چرا جز خدا را ميخوانيد در حاليكه...؟؟؟؟؟؟؟ كمي در اين آيات بينديشيد..

A1300

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خب این نوع دعا کردن با آیات توحیدی که ما میگیم و در پست اول اومده اصلا در تضاد نیست چون در همگی از خداوند میخواد و فرد مرده هم اصلا مخاطب نیست بلکه به خدا مستقیم میگیم به خاطر نیک بودن این افراد دعای ما را مستجاب کن.

من یه سوال از شما دارم .. از اول تاپیک هم از همه ی دوستان پرسیدم .. ولی جوابی نگرفتم !!!

پست اول تاپیک یه سری آیات توحیدی اومده که میگه فقط خدا رو صدا بزنید و امثالهم !

من دو تا آیه گذاشتم - وگفتم بازم هست مثل این آیات- که از پیامبران خواسته بودن و اونا رو مخاطب قرار داده بودن !

حالا بدون در نظر گرفتن زنده یا مرده بودنشون به من بگید ... این آیات با برداشت شما از آیات توحیدی پست استارت ، متناقض و متضاد نیست ؟ هست !

این آیات با اون تفسیری که شما (منظورم شما و همفکرانتونه) از پست استارت ارائه دادین ، نمیخونه !

توی اون آیات مستقیما خدا رو خطاب قرار داده ؟ نه ! اینطور نیست ...

تا این قضیه حل نشه و نظرتون رو به طور واضح نگید .. نمیریم بعدی :دی

بالاخره یا واسطه قرار دادن درسته یا غلط ؟

واسطه قرار دادن به طوری که انبیا یا ائمه مخاطب باشن ، درسته یا غلط ؟ اگه غلطه چرا توی اون دو آیه اومده ؟ (مگه در صورت غلط بودن ، زنده یا مرده بودن اهمیتی داره ؟)



حالا شما میتونی دعای دیگری از پیغمبر و امامان شیعه (که برای شما معصوم هستند) بیاری که مستقیم گفته باشند ای رسول خدا ( مرده ) تو از خدا برای ما چنین دعایی بخواه یعنی دقیقا مثل دعای عثمان.

من گشتم چیزی پیدا نکردم جز این دعا در جامعه کبیره :
توسل امام هادی (ع) به اهل بیت علیهم السلام
زَائِرٌ لَكُمْ لائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِكُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِكُمْ وَ مُتَقَرِّبٌ بِكُمْ إِلَيْهِ
زائر شما هستم،ملتجى و پناهنده به قبر شمايم،خواهنده شفاعت به درگاه خداى عزّ و جلّ به وسيله شما مى‏باشم،و به سوى او به سبب شما تقرّب مى‏جويم...

خب جامعه کبیره رو خیلی ها سندیتش رو قبول نمیکنند و اونو منتسب میکنند به شیعیان قلابی... مثل محسن کدیور و این دعا رو رد میکنند و یا دکتر سروش . ( من در جاگاهی نیستم که سند رد یا تایید کنم ولی محسن کدیور که خودش تو همین حوزه علمیه قم درس خونده! )
در سایت هایی هم که مربوط به پاسخ به شبهات هست وقتی میخوان توسل ائمه رو مثال بزنند از دعای جامعه کبیره مثال نمیارند بلکه دعاهای دیگر ( مثل صحیفه سجادیه و ...) مثال میارند شاید به خاطر همین سندیتش باشه!

من در مورد زیارت جامعه کبیره سرچ کردم ... از طرف علمایی که بررسی کردن ، سندش رو رد شده ندیدم ... و مسلما بررسی علما برای من از حرف کدیور و سروش(!) قابل استنادتره ...

از حوزه علمیه قم خیلیا بیرون اومدن ... کی گفته همشون در حدی هستن که بشه به حرفشون استناد کرد ؟

با وجود این خیلی مطمئن نمیگم سندش درسته یا نه .. دوستانی که مطلعن ..توضیح بدن لطفا !

اما در مورد مثال که خواستین !

توسل امام باقر به ساحت قدس حضرت زهرا


امام باقر علیه السلام هر گاه تب طاقتش را می ربود، آب خنکی طلب می کرد و وقتی آب به دستش می رسید و جرعه ای از آن را می نوشید، لحظه ای از نوشیدن بازمی ماند و سپس با صدای بلند تا به حدی که در بیرون خانه نیز شنیده می شد از ته دل مادرش زهرا علیها السلام را صدا می کرد و می فرمود: یا فاطمه بنت محمد "فاطمه ای دختر رسول خدا!" و بدین گونه خود را از سوز تب تشفی می داد و بر خود مرهمی می نهاد و جان و روح خود را با یاد محبوب و توسل به او آرام و عطرآگین می نمود.(14)


(14) سفینة البحار، ج2، ص374، ریاحین الشریعة، ج2، ص119 (به نقل از دلائل الامامة طبری).

یه مثال هم براتون میذارم که سندش ابتدا در موزه بریتانیا و بعد از اون به رازخانه کلیسای انگلستان منتقل شد ...

لوح سلیمانی ! که سخنان حضرت سلیمان روش نقش بسته !

متن لوح و ترجمه :

الله‌ ؛ احمد ؛ ایلی‌ ؛ باهتول‌ ؛ حاسن‌ ؛ حاسین‌

یاه‌ احمد! مقذا = ای‌ احمد ! به‌ فریادم‌ رس‌
یاه‌ ایلی‌! الضطاه‌ = یا علی‌! مرا مدد فرمای‌
یاه‌ باهتول‌! اکاشئی‌ = ای‌ بتول‌! نظر مرحمت‌ فرمای‌
یاه‌ حاسن‌! اضو مظع‌ = ای‌ حسن‌! کرم‌ فرمای‌
یاه‌ حاسین‌! بارفو = یا حسین‌! خوشی‌ بخش‌
همین‌ سلیمان‌ اکنون‌ به‌ این‌ پنج‌ بزرگوار استغاثه‌ می‌کند
بذات‌ الله‌ کم‌ ایلی‌ = و علی‌ قدره‌ی‌ الله‌ است

ضمن اینکه در مورد پست بانو امین ، مبنی بر زنده بودن ائمه و انبیا هم نظرتون رو بگید ... من از تکرار دوباره صحبت های ایشون اجتناب میکنم ...


خب منظور joe_Bel این بود که وقت برای بحث کردن نداره... فقط اومد روایات و آیات خودشو قرار داد... حالا اگر یه فردی منظور خودشو بد ییان کرده باید کل تاپیک ببندیم:razz:
بعضی ها به من خرده گرفتند که چرا اول به تالار مدیریت اسلام مراجعه نکردم ولی من تا حالا چنین تاپیکی به چشمم نخورده بود :دی
و از وجود چنین تاپیکی بی اطلاع بودم. خب همینجا از آگاهدخت عذرخواهی میکنم ( اطلاع نداشتم از چنین تاپیک).
ولی از اینکه اعتراض کردم به بسته شدن تاپیک , این رو به حق میدونم

اجازه بدین خودشون منظورشونو توضیح بدن ! کسی که وقت نداره ، میتونه بحث نکنه ! ما کسی رو اجبار نکردیم ...

آیات و روایاتشونو گذاشتن بدون اینکه بحث های قبلی مارو بخونن و در ادامه ی اونها بحث کنن ... این باعث در جا زدن تو بحث و کاستن کیفیت مباحثه میشه !

اتفاقا از نطر من قفل کردن تاپیک کار درستی بود !

قفل شدن یه تاپیک لزوما به خاطر توهین و بحث تنش زا نیست !

الان تاپیکای ماه مبارک ، بعد از سی ام قفل میشن .. بدون اینکه توشون بحثی باشه ... چون به هدفشون رسیدن ...

هم ما و هم شما نظراتمونو گفتیم ! و گفتیم حرف بیشتری نداریم !

باز بودن تاپیک باعث میشه ، یه عده - مثل دوستمون - بدون خوندن این مباحثات ، حرف تکراری بزنن و تاپیک الکی جلو بره !

وقتی تعداد صفحات (بیخودی!) زیاد بشه وقت کسی که مراجعه کرده به تاپیک تا به جواب سوالاتش برسه گرفته میشه پس نمیشینه همشو بخونه ... اول و آخرشو میخونه و اصل قضیه دستش نمیاد و تمام اون پستایی که من و شما توش با دلیل نظراتمونو گفتیم ندیده میمونه ...
 
آخرین ویرایش:

مسعود.م

متخصص والیبال باشگاه ورزشی
کاربر ممتاز

همه ی اینها در تمام جملات مستقیم با خدا صحبت میکنند و مخاطب حرفاشون خداونده و میگن خدایا تو بخاطر نیک بودن این افراد(مثلا محمد) دعای ما رو مستجاب کن ( یعنی با فرد مرده صحبتی نیست).

خب این نوع دعا کردن با آیات توحیدی که ما میگیم و در پست اول اومده اصلا در تضاد نیست چون در همگی از خداوند میخواد و فرد مرده هم اصلا مخاطب نیست بلکه به خدا مستقیم میگیم به خاطر نیک بودن این افراد دعای ما را مستجاب کن.

حالا شما میتونی دعای دیگری از پیغمبر و امامان شیعه (که برای شما معصوم هستند) بیاری که مستقیم گفته باشند ای رسول خدا ( مرده ) تو از خدا برای ما چنین دعایی بخواه یعنی دقیقا مثل دعای عثمان.

من گشتم چیزی پیدا نکردم جز این دعا در جامعه کبیره :
توسل امام هادی (ع) به اهل بیت علیهم السلام
زَائِرٌ لَكُمْ لائِذٌ عَائِذٌ بِقُبُورِكُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِكُمْ وَ مُتَقَرِّبٌ بِكُمْ إِلَيْهِ
زائر شما هستم،ملتجى و پناهنده به قبر شمايم،خواهنده شفاعت به درگاه خداى عزّ و جلّ به وسيله شما مى‏باشم،و به سوى او به سبب شما تقرّب مى‏جويم...

خب جامعه کبیره رو خیلی ها سندیتش رو قبول نمیکنند و اونو منتسب میکنند به شیعیان قلابی... مثل محسن کدیور و این دعا رو رد میکنند و یا دکتر سروش . ( من در جاگاهی نیستم که سند رد یا تایید کنم ولی محسن کدیور که خودش تو همین حوزه علمیه قم درس خونده! )
در سایت هایی هم که مربوط به پاسخ به شبهات هست وقتی میخوان توسل ائمه رو مثال بزنند از دعای جامعه کبیره مثال نمیارند بلکه دعاهای دیگر ( مثل صحیفه سجادیه و ...) مثال میارند شاید به خاطر همین سندیتش باشه!
خب منظور joe_Bel این بود که وقت برای بحث کردن نداره... فقط اومد روایات و آیات خودشو قرار داد... حالا اگر یه فردی منظور خودشو بد ییان کرده باید کل تاپیک ببندیم:razz:
بعضی ها به من خرده گرفتند که چرا اول به تالار مدیریت اسلام مراجعه نکردم ولی من تا حالا چنین تاپیکی به چشمم نخورده بود :دی
و از وجود چنین تاپیکی بی اطلاع بودم. خب همینجا از آگاهدخت عذرخواهی میکنم ( اطلاع نداشتم از چنین تاپیک).
ولی از اینکه اعتراض کردم به بسته شدن تاپیک , این رو به حق میدونم .

دوست شما اومدن برای بحث کردن بعد یکدفعه کناره گرفتن... اول قصدشون بحث کردن بود منتهی بعد... وقتی بحث دینی میشه باید به دور از توهین و تمسخر باشه... بهشون هم گفتم ما با هم جنگ نداریم بلکه داریم در یک فضای منطقی و محیط علمی بحث میکنیم:smile::gol:

من هم اصلا منابع تشیع رو براشون نیاوردم فقط منابع اهل سنت رو ذکر کردم مثلا در ارتباط با توسل :

2 - ابو علي خلال، شيخ حنابله، مي‌گويد هرگاه مشکلي بر من عارض شود، قبر موسي بن جعفر (ع) را زيارت مي‌کنم و به ايشان متوسل مي‌شوم و خداوند مشکل مرا آسان مي‌کند. (الخطيب البغدادي، تاريخ بغداد، ج 1، ص 120)

بعد گفتن این مطالب منبعش رو میخوام...
مثلا در ارتباط با زیارت قبور :

1- محمد بن مؤمل شاگرد ابن خُزيمه، استاد بخاري و مسلم، مي‌گويد به همراه استادم ابن خزيمه و جمعي از اساتيد به زيارت بارگاه قبر علي بن موسي الرضا (ع) در طوس رفتيم، استادم ابن خزيمه چنان در برابر آن بقعه متبرکه تعظيم و تواضع کرد که همگي در شگفت مانديم. (ابن حجر العسقلاني، تهذيب التهذيب، ج 7، ص 339)

خب صبر نکردند تا من براشون منبع اصلی رو بیارم و از خود کتاب این مطلب رو ذکر کنم

لینک صفحه مورد نظر کتاب

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام
بررسی صحت سند دعای زیارت جامعه کبیره



محدّث بزرگوار شيخ صدوق رحمه اللّه اين زيارت را در دو كتاب از مصنّفات خود آورده است; يكى كتاب من لايحضره الفقيه و ديگر كتاب عيون أخبار الرّضا عليه السلام.
شيخ صدوق رحمه اللّه در كتاب عيون أخبار الرّضا عليه السلام مى نويسد:
حدّثنا علي بن أحمد بن محمّد بن عمران الدقّاق رضي اللّه عنه; ومحمّد بن أحمد السناني; وعلي بن عبداللّه الورّاق; والحسين بن إبراهيم بن أحمد بن هشام المكتّب، قالوا: حدّثنا محمّد بن أبي عبداللّه الكوفي وأبو الحسين الأسدي قالوا: حدّثنا محمّد بن إسماعيل المكّي البرمكي قال: حدّثنا موسى بن عمران النخعي قال: قلت لعلي بن محمّد بن علي بن موسى بن جعفر بن محمّد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب عليهم السلام:
علّمني يا بن رسول اللّه! قولاً أقوله بليغاً كاملاً إذا زرت واحداً منكم...;1
امّا در كتاب من لا يحضره الفقيه آمده است:
روى محمّد بن إسماعيل البرمكي قال: حدّثنا موسى بن عبداللّه النخعي، قال: قلت لعلي بن محمّد... عليهم السلام.2


1. عيون أخبار الرضا عليه السلام: 1 / 305، حديث 1.
2. من لا يحضره الفقيه: 2 / 609، حديث 3213.

_________________________________________________

اگر لازم شد ترجمه میکنم


والسلام علی من اتبع الهدی
 

me.fatima

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یه سوال از شما دارم .. از اول تاپیک هم از همه ی دوستان پرسیدم .. ولی جوابی نگرفتم !!!

پست اول تاپیک یه سری آیات توحیدی اومده که میگه فقط خدا رو صدا بزنید و امثالهم !

من دو تا آیه گذاشتم - وگفتم بازم هست مثل این آیات- که از پیامبران خواسته بودن و اونا رو مخاطب قرار داده بودن !

حالا بدون در نظر گرفتن زنده یا مرده بودنشون به من بگید ... این آیات با برداشت شما از آیات توحیدی پست استارت ، متناقض و متضاد نیست ؟ هست !

این آیات با اون تفسیری که شما (منظورم شما و همفکرانتونه) از پست استارت ارائه دادین ، نمیخونه !

توی اون آیات مستقیما خدا رو خطاب قرار داده ؟ نه ! اینطور نیست ...

