ﮔــــﺎﻫــــﯽ
ﺩﻟﻢ ﺑــﺮﺍﯼ ﺯﻣـــﺎﻧﯽ
ﮐــﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﻤﺖ ﺗﻨـــﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ…
ﺩﻟﻢ ﺑــﺮﺍﯼ ﺯﻣـــﺎﻧﯽ
ﮐــﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺧﺘﻤﺖ ﺗﻨـــﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ…
معماری با مصالحی از جنس دل
- شروع کننده موضوع mohammad azizi
- تاریخ شروع
چه سکــــــــوتی دنیـــــــــــا را فـــــــــــرا می گرفت !!!➹
➹اگــــــــر هرکســــــــــــی ➹
➹تنهــــا به انــــــــــدازه ی صــــــــــداقتش➹
➹سخـــــن میگــــــفت ... ➹
➹اگــــــــر هرکســــــــــــی ➹
➹تنهــــا به انــــــــــدازه ی صــــــــــداقتش➹
➹سخـــــن میگــــــفت ... ➹
❤گفتم:میری؟
گفت❤:آره
گفتم:منم❤ بیام؟
گفت:جایی که من میرم ❤جای 2 نفره نه❤ 3 نفر
گفتم:برمی گردی؟
فقط خندید.❤....
اشک❤ توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین❤ انداختم
دستشو زیر چونم گذاشت❤ و سرمو بالا آورد
گفت❤:میری؟
گفتم:آره
گفت:❤منم بیام؟
گفتم:جایی که من میرم جای❤ 1 نفره نه 2 نفر
گفت❤:برمی گردی؟
گفتم:جایی که میرم راه برگشت❤ نداره
من رفتم❤ اونم رفت
ولی
اون❤ مدتهاست که❤ برگشته
وبا ❤اشک چشماش
خاک مزارمو❤ شستشو میده .
گفت❤:آره
گفتم:منم❤ بیام؟
گفت:جایی که من میرم ❤جای 2 نفره نه❤ 3 نفر
گفتم:برمی گردی؟
فقط خندید.❤....
اشک❤ توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین❤ انداختم
دستشو زیر چونم گذاشت❤ و سرمو بالا آورد
گفت❤:میری؟
گفتم:آره
گفت:❤منم بیام؟
گفتم:جایی که من میرم جای❤ 1 نفره نه 2 نفر
گفت❤:برمی گردی؟
گفتم:جایی که میرم راه برگشت❤ نداره
من رفتم❤ اونم رفت
ولی
اون❤ مدتهاست که❤ برگشته
وبا ❤اشک چشماش
خاک مزارمو❤ شستشو میده .
کاش وقتی آسمان بارانی است ، چشم را با اشک باران تر کنیم
کاش وقتی که تنها میشویم ، لحظه ای را یاد یکدیگر کنیم . . .
حس میکنم روی صورتم دنیا چکه میکند
حس میکنم قطره قطره, نم نمک عاشقم میکنی
بارون که میبارد هوا تر میشود تا تو چشمک بزنی
بارون که میبارد باز با ترانه یا باز بی ترانه من عاشق تر گریه میکنم و رو به آسمان فریاد میزنم
دوستت دارم
حس میکنم قطره قطره, نم نمک عاشقم میکنی
بارون که میبارد هوا تر میشود تا تو چشمک بزنی
بارون که میبارد باز با ترانه یا باز بی ترانه من عاشق تر گریه میکنم و رو به آسمان فریاد میزنم
دوستت دارم
بر سرم
چتر گرفت؛
به تماشا
ایستادند
باران و رهگذران
چتر گرفت؛
به تماشا
ایستادند
باران و رهگذران
شاید امشب باران ببارد ...
شاید امشب باران ببارد ...
شاید امشب باران ببارد ...
