چگونه از دینمون دفاع کنیم؟

hamidkareshki

عضو جدید
خیلی از مواقع برای ما پیش اومده که با کسی سر مسائل دینی بحث کنیم.به نظر من این بحثا 2 دسته هستند.
1-گاهی اوقات شخص قصد کوبیدن دین رو نداره و فقط با قسمتی از دین مشکل داره.
مثلا یکی نماز نمی خونه.همه چی رو هم قبول داره.اما میگه من چرا نماز بخونم؟
شما اگر بخوایید به این دوستتون کمک کنید چطور برخورد می کنید؟ طبیعتا برخورد خاص خودش رو می طلبه و نباید کاری کنیم که شخص از دین زده بشه.
2-گاهی شخص فقط قصد کوبیدن دین رو داره. ایراداتی وارد می کنه و شما باید در مقابلش با دلایل منطقی از دین دفاع کنی
حضرت علی می فرماید: کفار در باطلشون بسیار قویتر از ما در حقمون هستند.
اگر در شیوه ی بحث کردن حرفه ای باشید چه بسا بر روی عقاید طرف تاثیر بزارید.

در خواست من از شما دوستان عزیز که از قشر تحصیل کرده هستید اینه که هر کسی مواردی از این گونه براش پیش اومده رو بیان کنه و دوستان دیگر راه حل و چگونگیه برخورد با اون مورد رو پیشنهاد بدن.
اگر شیعه علی هستیم باید در باره هم احساس مسئولیت کنیم و تا حضور آقامون از دینمون دفاع کنیم.
باید در حرف حقمون محکم باشیم.
بارها برای خود من پیش اومده که تو بحث کم آوردم. امیدوارم از این پست استقبال بشه.
 

hamidkareshki

عضو جدید
اولین موضوع:
اگر شخصی از دوستان یا اقوام نزدیکمون نماز نمی خوند چطوری باهاش برخورد کنیم که از دین زده نشه و نماز بخونه.؟
 

pinion

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بحث جالبیه:
اول از همه باید اینو بدونیم که اصلا دین اسلام و تشیع یک مذهب تدافعیه یا تهاجمی؟
توی کتاب مناظرات پیامبر نکته ی جالبی نوشته شده و اون اینکه در دوران ان حضرت دشمنان اسلام و کفار و حتی مشرکان به راحتی نظرات خود را در ملا عام و حتی در مساجد عنوان میکردند و پیامبر رحمت نه تنها با انها بر خورد فیزیکی نمیکردند بلکه با مناظره حقانیت دین اسلام را به اثبات میرساندند.
پس مهمترین و اصلی ترین را برای دفاع از دینمون مناظره ی کاملا شفافه که مستلزم ازادی بیان و عقاید میباشد که حتما با توجه به حقانیت اسلام این مناظره نتیجه ای کاملا تهاجمی خواهد داشت.
افسوس..........
 

hamidkareshki

عضو جدید
بحث جالبیه:
اول از همه باید اینو بدونیم که اصلا دین اسلام و تشیع یک مذهب تدافعیه یا تهاجمی؟
توی کتاب مناظرات پیامبر نکته ی جالبی نوشته شده و اون اینکه در دوران ان حضرت دشمنان اسلام و کفار و حتی مشرکان به راحتی نظرات خود را در ملا عام و حتی در مساجد عنوان میکردند و پیامبر رحمت نه تنها با انها بر خورد فیزیکی نمیکردند بلکه با مناظره حقانیت دین اسلام را به اثبات میرساندند.
پس مهمترین و اصلی ترین را برای دفاع از دینمون مناظره ی کاملا شفافه که مستلزم ازادی بیان و عقاید میباشد که حتما با توجه به حقانیت اسلام این مناظره نتیجه ای کاملا تهاجمی خواهد داشت.
افسوس..........
من می خوام تو این پست با هم راه این مناظره رو یاد بگیریم
 

hamidkareshki

عضو جدید
سوال رو یه بار دیگه مطرح می کنم
اگر شخصی از دوستان یا اقوام نزدیکمون نماز نمی خوند چطوری باهاش برخورد کنیم که از دین زده نشه و نماز بخونه.؟
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
سلام
بنظر من مهمترین نکته اون فردی هست که قراره بره با فرد نماز نخون صحبت کنه.
این خیلی مهمه که شما از طرز فکر مخاطب نسیت به خودتون آگاه باشید.
آیا مخاطب شما رو بعنوان یه فرد امین قبول داره یا نه؟
نگرش اون فرد نسبت به شما چگونه است؟
خود شما در انجام واجبات دینی تون چطور عمل می کنید؟
بیشترین ضربه رو به دین افرادی می زنند که مردم رو به نیکی دعوت می کنند اما خودشون به حرفایی که می زنند عمل نمی کنند!
خدا در سوره بقره به این نکته اشاره می کنه:« آیامردم را به نیکی دعوت می کنید و خویش را فراموش می کنید...»(آیه اش خاطرم نیست)
 

ryhan

عضو جدید
سلام

جواب این سوال به خیلی چیزها بستگی داره

به ویژگی های اون شخص

به این که اون مسلمان؟

اون قبلا نماز می خونده یا چیزی از نماز تا حالا نشنیده؟

دلیل نماز نخوندنش چیه؟

اصلا جوینده راه حق و حقیت هست و یا نه کاملا با موضوع عناد داره؟
یا خیلی سوال های دیگه
 

pinion

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یادتون باشه کسی که خوابه میشه بیدارش کرد اما کسی که خودش رو به خواب زده نه.
اگه کسی واقعا دنبال دلیله فقط از خود قران براش ایه ای رو بخونید که انسان امر شده به نماز خوندن.
برای کسی که خوابه همین بسه اما اگه خودش رو به خواب زده باشه امر به معروف جایز نیست:
لا اکراه فی الدین
 