تا این قضیه حل نشه و نظرتون رو به طور واضح نگید .. نمیریم بعدی :دی

بالاخره یا واسطه قرار دادن درسته یا غلط ؟


نه متضاد نیست. چون از پیامبر و شخص زنده چنین چیزی رو میخوان! یعنی از او میخوان که براشون از درگاه خدا بخواد.
البته نکته ای که اینجا داره این افراد بخاطرگناهانی که کرده بودند توانای دعاکردن به درگاه خدا رو نداشتند مثل کسی که امروز بیاد قتل انجام بده بعد بهش بگن بیا نماز بخون. خب فردی که اونقدر سیاهکاره اصلا توانای نام خدا صدا زدن رو داره ؟؟ اصلا متونه درک کنه خداوند چیه یا کیه؟

در دعاهای پیامبران که در قرآن آمده همگی خدا رو تنها صدا میزنند .

شما برای اینکه اثبات کنید زنده مرده بودن فرقی نمیکنه یه سری آیات و روایات آوردید که نشون بدید مرده میشنوه.... ولی فقط شنوابودن مرده کافی نیست باید ببینید آیا مرده در صورت شنیدن میتونه برای زندگان کاری انجام بده ( حتی دعا).

شما مواردی که برای شنوابودن مرده آوردید:
سلام در نماز - نماز که برای میت گفتید - صحبت کردن پیامبر با مشرکان مرده
در همه ی اینها اگر فرض کنیم فرد مرده صدا رو میشنوه ولی هیچ کس ازشون انتظار نداره که سودی برای زندگان داشته باشند.
در نماز فقط سلام داده میشه ولی انتظار نیست پیغمبر برای ما کاری کنه.
در دعای تلقین از روح میخواد برای خودش کاری بکنه نه برای زندگان! یعنی انتظار درش نمیره که سودی برای زندگان داشته باشه!
بلکه فقط تذکراتی برای خودش هست!

من در مورد زیارت جامعه کبیره سرچ کردم ... از طرف علمایی که بررسی کردن ، سندش رو رد شده ندیدم ... و مسلما بررسی علما برای من از حرف کدیور و سروش(!) قابل استنادتره ...

از حوزه علمیه قم خیلیا بیرون اومدن ... کی گفته همشون در حدی هستن که بشه به حرفشون استناد کرد ؟

با وجود این خیلی مطمئن نمیگم سندش درسته یا نه .. دوستانی که مطلعن ..توضیح بدن لطفا !

اما در مورد مثال که خواستین

خب در هر صورت دعایی هست که خود شیعیان درش اختلاف دارند!

توسل امام باقر به ساحت قدس حضرت زهرا


امام باقر علیه السلام هر گاه تب طاقتش را می ربود، آب خنکی طلب می کرد و وقتی آب به دستش می رسید و جرعه ای از آن را می نوشید، لحظه ای از نوشیدن بازمی ماند و سپس با صدای بلند تا به حدی که در بیرون خانه نیز شنیده می شد از ته دل مادرش زهرا علیها السلام را صدا می کرد و می فرمود: یا فاطمه بنت محمد "فاطمه ای دختر رسول خدا!" و بدین گونه خود را از سوز تب تشفی می داد و بر خود مرهمی می نهاد و جان و روح خود را با یاد محبوب و توسل به او آرام و عطرآگین می نمود.(14)


(14) سفینة البحار، ج2، ص374، ریاحین الشریعة، ج2، ص119 (به نقل از دلائل الامامة طبری).

خب سند : سفینه البحار !! بازهم برمیگرده به مجلسی!
ولی در همین متن هم فقط نام حضرت فاطمه رو صدا میکنه ..دعایی که بعدش نمیاد. شاید دعای بعدش مثل دعای امام سجاد باشه!

الله‌ ؛ احمد ؛ ایلی‌ ؛ باهتول‌ ؛ حاسن‌ ؛ حاسین‌

یاه‌ احمد! مقذا = ای‌ احمد ! به‌ فریادم‌ رس‌
یاه‌ ایلی‌! الضطاه‌ = یا علی‌! مرا مدد فرمای‌
یاه‌ باهتول‌! اکاشئی‌ = ای‌ بتول‌! نظر مرحمت‌ فرمای‌
یاه‌ حاسن‌! اضو مظع‌ = ای‌ حسن‌! کرم‌ فرمای‌
یاه‌ حاسین‌! بارفو = یا حسین‌! خوشی‌ بخش‌
همین‌ سلیمان‌ اکنون‌ به‌ این‌ پنج‌ بزرگوار استغاثه‌ می‌کند
بذات‌ الله‌ کم‌ ایلی‌ = و علی‌ قدره‌ی‌ الله‌ است

یعنی شما واقعا خبرهای تاریخی که درش تحقیقی نشده رو باور میکنید؟ منبع انگلیسی این خبر کجاست؟
بعد منبع نوشته کتاب Wonderful stories of Islam !!!
یا کتاب اتمام حجت !!
همین الانش یه عده ادعا مکینند عمر در زمان حمله به ایران نامه به یزدگرد نوشته و یزدگرد هم جواب او را داد.اتفاقا نامه ها اینقدر درش حس وطن دوستی وجود داره و شبیه افکار امروزی وطن دوستی نوشته شده ( مثل همین کتبیه که ادعا میکنند و کاملا شبیه عقاید یه عده نوشته شده) ... این نامه ها در اینترنت هست و جالبه که همگی ادعا میکنند سندیت این نامه ها در موزه لندن هست!!
در مورد کشتی نوح همین الان هم کلی کشور هستند که ادعا میکنند کشتی حضرت نوح رو پیدا کردند!
واقعا بهتر نیست از منابعی استفاده بشه که شفاف باشند!

شما یه مورد در کتاب های صحیفه سجادیه نهج البلاغه مورد پیدا کن که نویسندگانش پیغمبر یا امام علی یا حضرت فاطمه رو صدا زده باشند و از اینها خواسته باشند براشون نزد خدا دعا کنند!

بخدا شما منابع معتبر شیعه رو هم سرچ کنید هیچ وقت این بزرگواران نام خدا رو خط نزدند و نام پیغمبرش یا پدراشون رو جاش نذاشتند!
من هروقت تو این تاپیک بحثی شده دیدم افراد کتاب صحیفه سجادیه رو به عنوان یک کتاب کامل دعا معرفی میکنند حالا نمیدونم اگر الگوتون این افراد هستند و این کتاب اینقدر براتون ارزشمند هست چرا مثل همین کتاب ها دعا نمیکنیم؟ و چه اصراری هست به دعاهایی که از مجلسی و دیگر منابع برامون نقل کردند الگو بگیریم!

اتفاقا از نطر من قفل کردن تاپیک کار درستی بود !

قفل شدن یه تاپیک لزوما به خاطر توهین و بحث تنش زا نیست !

الان تاپیکای ماه مبارک ، بعد از سی ام قفل میشن .. بدون اینکه توشون بحثی باشه ... چون به هدفشون رسیدن ...

هم ما و هم شما نظراتمونو گفتیم ! و گفتیم حرف بیشتری نداریم !

باز بودن تاپیک باعث میشه ، یه عده - مثل دوستمون - بدون خوندن این مباحثات ، حرف تکراری بزنن و تاپیک الکی جلو بره !

وقتی تعداد صفحات (بیخودی!) زیاد بشه وقت کسی که مراجعه کرده به تاپیک تا به جواب سوالاتش برسه گرفته میشه پس نمیشینه همشو بخونه ... اول و آخرشو میخونه و اصل قضیه دستش نمیاد و تمام اون پستایی که من و شما توش با دلیل نظراتمونو گفتیم ندیده میمونه ...

خب باشه پس قفلش کنید ...
اینقدر تاپیک های خوب رو تو این سایت قفل کردند اینم روش.
ولی خوبی این بحث برای من حداقلش این بود که به من ثابت شد توسل در دعای امامان شیعه چه معنایی داره!
در نت هم فقط باشگاه مهندسین نیست که تالار گفتمان داره.
مثل اینکه واقعا باید از اینجا کوچ کرد رفت ...
 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه متضاد نیست..
.
.
.

چرا متضاده ...

اینا حرفای شما و همفکراتونه :


وقتي طبق آيات الاهي خدا از رگ گردن به ما نزديك تر است چه جايي براي واسطه ميماند؟!و اين همه آيات صريح آن رانهي ميكنند شما يك آيه بياوريد كه خداوند از كسي بخواهد كسي را واسطه قراردهد

شما وقتی در قلبت از فرد دیگری کمک میخوای تا از خداوند برای تو کمک بخواد یعنی عملا خودت بین خود و خداوند واسطه ای قرار میدی در صورتی که خداوند گفته من از رگ گردن به شما نزدیک ترم!

حتی فردی که کافر هم هست خداوند اینچنین مشتاق دیدارش هست .

دعا یه وسیله ست برای نزدیکی به خداوند.بطور مثال خیلی ها بودند که از اصراربردعای خودشون به مراحل عرفان رسیدند یعنی دعا بهانه ای میتونه باشه برای نزدیکی فرد به خداوند ..

ولی شما آیات قرآن بخونید میبینید که خداوند نمیخواد بنده هاش در موارد دعا و خواسته افراد دیگر رو واسطه قرار بدند .
( ایاک نعبد و ایاک نستعین )

سلام، می دونید مشکل کجاست که این اختلافات هیچ وقت به نتیجه نمی رسه، مشکل اینه که یک طرف از دلایل عقلی سوال می کنه و طرف مقابل از با دلایل نقلی جواب می ده، شما که فرد منطقی هستین ( حداقل برداشت من اینه )، لطفاً با دلایل عقلی هم جواب دوستان رو بدین به عبارتی زمانی که خدا از رگ گردن به ما نزدیک تر است چه احتیاجی به دیگران ( حالا هر قدر مقرب به خدا که البته قاعدتاً اون قرب به اندازه رگ گردن نیست. ) هست؟ ( دلیل عقلی لطفاً، منطق ناب، باور کنید احتیاجی نیست آیه ای کپی بفرمایید. )


جناب محمود پور خیلی خوب گفتن !!! دلیل عقلی ...

من از شما دلیل عقلی میخوام ! وقتی خدا از رگ گردن به من نزدیکتره ؟ من چرا به بعقوب و محمد و موسی _ به فرض زنده بودن_ بگم برام دعا کنن ؟

اصلا چرا خدا باید این همه آیه در مورد شفاعت داشته باشه تو قرآن ؟ این همه تناقض در کلام الله ؟؟؟؟

اصلا التماس دعا گفتن - با توجه به تفکرات شما - به همدیگه کفره ! چرا با وجود اینکه خدا به ما اینقدر نزدیکه بگیم یکی دیگه واسمون دعا کنه ؟

نه !!! جوابتون قانع کننده نیست .. با عرض معذرت ولی به ماست مالی بیشتر میخوره ... از اینور میگید فقط خدا ! خدا به ما از رگ گردن نزدیکتره ! خدا خودش گفته فقط از من بخواید ! از اونور که با اون آیات مواجه میشید میگید اگه طرف زنده باشه مورد نداره ... خیلی متناقضه هااا ... خیلی .... عجیبه خودتون متوجه تناقض این دو جمله اتون نمیشید !

در مورد فرد گناهکار هم ..خودتون توی پست اولتون فرمودین که خدا میخواد که گناهکار هم خودشو صدا کنه !!!!! چه ربطی داره به میزان خوبی و بدی ما اگر واسطه قرار دادن دیگران کار بدی باشه ! البته نکته جالب اینه که که شما خیلی خودتون رو امامزاده و روسفید میدونید و هیچ گناهی رو برای خودتون متصور نمیشید :دی .... خوش به حالتون واقعا ... ولی همه مثل شما نیستن :smile:

ضمن اینکه خدا هیچوقت همچین حرفی رو نزده ! اتفاقا همیشه گفته که
هر کاری کردید در توبه باز هست و خدا ارحم الراحمین هست ! پس با توجه به صحبت شما ، این هم تناقضه !

همچین میگین مرده نمیتونه کاری بکنه ، انگار قراره بره سر زمین شخم بزنه :|

اشتباه شما اینه که روح رو با حواس و شعور پنجگانه میسنجید و چون روح و جسم مثل هم نیستن و حواس پنجگانه نمیتونه درک درستی از بعد زمان و مکان و عالم معنا بهتون بده ،، به این نتیجه میرسید که روح هیچکاری ازش برنمیاد !

یعنی روح نمیتونه با خدا ارتباط برقرار کنه ؟ دعا جز ارتباط با خداست ؟ دقیقا روح بعد از مرگ چی میشه ؟

فرض کنیم پیامبر زنده است ، شما به جسم پیامبر متوسل میشید و جسمش رو شفیع قرار میدید ؟ یا به روحش ؟

اگر روحشه که بعد از مرگش هم هست ...

اگر جسمشه ! که اینم بعد از مرگ هست ... مسلما مثل اجساد ما نیست که از بین بره .... که البته توسل به جسم (!) به نظر عقلانی نمیاد :|

ضمن اینکه بارها گفتیم بحث ما مرده های معمولی نیست ! ما از شهدا (ائمه شهید هستن !) داریم حرف میزنیم که طبق آیه قرآن زنده هستن !!!

و از نظر اهل سنت هم شهدا و انبیا زنده هستن ...

در مورد سند دعای جامعه کبیره که آگاهدخت سندشو گذاشت ... شیعیان ؟ هر کی ادعا کرد خیلی میفهمه لزوما خیلی نمیفهمه و قرار نیست حرفش برای همه سند باشه ؟ اگر میخواید اختلاف در سند رو مطرح کنید باید از علمای مورد قبول شیعه بگید نه از کدیور و سروش !

مگه ما نام خدا رو خط میزنیم ؟ چرا اصرار دارین بگید ما خدارو از ذهن و دلمون شیفت دیلیت کردیم و ائمه و انبیا رو جاش گذاشتیم ؟ بعد از 10 صفحه بحث کردن .. این جمله شما نهایت بی انصافیه و نشون دهنده اینکه شما کلا نمیخوای حرف منو متوجه بشید .. توقع موافقت نداریماااا .. فقط متوجه بشید !!!:razz:

حتما باید تو صحیفه سجادیه اومده باشه ؟ فقط اینجور جاها منابع شیعه معتبره ؟ منابع اهل سنت خودتون براتون ارزشی نداره ؟

آیه اوردم که توش وسیله اومده ! گفتین وسیله عمل صالحه ... کلی حدیث از ائمه هست که میگن وسیله ماییم !!!

شماها قبول کردین ؟ نکردین ... پس فقط اون جاهاییرو قبول دارین که میخواین .. که اگر اینطور نبود ، سایر حرفای ائمه رو هم قبول میکردین !!!!

جالبه که اصلا نظری در مورد روایات اهل سنت نمیدین ! همه جا قبولشون دارین ... اینجا ندارین ؟

____________________

در مورد قفل تاپیک : من فقط نظرمو گفتم ! اجازه ندارم نظرمو بگم ؟

منم مثل شما حقمه نظرمو ابراز کنم ... اگرم توی تاپیک انتقادات و پیشنهادات مدیریتی پستی نذاشتم .. فقط به خاطر این بود که کسی حرفای منو پای دوستیم با آگاهدخت نذاره ...

به هر حال من حس میکنم هر چی لازم بوده گفتم و جواب قانع کننده ای برای سوالات و تناقضاتی که مطرح کردم نگرفتم ... بیشتر از این هم ادامه نمیدم ...