حسرت دیروز من پشت قاب پنجره
در میان امروز من گم گشته است
سال هاست این دریچه تاریک احساسی
به روی آن چه دیگر نیست لبخند می زند
باران که می بارد تو در راهی از دشت شب تا باغ ِ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز با ابر و آب و آسمان جاری
تا عطرِ آهنگ تو می رقصد..... تا شعر باران تو می گیرد........
از عطر عشق و آشتی لبریز با ابر و آب و آسمان جاری
تا عطرِ آهنگ تو می رقصد..... تا شعر باران تو می گیرد........
بغضهای مرطوب مرا باور کن ،
این باران نیست که میبارد ،
صدای خسته ی قلب من است که از چشمان آسمان بیرون میریزد
این باران نیست که میبارد ،
صدای خسته ی قلب من است که از چشمان آسمان بیرون میریزد
باران که می بارد
تمام کوچه های شهر
پر از فریاد من است که می گویم:
من تنها نیستم, تنها منتظرم
تمام کوچه های شهر
پر از فریاد من است که می گویم:
من تنها نیستم, تنها منتظرم
نيت ميکنم و صدايت ميکنم
با جواب تو فال ميگيرم
اگر گفتي "بله " روز خوبي خواهم داشت
اگر گفتي "جانم " تمام خوبيها را
براي تو ميسازم
با جواب تو فال ميگيرم
اگر گفتي "بله " روز خوبي خواهم داشت
اگر گفتي "جانم " تمام خوبيها را
براي تو ميسازم
در سمت توام
دلم باران ، دستم باران
دهانم باران ، چشمم باران
روزم را با بندگی تو پا گشا می کنم ...
هر اذانی که می وزد
پنجره ها باز می شوند
یاد تو کوران می کند ...
هر اسم تو را که صدا می زنم
ماه در دهانم هزار تکه می شود ...
کاش من همه بودم
کاش من همه بودم
با همه دهان ها تو را صدا می زدم ...
کفش های ماه را به پا کرده ام
دوباره عازم توام ...
تا بوی زلف یار در آبادی من است
هر لب که خنده ای کند از شادی من است
زندگی با توست
زندگی همین حالاست...
زندگی همین حالاست...
محمد صالح علاء
دلم باران ، دستم باران
دهانم باران ، چشمم باران
روزم را با بندگی تو پا گشا می کنم ...
هر اذانی که می وزد
پنجره ها باز می شوند
یاد تو کوران می کند ...
هر اسم تو را که صدا می زنم
ماه در دهانم هزار تکه می شود ...
کاش من همه بودم
کاش من همه بودم
با همه دهان ها تو را صدا می زدم ...
کفش های ماه را به پا کرده ام
دوباره عازم توام ...
تا بوی زلف یار در آبادی من است
هر لب که خنده ای کند از شادی من است
زندگی با توست
زندگی همین حالاست...
زندگی همین حالاست...
محمد صالح علاء
گاهی پروانه ها هم
اشتباه عاشق میشوند
بجای شمع
گرد چراغهای بی احساس خیابان میمیرند …!
باید یاد بگیریم استاد تغییر باشیم، نه قربانی تقدیر
در بازی زندگی اگر عوض نشویم تعویض می شویم.
در بازی زندگی اگر عوض نشویم تعویض می شویم.
من را باران ...
من را آسمان...
من را یک پنجره...
تا هوای تو...
امشب باران می آید...
از هوای چشم های تو...
تا برکه کوچک دل من...
گل سرخ دلم ...
آب می خواهد...
و من...
تکرار باران را...
هوای هر شبم ابریست...
بر درخت رویاهایم ...
سیب هایی می روید که طعم باران دارد...
من هر شب آسمان را خواب می بینم...
من را آسمان...
من را یک پنجره...
تا هوای تو...
امشب باران می آید...
از هوای چشم های تو...
تا برکه کوچک دل من...
گل سرخ دلم ...
آب می خواهد...
و من...
تکرار باران را...
هوای هر شبم ابریست...
بر درخت رویاهایم ...
سیب هایی می روید که طعم باران دارد...
من هر شب آسمان را خواب می بینم...
چترها را باید بست ، زیر باران باید رفت ...
