های دل خود را ارام سر هم بند زنم!
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
در میان اوهام زندگی میکنم ان هنگام که صدایی بر نمیاید از ما تازه میفهمیم زندگی چیست
اهای تو که زندگی را در پول و قدرت میدانی
اصلا میدانی زندگی را با کدام ز مینویسند زندگی انهنگام تو را در اغوش میگیرد که ببخشی و فراموش کنی
 

reza_19933

عضو جدید
تنهایی که گفت و گو نداره.. قبل خواب میشینی یکی دوساعت با خودت حرف میزنی ، فکر میکنی، فحش میدی اخرشم عصبی میشی و میگی گور بابای همه اصن.. سعی میکنی بخابی.. ته تهشم سیگار میکشی که اوردز نکنی از تنهایی.. با یه موزیک..
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
هـَمـیـشــه ...
زمــِسـتـان کــه مـی رود،
یک چـیـز هــایـی جـا مـی مـانـَد
مـَثـلا چــَتـری در ایـسـتـگــاه قــَـطـار ...
نـگـاهـی پــُـشـت بـُخـار شـیـشـه ...
و رَد پـایـی روی بـَـرفــــ ...
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزها رفت و گذشت و در اندیشه باز آمدنت،لحظه ها طی شد و مرد!

و نگاهم هر روز، باز هم با همه شوق، کوچه ها را پایید.

مثل آن روز که می آمدی از دور ... دریغ!

دل من در غم هجران تو ای خوبترین، چه بگویم، چه کشید ...

آه یک هفته گذشت........
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز

مثل هرروز نشستم سرمیزی که فقط
خستگی های منوچای کسی هست که نیست...!
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه تنهایی

تاوان ناگفته هایی نیست

که باید می گفتی

گاهی تنهایی

تاوان گفته هایی است

که نباید می گفتی...
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
کجایی................؟
حال مـرا کسـی درک مـی کنـد
کـه در سـراشیبـی تـریـن نقطــه ی ایـن شهـر
بــه یـاد کسی افتـاده باشـد
کسی شبیـه تــو
که تـا دسـت هایـت را بـاز مـی کـردی
خطـوط ایـن جـاده مـرا بـه آغــوشت مـی رسانـد
ایــن ســال هــا امـا
از تمـام خیابــان ها
جــواب سـربـالا شنیـده ام
مـی تـرسم
از مسیــرهـایـی کـه منحـرفـت کـرده انـد
و دوراهــی هــایـی
کـه در یکــی بـود و یکــی نبـود
مـرا بـه پایـان هیــچ قصـه ای نمـی رساننــد
مـی تـرسم و
حــال مــرا
تنهـا کلاغـی درک مـی کنـد
کـه هیـچ وقـت بـه خانه اش نـخواهـد رسیـد .../
 

lilium.y

عضو جدید
کاربر ممتاز
ﺷـﺎﯾـﺪ ﯾـﮏ ﺭﻭﺯ ،
ﯾـﮏ ﻧـﻔـﺮ ،
ﯾـﮏ ﺟـﻮﺭﯼ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑـﺨـﻮﺍﻫـﺪ
ﮐـﻪ ﺧـﻮﺍﺳـﺘـﻨـﺶ
ﺑـﻪ ﺍﯾـﻦ ﺭﺍﺣـﺘـﯽ ﻫـﺎ ﺗـﻤـﺎﻡ ﻧـﺸـﻮﺩ.

- سیلویا پلات
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﺗﻨﻬﺎﯾــــــﯽ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺍطــــــﺮﺍﻓﺖ ﻧﺒﺎﺷﻪ!

ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺴــــــﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺒﺎﺷﯽ!

ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺁﺩﻣـــــــﯽ ﮔﻮﺷﻪ ﮔﯿﺮ ﺑﺎﺷﯽ!

ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺣـــــــﺮﻑ ﻧﺰﻧﻪ!

ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘـــــﻪ ﺑﺎﺷﻪ!

ﺗﻨﻬﺎﯾـــــﯽ ﯾﻌﻨﯽ"ﻫﯿﭽﮑﺲ"ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻪ حالت بده
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان،
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد …
 

***##***

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنهایی که طولانی میشه،
معیار دوست داشتن آدما هم عوض میشه...!

یهو میبینی اون آدم,
گلدونِ شمعدونی گوشه اتاقشو,
با کل دنیا هم عوض نمیکنه...!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا