چگونه از دینمون دفاع کنیم؟

hamidkareshki

عضو جدید
بحث جالبی اگه روش مناسبی برای جواب دادن به سوالا پیدا کردین به منم خبر بدین در مورد موارد اساسی به مشکل و شک برخورد کردم
سلام دوست عزیز
در کدوم مورد به مشکل خوردی؟
مشکلتو مطرح کن این جا دوستایی هستند که اطلاعات و فهم بالایی از دین دارند و انشالا مشکل شما رو که شاید مشکل خیلی ها دیگه هم باشه حل کنند.
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
برای اثبات خدا و توحید دلایل مختلفی وجود داره که تعدادی از اونها رو توی مدارس تدریس می کنن از قبیل برهان نظم جهان،برهان واجب الوجود و برهان علت و معلول.نمی دونم کسی این برهان ها رو یادش هست یا نه؟ آدرس زیر تمامی براهین وجود خدا و توحید رو یکجا ارائه کرده.

http://balagh.net/persian/kalam/index.htm

چون خوندن این براهین وقت میبره،من فعلاً آدرس سایت رو گذاشتم تا هر کس مشتاق بود مطالعه کنه.ان شاء الله تو همین چند روزه من چند تا از دلایل رو اینجا بطور خلاصه می نویسم تا بحث کنیم.
 

jonny depp

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان من مسلمون نیستم می خواستم از شما مسلون ها در خواست کنم که جوری به من حق بودن دینتون رو ثابت کنید (از دینتون دفاع کنید) ممنون میشم:smile:
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
برهان فطری وجود خدا

برهان فطری وجود خدا

سلام،
همونطور که قول داده بودم برهان های اثبات خدا و یگانگی،که بحث توحید رو تشکیل می دن،یکی یکی برای شما اینجا می ذارم.امیدوارم که بحث های خوبی در موردشون اینجا بشه که همه بتونن استفاده کنن.
این مباحث به نقل از کتاب "توحید" شهید مطری آورده می شه:
شهید مطهری پس از اینکه بحث می کنه که آیا وجود خدا اثبات پذیر هست یا نه،که من این قلم رو فاکتور می گیرم،دلایل وجود خدا رو ذکر می کنه.
از نظر کلی سه راه درباره اثبات خدا وجود داره: 1. راه روانی یا فطری
2.راه علمی یا شبه فلسفی 3. راه فلسفی.
من برای شروع راه فطری رو ،که دلیل من برای پذیرش وجود خداست،اینجا میارم تا ان شاءالله در پست های بعدی راههای عقلی و فلسفی رو بهشون برسیم.
برهان فطری بیان می کنه که خود انسان به طور غریزی و فطری احساس وجود خدا را در خود دارد یعنی در خلقت هر کسی یک احساس و تمایلی وجود داره که خود به خود اون رو به سمت خدا می کشونه.این دلیل یه دلیل کاملاً احساسیه،گرچه من فکر می کنم می تونه از دلیل عقلی و فلسفی قویتر و بهتر باشه.
این راه فقط این را می گوید که یک جاذبه ای را من حس می کنم میان انسان و آن حقیقتی که نامش خداست و به دلیل وجود این جاذبه،پس یک چنین حقیقتی هست.
من این دلیل رو اینطوری درک کردم که: فرض کنید وسط یه بیابون گیر کردید،تشنه،گشنه،خسته (فیلم خیلی دور،خیلی نزدیک رو فکر کنم همه دیده باشن،خودت رو بذار جای اونی که تو ماسین گیر افتاده،داره زیر شن ها دفن میشه،صداش هم هیچ احدالناسی نمی شنوه).تو یه همچین شرایطی دلت یه جایی رو صدا میزنه.اون کسی رو که دلت صدا میزنه،خدای توست.

البته این یک راه کاملاً احساسیه و خوب میشه ایراد زیادی بهش گرفت چون آدم تا آدم فرق می کنه.ممکنه یکی بگه تو این شرایط من مامانم رو صدا میزنم!

برای اثبات این راه،شهید مطهری یه آیه آورده به نام "آیه ذر" مربوط به همان عالم ذر که به نظر من آیه خیلی جالبیه:
" و اذ اخذ ربُّک من بنی آدم من ظُهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم ألست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیمۀ انا کنا عن هذا غافلین" اعراف/172
ببخشید که اَ اِ اُ نداره،من از کلاس اول هم از گذاشتن اَ اِ اُ بدم میومده.حالا این آیه چی میگه؟ میگه قبل از اینکه تمام انسانها قدم به این دنیای خاکی بذارن،خداوند از آنها بر نفس خودشان یعنی از خودشون به خودشون شهادت گرفته که " ألست بربکم" آیا من پرودگار شما نیستم؟ گفتند بلی.
خوب این از دلیل فطری که انسان رو به خودش رجوع میده اما بحث دیگه که بیان میشه اینه که گرچه علم(تجربه و آزمایش و از این قبیل) میتونه خدا رو اثبات کنه بوسیله دلایل علمی(برهان نظم،برهان علت و معلول یا خالق و مخلوق و برهان هدایت) اما نمی تونه خدا رو به طور مستقیم به انسان بشناسونه و یا نشون بده. چرا؟چون کار علم اینه که پدیده های عالم رو به انسان نشون بده یعنی شئ باید کوچیک باشه تا علم بتونه اون رو نشون بده ولی اموری که محدود به یک حد معینی نیست،از حدود تجربه و آزمایش خارجه و خدایی رو که بشه بوسیله تجربه و آزمایش و مشاهده اثبات کرد دیگر نمیتونه خدا باشه کما اینکه نمی تونه روح و یا زمان باشه.بحثش یه مقدار سخته ولی لُب کلام اینکه خدا رو تو آزمایشگاه نمیشه کشف کرد!

اما یه خواهش کوچولو از همه دوستان،
هر کسی سوالی یا ایرادی یا شبهه ای تو ذهنش داره یا وقتی مطالب رو میخونه به ذهنش خطور میکنه لطف کنه اینجا بگذاره،شاید این مورد برای یکی دیگه مثل من هم پیش بیاد. بحث کنیم تا حلش کنیم.ننویسید من شک دارم و اینها.بگید مثلاً از کجا معلوم واقعاً خدا هست و یا از کجا معلوم پیامبری به نام حضرت محمد هست؟ (این دومیه یه خورده سخته،همون اولیه) مثلاً این دو تا شکی بود که من خودم پیدا کردم.(کلاً از بیخ وبن زدم،نه؟) مسلماً این تاپیک از عهده پاسخ دادن به بعضی از شکیات بر میاد و از عهده بعضی ها نه.
به جانی دپ عزیز،
حل کردن شک و شبهات و بحث سر اونها یه چیزه و اثبات حقانیت و درستی یه دین یه چیز دیگه. چیزی که ما اینجا می خوایم انجام بدیم اینه که عمق ایمان خودمون رو زیاد کنیم.حل کردن شک و شبهه هم از طریق قرآن و حدیث و اینها اتفاق می افته.اما چیزی که شما می خوای اینه که کل دین به شما نشون داده بشه که شاید از دست من بچه مسلمون خارج باشه.اگه واقعاً می خوای با اسلام آشنا بشی من دو تا پیشنهاد می کنم:اول اینکه برو سراغ اصل کاری یعنی اینکه ما هر چی تو دینمون داریم یا از قرآنه یا از پیامبر و ائمه.یه دور معنی قرآن رو بخون.دومی که یه خورده زیاده:کتاب های شهید مطهری که به نظر من اسلام رو به طور کامل نشون داده و تمام جنبه ها رو بحث کرده.

دلتون نورانی
یا علی
Sparrow
 

jonny depp

عضو جدید
کاربر ممتاز
به جانی دپ عزیز،
حل کردن شک و شبهات و بحث سر اونها یه چیزه و اثبات حقانیت و درستی یه دین یه چیز دیگه. چیزی که ما اینجا می خوایم انجام بدیم اینه که عمق ایمان خودمون رو زیاد کنیم.حل کردن شک و شبهه هم از طریق قرآن و حدیث و اینها اتفاق می افته.اما چیزی که شما می خوای اینه که کل دین به شما نشون داده بشه که شاید از دست من بچه مسلمون خارج باشه.اگه واقعاً می خوای با اسلام آشنا بشی من دو تا پیشنهاد می کنم:اول اینکه برو سراغ اصل کاری یعنی اینکه ما هر چی تو دینمون داریم یا از قرآنه یا از پیامبر و ائمه.یه دور معنی قرآن رو بخون.دومی که یه خورده زیاده:کتاب های شهید مطهری که به نظر من اسلام رو به طور کامل نشون داده و تمام جنبه ها رو بحث کرده
دوست عزیز شما مسلمون هستید یعنی حقانیت دینتون رو قبول دارید. خوب چه دلایلی برای پذیرش دینتون دارید به منم بگید شاید من هم قبول کردم.
 

psychologist

عضو جدید
از اینکه نماز خوندن چقدر تونسته به خودم توی همه زندگی کمک کنه بهش میگم میگم میتونه اونو امتحان کنه حتی واسه یه بار حتما بهش کمک میکنه .در مورد اینکه کسی میخواد دینو بکوبونه زیاد برخورد نداشتم ولی در اون مورد که مشکل خاصی بوده تا اونجایی که اطلاعات دارم از دینم دفاع میکنم
 

ryhan

عضو جدید
دوست عزیز شما مسلمون هستید یعنی حقانیت دینتون رو قبول دارید. خوب چه دلایلی برای پذیرش دینتون دارید به منم بگید شاید من هم قبول کردم.


سلام

آیا واقعا می خوای بدونی ؟

خوب اول بگید شما به چی اعتقاد دارید؟

(((این را هم بدون این من و دوستان مسلمونم نیستیم که از دینمون دفاع می کنیم

بلکه این دینمون هست که از ما دفاع می کنه و ما در آغوش خودش می گیره

این اسلام نیست که به مسلمون ها احتیاج داره بلکه این ما هستیم که در لحظه لحظه زندگیمون به اسلام احتیاج داریم

پس شما دنبال اسلام واقعی باشید ونه مسلمون ها

مثل درسی که استاد می ده و هر شاگرد برای خودش یه برداشت متفاوت داره

مگر اون شاگردی که با دقت گوش می ده و تمرین بی وقفه داره درس استاد کامل یاد می گیره)))
 

jonny depp

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

آیا واقعا می خوای بدونی ؟

خوب اول بگید شما به چی اعتقاد دارید؟

(((این را هم بدون این من و دوستان مسلمونم نیستیم که از دینمون دفاع می کنیم

بلکه این دینمون هست که از ما دفاع می کنه و ما در آغوش خودش می گیره

این اسلام نیست که به مسلمون ها احتیاج داره بلکه این ما هستیم که در لحظه لحظه زندگیمون به اسلام احتیاج داریم

پس شما دنبال اسلام واقعی باشید ونه مسلمون ها

مثل درسی که استاد می ده و هر شاگرد برای خودش یه برداشت متفاوت داره

مگر اون شاگردی که با دقت گوش می ده و تمرین بی وقفه داره درس استاد کامل یاد می گیره)))
من هیچ دینی ندارم و به دنبال یه دین خوب می گردم.
اگه مسلون ها نتونن به من کمک کنن پس کی باید به من کمک کنه؟
 

avocado

کاربر فعال
من هیچ دینی ندارم و به دنبال یه دین خوب می گردم.
اگه مسلون ها نتونن به من کمک کنن پس کی باید به من کمک کنه؟
سلام دوست خوبم
همین که توی امضات یه حرفی رو به عنوان حرف دل نوشتی یعنی دین داری
دین مجموعه اعتقادات یک نفره، اگه دین نداشته باشی یعنی اعتقاد به هیچ چیز نداری و این نمیشه، چون همین که بدونی هیچ چی رو قبول نداری خودش یه اعتقاده!
پس دین چیزی نیست که بشه ازش خوب و بد سوا کرد...
فطرت من و تو هر دو یکی رو می خونه، وشاید فطرت همه انسانها و این نقطه مشترک ماست، همونطور که همه به مادر علاقه داریم و وجودمون رو از اون می دونیم (البته به جز بعضیها که هیچ کس قبولشون نداره) دقیقا چنین حسی نسبت به یه وجودی هست که البته می دونیم باید ما رو خلق کرده باشه...
بعد از این که عقاید خودت رو جمع کردی، همه رو باید با ادیان الهی بسنجی، ببینی کدوم به عقاید تو می خوره، کاری که یهراب کرد و با علم به همه ادیان اسلام رو انتخاب کرد؛ ولی در همون اسلامش هم می بینیم که چه زیبا نقاط مشترک بین همه ادیان رو آورده، یعنی در اصل همه به یک سو میروند.
شاید این مرحله سخت باشه، ولی بالاخره تو دنبال یه مسلکی می گردی که همه ی عقایدت رو در بر بگیره، به همه سوالای درونت و بیرونت (روحی و اجتماعی) پاسخ بده و برای لحظه لحظه زندگیت آینده روشنی رو تصویر و معرفی کنه و براش برنامه بده.
چون انسان هدفمند آفریده شده و دنبال هدفی هم باید باشه، نه بی هدف! دقیقا مثل حالت الان تو که دنبال هدفی هستی و این هدفت مقدمه اهداف بعدیت میشه.
سرت رو درد نمیارم؛ اگر دوست داری از اسلام بدونی، هیچوقت نگاه نکن به من نوعی که خودم هنوز الفبای اسلام رو هم نمیدونم، در وهله اول قرآن رو نخون که من هم هنوز تو خیلی جاهاش گیرم، به حرف این و اون توجه نکن که از خدا و پیغمبر میگن که ممکنه اشتباه کنند یا دروغ بگن؛ اما همه اینها دلیل نمیشه که دست به هیچ کاری نبری؛ وظیفه تویی که به قول خودت دین نداری و منی که به واسطه پدر و مادر مسلمون شدم تحقیقه..... که کدوم حرف با عقل این ودیعه خدایی جوره و اونهایی که نیست هم با استدلالهای منطقی قبول کنیم
به من که اینطور ثابت شده، استدلالهایی که از امامان ما و پیامبر رسیده منطقیند، شاید تو کس دیگری رو پیدا کردی، ولی قطعا هر دو ما رو به یک سمت راهنمایی می کنند چون انتخاب کننده این استدلالها (یعنی من و تو ) هر دو از یک جا اومدیم با یک فطرت!

موفق باشی!
 

cctv

عضو جدید
سلام
ممنون از تاپیکتون
عالی
من همیشه برای دفاع کردن از دینم مشکل دارم یه جورایی توش کم میارم دوستای زیادی دارم که ایرادای زیادی میگیرن ولی نمی دونم چه جوری بهشون جواب بدم .شاید به خاطر اطلاعات کممه. امیدوارم تاپیک شما بهم کمک کنه:gol:
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
(((این را هم بدون این من و دوستان مسلمونم نیستیم که از دینمون دفاع می کنیم

بلکه این دینمون هست که از ما دفاع می کنه و ما در آغوش خودش می گیره

این اسلام نیست که به مسلمون ها احتیاج داره بلکه این ما هستیم که در لحظه لحظه زندگیمون به اسلام احتیاج داریم

پس شما دنبال اسلام واقعی باشید ونه مسلمون ها

مثل درسی که استاد می ده و هر شاگرد برای خودش یه برداشت متفاوت داره

مگر اون شاگردی که با دقت گوش می ده و تمرین بی وقفه داره درس استاد کامل یاد می گیره)))

خیلی قشنگ گفتید!

