کمکی می خوام جدی؟!!!

javidboss

عضو جدید
کاربر ممتاز
اول هر چیزی سلام سلامی به گرمی 8 ماه غیبت.
دوم دوست ندارم هیچکس بهم بی احترامی کنه چون این موضوع واقا داره اذیتم می کنه و شدیدا احتیاج به کمک دارم. چون در مورد این موضوع نمی تونی تو اجتماع با کسی راحت حرف بزنی پس تصمیم گرفتم اینجا بگم اگرم کمکی نشد حداقل اروم بشم.:(

جوانی هستم 27 ساله که برایه بار دوم ازدواج کردم. ازدواج اولم 19 سالگی و ازدواج دومم 2سال پیش بود.
4 سال قبل هم با دختری آشنا شدم از طریق یکی از زنایه دوستم ولی نه همدیگرو دیدیم و کاری با هم کردیم ولی عجیب اینجا بود که خیلی شدید عاشق هم شدیم و من هیچ وقت نتونستم عشقشو فراموش کنم حتی بعد از ازدواج دومم. البته بگم به علت مشکلات خانوادگی و دوریه شهری که زندگی میکرد نتونستیم همدیگرو ببینیم.
تا اینکه 2 سال پیش به پیشنهاد اون رابطمون تموم شد و من به پیشنهاد خواهر بزرگترم با خواهر یکی از دوستاش که فامیل دورمونم میشه که انصافا هم خیلی خوشگله هم خیلی مهربونه را بهم معرفی کرد و بعد چند باز بیرون رفتن با هم عقدو بعد جشنو ازدواج کردیم.


تا هفته پیش همه چیز عالی بود من راضی راضی تا اینکه یهو یه شب برام یه اس ام اس اومد از همون دختره که 4سال پیش باهاش دوست بودم با این عنوان سلام نامی جان من ... هستم دارم برایه کاری میام تهران.
اول جواب ندادم ولی ول نکرد زنگ زد . وقتی صداشو شنیدم یاد اون موقعها افتادم و نتونستم که جواب نه بهش بدم رفتم و 2 بار باهاش ملاقات کردم اونم فقط تو ماشی و بیرون نرفتیم.
از اون روز زندگیم خراب شده افسرده شدم دلتنگم همش حوصله ندارم. از یه طرف زنم و خیلی دوسش دارم همچیزش کامل خدائی هیچ نقصی هم نداره و نمی خوام از دستش بدم از زندگیم از خونم از همچیزم راضی هستم از طرف دیگه وقتی یاد اون میوفتم تمام دست و پام شل میشه نمیدونم چه کنم.
اونم همش نصیحتم می کنه میگه نکن اینکارارو نامی جان ولی یک دقیقه خوبم بعدش یهو ...
یه چیزیم بگم از وقتی این اتفاق افتاده خیلی هم با زنم مهربونتر شدم؟؟!!!

نمی دونم چه کنم آخه مگه می شه آدم همزمان عاشقه 2 نفر باشه؟؟
راهنمائم کنید کمکم کنید چکار کنم؟
حالم از خودم بهم می خوره نمی دونم چکار کنم از نامیه شیطون و شاد و سرحال الان هیچی نمونده....
:cry::(
 

javidboss

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش روم نمیشه اگه میشد اینجا این کارو می کردم عزیز . چون نمی خوام کسی بفهمه از کجام و از این جور حرفا حق بهم بده داداشی.
 

mohamad javid

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزيزم انسان ميتونه همزمان عاشق ميليونها نفر باشه...ولي بايد درنهايت دلش رو به يكي بسپاره... وچه بهتر كه وقتي واقعاً دلش رو به كسي سپرد...در حق اون نامردي نكنه كه عاقبت خوشي نخواهد داشت ..عزيزم به نظر من شما با همون زني كه ازدواج كردي ..زندگي رو ادامه بده ودر كارهات به خدا توكل كن...وبا اون دختري هم كه 4سال پيش رابطه داشتي صادق باش وبهش قضيه رو بگو وازش بخواه تا اون از تو دست بكشه وسراغ تونياد.....وزندگيت رو با آمدنش مختل نكنه...وسعي كن دله زنت رو با اين كارت نشكني...واون دختر رو هم ناراحت نكني...وبا عقل منطق بري جلو تا پيروز شوي وبه زندگي كه با اون زنت شروع كردي اميدوار باش...راستي تا ميتواني دلي رو بدست بيار ...دل شكستن هنر نيست ..برات آرزو ميكنم كه دوچار شك وترديد در زندگيت نشي و بتوني از اين بحران به خوبي وبا سر بلندي بيرون بياي....:gol::gol:
 

YuMi

اخراجی موقت
خیلی پستی :razz:

خوشت میومد خانومت بره یا یه پسری که قبلا دوست بوده ملاقات کنه؟

مکروا و مکر الله


اون موقع که رفتی واسه خوشگذرونی فکر اینجاشم میکردی.
واقعا که:razz:

کارت خیلی بد بوده حالا باید بچشی
میخوای هم دیگه نچشی برو به خانمت همه ماجرا رو بگو و عذرخواهی کن
 

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی پستی :razz:

خوشت میومد خانومت بره یا یه پسری که قبلا دوست بوده ملاقات کنه؟

مکروا و مکر الله


اون موقع که رفتی واسه خوشگذرونی فکر اینجاشم میکردی.
واقعا که:razz:

کارت خیلی بد بوده حالا باید بچشی
میخوای هم دیگه نچشی برو به خانمت همه ماجرا رو بگو و عذرخواهی کن
موافقم شدید
راس میگه برو به خانومت بگو همه چیزو
 

YuMi

اخراجی موقت
تو از عشق هیچی نمیدونی هیچی عشق رو بچش تا بفهمی 4سال کم نیست امدم عاشق یعنی عقلش قلبشه بهش حق بده:mad:

منم یه همچین حالتی داشتم...ولی نه خیلی جدی و تا این حد
درکش میکنم احساسشو

ولی من خودم اون موقع نگه داشتم
اونم بهم اس داد جواب ندادم
بعد زنگ زد
بازم جواب ندادم
میتونستم بدم
 
اگه تو یکی از اینها رو دیدی من روزی 100تا از اینا میان مطبم من میگم
رهرو ان نیست که گه تند گهی خسته ود رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود درسته اما کمکم باید بگه تا زندگیش برای بار دوم نابود نشه شاید اگه جواب نمیداد زنگ میزد خونش اون میگه خیلی شدید بفهم خواهش میکنم سرزنش کردن وراهکار اشتباه دادن زندگی رونابود میکنه
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم یه همچین حالتی داشتم...ولی نه خیلی جدی و تا این حد
درکش میکنم احساسشو

ولی من خودم اون موقع نگه داشتم
اونم بهم اس داد جواب ندادم
بعد زنگ زد
بازم جواب ندادم
میتونستم بدم
تو هم دوتا زن گرفتی میومیو :eek:
 

YuMi

اخراجی موقت
اگه تو یکی از اینها رو دیدی من روزی 100تا از اینا میان مطبم من میگم
رهرو ان نیست که گه تند گهی خسته ود رهرو ان است که اهسته و پیوسته رود درسته اما کمکم باید بگه تا زندگیش برای بار دوم نابود نشه شاید اگه جواب نمیداد زنگ میزد خونش اون میگه خیلی شدید بفهم خواهش میکنم سرزنش کردن وراهکار اشتباه دادن زندگی رونابود میکنه

من نگفتم یکی دیدم
گفتی درکش کن گفتم داشتم این شرایطو درک میکنم

ولی درست میگی شما:redface:
قبولhttp://www.www.iran-eng.ir/images/icons/icon14.gif

تو هم دوتا زن گرفتی میومیو :eek:
:surprised:
ایوللللللللللللللللللللل
:eek:
واسه چی؟
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
اول هر چیزی سلام سلامی به گرمی 8 ماه غیبت.
دوم دوست ندارم هیچکس بهم بی احترامی کنه چون این موضوع واقا داره اذیتم می کنه و شدیدا احتیاج به کمک دارم. چون در مورد این موضوع نمی تونی تو اجتماع با کسی راحت حرف بزنی پس تصمیم گرفتم اینجا بگم اگرم کمکی نشد حداقل اروم بشم.:(

جوانی هستم 27 ساله که برایه بار دوم ازدواج کردم. ازدواج اولم 19 سالگی و ازدواج دومم 2سال پیش بود.
4 سال قبل هم با دختری آشنا شدم از طریق یکی از زنایه دوستم ولی نه همدیگرو دیدیم و کاری با هم کردیم ولی عجیب اینجا بود که خیلی شدید عاشق هم شدیم و من هیچ وقت نتونستم عشقشو فراموش کنم حتی بعد از ازدواج دومم. البته بگم به علت مشکلات خانوادگی و دوریه شهری که زندگی میکرد نتونستیم همدیگرو ببینیم.
تا اینکه 2 سال پیش به پیشنهاد اون رابطمون تموم شد و من به پیشنهاد خواهر بزرگترم با خواهر یکی از دوستاش که فامیل دورمونم میشه که انصافا هم خیلی خوشگله هم خیلی مهربونه را بهم معرفی کرد و بعد چند باز بیرون رفتن با هم عقدو بعد جشنو ازدواج کردیم.


