من هم واقعا خوشحالم كه بالاخره محيطي فراهم شد كه ما هم بتونيم تو زمينه اي كه فكر ميكنيم يه ذره حرفي براي گفتن داريم(فقط يه ذره ها!)حرف بزنيم و بحث و نقد كنيم!
نميدونم فيلم چند كيلو خرما براي مراسم تدفين از سامان سالور رو ديدي؟!بازي محسن طنابنده اونجا معركه ست!بي نظيره!خيلي كارشو دوست دارم!خوب وقتي ميبينم تواناييشو داره و ميتونه چرا از هنرش نبايد استفاده بشه؟!مثلا به نظر من خانم رامين فر از حد خودش خيلي بهتر بازي كرد نقش كاملا براش جا افتاده بود و كاملا با فضاي سريال پيش مي اومد نگرانيش واسه اسباب و اثاثيه اش،اونجا كه پوليو كه به قول خودش قايم كرده بود و به نقي داد،يا اون تيكه ش كه نقي توي پارك گريه ميكرد،يا جاهاييكه خيلي قشنگ رو شوهرش نفوذ داشت و حرف حرف اون ميشد خيلي خوب سيماي يه زن شهرستاني رو به تصوير كشيد اما عملا چنين كاري از دست محسن طنابنده بر نيومد!نميخوام اينو بگم ولي سادگي اي كه سيروس مقدم دنبالش بود رو محسن بيش از حد پياده كرد!جوري كه به نظر يه ادم بي دست و پاي شهرستاني مي اومد تا يه هنرمند گچ كار!
چون سريال شبكه دو رو نديدنم نميتونم خيلي قضادوتي درموردش داشته باشم.
خوب محمد جان شما به من بگين پيام اين سريالي كه سيزده شب مهمون خونه هاي مردم بوده چيه؟!اصلا چي ميخواست بگه؟!والله من كه نميدونم!
اين دو سريال اخري رو هم نديدم!يعني واسه ما شهرستانيها پخش نشد متاسفانه!دوست داشتم موج و صخره رو ببينم!بايد چيز جالبي باشه!البته من تقريبا هيچ كدوم از طنزهاي تلويزيون رو در چند سال اخير قبول ندارم،هميشه يكي از منتقدان جدي طنز مهران مديري بودم!هيچ وقت هيچ كدوم از كاراش به دلم ننشست!اما خوب هنوزم به عنوان يه كارگردان خيلي خوب قبولش دارم!و جاش توي تلويزيون واقعا خاليه!
به اميد كارهاي بهتر...
حقیقتا همینه ............ امیدواریم که این تالار جایگاه خودشو پیدا کنه
نه متاسفانه ........ رویت نشد یه خورد توضیح بدین شایدم دیده باشم ...... حمید لولایی توش بود ؟ ........... آره قبول دارم محسن طنابنده کارهایی که میکرد به یک گچ کار زبردست شباهت نداشت ......... خیلی جاها همین حرف شما صدق میکرد ......... حتی یه آدم خیلی ساده که همه چی رو به راحتی میپذیره
ولی من فکر میکنم دلیلش همین بود که اینا از یه شهر خیلی کوچیک اومده بودن ........ شاید باورش سخت باشه ولی حقیقتیه ............ همین الآنم حتی داخل روستاها مردم خیلی راحت به هم اعتماد میکنن ............ حرف خود اون طرف براش سند هست .............. اگه دقت کنین هم محسن طنابنده و هم ارسطو کاملا این نقش رو در خودشون یافتن ............. البته خب فرق قابل رویتی هم وجود داشت بین راننده کامیون و یه هنرمند
کار ابتکاری بسیار دیدنی که در کامیون کرد محسن طنابنده یا وقتی که به نحوی تهرون دستش اومد در مواجهه با اون قاچاقچیان مواد مخدر اون تیزهوشی رو به خرج داد یا قطع کردن آب و برق . دی ................ در مورد زن شهرستانیم حقیقتیه ............. زن شهرستانی و حالا مثل علی آباد سطح توقعاتش قابل مقایسه با شهرهای بزرگ نیست ............ مثلا خانمی که از مشهد اومده بود
چیزی که خیلی تو این فیلم نمایان شد ............... این بود که مردم ده و شهرهای کوچیک حتی در بدترین سختیها همدیگه رو تنها نمیذارن ............ و همیشه سعی میکنن اوقات خوشی رو برای هم فراهم کنن .......... و به واقع زن خانواده است که به استحکام بنیان خانواده کمک میکنه ............ در قسمتهای ابتدایی فیلم حرف شما رو کاملا قبول دارم ............. واقعا یه انسان بی دست و پا به نظر میرسید ........... ولی خب بعدش کارهایی کرد که نشون داد هنرمنده ............ مثلا تو همون ماجرای سیزده بدر . دی