سلام دوست خوبم
همین که توی امضات یه حرفی رو به عنوان حرف دل نوشتی یعنی دین داری
دین مجموعه اعتقادات یک نفره، اگه دین نداشته باشی یعنی اعتقاد به هیچ چیز نداری و این نمیشه، چون همین که بدونی هیچ چی رو قبول نداری خودش یه اعتقاده!
پس دین چیزی نیست که بشه ازش خوب و بد سوا کرد...
فطرت من و تو هر دو یکی رو می خونه، وشاید فطرت همه انسانها و این نقطه مشترک ماست، همونطور که همه به مادر علاقه داریم و وجودمون رو از اون می دونیم (البته به جز بعضیها که هیچ کس قبولشون نداره) دقیقا چنین حسی نسبت به یه وجودی هست که البته می دونیم باید ما رو خلق کرده باشه...
بعد از این که عقاید خودت رو جمع کردی، همه رو باید با ادیان الهی بسنجی، ببینی کدوم به عقاید تو می خوره، کاری که یهراب کرد و با علم به همه ادیان اسلام رو انتخاب کرد؛ ولی در همون اسلامش هم می بینیم که چه زیبا نقاط مشترک بین همه ادیان رو آورده، یعنی در اصل همه به یک سو میروند.
شاید این مرحله سخت باشه، ولی بالاخره تو دنبال یه مسلکی می گردی که همه ی عقایدت رو در بر بگیره، به همه سوالای درونت و بیرونت (روحی و اجتماعی) پاسخ بده و برای لحظه لحظه زندگیت آینده روشنی رو تصویر و معرفی کنه و براش برنامه بده.
چون انسان هدفمند آفریده شده و دنبال هدفی هم باید باشه، نه بی هدف! دقیقا مثل حالت الان تو که دنبال هدفی هستی و این هدفت مقدمه اهداف بعدیت میشه.
سرت رو درد نمیارم؛ اگر دوست داری از اسلام بدونی، هیچوقت نگاه نکن به من نوعی که خودم هنوز الفبای اسلام رو هم نمیدونم، در وهله اول قرآن رو نخون که من هم هنوز تو خیلی جاهاش گیرم، به حرف این و اون توجه نکن که از خدا و پیغمبر میگن که ممکنه اشتباه کنند یا دروغ بگن؛ اما همه اینها دلیل نمیشه که دست به هیچ کاری نبری؛ وظیفه تویی که به قول خودت دین نداری و منی که به واسطه پدر و مادر مسلمون شدم تحقیقه..... که کدوم حرف با عقل این ودیعه خدایی جوره و اونهایی که نیست هم با استدلالهای منطقی قبول کنیم
به من که اینطور ثابت شده، استدلالهایی که از امامان ما و پیامبر رسیده منطقیند، شاید تو کس دیگری رو پیدا کردی، ولی قطعا هر دو ما رو به یک سمت راهنمایی می کنند چون انتخاب کننده این استدلالها (یعنی من و تو ) هر دو از یک جا اومدیم با یک فطرت!

موفق باشی!
سلام،
avocado درست میگه.بی دینی خودش عین دینه.دین یعنی چهارچوب و ساختمان اعتقادات ما.اما وای به روزی که خانه از پای بست ویران باشه و فرو بریزه!
دقیقاً اینجاست که به حرف ryhan میرسیم.این دین نیست که به ما احتیاج داره،ماییم که در طلب اون هستیم برای اینه اعتقادات و اصول محکمی داشته باشیم و با هر نسیمی به این طرف و آن طرف نرویم.
جستجو ، مطالعه ، گشتن و فهمیدن هم که دیگه جای بحث نداره.اسلام حتی به من مسلمون هم توصیه کرده که توی دینم مطالعه کنم و با علم مسلمون باشم.
اما در مورد اینکه من توصیه کردم قرآن رو بخون و دوست عزیزم توصیه کرده نخون.
ما معتقدیم قرآن معجزه اس.به خاطر همه چیزش،کلماتش،آهنگش،مفاهیمش و خیلی چیز های دیگه.من گفتم قرآن بخون چون نماینده هر دینی کتابشه نه افرادی که بهش ایمان آوردن. چون ایمان هر فرد با دیگری متفاوته حتی عقایدش هم متفاوته.برای همین نمیشه از روی آدم ها در مورد یک دین قضاوت کرد.اما همه ی این افراد تابع یک سری قوانین و اصول هستن که این اصول در کتاب آسمانی اونها آورده شده.مسیحی،انجیل.یهودی،تورات و مسلمان قرآن رو به عنوان راهنمای خودش قرار داده.با خوندن کتاب هر آیینی میشه به طرز فکر و شیوه زندگی که اون آیین تعیین کرده،پی برد.من نگفتم که باید همه ی قرآن رو فهمید تا متوجه حقانیت اون شد. هر کسی از قرآن به اندازه خودش بهره میبره،من که قرآن می خونم شاید حتی معنی تحت اللفظی کلمات رو هم نفهمم ولی حالی میکنم برای خودم.لازم نیست برای بهره بردن از قرآن کل قرآن رو تمام و کمال فهمید اما آب دریا را گر نتوان کشید/هم به قدر تشنگی باید چشید.
من معتقدم قرآن یک معجزه است و خود قرآن می تونه باعث هدایت باشه.

دلهاتون با صفا
یا علی
Sparrow
 

jonny depp

عضو جدید
کاربر ممتاز
من از اسلام زیاد چیزی نمی دونم فقط بعضی از احکامش رو از چند نفر شنیدم که اونا هم هیچ دلیلی برای انجام اون کار نداشتن. من اگه بخوام تمام احکام اسلام رو با دلیلش بدونم باید چی کار کنم؟
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
من از اسلام زیاد چیزی نمی دونم فقط بعضی از احکامش رو از چند نفر شنیدم که اونا هم هیچ دلیلی برای انجام اون کار نداشتن. من اگه بخوام تمام احکام اسلام رو با دلیلش بدونم باید چی کار کنم؟

سلام،
باید بری حوزه،آخوند شی.تازه اونموقع هم شاید نتونی دلایل همه ی احکام رو بفهمی.یکی از دلایلی که در اسلام بحث تقلید وجود داره همینه.چون اگر هر کسی بخواد برای خودش مجتهد باشه،مابقی شغل ها تو جامعه میمونه رو زمین چون رسیدن به درجه اجتهاد مراحل طولانی و دشواری داره.
در مورد بعضی از احکام،صرفاً بحث اطاعت مطرحه و شاید هنوز برای اون دلیلی وجود نداره مثل حکم نجاست سگ.در دین به ما گفته شده که سگ حکم نجاست داره و مسائل مخصوص به نجاست رو داره.حالا چرا سگ نجسه ولی گوسفند نیست، :question:! (اگر کسی دلیلی برای این حکم میدونه خوشحال میشم لنگان خرک ما رو به منزل برساند)

یه سوال هم داشتم،البته شخصیه دلتون می خواد جواب ندین."سرم درد مي کند دستمالي به من دهيد که ببندم آنرا و بياويزم خود را از سقف"!!!!! :eek: :eek: چرا؟

یا علی
 

jonny depp

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام،
یه سوال هم داشتم،البته شخصیه دلتون می خواد جواب ندین."سرم درد مي کند دستمالي به من دهيد که ببندم آنرا و بياويزم خود را از سقف"!!!!! :eek: :eek: چرا؟

یا علی
به خاطر مشکلات زندگی
 

jonny depp

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام،
باید بری حوزه،آخوند شی.تازه اونموقع هم شاید نتونی دلایل همه ی احکام رو بفهمی.یکی از دلایلی که در اسلام بحث تقلید وجود داره همینه.چون اگر هر کسی بخواد برای خودش مجتهد باشه،مابقی شغل ها تو جامعه میمونه رو زمین چون رسیدن به درجه اجتهاد مراحل طولانی و دشواری داره.
در مورد بعضی از احکام،صرفاً بحث اطاعت مطرحه و شاید هنوز برای اون دلیلی وجود نداره مثل حکم نجاست سگ.در دین به ما گفته شده که سگ حکم نجاست داره و مسائل مخصوص به نجاست رو داره.حالا چرا سگ نجسه ولی گوسفند نیست، :question:! (اگر کسی دلیلی برای این حکم میدونه خوشحال میشم لنگان خرک ما رو به منزل برساند)

