هر کی سوتی داده تعریف کنه!

iuytrewq

عضو جدید
:thumbsdown:دوستانی که کم میارن گیر الکی می دهن
دوس داشتم
تا 6 تا بشه چشات
 

MEG

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم یه سوتی از دوستم تو دوران دانشگاه بود میگم که برای چند سال پیش تو کاردانی بود
فک کنم معماری جهان داشتیم اولین جلسه معماری جهان بود ما هم نمیدونستیم کلاسمون شماره چند برگزار میشه:smile:
یکی از بروبچ رو فرستادیم بره اموزش سوال کنه که کلاسمون کجابرگزار میشه...اقا این رفت اموزش پرسید و اومد گفتیم خوب کلاسمون کجاست؟؟؟؟ اونم گفت کلاسمون تو سنگی بصری برگزار میشه:surprised::eek:
ما همه اینطوری شدیم:surprised::surprised: بعد من دوباره پرسیدم کجاااا؟ گفت سنگی بصری:surprised: ایندفعه ما اینطوری شدیم:biggrin::biggrin::biggrin: تازه میگفت برای چی میخندین:D
هیچی دیگه تا اخر ترم سوژه بود
 

farane67

عضو جدید
یه ریزه لوسه ولی من هر وقت یادم میفته میمیرم از خنده!!!!:biggrin:
یه شب که منو خواهرم خونه تنها بودیم و شام نداشتیم بهش گفتم زنگ بزن بگو 2تا پیتزا بیارن...! خواهرم هم زنگید و بجای اینکه اول سفارش پیتزارو بده میگه سلام آقا خسته نباشین یه نوشابه خانواده مشکی میخواستم!!!:surprised: تا اینو میگه من ولو میشم بعد اونم از زور خنده بقیشو نمیگه و تلفونو قطع میکنه و.....:w15:(فکر کنم خیلی تشنش بوده):D
 

hosein_t

عضو جدید
یه ریزه لوسه ولی من هر وقت یادم میفته میمیرم از خنده!!!!:biggrin:
یه شب که منو خواهرم خونه تنها بودیم و شام نداشتیم بهش گفتم زنگ بزن بگو 2تا پیتزا بیارن...! خواهرم هم زنگید و بجای اینکه اول سفارش پیتزارو بده میگه سلام آقا خسته نباشین یه نوشابه خانواده مشکی میخواستم!!!:surprised: تا اینو میگه من ولو میشم بعد اونم از زور خنده بقیشو نمیگه و تلفونو قطع میکنه و.....:w15:(فکر کنم خیلی تشنش بوده):D
:biggrin::gol:
 

IranianWay

عضو جدید
یک سری میخواستم با پسر عموم برم استخر مال 5-6 سال پیش
آقام نمزاشت نمیدونم یادم نیست چرا
ما هم الا و بلا باید بریم
پول هم کم داشتیم
پول هم بهمون نمیدادن دیگه چون نمی زاشتن بریم

ما هم هر چی پول داشتیم رو کردیم
دیگه تنظیم کردیم که با کرایه تاکسی و پول استخر بریم و بیائیم
یعنی دقیق دقیق بود
بعد اونجا واسه کفش ها باید پول می دادی می زاشتند تو کمد
ما هم دریغ از یک 50 تومنی اضافه

آقا من و پسر عموم گذاشتیم تو کنترل برق کفش ها رو
برگشتیم از استخر دیدیم دزدیده شده کفش ها :mad:
مجبور شدیم پا برهنه جلوی مردم بریم خونه
اون هم تابستان رو آسفالت داغ !!!:(
البته من روم نمیشد و تو گوشه ایستاده بودم و پسر عموم رفت لب خیابان و تاکسی می گرفت جلوی همه :smile:
 

IranianWay

عضو جدید
یک سری هم تجدید اورده بودم دبیرستان
با دامادمون رفتیم التماس نمره
بعد ما حالمون خوب نبود خفن ترس داشتیم:(
خلاصه شیشه ماشین هم بالا بود.
بعد داشت می زد کنار سر کوچه معلم
یک درخت بود شاخه هاش افتاده بود یعنی به ماشین می گرفت
بعد رفت زیرش گذاشت اون شاخه از شیشه و بالای سر من رد شد
من هم تو ماشین با شیشه بسته سرم رو کامل خم کردم که به سرم نگیره ! :redface:
نمره هم بهمون نداد معلمه!
اون شد که دیگه نه التماس استاد کردم از اون سال نه معلم.
 

iuytrewq

عضو جدید
رفقا فقط کافیه یه نگا به نام کاربری و محل قرار گرفتن حروفش تو کیبورد بندازن تا دستشون بیاد برا چی عضو شدی و کی هستی!
صرفا برای گرفتن حال تو
اگه رمز گشایی کنی معنی اسممو می فهمی
منتها تو علمشو نداری:thumbsdown::thumbsdown::thumbsdown::thumbsdown::thumbsdown::thumbsdown::thumbsdown::thumbsdown::thumbsdown::thumbsdown:
 

nilgoon13

عضو جدید
چند روز پیش داشتم باسرعت از کلاس میومدم بیرون نمی دونم کجا رو نگاه می کردم یه دفعه باکله رفتم تو شکمه یکی از پسرا اوخ من که پرت شدم یک طرف ولی ماشالله اون عین دیوار وایساده بود...
خیلی خجالت کشیدم...
 

