چرا بعضی ها تند آرایش می کنند؟؟؟؟؟؟؟؟

hamed6336

عضو جدید
جهان نیوز ـ سرویس زنان: همه کارهای انسان ریشه روانی دارد و آرایش زیاد هم قطعا ریشه های روانی متعددی می تواند داشته باشد که منشا همه آنها نیاز به جلب توجه است البته آرایش زیاد جوانان در ایران دلایل اجتماعی هم دارد.

معمولا دلیل نیاز به جلب توجه کمبود بیش از حد اعتماد به نفس است. در برخی مواقع فرد در درون خود نقصی دارد یا خود را زیبا نمی داند به طور مثال احساس می کند بینی بزرگی دارد یا صورتش زرد و نزار است یا پلکش آویخته است به همین دلیل تلاش می کند با آرایش زیاد این نقایص را برطرف کند. از همین روست که عملی مانند عمل بینی در کشور ما بسیار زیاد است.

از دیگر مشکلات روانی که رابطه زیادی با آرایش های تند دارد، احساس نقص در بدن است که پیامد این مشکل جلب توجه بیش از حد است. در این مورد فرد سعی می کند تمام اجزای صورت خود را به گونه ای دیگر نمایش دهد. معمولا کسانی که به آرایش های تند روی می آورند این مشکل را دارند زیرا آرایش های تند و یا آرایش هایی با سبک های خاص و غیر معمول حالت نمایشی دارد و بیشتر یک علامت است.

البته گاهی اوقات هم ریشه آرایش های غلیظ خانوادگی است، ممکن است. فرد در خانواده به اندازه کافی مورد توجه لازم قرار نگرفته باشد به همین دلیل سعی می کند توجه جامعه را به خود جلب کند. البته جلب توجه یک نیاز عادی در هر فردی است اما زمانی که این نیاز بیش از اندازه شود حالت بیماری می گیرد و به صورت های غیر معمول خود را نشان می دهد.

با این حال مشکلات استفاده زیاد از لوازم آرایش به همین جا ختم نمی شود. استفاده بیش از حد از لوازم آرایش به ویژه لوازم آرایش تقلبی در کشور ما فراوان وجود دارد تهدیدی برای پوست و زیبایی فرد است.
:twisted:
 

emajid16

عضو جدید
کاربر ممتاز
البته با عرض معذرت من مطلبو نخوندم
ولی از روی عنوان میتونم جوابتونو بدم
گفته بودی چرا بعضیا تند آرایش میکنن
خب حتما" عجله دارن میخوان برن دنبال کارشون:biggrin::biggrin::biggrin:
اینکه عیب نیست
منم تند لباس می پوشم
 

hamed6336

عضو جدید
البته با عرض معذرت من مطلبو نخوندم
ولی از روی عنوان میتونم جوابتونو بدم
گفته بودی چرا بعضیا تند آرایش میکنن
خب حتما" عجله دارن میخوان برن دنبال کارشون:biggrin::biggrin::biggrin:
اینکه عیب نیست
منم تند لباس می پوشم


عزیزم منظور سرعت نیست غلظت آرایشه..... از این به بعد مطلب نخونده امضا نکن:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
 

ooraman

عضو جدید
کاربر ممتاز
به دو دلیل....یکی اینکه اعتماد به نفس ندارن میخوان به زور ارایش زیبا به نظر بیان ....یا میخوان جلب توجه کنن...
 

doai

عضو جدید
معمولا این افراد اعتماد به نفس ندارن و میخوان اینطوری کمبودشون رو جبران کنند.
 