موفق باشید ...
 

me.fatima

عضو جدید
کاربر ممتاز
من بین التماس دعا و نزدیک بودن خداوند تضادی نمیبینم!
چون دعای خودم رو میکنم و کس دیگری خواست برایم دعا میکند که او هم از خداوند میخواد.
خدا که نگفته شما برای همدیگر دعا نکنید. بحث من بیشتر سر این بود که چرا فردی که در قید حیات نیست رو میخونیم به جای خداوند .

دوست عزیز اصلا شما راست میگید مرده صدای ما رو میشنوه و میتونه برای ما دعا کنه اصلا همه مفسرای امروزی قرآن صحیح میگن. ولی مفسرای الان بنظرتون قرآن بهتر متوجه میشدند یا امام سجاد !

چرا حضرت علی و امام سجاد پیامبر و دخترش رو صدا نزدند و نگفتند برامون دعا کنند؟!
خب شاید یه جای تفسیر مفسرای امروز میلنگه!

من هم نه سنی هستم و نه شیعه ... مگه شما تا بحال آدم غیرمذهبی ندیدید؟ این افکارم هم همیشه از نوجوانی داشتم.
چون شما افراد مذهبی هستید و شیعه , فقط خواستم با زبان خودتون بگم همه کاره خداست ( البته به شخص شما نه) و الگوهاتون چه جوری دعا میکردند و اتفاقا چگونه به حضرت محمد ( مرده ) توسل میکردند.

در هر صورت الله اعلم ... :gol:
همیشه شاد و موفق باشید:gol:
 
آخرین ویرایش:

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با عرض سلام

ابتدای موضوع عرض شود که بنده تصمیمی برای شرکت در این مباحث نداشتم چون در گذشته به واسطه شرکت در این گونه مباحث برام باعث دردسر شده و مرا تا جاهای ناخواسته کشانده است .. اما به دعوت دوست و به احترام ایشون اومدم و نظرات خودم رو با ذکر دلیل و آیه قرانی و روایات مستند میگم..

قبل از هر چیزی از همه دوستانی هم که محترمانه بحث کردن و در این تاپیک شرکت داشتند کمال تشکر را دارم..

بنده نظراتم رو در چند بخش جداگانه و بعضأ در جواب نظرات دوستان مطرح میکنم و از شخص خاصی نقل قول نمیگیرم مطمئنأ مخاطب هر بخش به طبع نظرات مشخصه و نیازی نمیبینم نقل قول بگیرم
لذا از دوستان خواهشمندم پس از اینکه نظراتم رو ثبت کردم نسبت به نقل قول گرفتن و عرضه سوالات خویش اقدام کنند و بنده با کمال میل و با جان و دل پذیرای نظرات و گفته های تک تک دوستان خواهم بود ...

پ ن : بنده تمامی پست های این تاپیک را خوانده و با اطلاع از چون و چرایی موضوع و در ادامه بحث و تأیید یا رد نظرات دوستان بحث خود را شروع میکنم و نیازی نیست به من تذکر داده شود که تاپیک را مطالعه نمایم یا فلان پست را ببینم .. با تشکر


 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
موضوع تاپیک فراخواندن غیر خدا ( من دون الله ) و متوسل شدن به آنها است و اینکه این مسئله جایز است یا نه ؟؟ و دوستان هم هر کدام آیات و نظرات خود را مطرح کردند و دلایل نقلی و عقلی آورده اند که به اندازه کافی بحث شده در موردشون ...
از اونجا که نمیخوام مبحاث خیلی تکراری و روتین دوباره جا باز کنه میونه صحبتام عرض کنم که بنده به عنوان یک سنی مذهب اصل توسل را منوط به ضوابط و شرایط خاص قبول دارم و برای گفته هام دلیل می آورم ..

به اعتقاد ما توسل باید اول به خدای متعال باشد بعد به اعمال نیک و خوبی که انجام میدهیم وسپس اشخاص صالح به واسطه صالح بودنشان در پیشگاه خدا و نه توسل به مردگان ( دوستان توو این مورد به تفاهم رسیدن که توسلی که میکینم درخواست حاجت نیست و در حد دعا کردن برای ماست و تقریبأ قابل قبول . )
بنابر این بر اساس عقاید ما متوسل شدن به یک شخص در قید حیات جای اشکالی ندارد ( در ادامه در مورد فرق بین مرده و زنده توضیح خواهم داد )


اهل سنت قائل به این هستند که تقرب به خداوند بدون واسطه و شخص مابین و به صورت مستقیم هم امكان دارد . چطوری؟؟

با انجام کارهای نیک و صالحات . نهی از منکر . سجده کردن و عبادت کردن و ...

در واقع وسیله ای که در آیه 35 مائده مطرح شده این ها هستند


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ . المائدة / 35 .

در تفسیر آیه جای سوال است که منظور از کلمه "وسیله" از دیدگاه تشیع چیه ؟؟
پیامبران و اهل بیت علیه السلام هستند یا ؟؟!!
آیه خودش همه چیز رو مشخص کرده و خداوند در جای جای قرآن "وسیله " را به ما معرفی کردند
قبل از معرفی انوع وسایل توجه شما رو به تفاسیر مفسرین بزرگ تشیع جلب میکنم ..

فولادوند و خرمشاهی و آیتی شیعی اینچنین معنی میکنند:
«ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا پروا کنید،و به او توسل جویید و تقرب جویید... »


و آقای الهه قمشه ای ترجمه جالبی دارند :
ای اهل ایمان از خدا بترسید و به وسیله"ایمان و پیروی از اولیای حق"به خدا توسل جویید.

پس طبق این 4 ترجمه از 4 مترجم میتوان اینچنین فهمید که منظور از توسل، توسل به خود ذات باری تعالی است و منظور از وسیله، ایمان و پیروی از اولیای حق(اول قرآن و بعد انبیا و آل و اصحاب) است و همانطور که خدا در ادامه آیه میفرماید:
وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ...
»و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار شوید»


پس یکی دیگر از وسایل برای نزدیکی و رستگاری جهاد است! پس همانطور که خدا جهاد را یکی از این وسایل میداند، دیگر وسایل نیز باید همچون این وسیله باشند، مثلا: تقوا، نماز، روزه ، امر به معروف و...
پس توسل را با این شرایط قبول داریم

و اما در مورد شفاعت؛ شفاعت درجه ای است برای شفاعت کننده و بخاطر کارهای نیکش در دنیا که در قیامت از الله پاداش میگیرد و الله به او میگوید فلانی را شفاعت کن یا از اهل خانه خود شفاعت کن، تا برتریت نمایان شود.
اگر الله نگویدو نخواهد او نمی تواند، این گفته طبق آیه قرآن ثابت شده است به این ترتیب شفاعت یک درجه است برای تمایز برتری افراد بر یکدیگر در آخرت
آشکار است کسیکه به واسطه دیگری به بهشت برود درجه اش کمتر است
این هم آیه:

انظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً (الإسراء21)
«ببین در دنیا چگونه بعضی را بر دیگران برتری دادیم، در آخرت درجات انسانها بر یکدیگر بزرگتر و بیشتر است»
مثلا شهید حق داره 70 نفر از بستگانش رو شفاعت کنه البته اون 70 نفر رو هم الله تعیین میکنه یعنی اصلآ الله قبل از این شفاعت ، بنده خاطی( شفاعت شونده ) رو بخشیده بعد از آن اجازه شفاعت رو بشفیع داده و بخشش رو منوط به شفاعت او کرده برای نشان دادن برتری شفاعت کننده پس شفاعت کننده هم هیچ کاره است، و از خود اختیار و قدرت تصمیم گیری نداره و هرچه هست اراده ارحم الراحمین است که رحم خود رو بر انسان بهتر با دادن امتیاز شفاعت نشون میده
ما اهل سنت به شفاعت عقیده داریم، ما معتقد به شفاعت در آخرت هستیم نه در دنیا ( در دنیا صالحان فقط دعا میکنند اما شاید قبول شود شاید نشود مثل دعای نوح برای پسرش و دعای رسول الله برای عمویش که مورد پذیرش درگاه حق قرار نگرفت)
دوباره تکرار میکنم که متوسل شدن به شخص زنده را قبول داریم و شفاعت کسی که توانایی بر کاری را دارد را قبول داریم و درخواست از زنده بر کاری که توانایی دارد جایز است.
همانطور که جناب سانیار گفتن ما از کسی شفاعت میخواهیم که قادر باشد ما را شفاعت کنند و در واقع شفیع خود را از خدا میخواهیم و این جای هیچ بحثی ندارد..
تا اینجای بحث امیدوارم تونسته باشم خوانندگان عزیز رو متقاعد کرده باشم به این موضوع که توسل از دیدگاه اهل سنت چی هست.
فارغ از هر روایتی که از هر کجا نقل شده ( چه موثق و صحیح و چه تحریف شده و اخباری ) بنده با استناد به قرآن این موارد رو با عقاید خودم سازگار میبینم .. حالا حدیث چی بوده و چی گفته و از هر کسی بوده به طبع مستندتر از قرآن نیست نعوذوبالله ..
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در جواب دوستان مبنی بر اینکه آیه مبارکه 35 سوره مائده (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ . المائدة / 35) رو یکی از آیات دال بر جستن وسیله و تقرب به خداوند با آن مطرح کردن

آیه ای مشابه به همین آیه نیز در سوره حج اینچنین آمده:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿77﴾ وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ....(78) حج



اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! (تنها براى خالق خویش) ركوع و سجده كنید (و تعظیم و كرنش برید و به خاك افتید) و پروردگار خویش را (به تنهایى) پرستش نمایید و كارهاى نیك انجام دهید تا رستگار شوید، و در راه خدا جهاد كنید...



مى‏بینیم كه در این آیه نیز، « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا » و « وَجَاهِدُواْ فى...» و « لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » آمده و با آیه 35 سوره مائده مشترك است، امّا به جاى جمله «اتقوا الله و ابتغوا إلیه الوسیلة»، شرح آن وسیله یعنى جمله « ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ» و در ادامه « وَجَاهِدُواْ فى...» آمده است!


در آیه 35 مائده تصریح شده كه وسیله را «بجویید!»؛ « وَابْتَغُوا...» و نفرموده: «بخوانید!»؛ «أدعوا...»! و ما مى‏دانیم كه «ارواح» ائمه و سایر صالحان، به دست ‏آوردنى نیستند و و نزد خدای حکیم است و نمیتوان ارواح ائمه را در عالم غیب و بى‏كران بجویید، بنابراین آنچه را نمی‏توان جست و نمیتوان به دست آورد، چگونه مى‏توان «وسیله» قرار داد؟

شاید دوستان ایراد بگیرند که ما اونا رو نمیجوییم که بلکه ازشون میخوایم برامون دعا کنند ( یعنی اینجا بحث خواندن مطرح میشه ) که بازم قرآن با صراحت رد میکنه خوندن من دون الله رو .. آیه ذکر کردن دوستان
*
قسمت قابل توجه آیه، قسمت پایانی آن است که خداوند میفرمایند: «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » باشد که رستگار شوید!
و هدف از وسیله جستن را رستگار شدن قرار داده اند!
پس آیا متوسل شدن به اموات باعث رستگاریست ؟؟ بی شک هیچ رستگاری در این کار نیست ! و رستگاری حقیقی را خداوند اینچنین معرفی میکند:

«وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» بقره/189


بلكه نیكى آن است كه كسى تقوا پیشه كند و به خانه‏ها از در [ورودى] آنها درآیید و از خدا بترسید باشد كه رستگار گردید.
پس یکی از وسایل رستگار شدن که یکی از همان وسایل می باشد، تقوا پیشه کردن است!



«وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» آل عمران/104


و باید از میان شما گروهى [مردم را] به نیكى دعوت كنند و به كار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند.
پس یکی دیگر از آن وسایل،امر به معروف و نهی از منکر است و این عمل باعث رستگاریست!


«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»آل عمران/130
اى كسانى كه ایمان آورده‏اید ربا را [با سود] چندین برابر مخورید و از خدا پروا كنید باشد كه رستگار شوید.
پس پرهیز کردن از ربا و ترس از خدا مایه رستگاریست.


«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» آل عمران/200
اى كسانى كه ایمان آورده‏اید صبر كنید و ایستادگى ورزید و مرزها را نگهبانى كنید و از خدا پروا نمایید امید است كه رستگار شوید.
و در این آیه صبر و پاسداری از مرزها وسیله رستگاری بیان شده!

با توجه به این آیات وسایل رستگاری را استنباط نمودیم و فکر کنم تا به اینجا کافی باشه.

از این چند آیه اینگونه برداشت میشود: انجام دادن کارهای صواب و پرهیز از کارهای ناصواب باعث رستگاری است.

حالا یک سوال مطرح میشه که آیا آیه ای را سراغ دارید که در آن توسل به مرده مایه رستگاری قرار داده شده باشد؟

باید در نظر داشت که خداوند تمام اشخاصی که ایمان آورده اند را مخاطب قرار داده و به وسیله جستن تشویق میکند و میفرمایند: یا ایها الذین آمنو!! ای کسانی که ایمان اورده اید!
که خود ائمه و انبیا هم جزء همین ایمان آورندگان هستند!اگر ما به اهل بیت و انبیا متوسل شویم! خود آنها به چه چیزی متوسل شوند؟؟ پس به همین دلیل است که خداوند میفرمایند:


«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَیْهَا» فصلت/46
«هرکس کار نیکی انجام دهد،برای خود اوست، و هرکس کار بدی انجام دهد به زیان خود کرده است،»

خدا وند در جای دیگری سجده را یکی از وسیله های نزدیک شدن قرار داده و میفرماید:
«وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ» علق/19
«(در برابر پروردگارت) سجده ببر و (بدین وسیله به او) نزدیک شو!»

حضرت علی علیه السلام است نیز میفرمایند:
«إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللهِ سُبْحَانَهُ: الاِْیمَانُ بِهِ وَبِرَسُولِهِ، وَالْجِهادُ فِی سَبِیلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الاِْسْلاَمِ، وَكَلِمَةُ الاِْخْلاَصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ، وَإِقَامُ الْصَّلاَةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ، وَإِیتَاهُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِیضَةٌ وَاجِبَةٌ، وَصَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَاب، وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتَِمارُهُ، وَصِلَةُ الرَّحِمِ... وَصَدَقَةُ السِّرِّ...، وَصَدَقَةُ الْعَلاَنِیَةِ... وَصَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ».


«برترین وسیله تقرب به سوی خداوند بی آلایش و برتر برای متوسلین، ایمان به او و رسولش، جهاد در راهش، برپاداشتن نماز، دادن زکات، روزه ماه رمضان، حج و عمره خانه خدا، صله رحم، به صورت پنهان، صدقه دادن به صورت آشکار، و انجام دیگر کارهای نیک و شایسته است.»
نهج البلاغه، شرح فیض الإسلام، خطبة 109.