در مورد سریال راه در رو :
قبول دارم ............. انتقادی که اصلا نبود ............. بیشتر مبناشو گذاشته بود بر شاد کردن مردم .........با دیالوگ گوییهاش
ولی پیامی که میشه برای این فیلم در نظر گرفت :
اینه که فرار از مشکلات چاره ساز نیست ......... همین فراره میتونه مشکلات بدتری رو ایجاد کنه ......... نمونش دزدی ماشین و داستانهای پشتش ........ حتی دزدی بچه ........... گاهی اوقات بیان مشکلات بهتر از اینه که شما مشکلاتتونو تو دلتون نگه دارین ............ برای پیدا کردن راه حل عقل چند نفر بیشتر از یه نفر کار میکنه ............... قضیه گولد کوئیستم مطرح شد .............. که مسعود و برادر زنش سعید پولشونو در این راه از دس داده بودن و گرفتار کلی طلبکار شده بودن
اینکه شما هر حرفی که میشنوی سریع نباید اعتماد کنی .......... دزدی ده تنِ ماهی کجا .......... دزدی ده تن ماهی کجا . دی
خدا نکنه آدم بد بیاره ولی اگه دنبال راه حل نباشه بد بیاری پشت بدبیاری میاد ............. تا اینکه یه کسی پیدا بشه جلو اونو بگیره
بحث زن دو همسره بود ............. که چطور میشه یه آقا دو اسم داشته باشه و دو شناسنامه .........البته پولدارا ........... پارتی بازی
بحث زمین بود ............ یکی دیگه از مهمترین بحثاش اعتیاد پیام بازرگانی !!!!!!!!!
دیدین که سعیدآقاخانی به دروغ گفته بود که او پدرشو کشته ............. در شرایطی که اصل مارجا این نبود .......... آقا پیام زهر ماری مصرف کرده بودن و متوهم شده بودن .............. شاید یه پیام قابل دفاعش این بود ........... به فرزندانتون بی محلی نکنید ........اونا رو از خودتون نرونید ....... دیدین که پژمان چقدر ساده اعتماد کرد ....... و در ابتدا بارها گفت پدرم منو دوس نداره ........ نباید همچین اتفاقاتی برای خانواده ها بیفته .........
همه چی که پول نیست ....... عاطفه هم در زندگی مهمه ( خونواده بازرگانی ) .............
از طرفیم عاطفه با اینکه خیلی لازمه ولی تنها تو زندگی کافی نیست ........... شما باید بتونی خرج و دخل خونوادتو در بیاری ........ شاید حتی اگه نتونی در بیاری پرده ای رو اون عاطفه کشیده بشه ( حرفهای خانم گلچین ) ............... نمیشه دس رو دس بزاری و بگی مشکلاتت حل میشه ............ خیلی جاها باید از هم نوعت کمک بگیری البته شخصی که معتمد توست و مطمئنی راز دار بزرگیه برات ( خانواده گلدار )
از
این قبیل فیلمها زیاد ساخته شده و شاید به همین خاطر بود که شما میتونستی داستان رو حدث بزنی
ولی حقیقتا من یکی که گول سریال پایتخت رو خوردم ..........
خونه که بهشون تحویل داده شد ............. با اینکه به اون شخصی که تحویل داد شک داشتم ولی این طوری دیگه فکر نمیکردم بشه
حلقه شانس برای شهرستانیا ساخته شده بود ........... بد نبود ولی کاری متوسط بود
موج و صخره ......... نحوه و چیدمان داستان خوب بود .............. فضاشم که کیش بود و انصافا زحمت کشیده شده بود
جای مهران مدیری که بله واقعا خالیه ............ مهران مدیری مبالغه زیاد به کار میگیره که البته برای جنبه طنز لازمه ولی تو این قهوه تلخش که پخش هم نشد الفاظ و حرکتهایی که سبب بدآموزی میشه زیاده .......... نه تو یه قسمت ........ دو قسمت بلکه تقریبا تمامی قسمتهاش
ولی در کل کار قابل توجهی هست ...................... از ظلمی که به تاریخ میشه گرفته و بی اهمیت بودنش ............ تا مسائلی که کاملا مربوط به عصر حال ماست ............. که هر از گاهی مطالبی به طنز گفته میشه که قابل تقدیره