یا علی
من جواب این سوالتون رو از نظر پزشکی میدم دلیلیش اینه که سگ ناقل بیماری هایی است که به انسان منتقل میشه اینو تو اخبار پزشکی شبکه خبر گفت
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
منظورتون از طريق فطري اينه كه انسان بطور فطري دوست داره كه خدا رو بيافريند يا خدا انسان را افريده؟
به هر حال راه فطري معنيش اينه كه انسان خدا را مي افريند.
در آيه اعتراف به وجود خدا مشخص است كه خدا به اينكه بشر به وحدانيت او معترف شود نياز داشته و جون مدعي هستيم كه خدا بي نياز است پس اين اخذ اعتراف براي چيست؟
حالا كه اعتراف گرفته شده چرا دوباره بايد امتحان شويم تا به اعترافي كه قبل از تولد كرده ايم ايمان بياريم ؟
اگر دقت كنيم دو جود آيه در قران هست :يكيش از طرف خدا به پيامبر گفته شده و ديگري از طرف پيامبر به امت گفته شده مثلا هنگام نماز كه داريم به خدا حرف ميزنيم در سوره حود اورا ستايش ميكنيم و كاملا از او ميخواهيم كه ما را به را راست هدايت كند و در سوره بعدي به خدا ميگيم بگو خدا يكيست !يعني چي كه بخدا ميگيم بگو خدا يكيست !
سلام،
همونطور که قول داده بودم برهان های اثبات خدا و یگانگی،که بحث توحید رو تشکیل می دن،یکی یکی برای شما اینجا می ذارم.امیدوارم که بحث های خوبی در موردشون اینجا بشه که همه بتونن استفاده کنن.
این مباحث به نقل از کتاب "توحید" شهید مطری آورده می شه:
شهید مطهری پس از اینکه بحث می کنه که آیا وجود خدا اثبات پذیر هست یا نه،که من این قلم رو فاکتور می گیرم،دلایل وجود خدا رو ذکر می کنه.
از نظر کلی سه راه درباره اثبات خدا وجود داره: 1. راه روانی یا فطری
2.راه علمی یا شبه فلسفی 3. راه فلسفی.
من برای شروع راه فطری رو ،که دلیل من برای پذیرش وجود خداست،اینجا میارم تا ان شاءالله در پست های بعدی راههای عقلی و فلسفی رو بهشون برسیم.
برهان فطری بیان می کنه که خود انسان به طور غریزی و فطری احساس وجود خدا را در خود دارد یعنی در خلقت هر کسی یک احساس و تمایلی وجود داره که خود به خود اون رو به سمت خدا می کشونه.این دلیل یه دلیل کاملاً احساسیه،گرچه من فکر می کنم می تونه از دلیل عقلی و فلسفی قویتر و بهتر باشه.
این راه فقط این را می گوید که یک جاذبه ای را من حس می کنم میان انسان و آن حقیقتی که نامش خداست و به دلیل وجود این جاذبه،پس یک چنین حقیقتی هست.
من این دلیل رو اینطوری درک کردم که: فرض کنید وسط یه بیابون گیر کردید،تشنه،گشنه،خسته (فیلم خیلی دور،خیلی نزدیک رو فکر کنم همه دیده باشن،خودت رو بذار جای اونی که تو ماسین گیر افتاده،داره زیر شن ها دفن میشه،صداش هم هیچ احدالناسی نمی شنوه).تو یه همچین شرایطی دلت یه جایی رو صدا میزنه.اون کسی رو که دلت صدا میزنه،خدای توست.

البته این یک راه کاملاً احساسیه و خوب میشه ایراد زیادی بهش گرفت چون آدم تا آدم فرق می کنه.ممکنه یکی بگه تو این شرایط من مامانم رو صدا میزنم!

برای اثبات این راه،شهید مطهری یه آیه آورده به نام "آیه ذر" مربوط به همان عالم ذر که به نظر من آیه خیلی جالبیه:
" و اذ اخذ ربُّک من بنی آدم من ظُهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم ألست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیمۀ انا کنا عن هذا غافلین" اعراف/172
ببخشید که اَ اِ اُ نداره،من از کلاس اول هم از گذاشتن اَ اِ اُ بدم میومده.حالا این آیه چی میگه؟ میگه قبل از اینکه تمام انسانها قدم به این دنیای خاکی بذارن،خداوند از آنها بر نفس خودشان یعنی از خودشون به خودشون شهادت گرفته که " ألست بربکم" آیا من پرودگار شما نیستم؟ گفتند بلی.
خوب این از دلیل فطری که انسان رو به خودش رجوع میده اما بحث دیگه که بیان میشه اینه که گرچه علم(تجربه و آزمایش و از این قبیل) میتونه خدا رو اثبات کنه بوسیله دلایل علمی(برهان نظم،برهان علت و معلول یا خالق و مخلوق و برهان هدایت) اما نمی تونه خدا رو به طور مستقیم به انسان بشناسونه و یا نشون بده. چرا؟چون کار علم اینه که پدیده های عالم رو به انسان نشون بده یعنی شئ باید کوچیک باشه تا علم بتونه اون رو نشون بده ولی اموری که محدود به یک حد معینی نیست،از حدود تجربه و آزمایش خارجه و خدایی رو که بشه بوسیله تجربه و آزمایش و مشاهده اثبات کرد دیگر نمیتونه خدا باشه کما اینکه نمی تونه روح و یا زمان باشه.بحثش یه مقدار سخته ولی لُب کلام اینکه خدا رو تو آزمایشگاه نمیشه کشف کرد!

اما یه خواهش کوچولو از همه دوستان،
هر کسی سوالی یا ایرادی یا شبهه ای تو ذهنش داره یا وقتی مطالب رو میخونه به ذهنش خطور میکنه لطف کنه اینجا بگذاره،شاید این مورد برای یکی دیگه مثل من هم پیش بیاد. بحث کنیم تا حلش کنیم.ننویسید من شک دارم و اینها.بگید مثلاً از کجا معلوم واقعاً خدا هست و یا از کجا معلوم پیامبری به نام حضرت محمد هست؟ (این دومیه یه خورده سخته،همون اولیه) مثلاً این دو تا شکی بود که من خودم پیدا کردم.(کلاً از بیخ وبن زدم،نه؟) مسلماً این تاپیک از عهده پاسخ دادن به بعضی از شکیات بر میاد و از عهده بعضی ها نه.
به جانی دپ عزیز،
حل کردن شک و شبهات و بحث سر اونها یه چیزه و اثبات حقانیت و درستی یه دین یه چیز دیگه. چیزی که ما اینجا می خوایم انجام بدیم اینه که عمق ایمان خودمون رو زیاد کنیم.حل کردن شک و شبهه هم از طریق قرآن و حدیث و اینها اتفاق می افته.اما چیزی که شما می خوای اینه که کل دین به شما نشون داده بشه که شاید از دست من بچه مسلمون خارج باشه.اگه واقعاً می خوای با اسلام آشنا بشی من دو تا پیشنهاد می کنم:اول اینکه برو سراغ اصل کاری یعنی اینکه ما هر چی تو دینمون داریم یا از قرآنه یا از پیامبر و ائمه.یه دور معنی قرآن رو بخون.دومی که یه خورده زیاده:کتاب های شهید مطهری که به نظر من اسلام رو به طور کامل نشون داده و تمام جنبه ها رو بحث کرده.