hamidkareshki

عضو جدید
سلام

جواب این سوال به خیلی چیزها بستگی داره

به ویژگی های اون شخص

به این که اون مسلمان؟

اون قبلا نماز می خونده یا چیزی از نماز تا حالا نشنیده؟

دلیل نماز نخوندنش چیه؟

اصلا جوینده راه حق و حقیت هست و یا نه کاملا با موضوع عناد داره؟
یا خیلی سوال های دیگه
دقیقا-اما موضوع رو خاص تر کنم.یعنی چیزی که همیشه دیدیم.
خیلی ها که نماز نمی خونند می گند ما جور دیگه ای عبادت می کنیم چه نیازی به نماز خوندن هست؟
باید بشه منطقی این افراد رو قانع کرد که نماز بخونن. من خودم بعضی وقتا به این آدما بر خوردم
باید بگم که اکثرا هم نمی شه از روایات اماما استفاده کرد.قبول نمی کنن.
فقط دلایل منطقی
 

hamidkareshki

عضو جدید
سلام
بنظر من مهمترین نکته اون فردی هست که قراره بره با فرد نماز نخون صحبت کنه.
این خیلی مهمه که شما از طرز فکر مخاطب نسیت به خودتون آگاه باشید.
آیا مخاطب شما رو بعنوان یه فرد امین قبول داره یا نه؟
نگرش اون فرد نسبت به شما چگونه است؟
خود شما در انجام واجبات دینی تون چطور عمل می کنید؟
بیشترین ضربه رو به دین افرادی می زنند که مردم رو به نیکی دعوت می کنند اما خودشون به حرفایی که می زنند عمل نمی کنند!
خدا در سوره بقره به این نکته اشاره می کنه:« آیامردم را به نیکی دعوت می کنید و خویش را فراموش می کنید...»(آیه اش خاطرم نیست)
حرف شما درد دل خیلی از دوستانه.متاسفانه داریم و بیشمار داریم در مملکتمون کسایی رو که
" مردم رو به نیکی دعوت می کنند اما خودشون به حرفایی که می زنند عمل نمی کنند! "
همین خیلیارو از دین زده کرده.اما وظیفه ی من و شما چیه؟
 

mehrnaz_khalaji

عضو جدید
دقیقا-اما موضوع رو خاص تر کنم.یعنی چیزی که همیشه دیدیم.
خیلی ها که نماز نمی خونند می گند ما جور دیگه ای عبادت می کنیم چه نیازی به نماز خوندن هست؟
باید بشه منطقی این افراد رو قانع کرد که نماز بخونن. من خودم بعضی وقتا به این آدما بر خوردم
باید بگم که اکثرا هم نمی شه از روایات اماما استفاده کرد.قبول نمی کنن.
فقط دلایل منطقی

ازشون بخواین بهترین عبادت رو بهتون یاد بدن تا شما هم مثل اونا عبادت کنین!
اگه واقعا چیزی که اونا میگن بهتر باشه خوب پس 1 سوال پیش میاد اونم اینکه چرا خدا اون راهو نشون نداده بوده پس اونا بهتر از خدا راه عبادت رو میدونن پس بهتر هست به جای خدا اونا رو بپرستیم!
اگه اونایی رو که اعتقاد دارن با اعتقاداتشون در گیر کنیم شاید نتیجه بده!
 

hamidkareshki

عضو جدید
ازشون بخواین بهترین عبادت رو بهتون یاد بدن تا شما هم مثل اونا عبادت کنین!
اگه واقعا چیزی که اونا میگن بهتر باشه خوب پس 1 سوال پیش میاد اونم اینکه چرا خدا اون راهو نشون نداده بوده پس اونا بهتر از خدا راه عبادت رو میدونن پس بهتر هست به جای خدا اونا رو بپرستیم!
اگه اونایی رو که اعتقاد دارن با اعتقاداتشون در گیر کنیم شاید نتیجه بده!
آفرین
من هم همیشه همینو می گم
اول می پرسم خدارو قبول داری؟
میگه آره.
بعد می پرسم قبول داری خود خدا باید تایین کنه چطوری بپرستیمش یا نه؟
مطمئنن منطق می گه که باید بگه آره.
مشکل کار از این جا به بعده که باید نماز رو بهش اثبات کنی .
اگر دوستان پیشنهادی دارن بگن
 

ryhan

عضو جدید
نماز عبادتی واحد

نماز عبادتی واحد

خیلی سخته که بخوایم برای برای کار خداوند دلیل یا اثبات بیاریم

فقط به عنوان یه حدس کوچیک :

ممکنه بیشمار دلیل وجود داشته باشه

ولی فکر کنم یه دلیلش که خداوند یه روش مشخص را برای عبادت تعیین کرده اند برای

ایجاد نوعی وحدت و یکپارگی بین بندگان باشه

به نظر من که این یکدستی در ظاهر خیلی زیباست و باعث می شه روح هایمان که نیز

از یک عنصر واحد که روح خداوند است سرچشمه گرفته از هم دور نشه

هر کسی زندگی جدا گانه ایی داره در مسیر های محتلف ولی این نمازاست که حلقه اتصال

بین انسانها می شه

چه زیباست که خدای واحد را به طریق واحد عبادت کنیم
 

hamidkareshki

عضو جدید
خیلی سخته که بخوایم برای برای کار خداوند دلیل یا اثبات بیاریم

فقط به عنوان یه حدس کوچیک :

ممکنه بیشمار دلیل وجود داشته باشه

ولی فکر کنم یه دلیلش که خداوند یه روش مشخص را برای عبادت تعیین کرده اند برای

ایجاد نوعی وحدت و یکپارگی بین بندگان باشه

به نظر من که این یکدستی در ظاهر خیلی زیباست و باعث می شه روح هایمان که نیز

از یک عنصر واحد که روح خداوند است سرچشمه گرفته از هم دور نشه

هر کسی زندگی جدا گانه ایی داره در مسیر های محتلف ولی این نمازاست که حلقه اتصال

بین انسانها می شه

چه زیباست که خدای واحد را به طریق واحد عبادت کنیم
ممنون از پست زیباتون
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
با ادب و احترام
چون بحث رو در تالار اسلام و قرآن مطرح کرده‌ايد، سعي ‌مي‌کنم با الهام از قرآن، و رفتار بزرگاني که مي‌شناخته‌ام، نيز تجربياتي از خودم داشته‌ام، مطالبي را تقديم کنم.

