JavadMessi
مدیر بازنشسته
بله ایمان دارم
من ایمان ندارم(فرضا)
برای من اثبات کنید که غیر چیزهایی که ما می بینیم وکلا حس می کنیم چیز دیگری هم وجود دارد
بله ایمان دارم
خب خودت ثابت کنمن ایمان ندارم(فرضا)
برای من اثبات کنید که غیر چیزهایی که ما می بینیم وکلا حس می کنیم چیز دیگری هم وجود دارد
شک به همه چیز......................
خب خودت ثابت کن
سلامچند وقتی هست که درگیرم در مورد همه چی .
هیچ انتخابی نمی تونم بکنم .
در مورد همه چی شک کردم . در مورد زندگی ، درسم ، باورهام ، اعتقاداتم .
هر کسی یه باوری داره ولی هیچ وقت نمی دونه باورهاش درشت هستن یا غلط اما من برام مهم شده بدونم چه باوری درسته چه باوری غلط .
اینکه بتونم تو تصمیم گیری موفق باشم تو انتخاب هام .
همیشه یه ابهامی دارم حتی برای دوست داشتن .
آدمایی که مثه من این لحظه ها رو داشتن می دونن چه برزخ سرگردانیه .
ممنون میشم کمکم کنید
من ایمان ندارم(فرضا)
برای من اثبات کنید که غیر چیزهایی که ما می بینیم وکلا حس می کنیم چیز دیگری هم وجود دارد
شک به همه چیز......................
دوست عزیز آن قدر کتاب خوندم که می تونم خیلی از چیزها را اثبات کنم اما همه جا علم داشتن به یه مطلب دلیل پذیرفتن آن نمی شود........شرمنده ما نمی خواهیم کل کل کنیم که من عرض کردم قبول ندارم نیلوفر خانم فرمودن قبول دارم من هم گفتم که اثبات کنند
شما هم اگر قبول ندارید دلایل خود را ذکر کنید
منظورم شک در وجود داشتن و نداشتن یا درست و غلط بودنهشک به همه چیز امکان نداره
اولش ایه که شما به وجودخدتون یقین دارید که بعش در مورد عقایدتون و دنیا شک دارین دیگه
پس اولین علم یقینی انسان وجود خودشه
قبول؟
پس به همه چیز شک نداریددوست عزیز آن قدر کتاب خوندم که می تونم خیلی از چیزها را اثبات کنم
متوجه منظورتان نمی شوماما همه جا علم داشتن به یه مطلب دلیل پذیرفتن آن نمی شود........
از کجا معلوم آن علم درست باشه؟؟؟
یعنی به صحت اطلاعاتی که دارم شک دارم.........متوجه منظورتان نمی شوم
یعنی به صحت اطلاعاتی که دارم شک دارم.........
اگر شما به صحت همه چیز شک دارید باید به صحت شک خود هم شک داشته باشید که خوب به احتمال زیاد اینطور نیست
ببخشيد كه وارد بحثتون ميشم ولي براي اينكه يه بحث نتيجه منطقي بده بايد اول از جايي شروع كرد كه همه اون رو به عنوان پايه هاي بحث قبول دارند بعد در مورد مسايلي كه اختلاف وجود داره بحث بشه
یعنی به صحت اطلاعاتی که دارم شک دارم.........
من ایمان ندارم(فرضا)
برای من اثبات کنید که غیر چیزهایی که ما می بینیم وکلا حس می کنیم چیز دیگری هم وجود دارد
منظورت شک به همه عالم است یا شک به گفته های اهل عالم
یه سری الهاماتی که به آدم میشه . بعضی وقتا دست پنهانی رو تو زندگیم حس می کنم .
اینکه الان که چند ماهگی راه عرفانم بیام بگم می تونم همه چیو اثبات کنم نه نمی تونم .
ولی بعضی وقتا واقعا اینکه خدا دستم رو می گیره رو می فهمم .
ولی بعضی وقتا واقعا اینکه خدا دستم رو می گیره رو می فهمم .
کتاب ده یا پانزده گفتار شهید مطهری رو بخون حتما.مفصل و جالب توضیح داده.فصل شک مقدس . یا علیچند وقتی هست که درگیرم در مورد همه چی .
هیچ انتخابی نمی تونم بکنم .
در مورد همه چی شک کردم . در مورد زندگی ، درسم ، باورهام ، اعتقاداتم .
هر کسی یه باوری داره ولی هیچ وقت نمی دونه باورهاش درشت هستن یا غلط اما من برام مهم شده بدونم چه باوری درسته چه باوری غلط .