دلتون نورانی
یا علی
Sparrow
 
آخرین ویرایش:

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
انسان هم بيماري هايي داره كه به انسانها منتقل ميكنه !اين كه دليل عيب گذاري رو سگ نيست!
من جواب این سوالتون رو از نظر پزشکی میدم دلیلیش اینه که سگ ناقل بیماری هایی است که به انسان منتقل میشه اینو تو اخبار پزشکی شبکه خبر گفت
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
اتفاقا شك در وجود و يا عدم وجود خدا آغاز خوبيست ميگن ملا صدرا از لا اله شروع كرد و بعد به مگر خداي واحد رسيد .
فرض ميكنيم خدايي هست . و حالا سوال ميكنيم چرا بايد باشه؟ميخواد چيكار كنه؟ چه كاري ازش بر مياد؟ چه جوري هست؟
در سوره آمده :
بگو خدا يكيست ،زاده نشده،نميزايد، .......او نميخورد ،نمي آشامد ، ......
تمام صفاتي را كه براي او در نظر ميگيريم همه از اصفات سالبه هستند و اصفات سالبه دال بر عدم محمول خواهند بود.
و يا صفاتي را براي او قائل ميشويم كه همه مطلقند:
قادر مطلق،زيباي مطلق،داناي مطلق ، و........
در مجموعه اصفات هم تا كنون چنين صفاتي شناخته نشده است به عبارتي وقتي تصميم ميگيريم كه خدا را بسازيم مجبور ميشويم او را با اصفاتي تعريف كنم كه در دسترس نيستند.
به اين عمل ميگويند خلق !! يعني ماييم كه خدا را خلق ميكنيم .
حالا فلسفي :
نيستي يا هست يا نيست
اگر نيستي هست خود يك نوع هستي است
و اگر نيستي نيست پس هر چه هست هستي است
اگر هر چه هست هستي است جايگاه خالق كجاست؟


سلام،
همونطور که قول داده بودم برهان های اثبات خدا و یگانگی،که بحث توحید رو تشکیل می دن،یکی یکی برای شما اینجا می ذارم.امیدوارم که بحث های خوبی در موردشون اینجا بشه که همه بتونن استفاده کنن.
این مباحث به نقل از کتاب "توحید" شهید مطری آورده می شه:
شهید مطهری پس از اینکه بحث می کنه که آیا وجود خدا اثبات پذیر هست یا نه،که من این قلم رو فاکتور می گیرم،دلایل وجود خدا رو ذکر می کنه.
از نظر کلی سه راه درباره اثبات خدا وجود داره: 1. راه روانی یا فطری
2.راه علمی یا شبه فلسفی 3. راه فلسفی.
من برای شروع راه فطری رو ،که دلیل من برای پذیرش وجود خداست،اینجا میارم تا ان شاءالله در پست های بعدی راههای عقلی و فلسفی رو بهشون برسیم.
برهان فطری بیان می کنه که خود انسان به طور غریزی و فطری احساس وجود خدا را در خود دارد یعنی در خلقت هر کسی یک احساس و تمایلی وجود داره که خود به خود اون رو به سمت خدا می کشونه.این دلیل یه دلیل کاملاً احساسیه،گرچه من فکر می کنم می تونه از دلیل عقلی و فلسفی قویتر و بهتر باشه.
این راه فقط این را می گوید که یک جاذبه ای را من حس می کنم میان انسان و آن حقیقتی که نامش خداست و به دلیل وجود این جاذبه،پس یک چنین حقیقتی هست.
من این دلیل رو اینطوری درک کردم که: فرض کنید وسط یه بیابون گیر کردید،تشنه،گشنه،خسته (فیلم خیلی دور،خیلی نزدیک رو فکر کنم همه دیده باشن،خودت رو بذار جای اونی که تو ماسین گیر افتاده،داره زیر شن ها دفن میشه،صداش هم هیچ احدالناسی نمی شنوه).تو یه همچین شرایطی دلت یه جایی رو صدا میزنه.اون کسی رو که دلت صدا میزنه،خدای توست.

البته این یک راه کاملاً احساسیه و خوب میشه ایراد زیادی بهش گرفت چون آدم تا آدم فرق می کنه.ممکنه یکی بگه تو این شرایط من مامانم رو صدا میزنم!

برای اثبات این راه،شهید مطهری یه آیه آورده به نام "آیه ذر" مربوط به همان عالم ذر که به نظر من آیه خیلی جالبیه:
" و اذ اخذ ربُّک من بنی آدم من ظُهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم ألست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیمۀ انا کنا عن هذا غافلین" اعراف/172
ببخشید که اَ اِ اُ نداره،من از کلاس اول هم از گذاشتن اَ اِ اُ بدم میومده.حالا این آیه چی میگه؟ میگه قبل از اینکه تمام انسانها قدم به این دنیای خاکی بذارن،خداوند از آنها بر نفس خودشان یعنی از خودشون به خودشون شهادت گرفته که " ألست بربکم" آیا من پرودگار شما نیستم؟ گفتند بلی.
خوب این از دلیل فطری که انسان رو به خودش رجوع میده اما بحث دیگه که بیان میشه اینه که گرچه علم(تجربه و آزمایش و از این قبیل) میتونه خدا رو اثبات کنه بوسیله دلایل علمی(برهان نظم،برهان علت و معلول یا خالق و مخلوق و برهان هدایت) اما نمی تونه خدا رو به طور مستقیم به انسان بشناسونه و یا نشون بده. چرا؟چون کار علم اینه که پدیده های عالم رو به انسان نشون بده یعنی شئ باید کوچیک باشه تا علم بتونه اون رو نشون بده ولی اموری که محدود به یک حد معینی نیست،از حدود تجربه و آزمایش خارجه و خدایی رو که بشه بوسیله تجربه و آزمایش و مشاهده اثبات کرد دیگر نمیتونه خدا باشه کما اینکه نمی تونه روح و یا زمان باشه.بحثش یه مقدار سخته ولی لُب کلام اینکه خدا رو تو آزمایشگاه نمیشه کشف کرد!

اما یه خواهش کوچولو از همه دوستان،
هر کسی سوالی یا ایرادی یا شبهه ای تو ذهنش داره یا وقتی مطالب رو میخونه به ذهنش خطور میکنه لطف کنه اینجا بگذاره،شاید این مورد برای یکی دیگه مثل من هم پیش بیاد. بحث کنیم تا حلش کنیم.ننویسید من شک دارم و اینها.بگید مثلاً از کجا معلوم واقعاً خدا هست و یا از کجا معلوم پیامبری به نام حضرت محمد هست؟ (این دومیه یه خورده سخته،همون اولیه) مثلاً این دو تا شکی بود که من خودم پیدا کردم.(کلاً از بیخ وبن زدم،نه؟) مسلماً این تاپیک از عهده پاسخ دادن به بعضی از شکیات بر میاد و از عهده بعضی ها نه.
به جانی دپ عزیز،
حل کردن شک و شبهات و بحث سر اونها یه چیزه و اثبات حقانیت و درستی یه دین یه چیز دیگه. چیزی که ما اینجا می خوایم انجام بدیم اینه که عمق ایمان خودمون رو زیاد کنیم.حل کردن شک و شبهه هم از طریق قرآن و حدیث و اینها اتفاق می افته.اما چیزی که شما می خوای اینه که کل دین به شما نشون داده بشه که شاید از دست من بچه مسلمون خارج باشه.اگه واقعاً می خوای با اسلام آشنا بشی من دو تا پیشنهاد می کنم:اول اینکه برو سراغ اصل کاری یعنی اینکه ما هر چی تو دینمون داریم یا از قرآنه یا از پیامبر و ائمه.یه دور معنی قرآن رو بخون.دومی که یه خورده زیاده:کتاب های شهید مطهری که به نظر من اسلام رو به طور کامل نشون داده و تمام جنبه ها رو بحث کرده.