تا هفته پیش همه چیز عالی بود من راضی راضی تا اینکه یهو یه شب برام یه اس ام اس اومد از همون دختره که 4سال پیش باهاش دوست بودم با این عنوان سلام نامی جان من ... هستم دارم برایه کاری میام تهران.
اول جواب ندادم ولی ول نکرد زنگ زد . وقتی صداشو شنیدم یاد اون موقعها افتادم و نتونستم که جواب نه بهش بدم رفتم و 2 بار باهاش ملاقات کردم اونم فقط تو ماشی و بیرون نرفتیم.
از اون روز زندگیم خراب شده افسرده شدم دلتنگم همش حوصله ندارم. از یه طرف زنم و خیلی دوسش دارم همچیزش کامل خدائی هیچ نقصی هم نداره و نمی خوام از دستش بدم از زندگیم از خونم از همچیزم راضی هستم از طرف دیگه وقتی یاد اون میوفتم تمام دست و پام شل میشه نمیدونم چه کنم.
اونم همش نصیحتم می کنه میگه نکن اینکارارو نامی جان ولی یک دقیقه خوبم بعدش یهو ...
یه چیزیم بگم از وقتی این اتفاق افتاده خیلی هم با زنم مهربونتر شدم؟؟!!!

نمی دونم چه کنم آخه مگه می شه آدم همزمان عاشقه 2 نفر باشه؟؟
راهنمائم کنید کمکم کنید چکار کنم؟
حالم از خودم بهم می خوره نمی دونم چکار کنم از نامیه شیطون و شاد و سرحال الان هیچی نمونده....
:cry::(
دوست عزیز خیلی رک بهت بگم این حس دوست داشتن نیس بلکه .:mad:
تو داری تو حق خانومت ظلم می کنی
خب همه آدما دل دارن اگه قرار باشه افسارتو دست اون بدی که دیگه انسان نیستی یه.....

خیلی رک به دختره حقیقتو بگو هم خودتو هم دختره رو راحت کن
واقعا که:mad:
 

piton

عضو جدید
داداش میدونی پسر چرا دیر ازدواج میکنن نه به خاطر اینکه به یکی دل ببندنا نه به خاطر اینه که نمیتونن از بقیه دخترا دل بکنن

حالا جریانه تو بشین سر جات مگه از زندگی سیر شدی خودت میگی زن به این خوبی داری دیگه چته مگه
بشین بچه خط موبایلتو تغییر میدی
دیگه هم بهش فکر نمی کنی
 

YuMi

اخراجی موقت
دوست عزیز خیلی رک بهت بگم این حس دوست داشتن نیس بلکه .:mad:
تو داری تو حق خانومت ظلم می کنی
خب همه آدما دل دارن اگه قرار باشه افسارتو دست اون بدی که دیگه انسان نیستی یه.....

خیلی رک به دختره حقیقتو بگو هم خودتو هم دختره رو راحت کن
واقعا که:mad:

منم دقیقا همینا رو گفتم;)
 

joliet_arch

عضو جدید
بچه ها دارین مشکل نامی رو حل می کنید یا
مشکلشو بزرگ می کنید.منمیگم همه چیز رو برو به
اون خانوم بگو و ازش بخوااه که درکت کنه.
فقط همسرته که تا آخر میتونه باهات بمونه.
فکر کن اگه خدا نکرده از همسرت جدا شی
ازدواج سوم.....وااااااااااااااااااااااااییییییییی
 

YuMi

اخراجی موقت
بچه ها دارین مشکل نامی رو حل می کنید یا
مشکلشو بزرگ می کنید.منمیگم همه چیز رو برو به
اون خانوم بگو و ازش بخوااه که درکت کنه.
فقط همسرته که تا آخر میتونه باهات بمونه.
فکر کن اگه خدا نکرده از همسرت جدا شی
ازدواج سوم.....وااااااااااااااااااااااااییییییییی

منم همینو گفتم;)
 

YuMi

اخراجی موقت
نتیجه:
برو به خانمت بگو


یا ولت میکنه راحت میری با اون یکی
یا میبخشد تو هم میفهمی چقدر دوست داره بی خیال میشی
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه قبول نکرد وخواست زتدگی اونا رو بهم بزنه تا به اون برسه چی پس بهتر نیست کمکم به زنش بگه
باید همه چی رو به خانومش بگه و البت خانواده اش
در ضمن می تونه خیلی راحت خط موبایلشو عوض کنه ( دوستمون گفتن ) و .......
مگه اینکه طرف یه بیمار عقده ای و روانی باشه که ......
 
نه بازم اشتباه کردین اون با اینکار به زنش ثابت میکنه که دوستش داره و قدم دوم همون طور که بچه ها گفتن عوض کردن سیم کارت و این بهترین راه امیدوارم همیشه خوشبخت باشی نامی داداش ودوست همیشگیت مصطفی کاری داشتی ویا به مشکلی برخوردی شمارم رو که داری
 

adrineh

عضو جدید
داداش نباید بزاری زنت بفهمه که جز اون به کس دیگه ای علاقه داشتی و داری چون ضربه سختی میخوره
بلکه باید با اون دختره که سراغت اومده حرف بزنی و همه چیزو بهش بگی و کلا فراموشش کنی اگه فراموشش نکنی خیانت بزرگی در خق زنت کردی
تمام توجه و عشقتو نثار زنت کن به جیزهای دیگه فکر کن و اون دختر رو فراموش کن میدونم سخته ولی باور کن اگه به خدا توکل کنی همه چی خوب پیش میره و امکان پذیره
پس از همین الان شروع کن
 

Similar threads

بالا