برادر عزیز شما خودت هم متوجه میشی چی نوشتی؟؟؟
اول این خزعبلاتی که با رنگ قهوه ای نوشتی رو ترجمه کن ببینیم موضوع چیه!
شما ادبیات فارسی رو که زبان خودته هنوز خوب فرانگرفتی بعد چطور از زبان و ادبیات عرب میخوای صحبت کنی؟
این همه چیز اشتباه تویه دنیا هست شما اونقدر ساده لوح هستی که اومدی دست گذاشتی روی محکمترین سند هستی که کلام پروردگارته میگی اشتباهه
اولا که شما واقعا خیلی با ادبین
دوما موضوع تاپیک در مورد تحدی قرآن بود اگر فقط قرار باشه به به ، چه چه کنیم که چرا این تاپیک رو زدیم؟! بحث سر این است که اگر کسی میتواند مثال نقضی بیاورد و اگر کسی میتواند جواب آن مثال نقض را بیاورد نه اینکه فحش بدهد و نوشته دیگران را خزعبلات بنامد چون این رسم مناظره نیست!و اساسا امثال شما اصلا مناظره و گفت و گو نمیدانند یعنی چه!
سوما من همینطور که گفتم قسمتی از نوشته های سایت شهید آوینی را که در پست اول خودش و لینک هست رو گذاشتم و جوابش هم توی همون سایت و 1000 سایت مشابه هست و خواستم تاپیک از روال معمولی که همیشه اینجور تاپیک ها دارن خارج بشه و بچه مسلمونا یه دیدی پیدا کنن اون نوشته قهوه رو در این جا با جوابش میذارم از سایت شهید آوینی
نويسنده به گمان خود به مقابله با سوره «كوثر» برخاسته و معارضه خويش را اين چنين آورده است: «انا اعطيناك الجواهر فصل لربك و جاهر - ولا تعتمد قول ساحر; ما به تو زر و زيور داديم، پس براى پروردگار خويش نماز بگزار و آن را آشكار كن و به سخن جادوگر اعتماد نكن.»
اولين سؤالى كه براى هر فرد پيش مىآيد اين است كه; اين چه نوع مقابله و معارضهاى است كه بيشترين الفاظ را از خود سوره كوثر انتخاب كرده است و فقط به جايگزينى بعضى الفاظ بسنده كرده است؟ آيا همانندى يك اثر زيبا اين گونه است كه عبارات آن اثر با تغييرات اندك ذكر نشود؟ علاوه اينكه تاكيد آورده شده در جمله «انا اعطيناك» كه لفظ «انا» و «نا» و آوردن فعل ماضى گواه آن است مىبايستبيانگر امرى باشد كه از اهميت فراوانى برخوردار است. هر انسان انديشمند و متفكر اين را به خوبى مىفهمد كه نعمتهاى مهمترى مانند عقل، ايمان و حيات با اين تاكيد و اهتمام سازگارى و تناسب تام دارد و آوردن زر و زيور تنها به خاطر همان روحيه بندگى و پويندگى در مقابل جواهرات است كه از بين همه نعمتها به آن اهتمام ورزيده است. (7) سوره كوثر جداى از كوتاهى عبارات، از مضامين بلند و معارف زيبايى برخوردار است و اين معجزه و سند نبوت پيامبر گرامى(ص)براى هميشهدر تاريخاز مردم خواسته است كه اگر مىتوانند يك سوره هر چند به كوتاهى سوره كوثر، بياورند.
چهارما آیا نمی توان درباره کلمات خدا نظر داد؟ خداوند خودش این کار را آزاد دانسته اما شما ها آزاد نمیدانید؟من میتونم موارد شبه افکن بیارم درباره قرآن و بعضی احادیث خیلی قوی و نظری که مراجع دارن اما وقتی همچین آدم هایی رو میبینم که از زدن یک تاپیک مناظره فقط قصد تایید دارن و با کسی که داخلش شبه درست میکنه و خود اون افراد نمی تونن جواب بدن از راههای زور و فشار استفاده میکنن وارد همچین مناظراتی دیگه نمیشم
قبلا هم همین بود در باب ولایت فقیه سوالاتی رو مطرح کردم که تا امروز خیلی از آنها بی پاسخ مانده و به جای جواب گرفتن اخطار گرفتم و این نشان دهنده اینه که اینجا جای بحث نیست حتی از روی عقل و شرع
بعدشم جناب آقای تازه وارد که منو ساده لوح خطاب میکنی بهتره بری پستهای منو بخونی ببینی کی ساده لوح هست!