پس: وَمَن یَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ * آل عمران/ 101
«هرکس به خدا متوسل شود بیگمان به راه راست و مستقیم رهنمون شده است»



هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد / او گدایی است که حاجت ز گدا می طلبد
زهر است عطای خلق هر چند که دوا باشد / حاجت زکه می خواهی آنجا که خدا باشد؟
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آیه دیگه ای که دوستان اذعان کردن در قرآن اجازه توسل داده شده:
«وَلَوْ أنَّهُمْ إذْ ظَلَمُوا أنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحیماً»﴿النساء: ٦٤﴾

«اگر ایشان وقتی به خودشان ظلم کردند نزد تو آیند پس از خداوند طلب بخشایش کنند ورسول خدا هم برای ایشان طلب بخشایش کند به تحقیق خداوند را توبه پذیر وبخشنده خواهند یافت»

تفسیر ایه خیلی واضح میگه نزد رسول الله ( ص) میرن و از خدا طلب میکنن نه از رسولش .. و این به این معنی نیست که من حتمأ باید برم سر قبر بزرگان دین و حتمأ باید سرقبر از خدا بخوام که محمد( ص) یا فلان صحابه شفیع من شود و برایم طلب بخشش کند
توجه کنید که آیه استدلال میکنه که به پیامبر مراجعه شده و از خداوند خواسته میشه که ما رو ببخشه و این بزرگان (محمد(ص) )را شفیع ما گرداند .پس میتونیم بگیم این آیه مختص به حیات نبی است نه بعد از وفات آن حضرت. چون بعد از وفات پیامبر توصیه ای نشده که دوباره سراغ پیامبر رفته و در پیشگاه پیامبر از خدا طلب بخشش کنیم و از رسول خدا بخوایم برامون طلب مغفرت کنن.. چطور؟؟ ببینید :

این ایه چی میگه ؟؟ و خطاب به کیه؟؟

«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَیْلٌ لِّلْمُشْرِكِینَ»
بگو من بشری چون شمایم جز اینكه به من وحى مى‏شود كه خداى شما خدایى یگانه است پس مستقیما (بدون واسطه) به سوى او بشتابید و از او آمرزش بخواهید و واى بر مشركان.. (ترجمه آیتی شیعی)

اگر چیزی غیر از این باشه پس بر اساس این آیه:

« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آَمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ) » 62 سوره نور
جز این نیست كه مؤمنان كسانى‏اند كه به خدا و پیامبرش گرویده‏اند و هنگامى كه با او بر سر كارى اجتماع كردند تا از وى كسب اجازه نكنند نمى‏روند در حقیقت كسانى كه از تو كسب اجازه مى‏كنند آنانند كه به خدا و پیامبرش ایمان دارند پس چون براى برخى از كارهایشان از تو اجازه خواستند به هر كس از آنان كه خواستى اجازه ده و برایشان آمرزش بخواه كه خدا آمرزنده مهربان است.

پس من بر اساس آیه بالا میگم وقتی قرار باشه جایی بریم یا بخوایم کاری انجام بدیم، لازمه قبلش بریم سر قبر رسول الله و بگیم یا رسول الله اجازه بده مرخص شیم یا فلان کار رو انجام بدیم و بعد صبر کنیم تا جواب رسول الله رو بشنویم که آیا رسول الله صلی الله علیه و سلم اجازه داد یا نداد!! و اگه اینکار رو نکنیم پس مومن نیستیم. چون از فرمان خدا سرپیچی کردیم .. ایا این استدلال درسته واقعأ ؟؟
همانطور که میبینید دو آیه کاملأ شبیه به هم و مختص زمانی است که پیامبر در قید حیات هستند ..
پس این موضوع هم منتفی میشه ..
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در مورد حضرت يوسف (ع ) و آیه 97 سوره یوسف :

در این مورد هم دوست خوبم جناب آقای joy bel به نظرم توضیحات کافی رو ارائه دادن و با روایتی از سید و خلیفه بزرگوار حضرت علی ( کرم الله وجه و رضیه الله عنه ) تقریبأ بحث رو روشن کردند ..

مراجعه کنید به نهج البلاغه، خطبه ي 111 و خطبه ی 235

بنده هم در ادامه بحث دوستم باید بگم که بازم متوسل به شخص در قید حیات شده اند

همونطور که میببینید خداوند در آیه هیچ جای شکی برای ما باقی نمیگذارد...

«
وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ »﴿ نحل/20﴾
و كسانى را كه جز خدا مى‏خوانند چیزى نمى‏آفرینند در حالى كه خود آفریده مى شوند.
و در ادامه همین آیه است که فرق درخواست از شخص زنده و مرده مشخص میشود ..

»أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ» ﴿ نحل/21﴾

مردگانند نه زندگان و نمى‏دانند كى برانگیخته خواهند شد.

پس خداوند یکی از دلایلی که باعث میشود آنها حاجت حاجت طلبان را بر آورده نکنند، مرده بودنشان میداند!!


بعضی از مفسرین میگویند منظور از این آیه بتهای عهد جاهلیت است ولی ملاحظه کنید که نمیتوان گفت که منظور از این آیه همان 360 بت اعراب جاهلیت است چون خداوند در آیه فرموده:

« وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ » و نمى‏دانند كى برانگیخته خواهند شد..و میدانیم که بتها بر انگیخته نمیشوند و بهشت و دوزخی نیز ندارند!

و در جواب این که دوستان میگن اين آيه نشان ميده كه بايد براي طلب بخشش از خداوند واسطه و وسيله رو پيدا كرد تا خداوند به خاطر او حاجات انسان رو برآورده کنه :

ببینید شیطان دست به دعا شده و خداوند بی شریک رو خطاب کرده در حالی که بزرگترین گناهان رو انجام داده و نزد خدا و همة مؤمنان ملعون است و از فرمان خدا متكبّرانه رويگردان شده، مستقيماً در پيشگاه خداوند دعا كرد ودعايش هم مورد اجابت واقع شد:
قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾ حجر
ابليس!!(دست به دعا شد و) گفت: پروردگارا! مرا تا روزيكه مردم در آن زنده ميشوند، مهلت ده! (خداوند در جواب دعايش) فرمود: (درخواست و دعاي تو قبول است و) هم اينك تو از مهلت يافتگاني تا روزي كه زمان آن (پيش خدا) معلوم است.
اونوقت دعای ما ( هرچقدم گناه کار باشیم که اندازه شیطان گناه کار نیستیم ) مورد اجابت قرار نمیگیره و حتمأ باید ی وسیله ای باشه که دعای مارو به خدا برسونه؟؟!!

سوال من اینه کار پسران یعقوب ؛ چ ربطی و شباهتی به کارهای امروز ( توسلی که انجام میشه ) دارن واقعأ؟؟!!

اولا یعقوب علیه السلام زنده بود و ما نیز اعتراضی نداریم که اگر مسلمانی از مسلمان دیگر بخواهد که برایش طلب امرزش کند و خودمون هم این کار رو انجام میدیم ولی برای دعا پیش مرده نمیریم

اگه پسران یعقوب میرفتن سر قبر ابراهیم و میگفتن ای پدربزرگ و ای جد ما برای ما استغفار بخواه، انوقت ما هم حق داریم استدلال کنیم و برای توسل به مرده پسران یعقوب رو شاهد بیاریم.

الان فرق مرده و زنده مشخص هست دیگه نه ؟؟

چرا پسران یعقوب بر سر قبر جد خود ابراهیم نرفتن و نگفتن
یا ابانا استغفر لنا ،
در حالیکه ابراهیم مقامش به مراتب از یعقوب بلندتر و بزرگتر بود، پس چرا این کارو نکردن؟
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستان گفتن که چطور توسل به پیامبر در زمان زنده بودن وی جایز ، اما در زمان مرگ جایز نیست ؟؟ و مطرح کردن که اگه توسل به زنده بودنش شرک نیست و مجاز فرقی نمیکنه که میشه بعد از مرگ هم متوسل شد .!!!
اینجا میایم به عقل مراجعه میکنیم .. واقعأ عقل اینو میگه ؟؟!

فرض کنید شما بیماری و به ی مطب میری که دکتر تورو مداوا کنه ... آیا بعد از مرگ اون دکتر بازم میری مطبش ؟؟!!!
اگه بری اون دکتر برات نسخه میپیچه؟؟
اگه فرقی نمیکرد که دکتر هم باید وقتی مرد بتونه درمان بده مگه غیر از اینه ؟؟

شما که قرآن میخونید اجرتون با خدا اقلأ ی نگاهی هم به آیات 19 تا 22 سوره مبارکه فاطر بندازین
(وَمَا یسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ)19
«و نابینا و بینا هرگز برابر نیستند»
(وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ)20
و نه ظلمتها و روشنایی،
(وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ)21
و نه سایه و باد داغ و سوزان!
« وَمَا یسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یسْمِعُ مَنْ یشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ» سوره فاطر/22
و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد می‌رساند، و تو نمی‌توانی سخن خود را به گوش آنان که در گور خفته‌اند برسانی..

اینجا هم تأکید شده که خدا به هرکی بخواد میتونه صدای تو رو برسونه و من منکر این نیستم که مرده اصن نمیشنوه.. بنابه همون آیات که ذکر شد مردگان هم برابر نیستند و اینم باید در نظر بگیریم که خداوند میفرمایند :
« وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ »﴿الأحقاف: ٥﴾
و كیست گمراه ‏تر از آن كس كه به جاى خدا كسى را میخواند كه تا روز قیامت او را پاسخ نمى‏دهد ..

و چرا تا روز قیامت به آنها پاسخ داده نمیشود؟. خداوند در ادامه آیه میفرماید: «وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ» و آنها از درخواستشان بى‏خبرند..
پس حتی باوجود قبول این موضوع که مردگان میشنوند و صدای مارا دریافت میکنند باید اعتراف کنیم که نمیتونن استجابت کنند و فقط خدی باری تعالی میتواند استجابت کند و میفرمایند : ادعونی استجب لکم ..

این قران است که کور و بینا و سایه و آفتاب و تاریکی و روشنایی و مرده و زنده رو برابر نمیدونه
و با وجود این آیات، شما میگین چه فرقی میکنه طلب از مرده و زنده!!
دوست نزديكتر از من به من است ... وين عجبتر كه من از وى دورم
چه كنم با كه توان گفت كه دوست ... در كنار من و من مهجورم !

 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تفسیر و تشریح نمونه های ارائه شده از توسل توسط دوستان

دوستان چند نمونه ذکر کردند که توسل به پیامبر حتی بعد از وفات ایشان مانعی ندارد و همچنان که مستحضرید در اکثر قریب به اتفاق این نمونه ها متوسل شدن به مقام رفیع پیامبر در پیشگاه خدا و بر این قائل هستیم که متوسل شدن به مقام شخص صالح در پیشگاه خداوند مانعی ندارد .. گفته های دوستم سانیار مؤید این گفته من هم هست که استدلال کردند به مقام والای بزرگان دین نزد الله تعالی به شرطی که در پیشگاه خداوند به انان متوسل شویم .. به شرطه ها و شروطها :D
ولی خب ابتدای موضوع هم عرض کردم استناد به احادیث از هر منبعی دال بر صحت و ثقم موضوع نیست..
برای اینکه بحث خیلی خسته کننده نشه من ی نمونه اش رو براتون تشریحش رو آوردم که قیاس کردنش خالی از لطف نیست و آن چه که عیان است چ حاجت به بیان است : )

هرموردی که سند دادین بد نیست تطبیقی داده بشه با نمونه های ان از کتاب های دیگه.. و این سند کاملأ مخطی است و مغرضانه در متن مقاله ای که دوستان لینک دادن آورده شده .

توسل صحابه به پیامبر (ص) پس از وفات آن حضرت!

أَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِي زَمَنِ عُمَرَ , فَجَاءَ رَجُلٌ إلَى قَبْرِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ , اسْتَسْقِ لِأُمَّتِكَ فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَكُوا , فَأَتَى الرَّجُلَ فِي الْمَنَامِ ، فَقِيلَ لَهُ : ائْتِ عُمَرَ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ , وَأَخْبِرْهُ أَنَّكُمْ مَسْقِيُّونَ وَقُلْ لَهُ : عَلَيْكَ الْكَيْسُ , عَلَيْكَ الْكَيْسُ " , فَأَتَى عُمَرَ فَأَخْبَرَهُ ، فَبَكَى عُمَرُ ، ثُمَّ قَالَ : يَا رَبِّ ، لَا آلو إلَّا مَا عَجَزْتُ عَنْهُ

در زمان خلافت عمر، قحطي آمد و مردي (بلال بن حارث) نزد قبر پيامبر (ص) آمد و گفت: يا رسول الله! مردم از بي آبي به هلاکت مي‌رسند، از خداوند بخواه که باران رحمتش را بر مردم ببارد. پيامبر (ص) به خواب آن شخص آمد و فرمود: برو نزد عمر و از قول من سلام برسان و بشارت بده که باران رحمت بر آنها نازل خواهد شد. آن مرد آمد نزد عمر و خوابش را گفت و عمر هم گريه کرد (و با اینکارش ، کار آن متوسل را تأیید کرد و نگفت که تو مشرک شدی و از این حرف ها..)
المصنف لإبن أبي شيبة الكوفي - ج7، ص483 با سند صحیح


در توضیح این حدیث :

شيخ آلباني (رح) در كتاب التوسل (ص132) در مورد این روایت مي گوید: در اين حديث حجتي نيست زيرا مدار حديث دور يك فرد مجهول مي چرخد.و ذكر نام بلال بن حارث در روايت چيزي را عوض نمي كند زيرا سيف بن عمر محدثين در ضعفش اتفاق دارند وابن حبان در موردش ميگويد كه احاديث موضوع روايت مي كرده.
و عبد السلام آل عبد الكريم محقق كتاب (الصواعق المرسلة الشهابية/ص 173) مي گويد:اين قصه كه روايت شده در متنش منكرات وجود دارد به دليل مخالفتش با چيزي كه در شرع در اين مورد اثبات شده و به دليل مخالفتش با فعل صحابه و تابعين در باب نماز استسقاء .زيرا در اين مواقع صحابه وتابعين به الله تعالي رجوع مي كردند و براي اوعبادت مي كردند واستغفار مي كردند خداوند تعالي مي فرمايد: وَأَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا ﴿الجن: ١٦﴾
و اگر [مردم] در راه درست پايدارى ورزند قطعا آب گوارايى بديشان نوشانيم.
ودر جاي ديگر مي فرمايد: وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا ﴿هود: ٥٢﴾
اى قوم من از پروردگارتان آمرزش بخواهيد سپس به درگاه او توبه كنيد [تا] از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد.

------------------------------
اما راويان حديث:

اينكه گفته شده كسي كه نزد قبر پيامبر آمده بلال بن حارث بوده يك بار هم به صحت نرسيده وفقط از طريق سيف بن عمر آمده كه آن شخص بلال بن حارث بوده وسيف بن عمر اخباريست وموثق نيست .
بعضي از آراي علماي جرح وتعديل در مورد سيف بن عمر :
حافظ ذهبي در ميزان الاعتدال /3/353 نقل مي كند:يحيي بن معين در مورد سيف مي گويد خيري در او نيست. وابوحاتم او را متروك ميداند .وابن حبان سيف را از زنادقه ميداند .وابن عدي مي گويد عامه حديث سيف منكر است.ومكحول مي گويد سيف حديث اختراع مي كرد!
بيروتي ابن أبي حاتم « ضعيف» (الجرح والتعديل 4/278). ورماه ابن حبان والحاكم بالزندقة (تهذيب التهذيب 4/295).
ابن جوزي در كتاب ضعفاء ومتروكون /2/35/ رقم 1594 معين سيف را ضعيف الحديث ميداند.وابوحاتم رازي او را متروك الحديث ميداند براي اطلاع بيشتر مراجعه شود به تاريخ الطبري 2 /508 والبداية والنهاية /7/104

مسئله بعدي مالك بن دار می باشد که او هم مجهول الحال است ! و انقطاع ومرسل بودن حديث همانطور كه خليلي در الارشاد مي گويد: ( إن أبا صالح سمع مالك الدار هذا الحديث، والباقون أرسلوه)

و ایرادی ديگر عدم صحت روايت ونكارت متن روايت و اگر بر فرض متن را صحیح بدانیم دليل بر جواز استسقاء به پيامبر نمي شود زيرا سائل(مالك الدار) مجهول است وعمل صحابه خلاف اين روايت است درحالي كه صحابه عالمترين مردم به شرع بودند.
پس خود به خود گفته ابن حجر عسقلانی(که درود بر روانش باد) ،باطل میشود و اهل علم میدانند که جرح مقدم است بر تعدیل و گفته خود ابن حجر(رح) است که در شرح نخبه اش ص136 میفرمایند:جرح ( متهم شئن ) مقدم است بر تعدیل (تبرئه ) یعنی اگر یک راوی از طرف جمعی مورد جرح قرار گرفت و از طرف جمع دیگر تعدیل گردید، مجروح شمرده میشود.
-----------------------------------------
این بار روایت صحیح و کاملی که نقل شده به کل مساله توسل بعد از وفات پیامبر در مورد خلیفه دوم ( رضیه الله عنه ) رو نفی میکنه!
این روایت میتونه دلیلی بر ادعای اهل سنت باشه به نفی توسل به قبور مرده گان !!


