!!! نغمــــــه هــــــای درد !!!

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیشب که باران آمد...
میخواستم سراغت را بگیرم!
اما..
خوب میدانستم این بار هم که پیدایت کنم ,
باز زیر چتر دیگرانی!!!!!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا چرا دل منو شکستن ؟

چرا دستای منو به زندگی نبستن ؟

دارم میسوزم

چرا رهام کردی میون راهم ؟

میخوام بمیرم ولی بیگناهم

دارم میسوزم

دارم میسوزم

بذار بسوزم
 

sama jooon

عضو جدید
کاربر ممتاز
چه دشوار است،
راز چشمانِ ترا دانستن
و خموش از کنارَت گذشتن!
از گریبانِ تنگِ غنچه ها بپُرس
غوغای دل تنگی ام را!
این تندیس ِ محزونِ من است،
وارثِ ناسپاسی های عشق
و تازیانه های روزگار!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن که می گوید دوستت می دارم
خنیاگر غمگینی ست
خنیاگر غمگینی ست
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را زبان سخن بود

هزار کاکلی شاد در چشمان توست
هزار قناری خاموش در گلوی من
عشق را ای کاش زبان سخن بود

آن که می گوید دوستت دارم
دلِ اندوهگین شبی ست
دلِ اندوهگین شبی ست
که مهتابش را می جوید
ای کاش عشق را
زبان سخن بود

هزار آفتاب خندان در خَرامِ توست
هزار ستاره ی گریان در تمنای من

عشق را ای کاش زبان سخن بود...
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا جـــــــــون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری؟

بگی اروم تو گوشم دیگه وقتشه بمیری؟

خدا جـــــــــون میگن تو خوبی مثه مادرا میمونی

اگه راس میگن ببینم عشق من کجاست میدونی؟

خدا جـــــــــون میشه یه کاری بکنی بخاطر من؟

من می خوام که زود بمیرم اخه سخته زنده موندن.

من که تقصیری نداشتم پس چرا گذاشته رفته؟

خدا جـــــــــون تو تنها هستی میدونی تنهایی سخته.

زنده موندن یا مردنم واسه اون فرقی نداره

اون می خواد که من نباشم باشه اشکالی نداره.

خدا جـــــــــون می خوام بمیرم تا بشم همیشه راحت

ولی عمر اون زیاد شه حتی واسه یه ساعت!

خدا جـــــــــون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری؟

بگی اروم تو گوشم دیگه وقتشه بمیری؟
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
پشت همین چراغ قرمــــــــــز !!!
اعتراف کردم که دوستت دارم !
تا هرجا مجبور شدی کمـــی مکث کنی ،
یاد عشقمان بیفتـــی . . .
چه می دانستــــم قرار است بعد از مــن
تمـــام چراغ های زندگی ات سبز شوند. . .


 

sama jooon

عضو جدید
کاربر ممتاز
از بچگی

پر کردن جاهای خالی برایم سخت بود

فرقی نمی کرد

فارسی

تاریخ

....

جاخالی نده!

این همه جاخالی زیاد نیست؟
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
می دونی گاهی وقتا اشک قشنگ تر از لبخنده

چون همیشه واسه همه لبخند می زنی



ولی فقط برای کسی اشک می ریزی که!


نمی خوای از دستش بدی!!!


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
مـ ـن پـ ـاییز را ربـ ـوده ام


بـ ـرگ هـ ـای نـ ـارنجیـ ـش را


در پستـ ـوی خـ ـاطـ ـره پنهـ ـان نمـ ـوده ام


بـ ـه آن می اندیشیـ ـدم


چـ ـگونه می تـ ـوان


لـ ـذت تنهـ ـایی را قسمـ ـت کـ ـرد

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا دوستت دارم


واقعا دوستت دارم


گرچه شايد گاهي

چنين به نظر نرسد


گاه شايد به نظررسد

كه عاشق تو نيستم

گاه شايد به نظر رسد

كه حتي دوستت هم ندارم

ولي درست در همين زمان هااست

كه بايد بيش از هميشه

مرا درك كني

چون در همين زمان هاست

كه بيش از هميشه عاشق تو هستم

ولي احساساتم جريحه دار شده است

با اين كه نمي خواهم

مي بينم كه نسبت به تو

سرد و بي تفاوتم

درست در همين زمان هاست كه مي بينم

بيان احساساتم برايم خيلي دشوار مي شود

اغلب كرده تو ؛كه احساسات مرا جريحه دار كرده است

بسيار كوچك است

ولي آن گاه كه كسي را دوست داري

آن سان كه من تو را دوست داري

هركاهي ؛كوهي مي شود

و پيش از هر چيزي اين به ذهنم مي رسد

كه دوستم نداري

خواهش مي كنم با من صبور باش

مي خواهم با احساساتم

صادق تر باشم

و مي كوشم كه اين چنين حساس نباشم

ولي با اين همه

فكر مي كنم كه بايد كاملا اطمينان داشته باشي

كه هميشه

از همه راههاي ممكن

عاشق تو هستم
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاشقی می کنم!