elahe66

عضو جدید
کاربر ممتاز
گاهی حس میکنم باید احساستمو بنویسم امروز به جای کاغذ اینجارو انتخاب کردم ...
وقتی رفتم دانشگاه به یه سری تناقضا خوردم خیلی به این چیزا فکر می کردم که چرا انقدر قیافه رو مردم اطرافم تاثیر داره آخه تو دانشگاه ما که این جوری بود شایدم من زیادی حساس شده بودم همه به نظرم خیلی خوش قیافه بودند و همه هم به هم لبخند می زنند و به قول خیلیا انرژی مثبت بودند...تو اون دوران ( دوو سه سال اول) به جای اینکه حواسم به درس باشه همش مشغول این جور مسائل بودم و به خودم میرسیدم تا منم به اصطلاح خوب و خوشکل باشم و هر کی منو می بینه به اصطلاح انرژی مثبت بگیره و لبخند بزنه دیگه اواخرش خودم شده بودم دقیقا یکی از آدمایی که اعتماد به نفس داشت خفش می کرد و حس می کردم دیگه چیز نشدنی مقابل من وجود نداره و همه دنیا عاشقمن و به هر کی نگاه کنم دلش میره... سال آخر دیگه حس می کردم وقتشه که برتری مضاعفی از خودم نشون بدم که دیگه بدون آرایشم خوبم و نهایت سلف کانفیدنس که همینه که هست و اینا...
وسطای ترم آخر بود که دیگه پیش خودم تصور کردم من که به هر چی تو زمینه ظاهر می خوام رسیدم حالا وقتشه پتانسیل مغزمو تو جاهای دیگه نشون بدم و همه چیزو گذاشتم کنار و شروع به درس خوندن کردم ... واحدام که تموم شد هفت ماه تو خونه نشستم و تمام وقت بدون هیچ فعالیت دیگه ای کتاب های معماریو خوندم و در واقع معتاد و بسیار علاقه مند شدم که هر روز کلی نکته هست که من می تونم یاد بگیرم ... صبحا ذوق می کردم که امروز کلی مطلب جدید و جالب دیگه می خونم...همه زندگیم شده بود همین ... بعدش به صورت خیلی جدی و خیلی با ذوق و شوق پایان نامه امو شبانه روز توی سه ماه و نصفی تکمیل کردم و مورد تشویق بسیاری از استادام قرار گرفت و سقف نمره رو بهم دادن... خیلی خوشحال بودم ...
حالا دیگه وقت استراحت بود ... از خونه بیرون رفتم و مردمو دیدم ماشالله از نظر قیافه خیلی پیشرفت کرده بودند و زیادی خوشگل شده بودند این بار دیگه احساسات من متفاوت بود من دیگه اون الهه ی سابق نبودم که بخوام فقط با قیافم مردمو وادار به جذب و احترام کنم حالا دوس داشتم به خاطر اونچه که در درونم دارم و می تونم به همه واقعا کمک کنم جذاب باشم...ولی هیچ کس نمی فهمید که من الان چقد تلاش کردم تا به اینجا رسیدم ... حس می کردم شدیدا انرژی منفی شدم و هیچ کس منو دوس نداره حداقل به نسبت زمان دانشگام... نمی دونم چی شد ... ولی بحث انرژی که میاد وسط نمی دونم چرا اینجوریه... من قبلا شدید مغرور بودم ولی همه مردم بهم احترام می ذاشتند ولی الان که همه رو دوس داشتم و می تونستم واقعا موثر باشم هیچ کس منو نمی خواست... جدیدا دوباره به خودم دارم میرسم و انرژی خوبی دارم ولی پیش خودم فکر می کردم کاش به جای این مردم ظاهر بین و سطحی یه جور مردم دیگه ای داشتیم...
کاش آدمایی که درونشون هم رشد میکرد یه چیزی می نداختند گردنشون که ( می دونم به جورایه) همه می فهمیدند که اینا انرژیشونو سر چیزای دیگه گذاشتند ...
ظاهر خوب داشتن خیلی راحته ولی درون و تحصیلات و شخصیت خوب داشتن کار هر کسی نیس... ولی به نظر میاد با همون ظاهر خوب تو مملکت ما می تونی به همه جا برسی واسه همین الان همه انقدر درگیر قیافه شون شدن چون راه خیلی ساده ایی!!!
راستی یه نکته ای هست . اینکه آیا قیافه با درسخونی و توپر بودن رابطه ای داره؟
گفتن این مطلب هم به نظر من اصلا درست نیس .. اینکه آیا هر کی زشته یا به خودش نمیرسه الزاما درسخونه و یا اینکه هر کس خوش قیافست الزاما غیر درسخونه ... به نظر من رابطه ای بین اینا نیس ... گاهی اوقات آدمایی هستند که تو هر چیزی می تونن بهترین باشند گاهی هم آدمایی هستند که تو هیچ مسئله ای موفق نیستند...
خیلی دوس دارم یه روزی بیاد که آدما همراه با قیافشون مدارکشونم بندازن گردنشون تا ببینیم واقعا هر کس کیه ... البته اینی که من نوشتم ممکنه یه نکته ای رو به ذهن القا کنه که مگه ما واسه نمایش کار و تلاش می کنیم... توضیح بدم که منظور نمایش مهندس یا شخصیت برجسته بودن نیس منظورم اینه که کسب مقام و احترام اجتماعی و راحت تربگم قضاوت مردم بهتره از روی درون آدما و میزان تلاششون صورت بگیره تا قیافه ی خوب یا بد ... حالا راهشو نمی دونم... تا هر کسی که آدم درست و حسابی و پرتلاشیه مجبور نباشه واسه اینکه مورد احترام قرار بگیره ظاهرشو درست کنه ... همه تمرکزشو بذاره رو کارش و مقام و احترام اجتماعی خودش رو هم داشته باشه و هر عمله و بی سوادی که ظاهر خوبی داشت گمان نشه که آدم درست حسابیه و همینطوربرعکسش هم هر کسی قیافه ی خوبی داشت الزاما غیر درسخونه و بی کارست یا چیزی واسه گفتن نداره و فقط قیافشو درست کرده و توخالیه و هر کسی که قیافه ی ساده یا معمولی یا داغونی داشت درسخونو و پر تلاش و درون پر.;)
پایان....:smile:
 