نخست: قرآن اصل "دعوت" را به ترتيب از سه راه "برهان" و "پند نيک" و "جدل نيکو" توصيه مي‌کند:
أدع الي سبيل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتي هي أحسن* نحل، 125

دوم: اين "دعوت" با تفکيک دين‌داران و غيردين‌داران، هم‌دينان و غيرهم‌دينان، هم‌مذهبان و غيرهم‌مذهبان به سه برنامه بلندمدت، ميان مدت و کوتاه مدت تقسيم مي‌شود.
دم‌ دست‌ترين برنامه که هزينه‌ کمتري دارد، برنامه کوتاه‌مدت محسوب مي‌شود: دعوت به يکتاپرستي همه آدميان، با هردين و مذهبي که مي‌خواهند باشند. علامه جعفري با الهام از آيات 64 تا 67سوره آل عمران، طرح "دين حنيف" را ارائه داده بود... خلاصه‌اش اتحاد در يکتاپرستي، فارغ از تاکيد بر دين و مذهب دين‌داران است.
قل يا أهل الکتاب تعالو الي کلمة سواء بيننا و بينکم ألانعبد إلا الله و لانشرک به شيئاً و لاتتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله...*
ما کان إبراهيم يهودياً و لانصرانياً و لکنْ کان حنيفاً مسلماً و ما کان من المشرکين*
(در صورت نياز و تمايل، خودتون به ترجمه‌اش مراجعه کنيد، تا تلاشي يک‌جانبه‌ نباشد)
برنامه‌ي ميان مدت: پس از اين اتحاد، به اثبات دين کامل و "دعوت" به آن نوبت مي‌رسد...
برنامه بلندمدت: وقتِ کشف و اثبات مذهب بر حق آن دين است.
ناگفته نماند، کساني که به "تکثرگرايي(پلوراليزم) "برون‌ديني معتقد هستند، طبيعتاً به محتواي برنامه‌ي ميان‌مدت و کوتاه‌مدت اعتقادي نخواهند داشت.

سوم: سخني را اختصاصي درباره هم‌مذهبان عرض مي‌کنم، آن‌ها که مثل شما، مسلمان شيعه هستند و نسبت به احکام سهل‌انگارند.
غالباً سهل‌انگاري و "رفتار"شان مبتي بر علت است تا دليل... علت‌هاي رواني که برخاسته از مسائل خانوادگي، اجتماعي و... است. براي چنين موردي يک نسخه‌ي واحد نمي‌توان پيچيد، چرا که به اندازه افرادش ما علت‌هاي مختلف و متنوع داريم.
براي کساني که مبتني بر دليل حکمي را نمي‌پذيرند، مسلماً بحث‌هاي کلامي مؤثر مي‌تواند باشد... پس از تصحيح انديشه، ذهن بر رفتارشان نيز ناخودآگاه تأثير خواهد گذاشت.
 
آخرین ویرایش:

hamidkareshki

عضو جدید
با ادب و احترام
چون بحث رو در تالار اسلام و قرآن مطرح کرده‌ايد، سعي ‌مي‌کنم با الهام از قرآن، و رفتار بزرگاني که مي‌شناخته‌ام، نيز تجربياتي از خودم داشته‌ام، مطالبي را تقديم کنم.

نخست: قرآن اصل "دعوت" را به ترتيب از سه راه "برهان" و "پند نيک" و "جدل نيکو" توصيه مي‌کند:
أدع الي سبيل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتي هي أحسن* نحل، 125

دوم: اين "دعوت" با تفکيک دين‌داران و غيردين‌داران، هم‌دينان و غيرهم‌دينان، هم‌مذهبان و غيرهم‌مذهبان به سه برنامه بلندمدت، ميان مدت و کوتاه مدت تقسيم مي‌شود.
دم‌دست‌ترين برنامه که هزينه‌ کمتري دارد، برنامه کوتاه‌مدت محسوب مي‌شود: دعوت به يکتاپرستي همه آدميان، با هردين و مذهبي که مي‌خواهند باشند. علامه جعفري با الهام از آيات 64 تا 67سوره آل عمران، طرح "دين حنيف" را ارائه داده بود... خلاصه‌اش اتحاد در يکتاپرستي، فارغ از تاکيد بر دين و مذهب دين‌داران است.
قل يا أهل الکتاب تعالو الي کلمة سواء بيننا و بينکم ألانعبد إلا الله و لانشرک به شيئاً و لاتتخذ بعضنا بعضاً ارباباً من دون الله...*
ما کان إبراهيم يهودياً و لانصرانياً و لکنْ کان حنيفاً مسلماً و ما کان من المشرکين*
(در صورت نياز و تمايل، خودتون به ترجمه‌اش مراجعه کنيد، تا تلاشي يک‌جانبه‌ نباشد)
برنامه‌ي ميان مدت: پس از اين اتحاد، به اثبات دين کامل مي‌رسد و "دعوت" به آن نوبت مي‌رسد...
برنامه بلندمدت: نوبت مي‌رسد کشف و اثبات مذهب بر حق آن دين...
ناگفته نماند، کساني که به "تکثرگرايي(پلوراليزم) "برون‌ديني معتقد هستند، طبيعتاً به محتواي برنامه‌ي ميان‌مدت و کوتاه‌مدت اعتقادي نخواهند داشت.