دلتون نورانی
یا علی
Sparrow
 

araghi

عضو جدید
کاربر ممتاز
ميشه ترجمه آيه اي كه رو ارم سپاه است را اينجا بگذاريد تا ببينيم منظور از اين آيه تدافعي است و يا تهاجمي؟
ميشه ترجمه آيه 5 سوره محمد را اينجا بگذاريد
ميشه چگونگي بريدن دست و پاي چپ و راست را كه در سوره مائده اومده بيان كنيد؟
ميشه بگيد چرا قران ميگه هرگز يهودي و نصارا را بدوستي نگيريد؟چرا؟اينها تهاجمي هستند يا تدافعي؟
بحث جالبیه:
اول از همه باید اینو بدونیم که اصلا دین اسلام و تشیع یک مذهب تدافعیه یا تهاجمی؟
توی کتاب مناظرات پیامبر نکته ی جالبی نوشته شده و اون اینکه در دوران ان حضرت دشمنان اسلام و کفار و حتی مشرکان به راحتی نظرات خود را در ملا عام و حتی در مساجد عنوان میکردند و پیامبر رحمت نه تنها با انها بر خورد فیزیکی نمیکردند بلکه با مناظره حقانیت دین اسلام را به اثبات میرساندند.
پس مهمترین و اصلی ترین را برای دفاع از دینمون مناظره ی کاملا شفافه که مستلزم ازادی بیان و عقاید میباشد که حتما با توجه به حقانیت اسلام این مناظره نتیجه ای کاملا تهاجمی خواهد داشت.
افسوس..........
 

ryhan

عضو جدید
منظورتون از طريق فطري اينه كه انسان بطور فطري دوست داره كه خدا رو بيافريند يا خدا انسان را افريده؟
به هر حال راه فطري معنيش اينه كه انسان خدا را مي افريند.
در آيه اعتراف به وجود خدا مشخص است كه خدا به اينكه بشر به وحدانيت او معترف شود نياز داشته و جون مدعي هستيم كه خدا بي نياز است پس اين اخذ اعتراف براي چيست؟
حالا كه اعتراف گرفته شده چرا دوباره بايد امتحان شويم تا به اعترافي كه قبل از تولد كرده ايم ايمان بياريم ؟
اگر دقت كنيم دو جود آيه در قران هست :يكيش از طرف خدا به پيامبر گفته شده و ديگري از طرف پيامبر به امت گفته شده مثلا هنگام نماز كه داريم به خدا حرف ميزنيم در سوره حود اورا ستايش ميكنيم و كاملا از او ميخواهيم كه ما را به را راست هدايت كند و در سوره بعدي به خدا ميگيم بگو خدا يكيست !يعني چي كه بخدا ميگيم بگو خدا يكيست !



سوره نحل آیه 95

و پیمان خدا را به بهای ناچیز مفروشید .آنچه نزد خداست همان برای شما بهتر است اگر می دانستید


 

ryhan

عضو جدید
ميشه ترجمه آيه اي كه رو ارم سپاه است را اينجا بگذاريد تا ببينيم منظور از اين آيه تدافعي است و يا تهاجمي؟
ميشه ترجمه آيه 5 سوره محمد را اينجا بگذاريد
ميشه چگونگي بريدن دست و پاي چپ و راست را كه در سوره مائده اومده بيان كنيد؟
ميشه بگيد چرا قران ميگه هرگز يهودي و نصارا را بدوستي نگيريد؟چرا؟اينها تهاجمي هستند يا تدافعي؟


ترجمه آیه آرم سپاه رو خواستید

انفال آیه 60
و تا می توانید در برابر آنها نیرو و اسب های آماده بسیج کنید تا با آن دشمن خدا و دشمن


خودتان و دیگر دشمنان را که آنها را نمی شناسید و خدا می شناسد بترسانید و هر چه

در راه خدا انفاق کنید به تمامی به شما باز گردانده می شود و بر شما ستم نمی رود

جالب آیه 61 را هم بخونید

و اگر به صلح گراییدند تو نیز بدان راضی باش و بر خدا تکیه کن که او شنوای داناست


این آیات نه تنها نشان از تدافعی بودن دین ما می دهد بلکه زیبا تر از آن که دین صلح و آشتی ایست

آیا ترساندن دشمنان از اینکه فکر تهاجم به ما را نداشته باشند به نظر شما تهاجم است؟
 
آخرین ویرایش:

ryhan

عضو جدید
دین ما اسلام

دین ما اسلام

من هیچ دینی ندارم و به دنبال یه دین خوب می گردم.
اگه مسلون ها نتونن به من کمک کنن پس کی باید به من کمک کنه؟


سلام جانی جان

گفتید که دنبال یک دین خوب می گردید


منظور تون چیست ؟


یعنی می خواین بدونید که بین دین شعیه .مسیحی .یهودی وسایر ....کدوم رو انتخاب کنید

اگر منظورتون اینه که باید بگم دین در نزد خدا اسلام است

((اگه شما خدا رو قبول دارید پس مشکلی نیست چرا که به هر کدوم از این دین ها می تونید

رو بیارید چرا که در کل ما یک دین داریم آن هم اسلام است یعنی ما مسلمون ها به همه

پیامبر ها اعتقاد داریم و به همه کتاب های مقدس ایمان داریم و میدونیم همه پیامبر ها

در تکمیل کننده و تصدیق کننده پیامبر قبلی شون هستند و در کل همه یک حرف رو میزنند))

در قرآن سوره قصص آیه 52 آمده است که کسانی که پیش از قرآن کتابشان دادیم آنها

به آن ایمان می آورند...

سوره انبیا را هم از آیه48 بخوانید که در قرآن نام پیامبران پیشین را آورده است
 

ryhan

عضو جدید
ميشه ترجمه آيه اي كه رو ارم سپاه است را اينجا بگذاريد تا ببينيم منظور از اين آيه تدافعي است و يا تهاجمي؟
ميشه ترجمه آيه 5 سوره محمد را اينجا بگذاريد
ميشه چگونگي بريدن دست و پاي چپ و راست را كه در سوره مائده اومده بيان كنيد؟
ميشه بگيد چرا قران ميگه هرگز يهودي و نصارا را بدوستي نگيريد؟چرا؟اينها تهاجمي هستند يا تدافعي؟


کاملا مشخصه که چرا ....

ما به پیامبران خدا از اولین آنها تا آخرین آنها اعتقاد و ایمان داریم

و البته به کتابهای تحریف نشده آنها .

دین آخرین پیامبر ما که کامل کننده ادیان پیشین بوده و اسلام نام دارد دین درستیست

ولی آیا همه مسلمان ها درست عمل می کنند؟ با آنکه که کتاب مان هم تحریف نشده است

حال وای بحال اون زمانی که کتاب هم تحریف بشود

که میشود اسرائیل که دمار از روزگار فلسطین در آورده است آیا اینها جای دوستی کذاشته اند

البته هستند دوستان یهودی که پایبند دین واقعی و تحریف نشده هستند که البته کمی

خردمندانه بیاندیشند خواهند یافت که دین در نزد خدا یکیست

و البته این راهم اطمینان دارم که می دانید

لا اکراه فدین

هیچ اجباری در دین نیست
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
منظورتون از طريق فطري اينه كه انسان بطور فطري دوست داره كه خدا رو بيافريند يا خدا انسان را افريده؟
به هر حال راه فطري معنيش اينه كه انسان خدا را مي افريند.!!!!!!!!!؟؟؟؟؟
در آيه اعتراف به وجود خدا مشخص است كه خدا به اينكه بشر به وحدانيت او معترف شود نياز داشته و جون مدعي هستيم كه خدا بي نياز است پس اين اخذ اعتراف براي چيست؟
حالا كه اعتراف گرفته شده چرا دوباره بايد امتحان شويم تا به اعترافي كه قبل از تولد كرده ايم ايمان بياريم ؟
اگر دقت كنيم دو جود آيه در قران هست :يكيش از طرف خدا به پيامبر گفته شده و ديگري از طرف پيامبر به امت گفته شده مثلا هنگام نماز كه داريم با خدا حرف ميزنيم در سوره حود اورا ستايش ميكنيم و كاملا از او ميخواهيم كه ما را به راه راست هدايت كند و در سوره بعدي به خدا ميگيم بگو خدا يكيست !يعني چي كه بخدا ميگيم بگو خدا يكيست !