hosein_t

عضو جدید
چند روز پیش داشتم باسرعت از کلاس میومدم بیرون نمی دونم کجا رو نگاه می کردم یه دفعه باکله رفتم تو شکمه یکی از پسرا اوخ من که پرت شدم یک طرف ولی ماشالله اون عین دیوار وایساده بود...
خیلی خجالت کشیدم...
منم یه بار خواستم پیش دخترا تکنو بزنم اومدم بچرخم با صورت رفتم تو در کلاس . . .! خداییش یه هفته دماغم ورم داشت!:cry::cry::cry:
 

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شش هفت سال پیش...
یکی از همسایه های قدیمیمون (دوست داداشم بود) امده بود دم درمون..... زنگ در رو که زد من ایفون رو برداشتم.... وقتی خودشو معرفی کرد....... هیجان زده شده بوم حسابی... اصلا انتظارشو نداشتم.... نمیدونستم به داداشم اول بگم یا به او تعارف کنم......به جای اینکه بگم چند لحظه صبر کنید الان داداشم میاد خدمتتون..... گفتم چند لحظه گوشی خدمتتون.....اونم یه جواب توپی بهم داد (هر چی فکر میکنم یادم نمیاد) اما کلی خندیدم و پیش خودم خجالت کشیدم اما اصلا به روی خودم نیاوردم که چی گفتم
...:redface:
 

arezoo-a

عضو جدید
من زنگ زده بودم خونه دوستم گفتم :الو سلام صبا خوبی؟
گفت شما؟؟!گفتم خیلی خری دیوونه منو دیگه نمی شناسی؟؟
گفت نه...؟!!همین که گفت نه فهمیدم که بله خواهرشه...وای من که آب شدم رفتم تو زمین دیگه کلی معذرت خواستم ....
خیلی بده آدم این طوری بشه...
من نمی دونم این چند روزه چرا گیج می زنم؟!!!!!


وای این اتفاق واسه منم افتاد ولی اوضاع وخیم تر بود چون مامان دوستم بود!
تا یکی دو ماه روم نمی شد بزنگم واسش!:redface:
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفته بودم حموم .بعدش از حموم فقط با یک شرت اومدم تو حال.داشت فوتبال میداد.2 دقیقه تمام داشتم وایستاده فوتبال میدیدم.بعد از 2 دقیقه تازه فهمیدم که دوست خواهرم روی مبل نشسته
 

پترو

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفته بودم حموم .بعدش از حموم فقط با یک شرت اومدم تو حال.داشت فوتبال میداد.2 دقیقه تمام داشتم وایستاده فوتبال میدیدم.بعد از 2 دقیقه تازه فهمیدم که دوست خواهرم روی مبل نشسته
مشابه این برا من اتفاق افتاده:
صبح ساعت 10 از خواب بیدار شدم از اتاق خواب اومدم بیرون با یه شورت بودم بعدش دیدم یکی گفت سلام یهو دیدم خانم همسایمون کنار خانمم نشسته....منم گفتم سلام و سریع رفتم تو اتاق.
 

Alireza_2003

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند روز پیش داشتم باسرعت از کلاس میومدم بیرون نمی دونم کجا رو نگاه می کردم یه دفعه باکله رفتم تو شکمه یکی از پسرا اوخ من که پرت شدم یک طرف ولی ماشالله اون عین دیوار وایساده بود...
خیلی خجالت کشیدم...

یعنی اینقده قدت کوتاس ؟:surprised:
 

nilgoon13

عضو جدید
درست صحبت کن...!!؟!؟!سرم پایین بوب مشغوله خووندن بودم...بعدشم اون یه مثاله....
مثلا می گی با کله رفتم تو دیوار...خوب تو که با کله نرفتی؟؟!؟!
گرفتی؟؟
 

Alireza_2003

عضو جدید
کاربر ممتاز
درست صحبت کن...!!؟!؟!سرم پایین بوب مشغوله خووندن بودم...بعدشم اون یه مثاله....
مثلا می گی با کله رفتم تو دیوار...خوب تو که با کله نرفتی؟؟!؟!
گرفتی؟؟
:biggrin:


فرهنگ لغت شما چقد فرق میکنه! والا پسرا وقتی میگن با کله رفتیم تو دیوار یعنی با کله رفتیم.
 

nilgoon13

عضو جدید
وای الآن که یادم میوفته می بینم چقدر بد شد...؟؟!؟!
آدم از خجالت آب می شه...
 

tur

عضو جدید
این سوتی نیست اما خاطرس:
جاتون خالی 4شنبه سوری امسال باغ عموم بودیم بیرون باغ آتیش روشن کردیم آتیش خیلی شعله ور بود مامورای آتش نشانی سر رسیدن و میخواستن آتیشو خاموش کنن شلنگه ابو آوردن و هی قپی میومدن که ما آتیشو حالا خاموش میکنیم عموم هم نامردی نکرد گیر داده بود که شما آتیشو خاموش کنین ما تا به حال ندیدیم آتش نشانی چه جور اتیش خاموش میکنه(لازم به ذکر که خیلی هزینه بره) حالا هر چی آتش نشانی میخواست در بره عموم نمیذاشت میگفت نه جون تو خاموش کن بچا کیف کنن!!!!
 

tur

عضو جدید
پسر عموم 4سالش بوده تازه ماشین پلیسا الگانس شده بود به عموم میگه منم میخوام سوار این ماشینا بشم خلاصه عموم به پلیس میگه ببخشید میشه ما سوار ماشینتون بشیم پسرم دوست داره ماشینتونو‍ پلیسم سوارشون میکنه میبره میگردونتشون بعدم میذارتشون در خونشون!!!
(البته بماند سوتی نبود:redface:)
 

Similar threads

بالا