سوم: سخني را اختصاصي درباره هم‌مذهبان عرض مي‌کنم، آن‌ها که مثل شما، مسلمان شيعه هستند و نسبت به احکام سهل‌انگارند.
غالباً سهل‌انگاري و "رفتار"شان مبتي بر علت است تا دليل... علت‌هاي رواني که برخاسته از مسائل خانوادگي، اجتماعي و... است. براي چنين موردي يک نسخه‌ي واحد نمي‌توان پيچيد، چرا که به اندازه افرادش ما علت‌هاي مختلف و متنوع داريم.
براي کساني که مبتني بر دليل حکمي را نمي‌پذيرند، مسلماً بحث‌هاي کلامي مؤثر مي‌تواند باشد... پس از تصحيح انديشه، ذهن بر رفتارشان نيز ناخودآگاه تأثير خواهد گذاشت.
با سلام و ممنون از پستتون
تمام مباحثی رو که بیان کردید قبول دارم.
مشکل اینجاستن که وقتی مردم به علت های مختلف از دین زده میشن دلایل رو فراموش می کنندو گاهی نمی پذیرند.
من این جا نمی خوام دنبال این باشم که چرا مردم از دین زده شدن ( علت اصلی) می خوام دنبال این باشم که چطور میشه اندکی از اونارو برگردوند.
شما فرض کن همه به یه دلیل خاص از دین زده شدند.
مثلا به این دلیل که کسایی رو دیدن که .. .. . . اما چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند!
به تدریج سرد شدن.کم کم دین جلوشون رنگ و بوشو از دست داده.چون نمادای خوبی از دین ندیدن.بحث خیلی مفصله و داغ خیلی بیشتر.
من خواستم اینه که جلوی پای هم راه بگزاریم و بهم کمک کنیم.
باور کنید اگر یک نفر به دست من و شما نجات پیدا کنه دسته کم همیشه دعای خیرش پشت سر ماست.
 

استقلالی

عضو جدید
با ادب و احترام

غالباً سهل‌انگاري و "رفتار"شان مبتي بر علت است تا دليل... علت‌هاي رواني که برخاسته از مسائل خانوادگي، اجتماعي و... است. براي چنين موردي يک نسخه‌ي واحد نمي‌توان پيچيد، چرا که به اندازه افرادش ما علت‌هاي مختلف و متنوع داريم.
براي کساني که مبتني بر دليل حکمي را نمي‌پذيرند، مسلماً بحث‌هاي کلامي مؤثر مي‌تواند باشد... پس از تصحيح انديشه، ذهن بر رفتارشان نيز ناخودآگاه تأثير خواهد گذاشت.

نظر من هم، همینه. هر شخص برای خودش علل خاص خودشو داره که روش متفاوتی می طلبه.
وقتی کسی از دین زده شده حتما علتی داشته که باید دنبال اون بود. اگر پاسخ مناسبی داده بشه در اونصورت موفق خواهیم شد.
 

استقلالی

عضو جدید
با سلام و ممنون از پستتون
تمام مباحثی رو که بیان کردید قبول دارم.
مشکل اینجاستن که وقتی مردم به علت های مختلف از دین زده میشن دلایل رو فراموش می کنندو گاهی نمی پذیرند.
من این جا نمی خوام دنبال این باشم که چرا مردم از دین زده شدن ( علت اصلی) می خوام دنبال این باشم که چطور میشه اندکی از اونارو برگردوند.
شما فرض کن همه به یه دلیل خاص از دین زده شدند.
مثلا به این دلیل که کسایی رو دیدن که .. .. . . اما چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند!
به تدریج سرد شدن.کم کم دین جلوشون رنگ و بوشو از دست داده.چون نمادای خوبی از دین ندیدن.بحث خیلی مفصله و داغ خیلی بیشتر.
من خواستم اینه که جلوی پای هم راه بگزاریم و بهم کمک کنیم.
باور کنید اگر یک نفر به دست من و شما نجات پیدا کنه دسته کم همیشه دعای خیرش پشت سر ماست.

این واقعا یه مشکله بزرگه که افراد در ظاهر دیندار کارایی میکنن که باعث یاس دیگران میشن. ولی خود اینم بستگی به فرد مورد نظر داره که شما میخواید اصلاحش کنی. واقعا نمی تونی بدون در نظر گرفتن علایق و معیارهایی که طرف داره، اونو متقاعد کنی.

البته همونجور که یکی از بچه ها گفته بود، این قضیه شامل کسانی که خودشونو به خواب زدن نمیشه ها.;)
 