سلام،
اول از همه برهان فطرت نگفته که انسان تمایل به خلق خدا دارد بلکه میگه به سمت وجودی کشش دارد که این وجود همان خداست.جمله ای که شما گفتید یعنی بت پرستی،چون وقتی انسان خدای خودش رو در حد فهم و درک خودش تنزل میده و اقدام به خلق اون می کنه، مسلماً دیگه اون خدا خدایی نیست که خالق هستی است بلکه خدایی می شود که خود مخلوق است(حال یا مخلوق انسان مثل بت یا مخلوق پروردگار مثل خورشید).من نمی دونم شما چه طور این برهان رو معنی کردید که این نتیجه ازش بدست اومده!!
در مورد مطلب دوم هم،این آیات و آیات دیگری از این قبیل برای تمام کردن حجت بر انسان آورده شده و دلیلی است برای جزای روز قیامت و گرنه خدای بی نیاز را چه به تعهد گرفتن.
این آیه اشاره به این دارد که همه ی انسان ها با ایمان به خدا پا روی کره خاکی می گذارن. حال چه اتفاقی میفته که یه عده شیطان رو به عنوان پروردگار خودشون انتخاب می کنن؟ آیا کسی که به پیمان خودش با خدای خودش پایبنده با کسی که به این پیمان بی اعتنایی کرده برابره؟ این آیه اشاره به این مطلب میکنه که پس از مرگ و در روز جزا بهانه ای برای کسی به دلیل عدم پرستش خدا وجود نداره.
اما چرا امتحان می شویم؟ برای اینکه ثبات عمل خودمون رو در اعتقاد نشون بدیم نه اینکه ایمان بیاوریم گرچه خود ایمان هم مراتبی دارد.یک بحثی تحت همین عنوان در کتاب بینش اسلامی سال سوم بود،بد نیست مطالعه کنید.
در مورد سوم هم که اتفاقاً یک سری از آیات رو هم بعداً ذکر کردید،شما رو ارجاع میدم به یکی از آیات قرآن، آیه 7 سوره آل عمران:

[FONT=&quot]هو الذي انزل عليك الكتـب منه ءايـت محكمـت هن ام الكتـب و اخر متشـبهـت فاما الذين[FONT=&quot] في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشـبه منه ابتغاء الفتنة و ابتغاء تاويله و ما يعلم تاويله[/FONT][/FONT][FONT=&quot] الا الله و الر‌سخون في العلم يقولون ءامنا به كل من عند ربنا و ما يذكر الا اولوا الالباب[/FONT]

معنی آیه : او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد؛قسمتی از آن آیات "محکم" ( یعنی صریح و روشن) است که اساس این کتاب می باشد و قسمتی دیگر متشابه است [FONT=&quot][/FONT] (آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر،در نگاه اول احتمالات مختلفی در آن می رود.ولی با توجه به آیات محکم تفسیر آنها آشکار می گردد.)اما آنها که در قلوبشان انحراف است،به دنبال متشابهتند تا فتنه انگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسیر (نادرستی) برای آن می طلبند در حالی که تفسیر آنها را به جز خدا و راسخان در علم نمی دانند.

رجوع کنید به : http://www.hawzah.net/Per/Q/QDefa.asp?URL=Start/QStart.htm




 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
ميشه ترجمه آيه اي كه رو ارم سپاه است را اينجا بگذاريد تا ببينيم منظور از اين آيه تدافعي است و يا تهاجمي؟
ميشه ترجمه آيه 5 سوره محمد را اينجا بگذاريد
ميشه چگونگي بريدن دست و پاي چپ و راست را كه در سوره مائده اومده بيان كنيد؟
ميشه بگيد چرا قران ميگه هرگز يهودي و نصارا را بدوستي نگيريد؟چرا؟اينها تهاجمي هستند يا تدافعي؟

عزیز دل من،
فکر کنم آیه 4 سوره محمد منظور شما بوده.آیه آرم سپاه(انفال 60) که دوست خوبمون زحمت گذاشتن ترجمه اش رو کشیدن،در مورد زمان صلحه.میگه که خودتون رو تجهیز کنید تا در دل دشمنانتان ارعاب ایجاد کنید.آیه 4 سوره محمد هم برای زمان جنگ و در هنگام نبرده، میگه سر از تن دشمنانتان جدا کنید.من کار به اینکه تدافعی است یا تهاجمی ندارم.فرض کن شما وسط جنگ بدر،روبروت یه بابایی با یه شمشیر مثل ساتور،شما رو هم مثل .... می خواد سر ببره، چی کار می کنی؟ میری جلو صورتش رو ماچ میکنی؟ این آیه چیزی جز اونچه عقل حکم نمی کنه نمیگه.از قدیم تا حالا خود ما ها در مورد زمان جنگ گفتیم:" یا بکش یا بمیر" زمان جنگ که دیگه زمان اینکه وایسی و نگاه کنی نیست.اگه نکشی،کشته میشی.اگه حمله نکنی مورد هجوم واقع میشی.
در مورد بریدن دست و پا هم،این جزو حدود شرعیه و برای دزدی و این قبیل گفته شده.شما یه جوری گفتی انگار گفته دست و پای همه رو ببرید.نه خیر،احکام داره،قانون داره و اصول.مثل حد زنا کردن و یا قتل که با شاهد و مدرک انجام میشه.این قوانین هم برای اداره امور کشور لازمه.
در مورد آیه آخر هم که فرمودید،که الآن آیه اش یادم نیست،باید به شان نزول آیه بر گردید.فکر می کنم این آیه در مدینه قبل یا بعد از جنگ خیبر و در رابطه با یکی از صحابه پیامبر و دوستی او با رییس یهودیان قلعه خیبر نازل شده که باعث وقوع جنگ خیبر شد و دلیل این امر رو هم مشخص کرده.درست نیست که نصف آیه رو گفت ولی بقیه اش رو نگفت. همون طور هم که گفتم بعضی آیات رو باید در کنار بعضی دیگر فهمید.

کاملا مشخصه که چرا ....

ما به پیامبران خدا از اولین آنها تا آخرین آنها اعتقاد و ایمان داریم

و البته به کتابهای تحریف نشده آنها .

دین آخرین پیامبر ما که کامل کننده ادیان پیشین بوده و اسلام نام دارد دین درستیست

ولی آیا همه مسلمان ها درست عمل می کنند؟ با آنکه که کتاب مان هم تحریف نشده است

حال وای بحال اون زمانی که کتاب هم تحریف بشود

که میشود اسرائیل که دمار از روزگار فلسطین در آورده است آیا اینها جای دوستی کذاشته اند

البته هستند دوستان یهودی که پایبند دین واقعی و تحریف نشده هستند که البته کمی

خردمندانه بیاندیشند خواهند یافت که دین در نزد خدا یکیست

و البته این راهم اطمینان دارم که می دانید

لا اکراه فی الدین

هیچ اجباری در دین نیست
دوست خوبم،
اولین نکته در بحث کردن اینه که بدونیم هر یک از طرفین مقابل خودشون رو در کرسی حق می بینن و هم من مطمئن هستم که درست می گم و هم طرف مقابل.در موقع بحث کردن خیلی پیش میاد که احساسات ما به جوشش در میاد ولی باید فیتیله اش رو بکشیم پایین.با آرامش پاسخ بدید بهتره تا با هیجان و کمی خشم.

دلتون گرم و با صفا
یا علی
Sparrow
 

ryhan

عضو جدید
دوست خوبم،
اولین نکته در بحث کردن اینه که بدونیم هر یک از طرفین مقابل خودشون رو در کرسی حق می بینن و هم من مطمئن هستم که درست می گم و هم طرف مقابل.در موقع بحث کردن خیلی پیش میاد که احساسات ما به جوشش در میاد ولی باید فیتیله اش رو بکشیم پایین.با آرامش پاسخ بدید بهتره تا با هیجان و کمی خشم.