اصل حدیث رو ببینید

روایت اینچنین است :
(عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ: أنّه كَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِالْمُطَّلِبِ ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَ،ا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا، قَالَ: فَيُسْقَوْنَ. (بخارى ح 1010
ترجمه: وقتي قحطي مي‏شد عمر بن خطاب رضی الله عنه بوسيله دعاي عباس رضی الله عنه طلب باران ميكرد و ميگفت: پروردگارا ! ما قبلاً به وسيله پيامبرت طلب باران مي‏كرديم و شما آب نازل مي فرموديد، اكنون بوسيله عموي پيامبرمان (يعني عباس از شما طلب باران مي‏كنيم ( راوي مي‏گويد: بوسيله دعاي عباس باران مي باريد

شیخ احمد بن حجر آل بطام میگوید:
در زمان خلافت عمر رضي الله عنه براي مدتي باران نباريد. تا آنجا که مسلمانان نماز استسقاء خواندند، و پس از اتمام نماز عمر گفت: اللهم در گذشته هنگاميکه باران نمي باريد از طريق رسول الله صلي الله عليه وسلم به تو متوسل مي شديم و تو بر ما باران مي باريدي. اما الان از طريق عموي رسول الله صلي الله عليه وسلم به تو متوسل مي شويم. سپس عمر گفت: اي عباس بر خيز و براي ما دعا کن.

پس اگر توسل جستن به رسول الله صلي الله عليه وسلم بعد از وفاتش جائز مي بود، هرگز صحابه کرام توسل جستن به رسول الله صلي الله عليه وسلم را ترک نمي کردند و از عباس نمي خواستند که برايشان دعا کند.
مراجعه شود به کتاب تطهیر الجنان والارکان عن الشرک و الکفران

و ی نمونه دیگه که باز توو همون مقاله است :
نبی مکرم (ص) درباره ی کشتگان بدر فرمودند:
ما أنتم أسمع لما أقول منهم!
شماها شنواتر از آنها به آنچه مي‌گويم نيستيد.
محمد امین شنقیطی در تفسیرش درباره ی روایت فوق ، مینویسد:
هو نص صحيح صريح في سماع الموتى
این نص صحیح و صریحی است در شنیدن مردگان
که ادامه حدیث میفرمایند : و آنان بر انجام آنچه میگویید ناتوان اند که ادامه حدیث در متن مقاله دیده نمیشه .. اینجاست که متوجه ی عنصری به نام قیچی شدم من :)
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توسل و دعاهای پیامبران الهی

در قرآن دعا و توبه حضرت آدم علیه السلام اینچنین آمده!

« َربَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ» اعراف/23
«اي رب ما، ما به خود ظلم کرديم، و اگر تو ما را نيامرزي و برما رحم نکني ما از زيانکاران خواهيم بود«!!

نوح عليه السلام :

»رَبّ اغْفرْلي و لِو الدِيّ و لمِنْ دَخَلَ بَيتِيَ مُؤمناً وللمؤمنين والمؤمنات وَلا تَزد الظالمينَ إلاّتبارا» نوح/28
»اي رب من بيامرز مرا و پدر و مادرم را و هر مؤمني را که داخل خانه من شده است. و همچنين بيامرز تمام مردان مؤمن و زنان مؤمن را. و بر ظالمين چيزي جز هلاکت و ويراني زياد مکن«

و همچنين ابراهيم عليه السلام گفته است:

»ربَّنا اغفرلي ولوِ الِديّ و للمِؤمنينَ يَوْمَ يقومُ الحساب» (سورة ابراهيم/ 41).
»اي رب ما، بيامرز مرا و والدينم و مؤمنين را در روزيکه حساب برپا مي شود، (اين دعا را ابراهيم عليه السلام هنگامي کرده بود که هنوز براي او مشخص نشده بود، پدرش دشمن الله است(.

و ايوب عليه السلام :

»وأيُّوب إذْ نادى رَبَّهُ أنّي مَسّنِي الضرُّ و أنْتَ أرْحَمُ الراحمين» (سورة الأنبياء /83).
» و بياد آر ايوب را هنگاميکه رب خود را خواند و گفت مرا رنج و بلا رسيده است و تو ارحم الراحمين هستي«


و در مورد يونس عليه السلام هنگاميکه در شکم نهنگ فرو رفت، آمده است:

»
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ» / انبیا/87 - 88
« و بياد آر يونس را هنگاميکه با ناراحتي و غضب قوم خود را ترک کرد و گمان برد که ما او را دچار سختي و تنگنايي نخواهيم کرد. اما هنگاميکه به داخل شکم خود را خواند و گفت: معبود بحقي جز تو نيست. و تو از هر گونه نقص و بدي پيراسته هستي. وبي شک من از ظالمين بوده ام. ما نيز دعاي او را اجابت کرديم و از بلا و مصيبتي که در آن بود نجاتش داديم. و اينگونه ما مؤمنين را نجات خواهيم داد اگر بسوي ما روي بياورند«

و در مورد یوسف و زکریا و ... نیز چنین دعاهایی موجود هست ولی نمیخوام متن طولانی بشه و خارج از حوصله پس ذکر نمیکنم ...

دعاهايي که از رسول الله صلي الله عليه وسلم در کتب احاديث و اذکار ذکر شده نیز خیلی زياده

مثلأ : «اللّهُمَّ إنّي أسألك العافيةَ في دينی ودنيای وأهلی ومالی وبدنی«
«الهي از تو طلب عافيت مي کنم در دينم و دنيايم و اهلم و مالم و بدنم«

و بسياري دعاهاي ديگه که اگه دقت کنیم در تموم اونا برامون ثابت ميشه که هيچگونه دليلي نه در قرآن و نه در آحاديث صحيحه وجود نداره که توسل جستن به پيامبران، یا اهل بیت جایز باشه !
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روایاتی موافق قرآن در مورد اینکه فقط ایمان و عمل موجب نجات است :

سعی کردم بیشتر از کتابای شیعه سند بیارم که نگین ساختگی بوده و یا مورد قبول نیست و برا همین هم معتبرترین کتابا رو انتخاب کردم که منتسب به خود امامان باشن یا لااقل از نظر اعتبار ساقط نباشند.. ببخشید که طولانیه ی خورده ولی خوندنشون خالی از لطف نیست.


- شیعه و سنی به روایت صحیح در کتب خود این روایت را از ورام بن ابى فراس آورده اند :

و لما نزل قوله تعالى: «و انذر عشيرتك الاقربين» فناداهم بطناً بطناً حتى قال: يا فاطمة بنت محمد يا صفية بنت عبدالمطلب عمة رسول الله اعملا لا نفسكما فانى لا اغنى عنكما من الله شيئاً، فمن عرف هذه الامور علم انه لاينفع الا التقوى.
وقتى آيه شريفه: «و خويشاوندان نزديكت را انذار كن» نازل شد، پيامبر يك يك ايشان را صد زد تا آنجا كه فرمود: اى فاطمه دختر محمد، اى صفيه دختر عبدالمطلب - عمه رسول خدا - شما دو تن نيز براى خود عمل كنيد، زيرا من شما را از هيچ چیزی كه در قبال خدا داريد، نمى‏توانم بى‏نياز كنم.
پس هر كس با اين امور آشنا باشد مى‏فهمد كه چيزى جز تقوا و عمل خودش سودى به حالش ندارد.

- در کتاب امالی طوسی ص 381 از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرموده:« لا ینال ما عند الله إلا بالعمل».
و همچنین در کتاب سفينة البحار، ج 1ص 733 اشاره شده که امام باقرعليه‏السلام ضمن حديثى به شخصى به نام خثيمه فرمود:
"أَبْلِغْ شيعَتَنا أَنَّهُ لا يُنال ما عِنْد اللَّه إِلّا بالْعَمَلِ".
به شيعيان ما برسان كه تنها عمل، موجب قرب به پروردگار است.

نگفته با توسل به ما اهل بیت و امامان به پرودگار نزدیک شوید .. پس عمل صالحی که ما اعتقاد داریم وسیله است اینجا امام باقر هم اشاره فرمودند.
[h=3]همچنین میتونید روایت رو در این کتاب هم ببینید :کتاب امام شناسي / جلد سوم / قسمت چهارم: صفات شیعه واقعی[/h]

- روضة کافی روایت کرده که امام صادق علیه السلام فرموده: « اِعلَمُوا أنّهُ لَيسَ يُغني عنكُم مِنَ اللّه ِ أحَدٌ مِن خَلقِهِ شَيئا ، لا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ ، و لا نَبِيٌّ مُرسَلٌ، و لا مَن دُونَ ذلكَ ، فَمَن سَرَّهُ أن تَنفَعَهُ شَفاعةُ الشافِعِينَ عندَ اللّه ِ فَليَطلُبْ إلى اللّه ِ أن يَرضى عَنهُ »
بدانيد كه هيچ يك از آفريدگان خدا ، براى شما نزد خداوند كارى نمى تواند بكند ؛ نه فرشته اى مقرّب و نه پيامبرى مرسل و نه ديگران . پس ، هركه خوش دارد ( خواهان شفاعت است ) كه شفاعت شفاعت كنندگانِ از او، نزد خداوند مؤثر افتد، از خداوند بخواهد كه از وى خشنود باشد .

- بحار الانوار، ج 68، ص 179 و امالی طوسی ص 302 روایت کرده اند که امام باقر علیه السلام فرمود: « یا جابِرُ! بَلِّغْ شیعَتی عَنِّی السَّلامَ وَاَعْلِمْهُمْ اَنَّهُ لا قَرابَةَ بَیْنَنا وَ بَیْنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلا یُتَقَرَّبُ اِلَیْهِ اِلاّ بِالطّاعَةِ لَهُ، یا جابِرُ! مَنْ اَطاعَ اللّهَ وَاَحَبَّنا فَهُوَ وَلِیُّنا وَمَنْ عَصَی اللّهَ لَمْ یَنْفَعْهُ حُبُّنا»
ای جابر! سلام مرا به شیعیانم برسان و به آنان اعلام کن که میان ما و خدای عزّوجل خویشاوندی نیست وکسی جز با اطاعت و بندگی به او تقرب نمی یابد. ای جابر! هر که خدا را فرمان ببرد و ما را دوست بدارد، دوست ما است و هر که نافرمانی خدا کند، محبت ما به حالش سودی ندارد.

-علی عليه السلام ضمن بعضی از ادعیه و مناجات خود در دعاهای مکتوب 31 نهج البلاغه فرموده : « لم یجعل بینك و بینه من یحجبه عنك، و لم یلجئك إلی من یشفع لك إلیه»
یعنی خدا بین تو و بین خود کسی را قرار نداده که او حاجب باشد و تو را وادار ننموده که شفیع و واسطه‌ای نزد او ببری.
بنابراین باید فقط در درگاه خدا التجاء نموده حاجت خواست و فقط او را بنده شناس و حسابرس دانست که جز تقوی و پاکدامنی و مطیع خدا بودن چیزی موجب نجات نیست

و صدها از این قبیل احادیث که به این موضوع اشاره دارند که فقط با عمل می‌توان نجات یافت.
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلایلی بر نفی توسل به قبور مردگان :

به سندهای متعدد نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه وسلم دعا می‌فرمود که « اللهم لا تجعل قبری وثنا یُعبد » یعنی؛ خدایا قبر مرا بتی قرار مده که پرستیده شود! یعنی؛ حفظ کن. و روایات بسیاری با این مضمون وارد شده که: لا تطف بقبر که مسلمان حق ندارد به هیچ قبری طواف کند.

رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود :« لعن الله زوارات القبور و المتخذین علیها سرج »
و ابو عمرو عامر بن شراحیل متوفای 104 هجری که از علمای بزرگ اسلام بوده و صد و پنجاه نفر صحابه رسول خدا صلی الله علیه وسلم را دیده و أخذ حدیث نموده مکرر می‌گفت:
« لولا أن رسول الله نهی عن زیارات القبور ».

حضرت باقرعلیه السلام می‌فرماید: « نهی رسول الله صلی الله عليه وسلم أن یصلی علی قبر أو یقعد علیه أو یبنی علیه ».
یعنی رسول خدا نهی فرمود از اینکه روی قبری نماز بخوانند و یا بنشینند و یا بر آن بنائی کنند.

در کتاب نهایه از رسول خدا صلي الله عليه وآله و سلم روایت کرده که: «نهی النبی صلي الله عليه وآله سلم أن یجصص القبر أو یبنی علیه أو یکتب علیه لأنه من زینة الدنیا فلا حاجه بالمیت إلیه ».
یعنی رسول خدا صلی الله علیه وسلم نهی فرمود: از اینکه بر قبر گچکاری شود یا بر آن بنا شود یا بر آن نوشته شود زیرا که اینها از زینت دنیا است و میت احتیاجی به آن ندارد.

در کتاب محاسن برقعی از حضرت علی علیه السلام روایت کرده که فرمود : « من جدد قبرا أو مثل مثالا فقد خرج عن الإسلام ».
یعنی؛ کسی که قبری را پس از کهنه شدن تعمیر نماید یا مجسمه‌ای بسازد از اسلام خارج گردیده است.

و نیز کتاب کافی از حضرت علی علیه السلام روایت کرده که فرمود : « بعثني رسول الله إلی المدینه في هدم القبور و کسر الصور فقال لا تدع صورة إلا محوتها و لا قبرا إلا سویته »
یعنی: پیغمبر صلی الله علیه وسلم مرا فرستاد برای اینکه قبرها را با زمین یکسان و هموار کنم و بتها را همه را بشکنم و ...

حضرت باقر علیه السلام می‌فرمود: « من عرف الإمام و لم یعرف الله فقد ضل ضلالا بعیدا »
یعنی؛ کسی که امام را بشناسد ولی خدا را نشناسد بسیار گمراه است!

همچنین امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه 22 سوره مبارکه فاطر فرموده اند:
وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ ۖ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿٢٢﴾
ترجمه : و زندگان و مردگان یکسان نیستند محققا خدا به هر کس بخواهد می‌شنواند و تو به کسانی که در قبرند شنواننده نیستی ( 22)
به هر حال با وجود آیات روشن قرآن فک نکنم احتیاجی به نقل چنین روایاتی باشه :)
 

mirza_seraj

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که زیاد اینو شنیدم و دوستان سعی کردن در لفافه به هم توهین کنن و ما هم بی بهره نبودیم
دوستتون خانم فاطیما ما در همین تاپیک مورد بهره قرار دادن و بهمون چسبوندن که شما که علم نداری لطفاً ... .
.
.
.
سوالم رو جای اشتباهی پرسیدم.
 