hamidkareshki

عضو جدید
دوستان این که به خود شخص بستگی داره که نشد جواب!:cry:
اصلا یه سوال از خودتون می پرسم.
شما برای چی نماز می خونید؟
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
اسلام دین رو 2 بخش کرده یکی اصول و یکی فروع.گفته اصول رو با دلیل و اثبات بپذیرید ولی در فروع کنکاش نکنید.فکر می کنم درستش هم همین باشه.وقتی شما خدا رو قبول داری، آخرت رو هم قبول داری پیامبر رو هم قبول داری اونوقت دیگه نباید برگردی بگی من این حرف خدا رو قبول ندارم و باید برام دلیل منطقی بیارید تا من نماز بخونم.اگر فرد خدا رو قبول داره باید حرفش رو هم قبول داشته باشه.بیشتر افرادی رو که من میشناسم و نماز نمی خونن دردشون دلیل منطقی برای خوندن نماز نیست و مشکلشون از بالاتره و اینکه به آخرت درست و حسابی اعتقاد ندارن.پرسیدید چرا من نماز می خونم؟ چون خدا رو قبول دارم و می دونم اگه نماز نخونم میرم تو جهنم خارجی ها!(جهنم ایرانیا که بهشته)ولی شما برو به یکی که نماز نمی خونه بگو میری جهنما! اگه بهت نخندید.
امام صادق مضمون این حرف فرموده که:"تابعین ما (یعنی ما ها) دینشان از ما بهتر است،چون ما می بینیم و می پرستیم و آنها نمی بینند و می پرستند."
همین بحث با یکی از ائمه شد که چرا نماز بخونیم؟از کجا معلوم آخرتی وجود داره؟ فرمودند فرض کنیم که آخرتی وجود نداشته باشه،ما در این دنیا چیزی رو از دست نداده ایم و فقط یک کار بیهوده انجام داده ایم اما اگر آخرت وجود داشته باشه،کدام یک سود برده ایم؟
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست عزیز
من از اول تایپک رو خوندم و اومدم که جواب بدم که جوابی شد (به نظر من) که بهتر دیدم اون رو در
تایپک "انسان در جستجوی سعادت!" بذارم.
اما یادم رفت که برای جواب بذارم ولی حالا که نگاه کردم دیدم بحث رو عوض کردید و اون رو یه چیز
کردید (سوال کلی کردید ولی سوال رو جزیی کردید!).این تایپیک من رو بخونید و ببینید خودتون در چه مرحله ای هستید و طرف مقابل در چه مرحله ای است (از دل خودتون که خبر دارید و با چند سوال اساسی می تونید اصول 5 گانه ی "توحید،عدالت،نبوت،امامت،معاد" رو بپرسید که نگاه یا جهان بینی طرف مقابل را بدونید) و به این صورت می تونید مرحله طرف مقابل رو بشناسید.
اگر طرف در اصول پنج گانه مشکل داشت که کارتان خیلی سخت است و اگر دلیل محکمی برای اصول 5 گانه ندارید و اهل مناظره عقلی نیستید زود بی گدار به آب نزنید که چون وارد گردابی میشوید که یا مجبورید دلیل های بیخود بیاورید و احساسی جواب دهید و حتی بعد از مناظره خودتان هم به شک می افتید!(بدترین مرحله در زندگی انسان دوران شک است!) ولی اگر دلایل محکم و عقلی می دانید با او به مناظره بروید و از او بخواهید که عقاید خود را بگوید و عقاید خود برای او بازگو کنید.و دلایل عقاید خود را بیاورید نه رد عقاید او را.یادتان باشد که در مناظره کسی پیروز است که :
"تا آخر مناظره تبسم بر لب داشته باشد و از کوره به در نرود!"
در ضمن باید بدانید که طرف اگر خدا پرست است چه نوع اش را دارد یعنی "خدای دینی یا خدای فلسفی!"
اما کسی در مرحله ای است که اصول 5 را قبول دارد و فقط در فرعیات مشکل دارد می توانید از همان جمله امام علی یا امام صادق استفاده کنید که دوست خوبمان Sparrow آن را گفت.
ولی به هیچ وجه در مقابل کسانی که سر اصول 5 گانه (به خصوص اولین مورد) مشکل این را بیان نکنید!زیرا در صورت چنین جمله ای طرف خواهد گفت که:
"شما دارید بر اساس یه طرح خیالی اعمالتان را انجام می دهید و کسی که یقین کامل به گفته هایش دارد چنین حرفی نمی زند! این حرف نشان دهنده ی شک شما به اعمالتان است!!!"
-----
در مورد نماز باید گفت که نماز داریم تا نماز!(راستش نمازخوانان ایرانی چون به عربی جملات را می گویند ولی زبان اصلیشان فارسی است یه کم شاید هم زیاد با مشکل همراه اند!)
نمازی که فقط آن را می خوانی و نمی دانی که چه میگویی و سعی در تلفظ دقیق کلمات داری و احساست بر این است که دارد تو را تا معراج میبرد!
نمازی که علاوه بر خواندن جمله ها، ترجمه آن را در مغزت تجسم می کنی و تلفظ دقیق کلمات برایت مهم نیست و فقط برای اخلاص و نشان دهنده ی تشکر و سپاس گذاری تو از خداست.(البته این نماز خواندن برای ما ایرانیان سخت است!)
نمازی که تو دنبال زبان عربی فصیح رفتی و معنی جمله ها را می دانی و احساسی چند برابر به تو دست می دهد و تر جمه ی ذهنی هم نمی کنی!(در این مورد با عرب زبانان ایرانی صحبت کنی این احساس را برای شما می گویند.) البته دنبال چنین نمازی رفتن کار هر کسی نیست!
و نماز های دیگر!
من خودم با نوع دوم نمازم را می خوانم و دلیل اصلی برای نماز خواندنم را فقط وفقط در این بیت
مولوی میدانم:
"شکر نعمت نعمتت افزون کند.......کفر نعمت از کفت بیرون کند"
در ضمن در بعد هر نماز جمله ی "خدایا شکرت" را می گویم که گفتنش به من لذتی دو چندان میدهد!
البته هر کس دلیلی برای نماز خوندنش و نخوندنش دارد. و هیچ اجباری بر خواندن یا خواندن نماز نیست.
-------
"از ره کفر تا به دین یک نفس است ....... از ره شک تا به یقین یک نفس است
این یک نفس عمر غنیمت بشمار......چون حاصل عمر ما همین یک نفس است"
 
آخرین ویرایش:

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
البته هر کس دلیلی برای نماز خوندنش و نخوندنش دارد. و هیچ اجباری بر خواندن یا خواندن نماز نیست.

سلام ای عزیز برادر،
درسته گفتن لا اکراه فی الدین،ولی نگفتن اگه اسلام رو انتخاب کردی می تونی گزینشی رفتار کنی.بحث نماز بحث واجب و الزامه نه مستحب و اختیار.
وقتی می گن نماز ستون دینه یعنی اینکه کسی که نماز نمی خونه دینش بدون ستونه و خونه ی بدون ستون میشه بَم خودمون.
در مورد سه قسمی هم که فرمودید در مورد نماز خوندن من کاملاً مخالفم،چه بسا یک نفر بدون فهم معنی و تلفظ صحیح نماز بخونه ولی چون میدونه طرف صحبتش با خداست و داره با خدای خودش درد و دل می کنه چنان حظی می کنه که شاید یک نفر با دونستن معانی و تلفظ صحیح یک دهم اون رو هم لمس نکنه.اگر قرار بود این تقسیم بندی شما درست می بود باید تمامی اعراب عربستان نور بالا می زدن و همنشین ملائک می بودن و مردم ایران سیه چهره و خاک نشین چون اعمال ما بر چهره ما تاثیر میگذاره.در صورتیکه اینجوری نیست،کم پیش میاد که توی عربستان آدمی ببینید که چهره خوش سیمایی داشته باشه اما یه سر به روستاهای خودمون بزنید که طرف حتی سواد هم نداره،چهره اکثرشون به دل میشینه.
مهم انجام عمل و نیت اونه حالا ممکنه یک بنده ای تلفظش صحیح نباشه خوب اون دیگر شامل بحث وسع و توانش میشه، خداوند از هیچ بنده ای بیشتر از وسعش انتظار نداره (لا یکلف الله الا وسعها)

می بخشید اگر این پست ربطی به سوال طرح شده نداشت.