اینکه بتونم تو تصمیم گیری موفق باشم تو انتخاب هام .
همیشه یه ابهامی دارم حتی برای دوست داشتن .
آدمایی که مثه من این لحظه ها رو داشتن می دونن چه برزخ سرگردانیه .
ممنون میشم کمکم کنید
کتاب ده یا پانزده گفتار شهید مطهری رو بخون حتما.مفصل و جالب توضیح داده.فصل شک مقدس . یا علیچند وقتی هست که درگیرم در مورد همه چی .
هیچ انتخابی نمی تونم بکنم .
در مورد همه چی شک کردم . در مورد زندگی ، درسم ، باورهام ، اعتقاداتم .
هر کسی یه باوری داره ولی هیچ وقت نمی دونه باورهاش درشت هستن یا غلط اما من برام مهم شده بدونم چه باوری درسته چه باوری غلط .
اینکه بتونم تو تصمیم گیری موفق باشم تو انتخاب هام .
همیشه یه ابهامی دارم حتی برای دوست داشتن .
آدمایی که مثه من این لحظه ها رو داشتن می دونن چه برزخ سرگردانیه .
ممنون میشم کمکم کنید
کاش اول تاپیک میخواستی ، فقط کسانی که با این معضل روبرو شدن نظر بدن.چند وقتی هست که درگیرم در مورد همه چی .
هیچ انتخابی نمی تونم بکنم .
در مورد همه چی شک کردم . در مورد زندگی ، درسم ، باورهام ، اعتقاداتم .
هر کسی یه باوری داره ولی هیچ وقت نمی دونه باورهاش درشت هستن یا غلط اما من برام مهم شده بدونم چه باوری درسته چه باوری غلط .
اینکه بتونم تو تصمیم گیری موفق باشم تو انتخاب هام .
همیشه یه ابهامی دارم حتی برای دوست داشتن .
آدمایی که مثه من این لحظه ها رو داشتن می دونن چه برزخ سرگردانیه .
ممنون میشم کمکم کنید
کاش اول تاپیک میخواستی ، فقط کسانی که با این معضل روبرو شدن نظر بدن.
راستی این هم بگم ، شک داشتن و وارد شک شدن ، اختیاری نیست که آدم خودش با پای خودش ازش خارج شه.
یه حالته ، یه مود و حسه خاصه . .. پس اختیاری هم نمیشه ازش بیرون اومد . . .
اونهایی که تا حالا در گیر این مسئله نشدن ، بیرون گود وایستادن میگن لنگش کن . یه کتاب 400صفحه ای تجویز میکنن ، میخونی ، اخرش هم هیچی به هیچی.
من اونوقتا ، کتاب "راه طی شده" مهندس بازرگان رو خوندم ، یه سری شبهات رو برطرف کرد اما ایمان نیاورد.
ایمان و یقین از طریق کتاب خوندن حاصل نمیشه. شاید به بعضی شبهه هات جواب بده اما یقین نمیاره.
از خدا بخواه که اگر وجود داره ، برات نشونه ای بیاره. اما این هم کافی نیست ، حرکت کن.
اولین مرحله ایمان ، ایمان و یقین به وجود خودته ، اگر این برات واضحه ، از همینجا شروع کن و در مسیری که فکر میکنی درسته ، حرکت کن ، برات هم مهم نباشه که این و اون چی میگن.
اما اگر سر راهت ، به کسی برخورد کردی که نفسش حقه. (یعنی به اونچه که میگه کاملا عمل میکنه و ادعایی نداره ) حتما به حرفهاش گوش بده.
من حتی به عشق هم شک کردم . . . اما . . .
اینا تجربیات من بود.
اما نترس. خدا گفته اگر خودت حرکت کنی و وجدانا با مسائل روبرو بشی ، به هرچیزی برسی و به اون یقین کنی درسته ، بر تو حرجی نیست.![]()
من شک به گفته های اهل عالم دارم .
من به یقین رسیدم
میدونم خیلی با حالم![]()
به نظر من برای رسیدن به یقین باید شک رو تجربه کرد!!!!..............با هاش زندگی کرد!!!!! ........ تعجب هم نکرد !!!!چون پرسیدن و مشورت کردن باعث می شه تا با شک زندگی کنی و بعد به یقین برسی ........اونوقت گذشت زمان طعم شیرین یقین رو به آدم می چشونه
من به یقین رسیدم
میدونم خیلی با حالم![]()