از تو میگذرم بی آنکه دیگر تو را ببینم ،
از تو میگذرم بی آنکه خاطره ای را از تو بر دوش بکشم ،
نمیخواهم دیگر طعمی را از عشق بچشم .
از تو میگذرم ، تویی که گذشتی از همه چیز ،
این را هم فراموش میکنم ، جای من در اینجا نیست !
میروم تا آرام باشی ، تا از شر من و احساسم راحت باشی ،
میروم تا روزی پشیمان شوی ،حیف احساسات عاشقانه ام بود ،
میروم تا با کسی دیگر همنشین شوی
از تو میگذرم و شک نکن که فراموشت میکنم ،
هر چه شمع و شعله و آتش بود را در قلبم خاموش میکنم . . .
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
گفتگوهای تنهایی | ادبیات | 11193 | ||
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش(من از خلوت و تنهایی میترسم) | ادبیات | 122 | ||
((**++ تشکر از تنهایی کاربری که شایسته تشکر است ++**)) | ادبیات | 52 |