آخرین ویرایش:

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و در نهایت استدلال عقل از موضوع :

برادر و خواهر مسلمان!

بیایم منصفانه از دیدگاه عقل توسل رو بررسی کنیم و نه جانب داری از اهل سنت کنیم، و نه از شیعه، دلایل هیچ یک از دو گروه را مطرح نکنیم
خداوند نعمت اندیشه و تفکر و تحقیق رو به همه ما عطا کرده ، وقتی در پی یافتن حقیقت توسل به قبور صالحان هستیم میبینیم ی موضوعی است که بین شیعه و اهل سنت متفاوت..
همون طور که اول بحثم گفتم اهل سنت توسل به مردگان و هر نوع کمک خواستن از قبور صالحان را جایز نمیدونن اما از دیدگاه شیعه این امر جایز و یا مستحب می باشد و هر کدام از دو گروه برای خود دلایل و حجت هایی دارن که مطرح شد.

حالا عقل چی میگه ؟؟

قبل از هرچی این رو مشخص کنیم که آیا توسل به قبور بزرگان و امامان در مذهب شیعه امری واجب است یا مستحب یا مباح؟
همون طور که مطرح شد و دیدین طبق اسناد و گفته های دوستان شیعه توسل رو ( توسل به مرده ) مستحب و یا مباح و جایز میدونن و هیچ یک از علمای شیعه نه در گذشته و نه در عصر حاضر نگفتند که توسل در مذهب شیعه جزو واجبات یا فرایض یا رکن دین می باشد.

هیچ شیعه ای هم تا به حال نگفته که اگر کسی متوسل به قبور بزرگان نشه، گناهکار است! و وارد بهشت نخواهد شد.

تا اینجای بحث رو قبول دارین دیگه نه ؟؟

اما اهل سنت توسل به غیر الله را ناروا و ناجایز میدونن و اعتراف می کنن که توسل به مرده جایز نیست .

حالا عقل ما قضاوت نهایی روانجام میده..


اگه توسل به غیر خدا در بین شیعه امری مباح یا مستحب و جایز می باشد، و هیچ یک از آنها نگفتند که این امر واجب یا فریضه است؛ پس چرا ما خودمون رو به دام خطری بیندازیم که انبیا و اولیا ما رو ازش نهی کردن؟

اینجاست که عقل ما رو به دوری از توسل و کمک به غیر از خدا امر می نماید، چرا؟

چون اگه روز قیامت حق با شیعیان بود، ما ضرر نمیکنیم، و خداوند انسانها را به خاطر ترک مستحبات مورد مؤاخذه قرار نمیده؛ و توسل چیزی بالاتر از مستحـــب نیست، اما اگه روز قیامت حق با اهل سنت بود، و توسل به مرده طبق آیات و روایات گفته شده شرک محسوب شد، اینجاست که ما پیروز میشیم و توسل جویان به غیر الله ضرر میکنند ...

پس من در اینجا متوجه میشم که در این قضیه اهل سنت به حق نزدیک تر است، چون در هر دو صورت، چه حق با اونا باشه چه حق با شیعه، اهل سنت هیچ گونه ضرری متحمل نمیشن و ترک یک امر مستحب، هیچ وقت انسان را به هلاکت نمی اندازد.
برادر و خواهر مسلمان!
اگه تا به امروز به قبر و مردگان متوسل میشدی و به غیر الله ؛ از همین حالا که این مطلب رو میخونی و این تحلیل رو از دیدگاه عقل شنیدی، این عقیدۀ ات رو اصلاح کن، و خودتو از هر نوع توسل به غیر خداوند دورکن؛ چون در هر دو حالت، برندۀ نهایی کسی است که خود را از توسل به غیر الله باز داشته است.
و اینو بدون که هیچ وقت خداوند انسان رو در روز قیامت به خاطر نگفتن یا محمد ( ص) ، یا علی ، یا حسین، یا ابا الفضل، یا فاطمه، یا امام رضا مورد مؤاخذه قرار نمیده.

آیا از دیدگاه عقل ، خداوند از گفتن یا الله خوشش میآید یا از گفتن یا ابا الفضل؟

به نظرتون معقول است که خداوند در روز قیامت یقه بنده اش رو بگیره که در تمام زندگی خویش به خداوند متوسل شده، و همیشه یا الله را بر زبان رانده است، و از او بپرسه که تو چرا هنگام سختی ها یا حسین، یا امام رضا نگفتی؟؟؟


برادر و خواهر مسلمانم: بدون تعصب و با عقل ، خوب به این سؤالا فک کن...

اگه به خود خدا توسل کنیم ضرر و زیانی میبینیم؟

به فرض توسل به مردگان جایز باشه، اهل سنت ضرری خواهند کرد؟ و اگه جایز نباشه چه کسی ضرر میکنه؟؟
جواب همۀ این سؤالها در اندیشۀ آزاد یک مسلمان واقعی وجود دارد...

پ. ن : در پایان خدمت همه کسانی که دنبال حقیقت هستن عرض کنم من بردارانه و بدون هیچ توهینیی هیچ تعصبی و طعنه ای با دلایل عقلی و نقلی توسل رو از دیدگاه یک فرد که دنبال حقیقت بوده و هست بیان کردم و بیشتر از همه چیز از قران کریم مدد گرفتم و 3 روز کامل راجب این موضوع تحقیق کردم و نتیجه تحقیقاتم رو براتون ارائه دادم .. حالا تفاسیر دوستان از این مطالب هرچی باشه برام قابل احترام است و مهم اینه که من عقایدم اینه و تضادی نداره با آیات قرآن و امیدوارم خوانندگان و دوستان عزیز بدون تعصب و با بینش این مطالب رو بخونن ..

اجرتون با خدای یکتا .. موفق و سربلند باشید /... در پناه حق تعالی


  • :gol:

  • :gol:
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من که زیاد اینو شنیدم و دوستان سعی کردن در لفافه به هم توهین کنن و ما هم بی بهره نبودیم دوستتون خانم فاطیما ما در همین تاپیک مورد بهره قرار دادن و بهمون چسبوندن که شما که علم نداری لطفاً ... . . . . اجازه دارم یه سوال کنم؟ . . . از نظرِ شما شیعه اشتباه میکنه که به کسانی که از نظر شما مردن متوسل میشه و به نظر شما شیعه قرآن رو کلاً بیخیال شدِ و عملکرد رو بیخیال شدِ؟
دوست من ؟؟!!! من اصلأ این شخص رو نمیشناسم .. حتی ی کلمه هم باهاش صحبت نکردم .. ولی اینجا همه دوستیم عزیز :) بنده هیچ وقت نگفتم شیعه اشتباه میکنه و بیخیال قرآن شده .. و نمیگم اشتباه ولی آیات و روایاتی که ارائه دادم میگه فقط به خدا متوسل بشیم و با تأکید بگم کسی رو با این کار توبیخ نمیکنم و من کی باشم نظر بدم در این باره ... این رو خدا میدونه و بس : ) پست آخری هم که گفتم با استدلال عقل اگه توسل جایزه خب من ضرری نمیکنم که متوسل نمیشم .. اگر هم جایز نیست بازم من متوجه ضرری نمیشم
 
آخرین ویرایش:

mirza_seraj

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست من ؟؟!!!
من اصلأ این شخص رو نمیشناسم .. حتی ی کلمه هم باهاش صحبت نکردم .. ولی اینجا همه دوستیم عزیز :)
بنده هیچ وقت نگفتم شیعه اشتباه میکنه و بیخیال قرآن شده .. و نمیگم اشتباه ولی آیات و روایاتی که ارائه دادم میگه نباشه بهتره و با تأکید بگم کسی رو با این کار توبیخ نمیکنم و من کی باشم نظر بدم در این باره ... این رو خدا میدون و بس : )
پست آخری هم که گفتم با استدلال عقل اگه توسل جایزه خب من ضرری نمیکنم که متوسل نمیشم .. اگر هم جایز نیست بازم من متوجه ضرری نمیشم


جملتون رو اصلاح میکنم نباشه مشکلی نیس (ممنون که پستتون ویرایش شد)

در ضمن در مورد اون خانم یا آقا من با شما بحثی ندارم و شما گفتین که تمامی پست ها رو شخم زدین و من فقط محض اطلاع گفتم که من بی اطلاع هستم و هیچ اطلاعات تاریخی ندارم و .... (خودزنی)

موفق باشین
یا علی ...:gol:
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جملتون رو اصلاح میکنم نباشه مشکلی نیس در ضمن در مورد اون خانم یا آقا من با شما بحثی ندارم و شما گفتین که تمامی پست ها رو شخم زدین و من فقط محض اطلاع گفتم که من بی اطلاع هستم و هیچ اطلاعات تاریخی ندارم و .... (خودزنی) موفق باشین یا علی ...:gol:
خودم اصلاح کردم : میگه فقط به خدا متوسل بشید و به اعمال خودتون :)
بنده هم هیچ بحثی در ارتباط با هیچ شخصی با هیچ کسی ندارم :) بله شخم زدم و استنباطم رو از موضوع ارائه دام خدمتون .. .. متشکر همچنین ... یا حق
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
سلام

بنظر میاد که تمام مطالب تاپیک مرتب در حال تکرار شدن هست

از آقایmasoud-gبرای حضور در تاپیک تشکر میکنم
ولی جهت اطلاع شما وسایرین یک جمع بندی کلی انجام داده و بحث روخاتمه میدم




*برای خواندن و درخواست از پروردگار حی قیوم میتونیم بدون هیچ واسطه ای اینکار رو انجام بدیم

دراین مورد هیچ اختلافی وجود نداشت ولی باتوجه به آیه هایی که به دفعات ثبت شده نظر برخی دوستان این هست که برای طلب حاجات از خداوند میشه از واسطه استفاده کرد

تعریف وتفسیر واسطه ی مطرح شده در کلام خدا از طرف عده ای اعمال صالح و جهاد و.. بود واز طرف شیعیان علاوه بر این موارد توسل به ائمه معصومین


هيچ مانع و حجابي ميان خالق و مخلوق وجود ندارد، جز گناه و عصيان بندگان كه آنان را از درگاه الهي دور مي‌كند. از اين رو، انسان گناهكار براي نزديك شدن دوباره به درگاه الهي بايد همراه انسان‌هاي معصوم به درگاه الهي روي آورد، انسان‌هايي كه به جهت عصمت، عبادت و بندگي پروردگار، به مقام «واسطه ميان خدا و بندگان» دست‌يافته‌اند. بدين جهت، تمسك و توسل به آنان نه تنها شرك نيست، بلكه عين اطاعت و تسليم بودن در برابر اوامر الهي است

______________________________________________________________

*بحث بعدی درمورد این موضوع بود که توسل به ائمه که از دنیا رفته اند و جزو مردگان محسوب میشن موضوعی بی مورد و بیهوده است
که پاسخ دوستان با توجه به آیات قرآن و نحوه از دنیا رفتن ائمه معصومین علیهم السلام(شهادت) این بزرگواران" احیاء عند ربهم یرزقون" هستند


از نظر شیعه توسل همون التماس دعا گفتن به اولیای الهی است و لازمه دعا کردن ارتباط روح با خداست که بعد از مرگ هم امکان پذیراست و طبق مطالبی که قبلا گذاشته شده اولیای الهی بعد از مرگ هم از حالمون با خبرهستند


درمورد نحوه توسل واینکه آیا توسل فقط در میان شیعیان رواج داره یا خیر؟ مواردی از توسل توسط دوستان اهل تسنن هم از کتابهای این مذهب قرار داده شده که به گفته برخی از کاربران این کتابها با توجه به راویان احادیث موجود خیلی دقیق نیست گرچه مواردی هم هست که در تاپیک های دیگه به استناد همین نویسندگان به بحث گذاشته شده ،در هر حال این کتب در این تاپیک مورد قبول واقع نشد .!

____________________________________________________

*بحث های حاشیه ای هم داشتیم مبنی بر اینکه برخی ادعیه ماثوره شیعیان ممکنه قلابی باشه وگرنه امام سجاد ع و امام علی ع چطور هیچ موردی از توسل به ائمه رو در کتابهای صحیفه و نهج البلاغه عنوان نکردند ، یا بقیه امامان معصوم ،که این موارد هم پاسخ داده شده و جهت تکمیل مطالب


خطبه نهج البلاغه:


بِأَبِي أَنْتَ وَأُمّي! اذْکُرْنَا عِنْدَ رَبِّکَ، وَاجْعَلْنَا مِنْ بَالِکَ( خطبه 235)

اين خطبه زماني هست كه پيغمبر از دنيا رفته است و مولا علي ع به ايشان متوسل مي شود و مي فرمايد ما را نزد پروردگارت ياد كن خوب ما سوال ميکنيم ايا خداوند نمي شنود كه مولا به پيغمبر متوسل شده است و از او كمك مي طلبد كه مولا را پيش خدا ياد كند؟ و به غير الله متوسل شده است؟



همچنين در روايت‌هاي ائمه اطهار(ع) چگونگي توسل و استغاثه به درگاه الهي براي برآورده شدن دعا را آموزش داده‌اند.

سماعة بن مهران مي‌گويد:


«امام كاظم(ع) به من فرمود: هرگاه به درگاه خداوند حاجتي داشتي بگو: اللّهمّ إنّي أسألك بحقّ محمّد و علي(ع).1
خداوندا! تو را به حق محمد و علي(ع) مي‌خوانم؛ زيرا براي آن دو در نزد تو مقام و منزلتي والاست. پس به حق همان منزلت، مي‌خواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستي و حاجاتم را برآورده سازي».

داوود برقي مي‌گويد:
«من به دعاهاي امام صادق(ع) گوش فرا دادم، شنيدم كه آن حضرت در دعا به درگاه خداوند، بيشتري الحاء و اصرار را به حق پنج تن؛ يعني رسول خدا(ص) و اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسين(ع) مي‌كرد».2



1. حر عاملي، وسائل الشيعه، ج7، ص102.
2. همان، ص97.


_________________________________________

*در مورد پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) نیز باید گفت آنها طبق اعتقادات شیعه وبر اساس نص صریح کلام خدا ، پس از مرگ یا شهادتشان نیز ، از امور ما خبر دارند و زیارت ما و نیز درخواست ما از آنها برای دعا کردن در درگاه الهی ، به آنها می رسد و با دعای آنها و نیز وساطت آنها ، خداوند نیز نظر رحمت خود را به بندگان عنایت می کند و دعاهای آنها مستجاب می شود.


*در مورد آیاتی که به نظر برخی با کمک گرفتن از پیامبراتن و ائمه منافات دارد باید عرض شود که در برخی از آیاتی که ذکر کرده شده ، آمده است که موجوداتی غیر از خداوند را می پرستند وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَمَا لَیْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِن نَّصِیرٍ (‏حج:17 ) . در پاسخ می توان گفت که قطعا شیعیان اهل بیت و امامان خود را نمی پرستند و استدلال به این ایه در واقع تهمتی است که به شیعه زده می شود.