آخرین ویرایش:

mazya

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا مشکله بزرگی در جامعه فشار های روانی.خانواده.دوستان.این ها با هم زنجیره ای رو درست میکنن که مشکل عظیمی در فرد ایحاد میکنن حق اب اونایی که میگن اعتماد به نفس نداره و ربطی به جلبه توجه نیداره مشکلات متاسفانه جامعه امروزی کشور
 

hamed6336

عضو جدید
[QUOTE=elahe66;2291525]گاهی حس میکنم باید احساستمو بنویسم امروز به جای کاغذ اینجارو انتخاب کردم ...

با تشکر از شما دوست عزیز...........حرفهای شما بسیار زیبا و دل نشین نوشته شده .. اما متاسفانه دیدد جامعه به آرایش دید انرژی مثبت گرفتن نیست ........
تا به حال به این فکر کردید که چرا میزان مصرف لوازم آرایشی در اروپا بسیار پایین تر از کشور ماست.....................
اروپاییها به انرژیهای مثبت احتیاج ندارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

shahin.20

عضو جدید
[QUOTE=elahe66;2291525]گاهی حس میکنم باید احساستمو بنویسم امروز به جای کاغذ اینجارو انتخاب کردم ...

با تشکر از شما دوست عزیز...........حرفهای شما بسیار زیبا و دل نشین نوشته شده .. اما متاسفانه دیدد جامعه به آرایش دید انرژی مثبت گرفتن نیست ........
تا به حال به این فکر کردید که چرا میزان مصرف لوازم آرایشی در اروپا بسیار پایین تر از کشور ماست.....................
اروپاییها به انرژیهای مثبت احتیاج ندارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یه چیزی وجود داره به اسم قحطی(درست نوشتم!!!؟)(البته بیشتر وجود داشت)جنگ تحمیل...
تغیر و تحولات و توصعه با سرعتی غیر قابل تحمل برای خیلی از مردم...

اینا مشکلاتی رو بوجود میاره بهش میگن کمبود فرهنگ و فرهنگ سازی که همانطور که زمان خورده زمان هم میخواد.

