انشای شاگردای بابام(ابتدایی هستن) با موضوع درد و دل یک دانش اموز

[mohammad370]

وقتی که مادر من ما را میزند خیلی از او نفرت پیدا میکنم و در ان لحذه ارزو میکنم بمیرم و از این دنیا بروم و از خدا می خواهم وقتی که مرا وقتی که زیر ماشین رفته بودم می مردم و از این دنیای پور از نفرت بروم و حیچ وقت به دنیا نیام و همیشه مسل یک فرشته باقی بمانم

2-خدایا خداوندا پدر و ماد من از سال 85 در مکه ثبت نام کرده اند اما هنوز هم اسمشان در نشده خدایا خداوندا ا تو می خواهم که سال بعد پدر و مادرم اسمشان در مکه در شود خدایا خیلی از بچه های جهان در فقر و گرسنگی و بی سرپرستی قرار دارند خدایا خداوندا به انان سرپرست ببخشتا دیگر در فقر و گرسنگی و یتیمی نمانند خدایا خداوندا از تو مبخواهم که زبان مرا خوب کنی(لکنت زبان داره)تا بتوانم راحت حرف بزنم .خدایا خداوندا نذر کرده ام که دعاهای مختلف بخوانم و تو هم نمره هایم را خوب کنی مثلا 17 18 19 .20خدایا در همه ی درس ها نمره ی عالی به من دادی اما متشکرم اما درس درس ریاضی کمی کم دادی به همین هم راضی ام اما اگر15 بود بهتر بود.خدایا خداوندا انهایی که مریض اند را خوب بفرما.

3-پدر من در سال1391 فوت کرد و خیلی می خواهم همش به مزار او بروم و این پنجشنبه سال پدرم را میدهیم و غمگین هستم همیشه به یاد پدرم هستم وهمیشه به مزار او میروم و ما در روستا مینشستیم و پدر من فوت شد و ما به شه امدیم چون کسی در روستای ما نبود ما حدودا100 تا گوسفند داشتیم و تمتم پول ان را برای خودمان ذخیره کردیم تا انها را استفاده کنیم و همیشه موفق در کار خود باشیم

4-بر معلمان و مدیران این مدرسه تشکر میکنم اما این مدسه قانون های محکمی ندارد مثلا کسی که فوش داده باشد دو تا شلنگ می خورد اما در مدرسه های دیگر اینطور نیست اما پارسال که مدیران خوبی امدند خیلی حساس و نرم بودندام امسال این مدیریت خوب از بین رفته اقای مختاری جدی است.تازه ساعت کلاس ما را هم برداشته.فرش نمازخانه کثیف است اقای قاسمی که هیچ کاری نمیکند فقط پشت می مینشیند البته کارهایی هم میکند.اما معلمانمان خوب است و مخصوصا معلم ما اقای رجعتی او به کار های عملی اهمیت میدهد و خلاصه به نظر من بهترین معلم است.اما اقای مختاری کتک های شیرینی دارد که شیرینی ان به درد ان است.
اقای معلم من می خواهم با دوستم رشیدی حرف بزنم که چرا حرف گوش نمیدهدو چرا به همه بچه ها زور می گویدو برای همین است که اینقدرکتک می خورد.
دیروز معلمورزش یه ورقه داد که پر کنین با 3000تومن پول بیارین واسه ی مسابقه ی فوتبال وقتی به پدرم توزیح دادم که پول را به من بدهد ولی او به من نداد و من یک روز با او حرف نزدم

 

[mohammad370]

اینم 5-چند سال پیش مادرم از پدرم طلاق گرفت من و برادرم 1 یا 2 ماه در خانه ی مادر بزرگم یعنی مادر پدرم بودیم ..پدرم ماشین خودش را به نام مادرم زده بود و مادرم ماشین را داخل پارکینگ نگه داشته بودپدرم هر کار کرد که ماشین را از پارکینگ ااد کند یک رو مادرم به مدرسه امد گفت بیا بریم جای من ما گفتیم ما با تو هیج جا نمی ایم .پدرم پسر خاله ای هفت خط داد که برای مهریه ی مادرم امد و شهادت داد که مادرم مهریه را از خانه ی پدم دزدیده این کار دروغ گفته می شود..راستش را بخواهید من تا سال چهارم زرنگ بودم اما امسال نمیدانم نمیتوانم چیزی خوب یاد بگیرم من می خواستم با برادرم پیش مادرم بریم اما پدرم نمیگذارد و به اقای مختاری هم گفته که مادرم را نگذارد ما را ببیند(اقای مختاری مدیر مدرسه است) اقا ما دلمان می خواهد مادرمان را ببینیم..