یا علی
Sparrow
 

متالیک

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
همان طور که قبلا عرض کردم این بحث های همیشه بی فایده است.
 

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
درست می گی ولی ....

درست می گی ولی ....

بله دوست عزيز درست ميگي ولي منظور من اينه که به زور نميشه اجبار به نمازخوني کرد که اين مثل چادر است که اگر اجباري اش بکني باعث لوس شدن و از بين بردن شاءن و منزلت اين قبيل مسايل ميشن مثلا" شما اگه کسي رو اجبار به زدن چادر بکنی به جز اينکه منزلت کساني که چادر ميزن پايين مياره کاري ديگه نکرده ای ( يا چادر خوب نميزند يا چادر را دور کمر خود ميگرد يا چادر بر روي گردن خود میندازن يا بدتر از همه چادر بر روي زمين ميکشد که بدترين توهين به افراد چادري است و يا ....) در مورد نماز هم همين طوره شما اگه به زور به نماز وادار کني جز اينکه منزلت نمازخوانان را پايين بياري کاري ديگه نکردي(به عنوان مثال عرض کنم که در بعضي مدارس نماز به صورت اجباري است و ميبيند که در حين نماز بعضي هي سرفه مي کنن يا صداي بلند الله اکبر مي گن و يا به هر صورتي شما را دست ميندازن!!) .

در مورد نماز خوندن هم من فقط سه نوع را بيان کردم و نگفتم که فقط همين سه نوع است و نوشتم که "و نمازهاي ديگر!"

اين کاملا بديهي است که بعضي هم با چيزي که معني آن را نمي فهند آنچنان اوج ميگيرند که اصلا من اين را نقض نکردم و ايرادي به آن نگرفتم.

در نوع سوم هم گفتم که "تو دنبال زبان عربي فصيح رفتي و معني جمله ها را مي داني" که فکر کنم کمتر کسي اين کار را مي کند.شما وقتی دوست دارید دعا کنید دوست دارید به چه زبونی دعا کنید زبان مادری یا یه زبون دیگه؟ شما دوست دارید جمله ای برزبان خود جاری می کنی بفهمی که چه می گویی یا صوت و لذت آن جمله برایتان مهم است؟
{البته زبان جهانی هم در وجود همه موجودات وجود دارد که هر کدام با آن زبان با عالم برقرار می کنند(رجوع شود به کتاب کیمیاگر).}
کاش شما هم یک حداقل یه دوست عرب زبان داشتید و نحوه ی نماز خواندنش می دید.

فکر نکنم در مورد چهره سياه و روشن حرفي زدم و ربطي بين نماز و دين داري و چهره ي خوش نمي بينم.حتما که اين را نميخوايد بگيد که "چهره بر دل نشين بودن" دليل بر نماز خواندن و پاک بودن است ولي اگر چنين نظري داريد حواستان باشد که گول ظاهر افراد را نخوريد چه بسيار بودند کساني که در روستاهاي ايران لباس سفيد و شال گردن سبز بسته اند (حتي در شهرها) و از سادگي آنها سوئ استفاده کردند و کلي پول به جيب زدند و فرار کردند.

-------

دوست عزيز شما ميگيد اگر کسي وارد دين شد و اسلام پذيرفت بايد "اصول رو با دليل و اثبات بپذيريد ولي در فروع کنکاش نکنيد" به نظر شما این جمله مغاير با خرد انساني نيست انسان برتري که بر ديگران دارد "آگاهي،انديشدن،پرسيدن و ..."است. اگر ما پرسيدن را از انسان بگيرم کجاي دين اسلام برتر است مگر نه روايت هاي زيادي در نماز،زکات و...است که از امامان و پيشوايان ديني پرسيده شده و آنها نه تنها ايرادي به آن گرفته اند بلکه به آنها جواب دادند. اين جمله ي "فروع کنکاش نکنيد" از کجا آورده ايد؟

از خودتان مي پرسم اگر کسي به شما بگويد که چرا جهاد می کنی شما مي گيد که:

چون فروع دين است من در آن کنکاشي نکردم و آن را پذيرفتم و دليلي هم براي آن ندارم و فقط همين کار را انجام ميدم!!!
بهمین ترتیب درباره ی روزه،خمس،زکات،حج،جهاد،امر به معروف، نهی از منکر،تولی (اسلام)، تبری می توان این سوال را کرد.!!!
یا کلی بگم اصلا" اگه پیامبر نمی گفت ازدواج کنید شما هم تا آخر عمر مجرد باقی می ماندی و چون این جمله را نشنیده بودی الان در سرگردانی بودی و یا خیلی از مسائل دیگر.

در ضمن اين آيه "لا يکلف الله الا وسعها ...خداوند از هيچ بنده اي بيشتر از وسعش انتظار نداره"و"مهم انجام عمل و نیت اونه حالا ممکنه یک بنده ای تلفظش صحیح نباشه " که ناقض حرفهاي شماست!

------------------------------------------

در مورد دوست خوبمان متاليک بايد بگم که اين بحث ها هر چند به يه نتيجه واحد نخواهد رسيد ولي باعث مي شود که انسان بسط اطلاعاتي خود افزايش دهد و با نظرات جديد روبرو گردد و بفهمد که هر چند مي گوييم ما مسلمانيم ولي تفاوت زيادي بين عقيده هاي "دو شيعه" يا "دو سني" يا دو .... با هم است است (البته در موارد روزمره را مي گوييم نه مسايل تاريخي) است.