بحث من در رابطه با فلسطین ریشه ای هست
اساسا فکر غلطی ما مسلمونا داریم و نمیدونم از کی باب شده
به نظر من حق اگر بر ضد ما هم باشه باید بهش اعتراف کرد حالا هرکی میخواد بگه به من صهیونیست بگه! تا اونجایی که من خوندم و تجزیه و تحلیل کردم حق با ما نیست! مخصوصا سر خود قدس
اساسا ما نمیتونیم ادعایی درباره قدس یا اورشلیم داشته باشیم
اگر دوست داری بدونی چرا بگو برات توضیح بدم
چرا ما نمیتونیم جامعه جهانی را با خودمون همراه کنیم؟
برخلاف رسانه میلی که صحبت های آقای احمدی نژاد با شبکه سی بی اس آمریکا رو خیلی قشنگ دست کاری کردن من حاضرم به همه اون سوالها پاسخ بدم
سوالاشونم این بود
1- اگر هولوکاست یک واقعیت تاریخی است چرا سیاست مدارا انقدر روش حساسن
2- اساسا چه برداشتی میخوان از این قضیه در وضعیت حال حاضر دنیا گرفته بشه
سوالات قبلی احمدی نژاد
1- چرا اروپایی ها یه بخش از سرزمین خودشون رو به یهودیا نمیدن
2-چرا نمیذارن ملت فلسطین برگردن به سرزمین هاشون
3- چرا نمیذارن فلسطینی ها خودشون برای خودشون تصمیم بگیرن(منظور کل سرزمین های اشغالی هست)
و سوالاتی از این دست
من که تو ایران زندگی کردم و کمی تاریخ خوندم میتونم به همه این سوالات پاسخ بدم
اصولا ما هرگز در رابطه با خیلی از مسائلی که برامون مهمه فکر نکردیم و فقط پذیرفتیم
حالا اگر دوست داشته باشی بگو برات توضیح بدم
حالا تو همین تاپیک باشه یا خصوصی فرقی برای من نمیکنه
شاید من اشتباه کرده باشم و نکته ای رو جا انداخته باشم
یا حق
خوب شما به این روند خوب توجه کن، رهبر فقهای شورای نگهبان رو تعیین میکنه، فقهای شورای نگهبان افراد مجلس خبرگان را برای انتخاب تایید یا رد صلاحیت میکنند و مجلس خبرگان باید رهبر را تعیین کند و بر کار او نظارت داشته باشد. نتیجش رهبری بر کار خود نظارت دارد، آیا این دور نیست؟ چندین تا از این دورهای باطل در قانون اساسی هست که باید اصلاح شود!
شما آیا جمهوری را قبول دارید؟ جمهوری یعنی اینکه حرف آخر را مردم باید بزنند اما ولایت فقیه یعنی اینکه ولایت فقیه باید حرف آخر را بزند،
شمایی که پشتیبان ولایت فقیه هستی میخوای در مورد ولایت فقیه از دیدگاه اسلام و اینکه کی این مسئله برای اولین بار مطرح شد و نظر مراجع مختلف در این باره بحث بذاریم ؟
هیچکس ولایتی بر دیگری ندارد، مگر خداوند متعال که خالق همه چیز و ولی همه کس است.«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّه...» (مائده، 55)؛ اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا ... (بقره، 257)؛
ولایت فقیه در طول ولایت معصومان (ع) است. همان گونه که ولایت معصومان (ع) در طول ولایت خداوند متعال است .وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه، (وسائلالشيعة ج : 27 ص : 140)
نکته:حال آنکه برخی آقایان مثل مصباح ولایت را در عرض میدانند
شیخ اعظم انصاری پدر بزرگ همین آقای انصاری که تازگی فوت شدند در کتاب مکاسب بحث شروط متعاقدین می گوید فقیه عادل تنها در امور حسبیه حق تصرف دارد و ولایت مطلقه به معنای همان ولایت ائمه بر مردم مطلقا غیر قابل اثبات است.
وقتی از مرجعی تقلید میکنیم یعنی او را به عنوان فقیه عادل و اعلم میشناسیم و او بر ما ولایت دارد. چنین ولایتی را همه مراجع دارند و انحصاری به فقیهی که حکومت دارد ندارد.
نظر آیت الله آخوند خراسانی که بزرگ تمام فقهای گذشته و موخر بودند را هم بنویسید. ایشان در تعلیقات مکاسب آورده اند: ثبوت اختيارات امام(ع) براي فقيه، محل اشکال و بحث است
امامی که دارای دو ویژگی مهم عصمت و علم است چگونه تمامی اختیارات خود را به کسی می سپارد که فاقد این ویژگی ها است
چرادر كتب اربعه شيعه كه مهمتر ين منابع شيعه است و حتي در اثار بزرگاني مثل شيخ مفيدو شيخ طبرسي واكابر بزرگ شيعه مطلبي درباره ولايت مطلقه فقيه يافت نمي شود من شنيده ام اولين بار اين مطلب به صورت مختصر ملا احمد نراقي در زمان فتحعلي شاه مطرح كرده وبعد شيخ فضل الله نوري كه اينها جزءبزرگان شيعه بحساب نمي ايند خوشحال ميشوم اگر منابع ديگر داريد مرا راهنمايي كنيد.
تطبیق ولایت فقیه به ولایت ائمه به نظر من بعدلایل ذیل اشتباه است:
1-امکان اشتباه کردن یا تصمیم اشتباه گرفتن درفرد معرفی شده جهت ولایت فقیه
2-عدم امکان ارزیابی بعضی شرایط لازم برای ولی فقیه مانند مدیر بودن ،مدبربودن و... چرا که برای اثبات مدبر بودن باید سابقه مدیریتی درجایی داشته باشند تااثربخشی تصمیمات انها دیده شود با توجه به کار حوزوی ارزیابی این شرایط غیرممکن است مگر شاخصهایی دراین زمینه تعریف شود.