خیلی هم نباید توقع داشت.
(بعدشم من فک میکنم این غرور و حس لجبازی که اگه یهچیزیرو بخوان بهت تحمیل کنن عمرا قبول نکنی تو همه ی ایرانی ها باشه...)
نمیباشه؟
 

hamed6336

عضو جدید
یه چیزی وجود داره به اسم قحطی(درست نوشتم!!!؟)(البته بیشتر وجود داشت)جنگ تحمیل...
تغیر و تحولات و توصعه با سرعتی غیر قابل تحمل برای خیلی از مردم...

اینا مشکلاتی رو بوجود میاره بهش میگن کمبود فرهنگ و فرهنگ سازی که همانطور که زمان خورده زمان هم میخواد.

خیلی هم نباید توقع داشت.
(بعدشم من فک میکنم این غرور و حس لجبازی که اگه یهچیزیرو بخوان بهت تحمیل کنن عمرا قبول نکنی تو همه ی ایرانی ها باشه...)
نمیباشه؟

به نظر من ما از لحاظ فرهنگی مشکلی نداریم...................باور کردن اینکه ما ایرانی هستیم برای ما سخت شده
 

elahe66

عضو جدید
کاربر ممتاز
[QUOTE=elahe66;2291525]گاهی حس میکنم باید احساستمو بنویسم امروز به جای کاغذ اینجارو انتخاب کردم ...

با تشکر از شما دوست عزیز...........حرفهای شما بسیار زیبا و دل نشین نوشته شده .. اما متاسفانه دیدد جامعه به آرایش دید انرژی مثبت گرفتن نیست ........
تا به حال به این فکر کردید که چرا میزان مصرف لوازم آرایشی در اروپا بسیار پایین تر از کشور ماست.....................
اروپاییها به انرژیهای مثبت احتیاج ندارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟
می دونم تو کشورهای اروپایی چه جوریه...دنبال حرفای تکراری نیستم و قانون و حکم و مسائل علمی و حقوقی و روانی هم صادر نمی کنم اینی که نوشتم قسمتی از احساسات درونی و صادقانه ی من بود فعلا در ایران !!! اگه انرژی مثبت رو جذابیت و همینطور حس آرامش دادن به اطرافیان تعریف کنم تجربه ی شخصی به من میگه وقتی آرایش میکنم (بازم در ایران) مردم عادی احترام بیشتری می ذارند نگاه بهتری می کنند رفتار بهتری دارند ... منظورم از گفتن مردم عادی هم اینه که آدمای هرزه و پسرای جوون نه ... همه ی مردم از پیر تا جوون از دکتر و مهندس و مدیر عامل گرفته تا هر کسی که فک کنی در حد تو نیس..
البته سوتفاهم نشه منظور من از آرایش در اینجا آرایش تند و اینا نبود!! آرایش تند و مضحک که از نظر من کلا منسوخه!
 
آخرین ویرایش:

elahe66

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه چیزی وجود داره به اسم قحطی(درست نوشتم!!!؟)(البته بیشتر وجود داشت)جنگ تحمیل...
تغیر و تحولات و توصعه با سرعتی غیر قابل تحمل برای خیلی از مردم...

اینا مشکلاتی رو بوجود میاره بهش میگن کمبود فرهنگ و فرهنگ سازی که همانطور که زمان خورده زمان هم میخواد.

خیلی هم نباید توقع داشت.
(بعدشم من فک میکنم این غرور و حس لجبازی که اگه یهچیزیرو بخوان بهت تحمیل کنن عمرا قبول نکنی تو همه ی ایرانی ها باشه...)
نمیباشه؟
دوس داشتم وقتی "توسعه" رو می نوشتی پرانتز باز می کردی و می پرسیدی درست نوشتم!
 