در ضمن هيچ وقت يادتان نرود مسائل انساني مانند مسائل فيزيک، شيمي،رياضي نيست و مسائل انساني با دو تا دو تا چهار تا حل نميشود!

دو جمله ي زير را در نظر بگيرد:

1-در رياضي 1 با 1 برابر است.

2- در علوم انساني 1 با 1 برابر نيست!(رجوع شود به شعر گلسرخي)

جالب تر است که بدانید که شما در جهان نمی توانید دو آدم پیدا کنید که تمام عقایدشان و رفتارشان واعمالشان یکی باشد و هر کس کاراکتر مخصوص به خود را دارد.

موفق و سربلند باشید.
یا حق
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
بله دوست عزيز درست ميگي ولي منظور من اينه که به زور نميشه اجبار به نمازخوني کرد که اين مثل چادر است که اگر اجباري اش بکني باعث لوس شدن و از بين بردن شاءن و منزلت اين قبيل مسايل ميشن.

دوست عزيز شما ميگيد اگر کسي وارد دين شد و اسلام پذيرفت بايد "اصول رو با دليل و اثبات بپذيريد ولي در فروع کنکاش نکنيد" به نظر شما این جمله مغاير با خرد انساني نيست انسان برتري که بر ديگران دارد "آگاهي،انديشدن،پرسيدن و ..."است. اگر ما پرسيدن را از انسان بگيرم کجاي دين اسلام برتر است مگر نه روايت هاي زيادي در نماز،زکات و...است که از امامان و پيشوايان ديني پرسيده شده و آنها نه تنها ايرادي به آن گرفته اند بلکه به آنها جواب دادند. اين جمله ي "فروع کنکاش نکنيد" از کجا آورده ايد؟

یا حق

سلام ای عزیز برادر،
اول،دستت درد نکنه،قربون آدم چیز فهم.حرف دل منو زدی.اسلامی که با چماق باشه،نه به درد بنده اش میخوره نه به درد خدا.واسه همون دو سه روز چماق خوردن هم هست و بعدش ول میشه.مثلاً کاری کردن که دید افراد به یه آدم ریشو (مثل من) طوری شده که انگار طرف می خواد همین الان بگیره و ببنده و ببره اونجا که عرب نی انداخت.
به جای اینکه بشینن مثل آدم با طرف بحث کنن(البته قبل از اینکه کار از کار بگذره و فرد دیگه از همه چی ببره) با عقل بیارنش تو راه نه با کتک.
چیزی که شما گفتید در مورد حجاب همون کاریه که کمیته اول انقلاب انجام داد و اومد به خیال خودش همه رو محجبه کنه و حالا این وضعیه که ما شاهدشیم و شاید بدتر از این هم بشه.
در مورد قسمت دوم (که من اینجا نقل قول نکردم) قبول دارم که باطن هیچ کسی رو نمیشه از روی ظاهرش شناخت.بحث من چیزی بود که خود شما هم قبولش داشتید که هیچی دیگه، با هم دوستیم! :D
تذکر شما به جاست شاید من نباید از این تعبیر استفاده می کردم.اما بحث من اینجاست که من خدا و پیغمبر و معاد رو قبول کردم.حالا میرسم به بحث اجرایی،آیا می تونم بگم خوب من نماز و روزه و خمس و زکات و اینها رو انجام نمی دم تا با دلیل عقلی بهم ثابت بشه که باید انجام بدم!
آیا شما قبول دارید که عقل بشری تا محدوده کوتاهی رو می تونه کند و کاو کنه؟ خوب اگر عقل انسان می تونست به ماورا هم دسترسی پیدا کنه که بحث اختراع و اکتشاف تعطیل بود و انسان بدوی اصلاً وجود نداشت و همه مدرن بودن حتی از الان هم مدرن تر!
مثلاً فرض کنید یه آدم مسلمون بعد از غیبت،چرا گوشت خوک نخورم؟چرا روزه بگیرم؟و خیلی چراهای دیگه که نه علمش رو داشته به اونها پی ببره،نه دسترسی به امام.حالا تازگی ها فهمیدن که روزه گرفتن خوبه و گوشت خوک فلان است و چلان.
عقیده من اینه که آدمی باید اعمالش رو انجام بده اما به دنبال چراهای خودش هم بگرده، که اگه پیدا کنه چه بسا ایمانش قویتر بشه مثل الان که من و شما بحث می کنیم.حتی ممکنه که وسط این گشتن ها به این نتیجه برسه که آقا اصلاً اسلام دین کامل و درست درمونی نیست، با دلیل و منطق ها نه همینطور الله بختکی،خوب اسلام اومده گفته ایول،برو همون دینی رو انتخاب کن که به نظرت کامله.
باز هم ممنون بابت تذکر به جاتون،فکر کنم جو گیر شدم یه نمه زیادی چماق به دست شدم.

حق یارتون
یا علی
Sparrow
 
آخرین ویرایش:

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
دستت درد نکنه

دستت درد نکنه

دوست خوبم
نمی تونستی از اول همین طور بگی:surprised: بابا من فکر کردم حالا با یه آدمی طرف ام که می گه همینی که هست و حرف حرف خودشه!:biggrin:
به هر حال کمک بزرگی کردی و جواب دادی.ممنونم ازت.:thumbsup:
اما گفته تون به جاست و من هم مشکلی ندارم ولی به نظر من باید دلیلی برای کاری که میکنیم داشته باشم بخصوص الان که در قرن 21 هستیم و اگه میخوای کسی را به انجام اعمال هدایت کنی.
خوب در مورد بعضی مسائل هم مشکل ما تنها نیست بلکه به زمان های اوایل اسلام میرسه که با کاوش می توان دلیل آن را شناخت ولی امروزه ما گریبان گیر مشکلاتی هستیم که نمی توانیم بگوییم که چون دیروز چنان بوده امروز هم چنان هستش.
 