دلتون گرم و با صفا
یا علی
Sparrow

سلام دوست بزرگوار ببخشید اگه تند رفتم و بینهایت ممنون که تذکر دادین و علی یارتون:(

از جناب araghiعزیز هم عذر خواهی می کنم ببخش اگه تند شد :gol::gol::gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
من به این شعر خیلی غلاقه دارم،برای شما هم اینجا میذارم تا با هم شریک باشیم.
ملكا ذكر تو گویم كه تو پاكی و خدایی
نروم جز به همان ره كه توام راهنمائی
همه درگاه تو جویم، همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم كه به توحید سزائی
تو زن و جفت نداری، تو خور و خفت نداری
احد بی‌زن و جفتی، ملك كامروایی
نه نیازت به ولادت، نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی،‌ تونصیر الامرایی[1]
تو حكیمی، تو عظیمی، تو كریمی، تو رحیمی
تو نماینده فضلی، تو سزاوار ثنائی
بری از رنج و گدازی، بری از درد ونیازی
بری از بیم و امیدی، بری از چون و چرائی
بری از خوردن و خفتن،‌بری از شرك و شبیهی
بری از صورت و رنگی، بری از عیب و خطائی
نتوان وصف تو گفتن كه در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن كه تو در وهم نیایی

نبُد این خلق و تو بودی، ‌نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی، نه بكاهی نه فزایی
همه عزی و جلالی، همه علم و یقینی
همه نوری و سروری، همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی، ‌همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بكاهی، همه كمّی تو فزایی
احدٌ لیس كمثله، صمدٌ لیس له ضدّ
لِمَنْ المُلك[2] تو گویی كه مرآن را تو سزایی
لب و دندان «سنائی» همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی[3]

فکر می کنم بیتی که پر رنگ کردم تا حدودی بحثی رو که در مورد اینکه انسان خدا رو برای خودش خلق نمیکنه،مشخص میکنه.
این هم ترانه این شعر با صدای سراج : http://www.megashare.com/394785 (رمز دانلود : nihaSh.com)
 
آخرین ویرایش:

hamidkareshki

عضو جدید
سلام،
باید بری حوزه،آخوند شی.تازه اونموقع هم شاید نتونی دلایل همه ی احکام رو بفهمی.یکی از دلایلی که در اسلام بحث تقلید وجود داره همینه.چون اگر هر کسی بخواد برای خودش مجتهد باشه،مابقی شغل ها تو جامعه میمونه رو زمین چون رسیدن به درجه اجتهاد مراحل طولانی و دشواری داره.
در مورد بعضی از احکام،صرفاً بحث اطاعت مطرحه و شاید هنوز برای اون دلیلی وجود نداره مثل حکم نجاست سگ.در دین به ما گفته شده که سگ حکم نجاست داره و مسائل مخصوص به نجاست رو داره.حالا چرا سگ نجسه ولی گوسفند نیست، :question:! (اگر کسی دلیلی برای این حکم میدونه خوشحال میشم لنگان خرک ما رو به منزل برساند)

یه سوال هم داشتم،البته شخصیه دلتون می خواد جواب ندین."سرم درد مي کند دستمالي به من دهيد که ببندم آنرا و بياويزم خود را از سقف"!!!!! :eek: :eek: چرا؟

یا علی
سلام
مطمئنا برای هر حکم این چنینی دلیل علمی پیدا شده یا می شه و برای مثال چند تاشو من این جا آوردم :
(سگ رو پیدا نکردم-اونم پیدا می کنم)
انوار درخشان، ج‏4، ص: 331
حرمت خوردن گوشت مردار و خوك و خون و درندگان بطور ارشاد يعنى بمنظور رهبرى بحكم خرد و امضاء آنست زيرا طبع بشر بر حسب فطرت خدا داده نفرت دارد از خوردن هر يك از آنها مثلا خوردن گوشت مردار در اثر اينكه گلوبولهاى سفيد آن از ميان رفته زمينه مساعدى براى رشد ميكروبها و ظهور انواع بيماريها ميباشد و گوشت خوك كه همه گونه قذارات و مدفوعات خوراك آنست زيادة بر خوى درندگى داراى كرمها و ميكروبهاى مخصوص است بنام تريشن كه تأثير خاصّى در تقويت نيروى جنسى و بى‏بند و بارى در آن باره دارد هم چنين آشاميدن خونى كه از بدن حيوان خارج شده بفوريت فاسد و تجزيه ميشود.
براى روشن شدن مطلب چند مثال ذكر ميشود خوردن گوشت درندگان خوى درندگى را در انسان غربت مينمايد زيرا اعضاى و جوارح هر نوع حيوانى داراى تركيبى مخصوص است كه از خوى و غريزه آن حيوان حكايت مينمايد.
هم چنانكه هر گونه غذاى حيوانى و يا گياهى و نوع تركيبات آنها لا محاله اثر خاصّى در نسجهاى بدن انسانى دارد و در خوى و خلق و روان انسانى نيز بهمين مناسبت اثر خواهد گذارد بالاخره خوردن اينگونه مواد ناگوار كه مورد نفرت طبع است زياده بر ضررهاى جسمانى زيانهاى اخلاقى نيز دارد بديهى است ضررهاى اخلاقى و روانى بسيار زياندارتر از آثار آنها است كه در اعضاء و جوارح و سلولهاى بدن انسان بجا ميگذارند.
«إِلَّا ما ذَكَّيْتُمْ» فقط حيوانات چهار گانه بهره‏دار (قابل تزكيه) كه بروش اسلام ذبح شوند يعنى چهار رگ بزرگ گردن آنها برابر قبله بريده و نام پروردگار نيز بر آنها خوانده شود خوردن گوشت و پيه آنها حلال و بحكم فطرت لذيذ و گوارا است.
تفسیر آیه 3 سوره مائده
البته بخشی از تفسیر رو این جا آوردم. دراین باره مفصل بحث شده.
 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
سلام،
مقصود من از بیان اون حکم صرفاً آوردن یک مثال بود.مثل بحثی که با دوست خوبم A.R-KH-A داشتم،فرض کنید شما مسلمان صدر اسلام هستید و هنوز علل و دلایل نجاست خوک بر شما آشکار نشده پس شما از امر خدا اطاعت می کنید چون اطمینان قلبی دارید که علم خدا از علم شما برتر است.به هر حال علم انسان یک علم تدریجی است و به تدریج حقایق برایش آشکار می شود.
متشکرم از اینکه علل و دلایل این احکام رو اینجا آوردید.

آسمانی باشید
یا علی
 

hamidkareshki

عضو جدید
سلام،
مقصود من از بیان اون حکم صرفاً آوردن یک مثال بود.مثل بحثی که با دوست خوبم A.R-KH-A داشتم،فرض کنید شما مسلمان صدر اسلام هستید و هنوز علل و دلایل نجاست خوک بر شما آشکار نشده پس شما از امر خدا اطاعت می کنید چون اطمینان قلبی دارید که علم خدا از علم شما برتر است.به هر حال علم انسان یک علم تدریجی است و به تدریج حقایق برایش آشکار می شود.
متشکرم از اینکه علل و دلایل این احکام رو اینجا آوردید.

آسمانی باشید
یا علی
سلام و خسته نباشید
اتفاقا این موضوعی که اشاره کردید یکی از موضوع های مهمی هستش که باید همه ما بهش دقت کنیم ...
چگونه حکمی رو که دلیلش رو نمی دونیم باید قبول کنیم ؟
این فقط خلاصه می شه به ایمان ما به خدا و لازمش شناخت خداست.نه تنها این موضوع بلکه بسیاری از موضوع های اساسی زندگی که مستقیما بر زندگی ما اثر دارند.
یکیشو شما گفتید و اون علم خداست .یه مثال دیگم من می زنم.

سوال : چگونه با ایمان به خدا میشه معاد رو ثابت کرد ؟
جواب : خداوند به دلیل حکمت و بزرگیش غیر ممکن است کار بیهوده ای انجام دهد.
به نظر شما منطقی به نظر می رسه ما چند روزی در این دنیا زندگی کنیم و هر کار دوست داریم انجام بدیم و بمیریمو دیگر هیچ؟
آیا این با عدل خدا سازگاری داره که اون کسی که انسان خوبی بوده و به کسی آزاری نرسونده با یک انسان جانی یکسان باشه؟
خیر.خدا به خاطر عدلش امکان نداره به کس ظلم کنه . بنابر این رستاخیزی وجود داره که همه ما با توجه به اعمالمون در اون جا حاضر میشیم.
معاد چه تاثیری تو زندگی داره؟
کسی که به معاد ایمان داره در هر کاری خدا رو می بینه . ترس از روز رستاخیز تاثیر بسیار آشکاری بر زندگی انسان داره .این که ما بدونیم کل اتفاق هایی که اطرافمون می افتند برای اینه که مارو امتحان کنه آیا دزدی می کنیم؟ به کسی دروغ نسبت میدیم ؟ غیبت می کنیم؟ و ...
بحث من در مورد خداشناسی بود و به نظرم بسیار بحث مهمیه و در زندگی باید به کار گرفته شه.
ممنون
 

Similar threads

بالا