_____________________________________

نکته ای مهم :
ندا کردن و طلب کمک کردن از کسی گاهی به صورت مستقل است به این معنا که ما شخصی را مستقلا برای کمک به مشکلاتمان صدا می کنیم . گاهی به صورت آن است که در کنار فرد دیگری آن را صدا می کنیم . آنچه شیعیان معتقدند هیچ کدام از این ها نیست . شیعیان معتقدند که پیامبر و اهل بیت ، اسباب و وسایلی هستند که خداوند خود فرموده است که برای برآورده شدن حاجات به آنها متوسل شوید :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (مائده 35 )
اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، از خدا پروا كنيد و به سوى او دستاويز بجوييد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.

به عبارت دیگر آنچه در قرآن کریم نهی شده است ، توکل به امری غیر خدایی است در حالیکه پیامبر و اهل بیت وسایل و وساطی هستند که توسط خود خداوند برای هدایت منصوب شده اند و شیعیان آنها را به قصد خودشان و یا به عنوان امری در کنار خداوند نمی خوانند بلکه معتقدند که آنها نیز بندگان خداوند و خداوند خود آنها را برای هدایت و وساطت منصوب کرده است .




___________________________________________

علی ای حال

شیعه معتقد به توسل به ائمه معصومین هست واین مورد رو با آیات قرآنی در تضاد نمیبیند


البته برخی موارد هم د که بدون پاسخ ماند:

اینکه چرا اهل سنت در نمازهای یومیه به پیامبر سلام میدهند ؟
اینکه اگر توسل رو به پیامبر و ائمه معصومین مردود میدانند چرا در کتابهای مختلف از توسل مواردی ذکر شده؟
و...


در پایان از همه دوستانی که به هر نیتی در تاپیک مطلب گذاشتند تشکر میکنم.
از خداوند منان برای خودم و همه ی دوستان توفیق بندگی وعبادت صحیح وبدور از شک وریا را خواهانم .

التماس دعا
:gol:





 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه ام و نه با تو دشمنی کرد ه ام. (ضحی 1-2)
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (یس 30)
و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام 4)
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام(انبیا 87)
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان توهم زده شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری. (یونس 24)
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج 73)
پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند، و قلبت آمد توی گلویت و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی ( احزاب 10)
تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (توبه 118)
وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی (انعام 63-64)
این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای. (اسرا 83)
آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ (سوره شرح 2-3)
غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟ (اعراف 59)
پس کجا می روی؟ (تکویر 26)
پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50)
چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟(انفطار 6)
مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنندو ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران ازخلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود (روم 48)
من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را در خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم و روزبعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم. (انعام 60)
من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می دهم (قریش 3)
برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگه با هم باشیم (فجر 28-29)
تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده 54)
و آنگاه که دوست داری کسی به یادت باشد به یاد من باش که همواره به یادت هستم (بقره 152)
 
آخرین ویرایش:

مسعود.م

متخصص والیبال باشگاه ورزشی
کاربر ممتاز
در جواب دوستان مبنی بر اینکه آیه مبارکه 35 سوره مائده (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ . المائدة / 35) رو یکی از آیات دال بر جستن وسیله و تقرب به خداوند با آن مطرح کردن

آیه ای مشابه به همین آیه نیز در سوره حج اینچنین آمده:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿77﴾ وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ....(78) حج



اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! (تنها براى خالق خویش) ركوع و سجده كنید (و تعظیم و كرنش برید و به خاك افتید) و پروردگار خویش را (به تنهایى) پرستش نمایید و كارهاى نیك انجام دهید تا رستگار شوید، و در راه خدا جهاد كنید...



مى‏بینیم كه در این آیه نیز، « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا » و « وَجَاهِدُواْ فى...» و « لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » آمده و با آیه 35 سوره مائده مشترك است، امّا به جاى جمله «اتقوا الله و ابتغوا إلیه الوسیلة»، شرح آن وسیله یعنى جمله « ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ» و در ادامه « وَجَاهِدُواْ فى...» آمده است!


در آیه 35 مائده تصریح شده كه وسیله را «بجویید!»؛ « وَابْتَغُوا...» و نفرموده: «بخوانید!»؛ «أدعوا...»! و ما مى‏دانیم كه «ارواح» ائمه و سایر صالحان، به دست ‏آوردنى نیستند و و نزد خدای حکیم است و نمیتوان ارواح ائمه را در عالم غیب و بى‏كران بجویید، بنابراین آنچه را نمی‏توان جست و نمیتوان به دست آورد، چگونه مى‏توان «وسیله» قرار داد؟

شاید دوستان ایراد بگیرند که ما اونا رو نمیجوییم که بلکه ازشون میخوایم برامون دعا کنند ( یعنی اینجا بحث خواندن مطرح میشه ) که بازم قرآن با صراحت رد میکنه خوندن من دون الله رو .. آیه ذکر کردن دوستان
*
قسمت قابل توجه آیه، قسمت پایانی آن است که خداوند میفرمایند: «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ » باشد که رستگار شوید!
و هدف از وسیله جستن را رستگار شدن قرار داده اند!
پس آیا متوسل شدن به اموات باعث رستگاریست ؟؟ بی شک هیچ رستگاری در این کار نیست ! و رستگاری حقیقی را خداوند اینچنین معرفی میکند:

«وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» بقره/189


بلكه نیكى آن است كه كسى تقوا پیشه كند و به خانه‏ها از در [ورودى] آنها درآیید و از خدا بترسید باشد كه رستگار گردید.
پس یکی از وسایل رستگار شدن که یکی از همان وسایل می باشد، تقوا پیشه کردن است!



«وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» آل عمران/104


و باید از میان شما گروهى [مردم را] به نیكى دعوت كنند و به كار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند.
پس یکی دیگر از آن وسایل،امر به معروف و نهی از منکر است و این عمل باعث رستگاریست!


«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»آل عمران/130
اى كسانى كه ایمان آورده‏اید ربا را [با سود] چندین برابر مخورید و از خدا پروا كنید باشد كه رستگار شوید.
پس پرهیز کردن از ربا و ترس از خدا مایه رستگاریست.


«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» آل عمران/200
اى كسانى كه ایمان آورده‏اید صبر كنید و ایستادگى ورزید و مرزها را نگهبانى كنید و از خدا پروا نمایید امید است كه رستگار شوید.
و در این آیه صبر و پاسداری از مرزها وسیله رستگاری بیان شده!

با توجه به این آیات وسایل رستگاری را استنباط نمودیم و فکر کنم تا به اینجا کافی باشه.

از این چند آیه اینگونه برداشت میشود: انجام دادن کارهای صواب و پرهیز از کارهای ناصواب باعث رستگاری است.

حالا یک سوال مطرح میشه که آیا آیه ای را سراغ دارید که در آن توسل به مرده مایه رستگاری قرار داده شده باشد؟

باید در نظر داشت که خداوند تمام اشخاصی که ایمان آورده اند را مخاطب قرار داده و به وسیله جستن تشویق میکند و میفرمایند: یا ایها الذین آمنو!! ای کسانی که ایمان اورده اید!
که خود ائمه و انبیا هم جزء همین ایمان آورندگان هستند!اگر ما به اهل بیت و انبیا متوسل شویم! خود آنها به چه چیزی متوسل شوند؟؟ پس به همین دلیل است که خداوند میفرمایند:


«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاء فَعَلَیْهَا» فصلت/46
«هرکس کار نیکی انجام دهد،برای خود اوست، و هرکس کار بدی انجام دهد به زیان خود کرده است،»

خدا وند در جای دیگری سجده را یکی از وسیله های نزدیک شدن قرار داده و میفرماید:
«وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ» علق/19
«(در برابر پروردگارت) سجده ببر و (بدین وسیله به او) نزدیک شو!»

حضرت علی علیه السلام است نیز میفرمایند:
«إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللهِ سُبْحَانَهُ: الاِْیمَانُ بِهِ وَبِرَسُولِهِ، وَالْجِهادُ فِی سَبِیلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الاِْسْلاَمِ، وَكَلِمَةُ الاِْخْلاَصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ، وَإِقَامُ الْصَّلاَةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ، وَإِیتَاهُ الزَّكَاةِ فَإِنَّهَا فَرِیضَةٌ وَاجِبَةٌ، وَصَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَاب، وَحَجُّ الْبَیْتِ وَاعْتَِمارُهُ، وَصِلَةُ الرَّحِمِ... وَصَدَقَةُ السِّرِّ...، وَصَدَقَةُ الْعَلاَنِیَةِ... وَصَنَائِعُ الْمَعْرُوفِ».


«برترین وسیله تقرب به سوی خداوند بی آلایش و برتر برای متوسلین، ایمان به او و رسولش، جهاد در راهش، برپاداشتن نماز، دادن زکات، روزه ماه رمضان، حج و عمره خانه خدا، صله رحم، به صورت پنهان، صدقه دادن به صورت آشکار، و انجام دیگر کارهای نیک و شایسته است.»
نهج البلاغه، شرح فیض الإسلام، خطبة 109.

پس: وَمَن یَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ * آل عمران/ 101
«هرکس به خدا متوسل شود بیگمان به راه راست و مستقیم رهنمون شده است»



هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد / او گدایی است که حاجت ز گدا می طلبد
زهر است عطای خلق هر چند که دوا باشد / حاجت زکه می خواهی آنجا که خدا باشد؟


. شبیه به آیه ی «ابتغای وسیله »، تنها آیه ی سوره ی حج نمی باشد؛ بلکه در قرآن آیاتی که با «یا ایها الذین آمنوا»، بیان شده است96 مورد و آیاتی که در پایان آن«لعلکم تفلحون»، آمده 11 مورد است، که محتوای کلی همه ی آنها در ایمان به خدا و انجام فرائض و ترک محرمات خلاصه می گردد. و لفظ «الوسیله» نیز عام بوده و شامل همه ی اعمال عبادی می گردد و اختصاص به مواردی خاص ندارد.

2. اینکه کسی بگوید :«ابتغاء» به معنای «جستن»است وقرآن می فرماید: «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد و وسيله‏ اى براى تقرب به او بجوئيد و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد»، واین در حالی است که ارواح ائمه را در عالم غیب و بى‏كران نمی توان جست ناشی از عدم ادراک حقیقت امر است؛ زیرا بدیهی است که اگر مراد از «یافتن» تسلط و یا یافتن مادی صرف نخواهد بود و مراد این نیست که ما برای تقرب به خدای متعال با صور ظاهری اعمال به خدای متعال تقرب جوئیم؛ بلکه آنچه در تمام دستورات الهی مد نظر است حقیقت و باطن اعمال صالح می باشد که آن حقیقت در تسلط مادی ما نیست، علاوه بر اینکه حقیقت بسیاری از مصادیق واجبات:«ترک محرمات» از باب «ترک عمل» می باشد، و بدیهی است بنده در ترک عمل به واسطه ی ایمان به خدای متعال به سمت گناه نمی رود و مرتکب فعل گناه نمی گردد و با این ترک به خدای متعال تقرب می جوید.

واگر براستی اعمال عبادی ناقص و بی توجه ما این ویژگی را دارد که می تواند وسیله ی تقرب به خدا باشد ،در حالی که در ادعیه می خوانیم:«اَعوذ بك يا رب من نفس لا تشبع ، ومن قلب لا يخشع ، ومن دعاء لا يسمع ، ومن صلاة لا ترفع »[1]،و «کم من قارئ للقرآن والقرآن يلعنه»[2] . مخلصین که خود را از جمیع آلودگی ها پاک نموده اند ووجیه عندالله هستند نمی توانند وسیله واقع شوند؟

3. در جواب این ادعا که با توسل نمی توان به رستگاری رسید می گوئیم: ما به هر کسی متوسل نمی شویم؛ بلکه به ارواح پاک اولیای الهی[3] و در راس آنها به وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و اهل بیت طاهرینش که صاحبان آبرو و جاه در نزد خداوند متعال اند متوسل می گردیم[4] و آنها را واسطه ی تقرب معنوی خویش[5] با خدای متعال قرار داده و به واسطه ی آن ذوات نورانی حوائج خویش را از درگاه الهی مسالت می نمائیم و به واسطه ی داشتن ولایت و محبت آنها به خدای متعال تقرب می جوئیم؛ زیرا بدیهی است که هر عمل واجب و یا مستحبی مقرب بنده به سوی خالق خویش می باشد.

یکی از فرائض الهی به نص قرآن کریم«مودت قربی»و موالات و دوست داشتن اهل بیت علیهم السلام می باشد که به عنوان مزد رسالت در قرآن معرفی شده است:«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»[6]‏؛ بگو من مزدى از شما در برابر رسالتم جز محبت نزديكانم نمى‏ طلبم.

احادیث متواترگواهی می دهند که مراد از مودت؛ دوستی خاندان رسالت است مودتی که پل سعادت ومایه ی تکامل و وسیله ی تجانس و تشابه میان انسان و خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله می باشد. بنابراین محبت اهل بیت یکی از فرائض الهی است که خداوند متعال بدان دستور داده است .

«محمدبن ادریس شافعی »، امام مذهب شافعیه در بیان جایگاه محبت آل البیت علیهم السلام می گوید:

یا اهل بیت رسول الله حبکم
فرض من الله فی القرآن اَنزله


کفاکم من عظیم القدر انکم
من لم یصل علیکم لا صلاة له.

اى اهل‏بيت رسول‏اللَّه دوستى شما را خداوند در قرآن واجب نموده است. در بزرگى و مقام شما همين بس كه هر كس بر شما (آل محمد) صلوات نفرستد نمازش قبول نمى ‏شود.

خداوند متعال در آیه ی دیگری به پيامبر اکرم صلی الله علیه وآله دستور مى ‏دهد كه بفرماید: «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبِيلا»؛[7]بگو: «بر اين «رسالت‏» اجرى از شما طلب نمى ‏كنم،جز اينكه هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش «در پيش‏»گيرد. و«مودت قربی» همان سبیلی است که در این آیه بدان اشاره شده است ودر آیه ی دیگری می فرماید:« قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ» [8]بگو هر اجر و پاداشى از شما خواسته ‏ام براى خود شماست، اجر من تنها بر خداوند است و او گواه بر هر چيزى است.

بنابراین محبت ذوی القربی یکی از وسایل بلکه از بهترین آنها است و مصداقی از برترین اعمال حیات بخش به انسان مؤمن می باشد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ...»؛[9]


[1] .در منابع عامه حدیث بدین شکل آمده:«حدثنا أبو العباس محمد بن يعقوب ثنا الربيع بن سليمان ثنا الأشعث بن الليث ثنا الليث و أخبرني عمرو بن محمد بن منصور العدل و أحمد بن يعقوب الثقفي قالا : ثنا عمر بن حفص السدوسي ثنا عاصم بن علي ثنا الليث بن سعد أخبرني سعيد بن أبي سعيد المقبري عن أخيه عباد بن أبي سعيد : أنه سمع أبا هريرة يقول :كان رسول الله صلى الله عليه و سلم يدعو فيقول : اللهم إني أعوذ بك من الأربع : من علم لا ينفع و قلب لا يخشع و نفس لا تشبع و دعاء لا يسمع .تعليق الذهبي قي التلخيص : صحيح». المستدرك على الصحيحين ،محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري،ج1ص185،ح354.دار الكتب العلمية بيروت.

[2] .تفسیر آلوسی(از تفاسیر مهم اهل سنت)،سید محمود آلوسی،ج22ص192.

[3] . حقیقتی که در عالم هستی وجود دارد.

