به جمعیت زمین بدهکاره یه جورایی احساس مسولیت میکنهبه اینکه چرا ریانا همیشه بارداره؟
خداشاهده چند ساله هر وقت عکسش رو میبینم، این حامله ست![]()

به جمعیت زمین بدهکاره یه جورایی احساس مسولیت میکنهبه اینکه چرا ریانا همیشه بارداره؟
خداشاهده چند ساله هر وقت عکسش رو میبینم، این حامله ست![]()
به اینکه:به اینکه این اتفاقی که برا مهدیه خانم افتاده رو بدی محسن تنابنده پایتخت هشتو میسازه باهاش![]()
تو این موارد به هیچ وجه احتیاط رو کنار نگذارید.به اتفاق عجیبی که امروز برامون افتاد
امروز اومده بودن مبل مهمانمون رو ببرن برای تعویض پارچه، چون میخوام با میزغذاخوری جدید ست بشه.
بعد من و شوهرم رفتیم توی حیاط،پسرم توی خونه بود.
یهو دیدیم پسرم هم اومد، میگم در رو بستی؟ ، میگه آره، میگم کلید رو که برداشتی؟ ، میگه نه
کلید پشت در مونده، درم بسته شده
یه وضعیت اسفبار داغونی، حالا فکر کن وانت بار اومده ایستاده، یه مبل دو نفره رو فعلا آوردیم توی حیاط و بقیه مبل ها توی خونه،در هم بسته
وانت پشت در منتظر، پسرم در حال گریه کردن و زار زدن که تقصیر منه اینطوری شد، شوهرم هم درگیر با در خونه، حتی موبایل هامون هم توی خونه بود، کلا سه تا آدم بودیم با لباس های تنمون توی حیاط و هیچی همراهمون نبود
حالا من از یه طرف ناراحتم، از یه طرفم دارم پسرم رو آروم میکنم که حالا عیب نداره، پیش اومده دیگه، گریه نکن، از یه طرفم خنده م گرفته که روی مبل توی حیاط نشستم
شوهرم با موبایل همسایه زنگ زد به پدرشوهرم که کلید خونه ی ما رو بیاره شاید بشه از بیرون باز کرد، پدرشوهرم اومد و کلید رو آورد ولی در باز نشد.
خلاصه اینکه ما خونه مون طبقه ی اوله ولی چون ارتفاع پارکینگ ما زیاده، پنجره ها رو حفاظ نزدیم، پنجره ی جلویی خونه هم باز بود.
در نهایت شوهرم رفت توی موتورخونه و یه میزی که اونجا بود رو آورد زیر پنجره و یه نردبون بلند هم توی حیاط پشتی خونه داریم، اونم آورد روی اون میز گذاشت و از نردبون رفت بالا و خودش رو به هر زوری بود کشید داخل خونه
اصلا یه اتفاق کمدی دراماتیک باحالی بود![]()
به اینکه:مگه ازشما انتظاردعوت دارن؟
به اینکه عیبی نداره
درک دارن که وسایلتونو فروختین
به اینکه احتمالا با مادرشوهر من نسبتی داری؟به اینکه بچه ها دست به دست کنید چندتا مبل ببریم خونه خانم مهندس
نه ، میخوام ارزش و مقام شما را ببرم بالابه اینکه احتمالا با مادرشوهر من نسبتی داری؟
که میخوای مهمون رو از خونه ی اونا بیاری خونه ی ما و اونو راحت کنی؟![]()
به اینکه:نه ، میخوام ارزش و مقام شما را ببرم بالا
وقتی مهمونا دستپخت عالی شما را میخورن و از پذیراییتون لذت میبرن بعدش حسابی ازتون تعریف میکنن و ارزش و احترامتون میره بالا
به اینکه:به اینکه مهدیه خانم چقد به مادرشوهرش خوشبینه![]()
به اینکه:به اینکه پشنهادشو به مادرش داد، مادرش قبول کرد؟؟؟؟
سوال منم همینهبه اینکه حالا چرا گرگان؟
به اینکه تورو مظلوم گیرآورده میخواد سربه سرت بزارهسوال منم همینه![]()
چون گرگان بسیار خوش آب و هواست و خانم مهندس هم در مدیریت دورهمی تواناستبه اینکه حالا چرا گرگان؟
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
:•:•:•: فکر کن همین الان زنگ در خونتون رو بزنن ... :•:•:•: | زنگ تفريح | 129 | |
![]() |
همین الان دلتون چی میخواد ؟ | زنگ تفريح | 1337 | |
![]() |
همین الان چکار میکنید ؟! | زنگ تفريح | 2060 | |
P | همین الان دلتون واسه کدوم دوست هم باشگاهی تنگ شده؟؟ | زنگ تفريح | 231 | |
![]() |
همین الان دوست داشتی کنار چه کسی بودی؟ | زنگ تفريح | 252 |