hamidkareshki

عضو جدید
سلام ای عزیز برادر،
اول،دستت درد نکنه،قربون آدم چیز فهم.حرف دل منو زدی.اسلامی که با چماق باشه،نه به درد بنده اش میخوره نه به درد خدا.واسه همون دو سه روز چماق خوردن هم هست و بعدش ول میشه.مثلاً کاری کردن که دید افراد به یه آدم ریشو (مثل من) طوری شده که انگار طرف می خواد همین الان بگیره و ببنده و ببره اونجا که عرب نی انداخت.
به جای اینکه بشینن مثل آدم با طرف بحث کنن(البته قبل از اینکه کار از کار بگذره و فرد دیگه از همه چی ببره) با عقل بیارنش تو راه نه با کتک.
چیزی که شما گفتید در مورد حجاب همون کاریه که کمیته اول انقلاب انجام داد و اومد به خیال خودش همه رو محجبه کنه و حالا این وضعیه که ما شاهدشیم و شاید بدتر از این هم بشه.
در مورد قسمت دوم (که من اینجا نقل قول نکردم) قبول دارم که باطن هیچ کسی رو نمیشه از روی ظاهرش شناخت.بحث من چیزی بود که خود شما هم قبولش داشتید که هیچی دیگه، با هم دوستیم! :D
تذکر شما به جاست شاید من نباید از این تعبیر استفاده می کردم.اما بحث من اینجاست که من خدا و پیغمبر و معاد رو قبول کردم.حالا میرسم به بحث اجرایی،آیا می تونم بگم خوب من نماز و روزه و خمس و زکات و اینها رو انجام نمی دم تا با دلیل عقلی بهم ثابت بشه که باید انجام بدم!
آیا شما قبول دارید که عقل بشری تا محدوده کوتاهی رو می تونه کند و کاو کنه؟ خوب اگر عقل انسان می تونست به ماورا هم دسترسی پیدا کنه که بحث اختراع و اکتشاف تعطیل بود و انسان بدوی اصلاً وجود نداشت و همه مدرن بودن حتی از الان هم مدرن تر!
مثلاً فرض کنید یه آدم مسلمون بعد از غیبت،چرا گوشت خوک نخورم؟چرا روزه بگیرم؟و خیلی چراهای دیگه که نه علمش رو داشته به اونها پی ببره،نه دسترسی به امام.حالا تازگی ها فهمیدن که روزه گرفتن خوبه و گوشت خوک فلان است و چلان.
عقیده من اینه که آدمی باید اعمالش رو انجام بده اما به دنبال چراهای خودش هم بگرده، که اگه پیدا کنه چه بسا ایمانش قویتر بشه مثل الان که من و شما بحث می کنیم.حتی ممکنه که وسط این گشتن ها به این نتیجه برسه که آقا اصلاً اسلام دین کامل و درست درمونی نیست، با دلیل و منطق ها نه همینطور الله بختکی،خوب اسلام اومده گفته ایول،برو همون دینی رو انتخاب کن که به نظرت کامله.
باز هم ممنون بابت تذکر به جاتون،فکر کنم جو گیر شدم یه نمه زیادی چماق به دست شدم.

حق یارتون
یا علی
Sparrow
با عقیده شما کاملا موافقم
"آدمی باید اعمالش رو انجام بده اما به دنبال چراهای خودش هم بگرده، که اگه پیدا کنه چه بسا ایمانش قویتر بشه"
به نظر من بالاترین دلیل نماز خوندن لذت نمازه ! البته ناگفته نمونه که خیلی از مواقع نیروی محرکه ی انسان فقط وظیفست و در مورد من این در مواقع تنبلیه !
بعد از نماز آرامشی وصف نشدنی به آدم دست می ده که با هیچ چیز نمی شه عوضش کرد.
اگر روزی یا روزگاری از نماز دور شیم احساس می کنیم یه چیزی تو زندگی از دست دادیم .

اما این حرف ها رو چطور می شه زد؟ به کسی که نماز رو از یاد برده چطور میشه گفت نماز همه چیزه انسانه؟
به نظر من خیلی ها که نماز نمی خونن این لذت رو فراموش کردند. تنبلی می کنن همین.
انسان روزی 24 ساعت و ساعتی 60 دقیقه وقت داره !
یعنی 1440 دقیقه !
خدا به آدم روزی 1440 وقت داده . حیف نیست ما روزی 17 دقیقه (با فرض هر رکعت 1 دقیقه ! ) وقت برای تشکر و راز و نیاز با خدا نگذاریم؟


بحث ناخواسته به جایی کشید که من دوست داشتم !
در مورد اصول دین هم با دوست عزیزم A.R-KH-A موافقم که گفت
"اگر طرف در اصول پنج گانه مشکل داشت که کارتان خیلی سخت است و اگر دلیل محکمی برای اصول 5 گانه ندارید و اهل مناظره عقلی نیستید زود بی گدار به آب نزنید که چون وارد گردابی میشوید که یا مجبورید دلیل های بیخود بیاورید و احساسی جواب دهید و حتی بعد از مناظره خودتان هم به شک می افتید!"
5 تا دلیل منطقی برای اصول دین بگیم
یعنی نام ببریم !
1-توحید !
یا علی یکی بگه
 

ryhan

عضو جدید
تشکر

تشکر

سلام دوستان خوب

خواستم فقط از همتون تشکر کنم


این چند روزه خیلی نگران دینمون شدم آن یادگاری که رسول خدا برایمان گذاشت

آن هدیه ایی که خدا به بنده هاش هدیه داد

ما باید از دینمون دفاع کنیم در مقابل حملات پیاپی دشمنان اسلام

توحید و لا اله الا الله

هیچ خدایی نیست جز الله:gol::gol::gol::gol::gol:
 

arnela

عضو جدید
بحث جالبی اگه روش مناسبی برای جواب دادن به سوالا پیدا کردین به منم خبر بدین در مورد موارد اساسی به مشکل و شک برخورد کردم
 

Similar threads

بالا