آخرین ویرایش:

shabtab_20

عضو جدید
به طور كلي ديدگاه روانشناسي فرويد براين عقيده است كه هرانساني براي اينكه خودش را
به ديگران نشان دهد يعني نظر طرف مقابل خود را به خودش جلب كند خودش را به حالات نمايشي (هسترونيك)در مي آورد.حال اين شخص ميخواهد مرد باشد يا زن فرقي نميكند
 

lightseeker62

عضو جدید
خدا رو شکر که من خانوم نشدم
آخه خــــــــیــــــــــــلی دردسره
یعنی مثلا اگه کارشون ساعت 8 شروع میشه، اینا از ساعت 5 پامیشن، تا 7 آرایش می کنن، 5 دیقه یه صبحونه ای چیزی میخورن، بعدش میرن سر کار، سر کارم همش به این و اون میپرن چون فکر می کنن همه بهشون چشم بد دارن !
راستی من موندم چرا این فکرو میکنن o_O
 

hamed6336

عضو جدید
می دونم تو کشورهای اروپایی چه جوریه...دنبال حرفای تکراری نیستم و قانون و حکم و مسائل علمی و حقوقی و روانی هم صادر نمی کنم اینی که نوشتم قسمتی از احساسات درونی و صادقانه ی من بود فعلا در ایران !!! اگه انرژی مثبت رو جذابیت و همینطور حس آرامش دادن به اطرافیان تعریف کنم تجربه ی شخصی به من میگه وقتی آرایش میکنم (بازم در ایران) مردم عادی احترام بیشتری می ذارند نگاه بهتری می کنند رفتار بهتری دارند ... منظورم از گفتن مردم عادی هم اینه که آدمای هرزه و پسرای جوون نه ... همه ی مردم از پیر تا جوون از دکتر و مهندس و مدیر عامل گرفته تا هر کسی که فک کنی در حد تو نیس..
البته سوتفاهم نشه منظور من از آرایش در اینجا آرایش تند و اینا نبود!! آرایش تند که از نظر من کلا منسوخه!


حق با شماست...نظر دخترا در این موارد بهتر .چون این مسئله کاملا حس می کنند.......
 

hamed6336

عضو جدید
به طور كلي ديدگاه روانشناسي فرويد براين عقيده است كه هرانساني براي اينكه خودش را
به ديگران نشان دهد يعني نظر طرف مقابل خود را به خودش جلب كند خودش را به حالات نمايشي (هسترونيك)در مي آورد.حال اين شخص ميخواهد مرد باشد يا زن فرقي نميكند


پس یک جورایی همه بازیگریم.............:w24:
 

hamed6336

عضو جدید
خدا رو شکر که من خانوم نشدم
آخه خــــــــیــــــــــــلی دردسره
یعنی مثلا اگه کارشون ساعت 8 شروع میشه، اینا از ساعت 5 پامیشن، تا 7 آرایش می کنن، 5 دیقه یه صبحونه ای چیزی میخورن، بعدش میرن سر کار، سر کارم همش به این و اون میپرن چون فکر می کنن همه بهشون چشم بد دارن !
راستی من موندم چرا این فکرو میکنن o_O


متاسفانه پسرا که دست کمی از دخترا ندارن...............یک نمونه زیر ابرو جدیدم امروز مشاهده کردم .که از پسر بودن ...................... شدم:(
 

soutedelan

عضو جدید
خدا رو شکر که من خانوم نشدم
آخه خــــــــیــــــــــــلی دردسره
یعنی مثلا اگه کارشون ساعت 8 شروع میشه، اینا از ساعت 5 پامیشن، تا 7 آرایش می کنن، 5 دیقه یه صبحونه ای چیزی میخورن، بعدش میرن سر کار، سر کارم همش به این و اون میپرن چون فکر می کنن همه بهشون چشم بد دارن !
راستی من موندم چرا این فکرو میکنن o_O
شاید در اکثر مواقع این طوری باشه ، اما خدایی من خودم یکی تا دقیقه نود قبل از رفتن سر کار می خوابم ، از شب قبلم رخت و لباسمو آماده می کنم ، آرایشمم 5 دقیقه ایه ، تا جایی که بتونم وقتمو واسه خوردن صبونه می ذارم، که سرکار نا داشته باشم
:w11:
 

Similar threads

بالا