لج می کنم!

بد اخلاق می شوم!

دست خودم نیست ...

ساعت و زمان هم ندارد!

تو که نباشی ...

زندگی باید به کام من تلخ شود ..


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
کار ِهر روزش شُـده بـود ...
گذاشتنــِـ پـا روی دلـــِـ من
.
.
.
به گمــانم خیـال کـرد که ...
قالــی کاشـان است این دلــِــ صـاحب مـُرده !!!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
صدایم که می کنی "خانم" "بانو"

با مصوت ِ بلند ِ "او"
تمام ِ سلول های تنم
که این همه مدت طولانی متحدشان کرده بودم در برابر ِ تو
سینه سپر می کنند رو به رویم
فقط برای همین دو کلمه !
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز




مردـی کهـ امروز بهـ خاطر زنانگیتـ ، تو رو می خواد

فردا ، بهـ خاطر زنانگی یکـ زنـ دیگهـ ، تو رو کنار خواهد زد...!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
همه چیز در زندگی عادت می شود


مانده ام چرا رفتنت


این قانون را نمی پذیرد !!!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقـط بگو
چگونه رفتن و نبودنت را باور کنم ؟ ؟
وقتی آغوش من هنــــــوز .....
بوی بودنت را میدهد ؟؟؟؟

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
غم یاد تــو درجانــــــم نشسته

بلــــــــور بغضهـــــایم را شکسته

دوبــاره دست پرمهــــــــر خیالت

دلــــــم را بر ضریح عشـــق بسته
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
فـَـصــل ِ امــتـِـحــــان

مَـــن

جــُـز مــُـرور ...

رنگــ ِ چشــــمــ ـــانت ..

و

خـَـط کشـــیــدن زیــر ِ دلتنگـــــــی هــایَمـ ..

هــیــچ دَرســـی نـَـدارمـــــ ..


 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
از یـِک جـايي بِه بـَعد ،
ديـگه نـَـهـ دَسـتـُ پـا ميـ زَنيــ ...
نَهـ بـالـ بـالـ ميزَنـيـــ ...
نَهـ دِلـ دِلـ ميکُنيــ ...
نَهـ داد و بيـداد ميکنيــ ...
نَهـ گِريهـ ميکُنيــ ...
نَهـ مُشتـِتـو ميکوبيـ تو دیـوار ...
نَهـ سََرِتو میزَنيـ بـِهـ ديـوار ...
نَهـ . . .
اَز يهـ جاييـ بـِهـ بَعد فَقَط سُکوتـ ميکُنـيـــ ..

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلکَم
میدانَم؛توام مثل من
از بودن هاشان
از عادت دادن هاشان
از نبود همیشگی شان
از تکرار این تابع خسته شده ای
به احترام تن زخم دیده ات؛
معادله را عوض می کنَم
بگذار بیایند و بروند
غصه نخور
عادت را خط زده ام..!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
رفتم گفتم از "خـــــیِرش" می گذرم.....
شنیدم که زیر لب گفت از
"
شـــــرش" خلاص شدم...
بی انصــــــاف....
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر که آید گوید:
گریه کن، تسکین است
گریه آرام دل غمگین است


چند سالی است که من می گریم
در پی تسکینم


ولی ای کاش کسی می دانست
چند دریا
بین ما فاصله است
من و آرام دل غمگینم
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطمئن باش و برو



ضربه ات کاري بود



دل من سخت شکست



و چه زشت


به من و سادگي ام خنديدي


به من و عشقي پاک


که پر از ياد تو بود


و خيالم مي گفت تا ابد مال تو بود


تو برو ،



برو تا راحتتر



تکه هاي دل خود را آرام


سر هم بند زنم ...