[4] . خداوند متعال در وصف حضرت موسی و عیسی«علیهما السلام» می فرماید:«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى‏ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهاً . الاحزاب/69-71.»:اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد همانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او مى‏ گفتند مبرا ساخت، و او نزد خداوند آبرومند (و گرانقدر) بود. «إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ؛ وَ يُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ مِنَ الصَّالِحِينَ. آل عمران/45-46. »
[5] . یا با توسل به ذاتشان، و یا با توسل به جاه و آبرویشان و یا با توسل به حقشان به خدای متعال تقرب می جوئیم.

[6] .الشوری/23.

[7] .الفرقان:57.

[8] .سبا:47.

[9]. الانفال/24:« اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد هنگامى كه شما را به سوى چيزى مى‏خواند كه شما را حيات مى‏ بخشد».
 
آخرین ویرایش:

مسعود.م

متخصص والیبال باشگاه ورزشی
کاربر ممتاز
اما در مورد این پست
توسل صحابه به پیامبر (ص) پس از وفات آن حضرت!

أَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِي زَمَنِ عُمَرَ , فَجَاءَ رَجُلٌ إلَى قَبْرِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللَّهِ , اسْتَسْقِ لِأُمَّتِكَ فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَكُوا , فَأَتَى الرَّجُلَ فِي الْمَنَامِ ، فَقِيلَ لَهُ : ائْتِ عُمَرَ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ , وَأَخْبِرْهُ أَنَّكُمْ مَسْقِيُّونَ وَقُلْ لَهُ : عَلَيْكَ الْكَيْسُ , عَلَيْكَ الْكَيْسُ " , فَأَتَى عُمَرَ فَأَخْبَرَهُ ، فَبَكَى عُمَرُ ، ثُمَّ قَالَ : يَا رَبِّ ، لَا آلو إلَّا مَا عَجَزْتُ عَنْهُ

در زمان خلافت عمر، قحطي آمد و مردي (بلال بن حارث) نزد قبر پيامبر (ص) آمد و گفت: يا رسول الله! مردم از بي آبي به هلاکت مي‌رسند، از خداوند بخواه که باران رحمتش را بر مردم ببارد. پيامبر (ص) به خواب آن شخص آمد و فرمود: برو نزد عمر و از قول من سلام برسان و بشارت بده که باران رحمت بر آنها نازل خواهد شد. آن مرد آمد نزد عمر و خوابش را گفت و عمر هم گريه کرد (و با اینکارش ، کار آن متوسل را تأیید کرد و نگفت که تو مشرک شدی و از این حرف ها..)
المصنف لإبن أبي شيبة الكوفي - ج7، ص483 با سند صحیح


در توضیح این حدیث :

شيخ آلباني (رح) در كتاب التوسل (ص132) در مورد این روایت مي گوید: در اين حديث حجتي نيست زيرا مدار حديث دور يك فرد مجهول مي چرخد.و ذكر نام بلال بن حارث در روايت چيزي را عوض نمي كند زيرا سيف بن عمر محدثين در ضعفش اتفاق دارند وابن حبان در موردش ميگويد كه احاديث موضوع روايت مي كرده.
و عبد السلام آل عبد الكريم محقق كتاب (الصواعق المرسلة الشهابية/ص 173) مي گويد:اين قصه كه روايت شده در متنش منكرات وجود دارد به دليل مخالفتش با چيزي كه در شرع در اين مورد اثبات شده و به دليل مخالفتش با فعل صحابه و تابعين در باب نماز استسقاء .زيرا در اين مواقع صحابه وتابعين به الله تعالي رجوع مي كردند و براي اوعبادت مي كردند واستغفار مي كردند خداوند تعالي مي فرمايد: وَأَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا ﴿الجن: ١٦﴾
و اگر [مردم] در راه درست پايدارى ورزند قطعا آب گوارايى بديشان نوشانيم.
ودر جاي ديگر مي فرمايد: وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا ﴿هود: ٥٢﴾
اى قوم من از پروردگارتان آمرزش بخواهيد سپس به درگاه او توبه كنيد [تا] از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد.

------------------------------
اما راويان حديث:

اينكه گفته شده كسي كه نزد قبر پيامبر آمده بلال بن حارث بوده يك بار هم به صحت نرسيده وفقط از طريق سيف بن عمر آمده كه آن شخص بلال بن حارث بوده وسيف بن عمر اخباريست وموثق نيست .
بعضي از آراي علماي جرح وتعديل در مورد سيف بن عمر :
حافظ ذهبي در ميزان الاعتدال /3/353 نقل مي كند:يحيي بن معين در مورد سيف مي گويد خيري در او نيست. وابوحاتم او را متروك ميداند .وابن حبان سيف را از زنادقه ميداند .وابن عدي مي گويد عامه حديث سيف منكر است.ومكحول مي گويد سيف حديث اختراع مي كرد!
بيروتي ابن أبي حاتم « ضعيف» (الجرح والتعديل 4/278). ورماه ابن حبان والحاكم بالزندقة (تهذيب التهذيب 4/295).
ابن جوزي در كتاب ضعفاء ومتروكون /2/35/ رقم 1594 معين سيف را ضعيف الحديث ميداند.وابوحاتم رازي او را متروك الحديث ميداند براي اطلاع بيشتر مراجعه شود به تاريخ الطبري 2 /508 والبداية والنهاية /7/104

مسئله بعدي مالك بن دار می باشد که او هم مجهول الحال است ! و انقطاع ومرسل بودن حديث همانطور كه خليلي در الارشاد مي گويد: ( إن أبا صالح سمع مالك الدار هذا الحديث، والباقون أرسلوه)

و ایرادی ديگر عدم صحت روايت ونكارت متن روايت و اگر بر فرض متن را صحیح بدانیم دليل بر جواز استسقاء به پيامبر نمي شود زيرا سائل(مالك الدار) مجهول است وعمل صحابه خلاف اين روايت است درحالي كه صحابه عالمترين مردم به شرع بودند.
پس خود به خود گفته ابن حجر عسقلانی(که درود بر روانش باد) ،باطل میشود و اهل علم میدانند که جرح مقدم است بر تعدیل و گفته خود ابن حجر(رح) است که در شرح نخبه اش ص136 میفرمایند:جرح ( متهم شئن ) مقدم است بر تعدیل (تبرئه ) یعنی اگر یک راوی از طرف جمعی مورد جرح قرار گرفت و از طرف جمع دیگر تعدیل گردید، مجروح شمرده میشود.
-----------------------------------------
این بار روایت صحیح و کاملی که نقل شده به کل مساله توسل بعد از وفات پیامبر در مورد خلیفه دوم ( رضیه الله عنه ) رو نفی میکنه!
این روایت میتونه دلیلی بر ادعای اهل سنت باشه به نفی توسل به قبور مرده گان !!


اصل حدیث رو ببینید

روایت اینچنین است :
(عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ: أنّه كَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِالْمُطَّلِبِ ، فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَ،ا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا، قَالَ: فَيُسْقَوْنَ. (بخارى ح 1010
ترجمه: وقتي قحطي مي‏شد عمر بن خطاب رضی الله عنه بوسيله دعاي عباس رضی الله عنه طلب باران ميكرد و ميگفت: پروردگارا ! ما قبلاً به وسيله پيامبرت طلب باران مي‏كرديم و شما آب نازل مي فرموديد، اكنون بوسيله عموي پيامبرمان (يعني عباس از شما طلب باران مي‏كنيم ( راوي مي‏گويد: بوسيله دعاي عباس باران مي باريد

شیخ احمد بن حجر آل بطام میگوید:
در زمان خلافت عمر رضي الله عنه براي مدتي باران نباريد. تا آنجا که مسلمانان نماز استسقاء خواندند، و پس از اتمام نماز عمر گفت: اللهم در گذشته هنگاميکه باران نمي باريد از طريق رسول الله صلي الله عليه وسلم به تو متوسل مي شديم و تو بر ما باران مي باريدي. اما الان از طريق عموي رسول الله صلي الله عليه وسلم به تو متوسل مي شويم. سپس عمر گفت: اي عباس بر خيز و براي ما دعا کن.

پس اگر توسل جستن به رسول الله صلي الله عليه وسلم بعد از وفاتش جائز مي بود، هرگز صحابه کرام توسل جستن به رسول الله صلي الله عليه وسلم را ترک نمي کردند و از عباس نمي خواستند که برايشان دعا کند.
مراجعه شود به کتاب تطهیر الجنان والارکان عن الشرک و الکفران

و ی نمونه دیگه که باز توو همون مقاله است :
نبی مکرم (ص) درباره ی کشتگان بدر فرمودند:
ما أنتم أسمع لما أقول منهم!
شماها شنواتر از آنها به آنچه مي‌گويم نيستيد.
محمد امین شنقیطی در تفسیرش درباره ی روایت فوق ، مینویسد:
هو نص صحيح صريح في سماع الموتى
این نص صحیح و صریحی است در شنیدن مردگان


اينكه گفته شده كسي كه نزد قبر پيامبر آمده بلال بن حارث بوده يك بار هم به صحت نرسيده وفقط از طريق سيف بن عمر آمده كه آن شخص بلال بن حارث بوده وسيف بن عمر اخباريست وموثق نيست

اولا: بر فرض محال كه ثابت نشده باشد كه اين فرد كيست، عدم مشخص نشدن اين شخص ضرري به صحت روايت نمي زند به دو دليل اول اينكه اين شخص ناقل روات نيست كه بخواهد مجهول باشد و مجهول بودن ان باعث تقطيع روات و مرسل بودن ان نمي شود، دوم اينكه مهم براي ما اين هست اگر كار اين شخص صرف اينكه هر كي و هرچي هست و با هر اعتقادي مي باشد او به نزد قبر پيغمبر رفته و توسل به قبر كرده بحث بر اين هست اگر توسل به قبر كفر و شرك هست چرا عمر بن خطاب به او اشكال نكرد و نگفت چرا مرتكب به شرك شده اي و مشرك شده اي و چرا اعمال شرك اميز انجام داده اي، لذا اشكال نكردن عمر خود مويد تاييد او هست

ثانيا: اما مسئله اينجاست اين روايت را علماي اهل سنت تصحيح سندي كرده اند

تصحیح روایت توسط علمای اهل سنت

ابن کثیر:وهذا اسناد صحیح:
البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج10، ص73 ـ 74
ابن حجر عسقلانی:وروى بن أبی شیبة بإسناد صحیح:
فتح الباری ، ابن حجر عسقلانی، ج2، ص575
سمهودی:وروى بن أبی شیبة بإسناد صحیح:
خلاصة الوفا بأخبار دار المصطفی ، السمهودی، ج1، ص417

ثالثا: وقتي يکي از علماي حديث روايتي را تصحيح کنند آن روايت قابل احتجاج است.
شوکاني كه نزد خود الباني حجيت و مقبوليت بسيار زيادي دارد و او را از ائمه سلف خوانده در اين خصوص ميگويد:

وَهَكَذَا
يَجُوزُ الاحْتِجَاجُ بِمَا صَحَّحَهُ أَحَدُ الْأَئِمَّةِ الْمُعْتَبَرِينَ مِمَّا كَانَ خَارِجًا عَنْ الصَّحِيحَيْنِ
جايز
است به آن ان روايتي که يکي ا ز ائمه معتبر در غير صحيحين، تصحيح کرده‌اند، احتجاج نمود.

نيل الأوطار من أحاديث سيد الأخيار شرح منتقي
الأخبار، ج 1 ص 15،

پس روايت قابل احتجاج و استناد مي باشد



مسئله بعدي مالك بن دار می باشد که او هم مجهول الحال است ! و انقطاع ومرسل بودن حديث همانطور كه خليلي در الارشاد مي گويد: ( إن أبا صالح سمع مالك الدار هذا الحديث، والباقون أرسلوه)
بعضی تلاش می کنند که مالک الدار را فرد مجهول معرفي کنيد در حالي که اگر مالک الدار شخص مجهولي باشد در اين صورت شخص عمر زير سؤال مي روند که چطور يک شخص مجهول را به عنوان خزينه دار خود گماشته است؟
همچنانکه که سقاف در اين خصوص گويد: مالك الدار ثقة بالإجماع عدله ووثقه سيدنا عمر وسيدنا عثمان فولياه بيت المال والقسم ولا يوليان إلا ثقة ضابطا عدلا كما نص الحافظ ابن حجر في الإصابة في ترجمته،
مالک الدار به اجماع ثقه و عادل است و او را عمر و عثمان ثقه دانسته اند که متولي بيت المالش کرده بودند و آن دو هيچ وقت فرد غير مطئن و غير ثقه را متولي نمي کنند .
الإغاثة بأدلة الاستغاثة، السيد العلامة حسن بن علي السقاف، الناشر : مكتبة الإمام النووي - عمان - الأردن، ص 25

خامسا:ازآنجا که اين روايت صحيح و روايات ديگر که درباره توسل نقل شده است، با عقايد وهابيت سازگاري ندارد و موجب تشکيک در عقايد آنها مي شود، بخاطر همين به هر وسيله اي چنگ مي زنند تا اين روايات را تضعيف کنند. الباني نيز که اين روايت را بر خلاف ميل خود مي داند، سعي مي کند تا به هر نحوي و لو به روش غير علمي هم شده، اين روايت را از درجه اعتبار ساقط کند
بخاطر همين صداي اهل سنت امثال عبد الله بن محمد الغماري الحسني نيز بلند شده و درباره استدلال او براي تضعيف اين روايت گويد:
وقد ضعف هذا الأثر الصحيح الألباني بحجج أوهى من بيت العنكبوت في توسله
»
اين تضعيف الباني با دلائلي بوده است که از خانه عنکبوت نيز سست تر بوده است
وي همچنين گويد: وقد ضعفه الالباني لانه مخالف لهواه بحجج واهية غير
مقبولة حسب الموازين العلمية
اين روايت چون مخالف با ميل باطني الباني بوده
است، با دلائل واهي غير مقبوله رد کرده است:
إرغام المبتدع الغبي بجواز
التوسل بالنبي، الإمام المحدث السيد عبد الله بن محمد بن الصديق الغماري الحسني، تعليق : السيد حسن بن علي السقافف الناشر : مكتبة الإمام النووي - عمَّان ص 6و 10

این بار روایت صحیح و کاملی که نقل شده به کل مساله توسل بعد از وفات پیامبر در مورد خلیفه دوم ( رضیه الله عنه ) رو نفی میکنه!
این روایت میتونه دلیلی بر ادعای اهل سنت باشه به نفی توسل به قبور مرده گان

اتفاقا اين روايت نتنها به لحاظ سندي صحيح هست بلكه به اقرار علماي اهل سنت قابل احتجاج هست ايضا كه از اين روايت توسل به قبر ثابت هست و نه نفي مي شود زيرا اين نيز اقرار و اعتراف علماي انها مي باشد

سخن حصني دمشقي را بايد يك بار ديگر در پايان براي نتيجه اين نوشتار تكرار كرد:
فهذا رجل مبارك قد أتى قبره صلى الله عليه وسلم وطلب الإستسقاء منه صلى الله عليه وسلم فلو كان ذلك جهلا وضلالا وشركا لمنعه عمر رضي الله عنه.
اين مرد مبارك، نزد قبر پيامبر خدا صلي الله عليه وسلم آمد و از آن حضرت طلب باران كرد؛ پس اگر اين كار او جهل، گمراهي و شرك بود، مي‌بايست عمر آن را نهي مي‌كرد.
الحصني الدمشقي، تقي الدين أبي بكر (متوفاي829هـ، دفع شبه من شبه وتمرد، ج1، ص94، ‌دار النشر: المكتبة الأزهرية للتراث – مصر

ادامه دارد....


 
بالا