1- اینکه سایر مکاتب نظر شخصی انسان هاست و مکتب شما اینطوری نیست، نظر شخصی شماست با کمال احترام.
اکثر پیروان باورهای باستان از باورهای خاورمیانه ای، تا باورهای هندوئیسم و بودائیسم و سرخپوست ها و ... مکتب خودشون رو تافته جدا بافته و فرا بشری میدونن.
منم نمیتونم سر این با شما بحث کنم که اینا تماما ساخته و پرداخته ذهن انسان ها با گذر زمان هستند.
همانطور که انسان روزی لخت مادرزاد روی زمین در کنار میمون ها راه میرفت و امروز به فضا و دریا میره و تونسته علوم تجربی رو بسط بده، همین انسان ظرفیت تکامل علوم انسانی و اخلاقی رو داشته.
باری به هر جهت یکسری مکاتب معتقدن
انسان این ظرفیت تولید اخلاق و دین رو نداشته و حتما دست ماورالطبیعه ای هم در کاره.
که من نمیتونم اینجا برای شما استدلال بیارم چون باید با عقل به مصاف تعبد و باورهای تعبدی بیام که مسلما نزاعی بی سر انجام خواهد بود.
مگر اینکه شما استدلال های عقلی رو مد نظر داشته باشین که من استدلال های دخالت ماورالطبیعه در کارهای انسان رو مطالعه کردم تماما استنتاج های شخصیه.
یعنی نشستن گفتم این جهان نظم داره پس باید یکی بیاد به ما یاد بده چی بخوریم چی نخوریم و با دزد چه کنیم و چه نکنیم.
همش برداشت های عرفانی احساسی از جهان هست بدون پشتوانه های علمی.
2- در باب واقع گرا بودن من بیشتر ترجیح میدم کارنامه ببینم تا حرف.
واقع گرایی یعنی اجرایی شدن.
اینکه بتونی مخالفت رو هم قانع کنی، همه انسان هارو زیر یک سقف جمع کنی و جنگ و درگیری راه نندازی با این توجیه که این کافر است و شیطان است و ...
قوانین مقررات راهنمایی رانندگی خوبن، چرا؟
چون در غرب جواب دادن، اگر تو غرب هم جواب نمیداد تو ایران هم جواب نمیداد قوانین بد بودن.

مکتب شما هم باید یک جا جواب داده باشه، اون اوایل ظهورش که تماما جنگ و خونریزی بوده، بقیه اش هم که مشخصه.
کارنامه عملی از ساخت یک جامعه مدنی محترم دقیقا صفر هست.
اینکه اخلاق برای تمامی زمان ها هست هم مشخصه.
انگار بگین آب خوردن برای تمامی زمان هاست !!!!
بعدا نتیجه بگیرین چون مکتب من گفته آب بنوشین عجب حرف پیچیده ای زده.
اخلاق در کنار نیازهای روانی انسان برای آرامش شکل گرفته
و هیچ مکتبی در دنیا نیست که بگه دروغگویی خوبه و دزدی خوبه، که شما این رو یک امتیاز برای مکتبتون بر میشمارید.
اصول اخلاقی از ابتدای مدنیت انسان ها شکل گرفتن و انسان ها مدام اونارو تکامل دادن و اخلاق هم با زمان تکامل میابد.
مثلا اگر امروز غرب به این نتیجه رسیده که به جای کشتن یک قاتل، بیاد اون رو اموزش اجتماعی بده و در جامعه مفید باشه اینکارو کرده.
میزان قتل هم در کشورهای اسکاندیناوی با این تئوری به شدت کاهش پیدا کرده.
اما مکتب شما معتقده قاتل باید قصاص بشه چون جان یکی رو گرفته !!!
این مکاتب و تئوری ها امروز شکست خوردن و هرجا این احکام بیشتر هست، جرم ها بیشتر هستن!
3- شناختتون در مورد انحطاط در غرب هم بسیار ناقص هست.
شما تشریف ببرید اونجا زندگی کنین بعدا این مطالب رو بنویسین.
من مدت ها در کشورهای مختلف هم بودم هم سفر کردم، احترام مردمش و اتفاقا پایبندی به اصول اخلاقی خیلی بیشتر از کشورهای اسلامیه.
ولی اونا با مردمشون رو راست هستن اگر ناهنجاری رخ بده آمار دقیقش رو میگن، کشورهای اسلامی تقیه میکنن آمار تجاوز و فحشا رو نمیگن چون همش زیر زمینی و مخفیانه هست
بعدا نتیجه میگیرین غرب چه جهنم انحطاطی شده !!!!!!
بحث بیش از حد داره سمت اسلام شناسی میره که در راستای تاپیک نیست، پیشنهاد میکنم صرفا با دید شادی ادامه بدیم و اینارو هم فقط جواب دادن که زحمتتون برای تایپ کردن هدر نرفته باشد.
اما در باب نگاه دین به شادی :
مولای شما در دیدار با اقای خاتمی به ایشون خرده گرفت چرا دانشجویان رو به کیش میبرین بگردن، ببرینشون مشهد.
این از دید مولای شما نسبت به شادی، فیلمش هم موجوده در گوگل جستجو کنید ملاحظه کنید.
در باب موسیقی هم که نکات قابل تاملی وجود داره.
مثلا خوانندگی زن حرام است، من مشتاقم اون مردی رو ببینم که مثلا با صدای خانم هایده تحریک جنسی شده !!!
موسیقی شاد که باعث حرکات موزون میشود حرام است.
در حالیکه حرکات موزون بسیار هم برای تخلیه هیجانات مفیده و امروز به صورت ایروبیک و... انجام میشه.
چندتا جوان رو در گروه شادی گرفتن که چرا با هم رقصیدن، اختلاط و هرزگی !!!
این یک ذهن بیمار هست که دختر و پسر با هم بودن رو در شادی و تفریح و آب بازی و... یکجور هرزگی میبینه.
رفتن ورزشگاه هم برای دختر ممنوعه!!
والا من دیگه موندم دولت اسلامی میخواد تشکبل بشه یعنی چی !!!
واقعا دیگه میخواهین تو مسائلی مثل پوشش چیکار کنن که نکردن؟
تو مسائلی مثل برخورد با تکنولوژی و اینترنت چیکار میخواهید بکنن که نکردن؟
تازه اینا اجرای ناقصه دولت اسلامیه، اجرای کاملش یعنی حذف کامل این برخوردهای سلبی با جوان و شادی.
رفتن سفر به شمال و ... هم هزینه بر هست.
مشکلات اقتصادی خیلی از سفرهارو محدود میکنه، بیشتر باید شادی های درون شهری رو تجربه کرد.