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی دونم چرا هیچ وقت نمی شه
که دلها باهم و تنها نباشن
همیشه جمع باشن جمع عاشق
توی درس حساب منها نباشن
نمی دونم چرا دراین زمونه
محبت مثل یک جرم و گناهه
اگه روزی شدی دلداده اون
دیگه محکومی و روزت سیاهه
نمی دونم چرا عشق و صداقت
میون آدما حالا غریبه
تموم حرفشون با نرخ بازار
تو بازاری که دلالش فریبه
نمی دونم چرا وقتی که می گیم
سخن از دوستی های دو روزه
نداریم ترسی از اون لحظه ای که
از این حرفا دل سرخی بسوزه
نمی دونم چرا ما عاشقی رو
گرفتیم جای ارضای هوسها
صدای خرخر شهوت نشسته
بجای سوز آواز نفسها
نمی دونم چرا در بند ظاهر
تو چشم دیو زیبایی اسیریم
عروسک گر ببینیم حاضر هستیم
برای عشق پوشالی بمیریم
نمی دونم چرا ما گریه هامون
دیگه اون شور سابق رو نداره
نه عشقی مونده نه معشوق و عاشق
بهار ما شقایق رو نداره
نمی دونم چرا از بی وفایی
همه عاشق کش ایم و خود پرستیم
ز خاطر می بریم عشق حقیقی
بجای دوست با دشمن نشستیم
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک روز می بوسمت
روز که باران می بارد ،
یک روز که چترمان دو نفره شده ،
یک روز که همه جا حسابی خیس است
یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ ،
آرام تر از هر چه تصورش را کنی ،
آهسته ، می بوسمت ...
یک روز می بوسمت !
هر چه پیش آید خوش آید !
حوصله ی حساب و کتاب کردن هم ندارم !
دلم ترسیده ،
که مبادا از فردا دیگر « عشق من » نباشی .
آخر ، عشق سه حرفی کلاس اول من ،
حالا آن قدر دوست داشتنی شده
که برای خیلی ها سه حرف که سهل است ،
هزار هزار حر
یک روز می بوسمت
به قول شاعر :
عشق کلاس اول ،
تنها سه حرف است ،
اما کلاس آخر ،
عشق هزار حرف است ... .
یک روز می بوسمت !
فوقش خدا مرا می برد جهنم !
این شعر برام خیلی اشناست
فوقش می شوم ابلیس !
آن وقت تو هم به خاطر این که
یک « ابلیس » تو را بوسیده ،
جهنمی می شوی !
جهنم که آمدی ،
من آن جا پیدایت می کنم
و از لج خدا هر روز می بوسمت !
وای خدا !
چه صفایی پیدا می کند جهنم ... !
یک روز می بوسمت !
می خندم و می بوسمت !
گریه می کنم و می بوسمت !
یک روز می آید که از آن روز به بعد ،
من هر روز می بوسمت !

لبهایم را می گذارم روی گونه هایت ،
و بعد هر چه بادا باد : می بوسمت

تو احتمالا سرخ می شوی ،
و من هم که پیش تو همیشه سرخم
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترا من زهر شيرين خوانم اي عشق/
که نامي خوش تر از اينت ندانم/
وگر ،هر لحظه ، رنگي تازه گيري/
به غير از زهر شيرينت نخوانم/
تو زهري، زهر گرم سينه سوزي/
تو شيريني، که شور هستي از توست/
شراب جام خورشيدي ، که جان را/
نشاط از تو ،غم از تو ، مستي از توست/
به آساني ، مرا از من ربودي/
درون کوره ي غم آزمودي/
دلت آخربه سرگردانيم سوخت/
نگاهم را به زيبائي گشودي/
بسي گفتند: دل از عشق بر گير/
که: نيرنگ است و افسون است و جادوست/
ولي ما دل به او بستيم و ديديم/
که اين زهر است،اما!... نوش داروست/
چه غم دارم که اين زهر تب آلود/
تنم را در جدائي مي گدازد/
از آن شادم که در هنگامه ي درد/
غمي شيرين دلم را مي نوازد/
اگر مرگم به نا مردي نگيرد/
مرا مهر تو در دل جاوداني است/
و گر عمرم به ناکامي سر آيد/
ترا دارم که : مرگم زندگاني است/
فريدون مشيري
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده
خیلی وقته ابری پرپر نشده
دل آسمون سبک تر نشده
خیای وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده
بی تو هیچ چییزی دوست داشتنی نیست
کوه غصه از دلم رفتنی نیست
حرف عشق تو رو من با کی بگم
همه حرفا که آخه گفتنی نیست
زیر رگبار نگاهت دلم انگار زیرو رو شد
برای داشتن عشقت همه جونم آرزو شد
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
باید واژه ها را ادب کنم...

یعنی
چه که

تا
پلک به هم می زنم

چراغ به
دست می گیرند

و صفحه را
روشن می کنند

از خاطرات
تو
...!!
.

.
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو رفــــــتـــه ای ؛

و مـــن

عـــــــاشــــــقــانه های بی مخـــاطبـــم را...
...
به حــــراج گـــــذاشـــته ام...!!!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
جای تو خالیست...
هزاران کلمه در جای خالی ات ریختم اما جای خالی تو پر نشد...!
هیچ چیز جای تو را پر نمی کند...
هیچ چیز.....!
تو از جنس بی نهایت بودی!
 

Similar threads

بالا