به او گفتم
باران که ببارد
عادت خواهی کرد به گریستن در باران
و اشک های توبارانی خواهد شد
هم چون تمام باران ها ،
خندید؛ او عادت را نمی فهمید ...
هیچـــــــــــــ چیز بدونـــــــــــ تــــــــ♥ــــــــو تمامـــــــــ نمیـــــــشود
حتی .......!!!!
همینـــــــــــ دلتنگی هایـــــــــــ منــــــــــــ
حتی .......!!!!
همینـــــــــــ دلتنگی هایـــــــــــ منــــــــــــ
شانه ام را تکیه گاه گریه هایت می کنم
اما از یاد نبر بی باران در این
روزهای دوری و درد
هیچ شانه ای تکیه گاه رگبار
گریه های من نبود
هیچ شانه ای
اما از یاد نبر بی باران در این
روزهای دوری و درد
هیچ شانه ای تکیه گاه رگبار
گریه های من نبود
هیچ شانه ای
درست متر کن ! آدم ها هم قد خودشان اند،
نه هم قد تصورات تو .
سفری به دور دنیاست ، وقتی دستانم تا انتها ، رویت را نوازش
می کنند . . .
می کنند . . .
چـنـد وقـتـیـسـت بـه جـاے یـک جـرعـه آب ِ خـوش،
"بـغـض" از گـلـویـمـان پـایـیـن مـے رود،
ایـهـالـنّـاس ...
دل را لـگـد نـکـنـیـد !
دیوارها هم عاشق می شوند
یادگاری ننویسید اگر قصد برگشتن ندارید!!!
دچار یعنی من
در خط مستقیم ِ
چشمهایت آب و
در دل ِ خاک دفن شدم
تو بدنبال من تشنه ؛
در بیابان ِ فاصله ها
و من همچنان سرابی
که تو را به خود میکشاند
من در دستهای تو بودم
کافی بود زمین را درست در زیز پایت بکـَنی
تا از چشمهء زلالِ محبت سیراب شوی
ولی تو باز از روی من پریدی
به امید ِآب ِ حیات ؛ غرق شدی در سراب خیالت...
در خط مستقیم ِ
چشمهایت آب و
در دل ِ خاک دفن شدم
تو بدنبال من تشنه ؛
در بیابان ِ فاصله ها
و من همچنان سرابی
که تو را به خود میکشاند
من در دستهای تو بودم
کافی بود زمین را درست در زیز پایت بکـَنی
تا از چشمهء زلالِ محبت سیراب شوی
ولی تو باز از روی من پریدی
به امید ِآب ِ حیات ؛ غرق شدی در سراب خیالت...
شـب ، رنگش را ....
مدیون ِ چشم ِ توست !
مـن ،
آرامـشـم را ...
مدیون ِ چشم ِ توست !
مـن ،
آرامـشـم را ...
یادت هست فقط میگفتی لب تر کن؟
لب که هیچ چشمانم را نیز تر کردم ولی باز ترکم کردی...
لب که هیچ چشمانم را نیز تر کردم ولی باز ترکم کردی...
برگرد،
من نگذاشتم روی صندلی تو هیچکس بنشیند
حتی غبار...
من نگذاشتم روی صندلی تو هیچکس بنشیند
حتی غبار...
هـــــــــــــــــــــــــی تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو...!!!
روزی مــــــــــــي رسَــــــــــــد...
کـــه بَـــــــعـــــــد اَز دعـــــــــــــوا بــــــا او؛
بـــا يــــــــــــــــــادِ مَـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن..
آرام مــــــــــی گــــــــــيـــــــــری...
شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــک نَـــــــــــــــکُـــــــــــــــــن.
روزی مــــــــــــي رسَــــــــــــد...
کـــه بَـــــــعـــــــد اَز دعـــــــــــــوا بــــــا او؛
بـــا يــــــــــــــــــادِ مَـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن..
آرام مــــــــــی گــــــــــيـــــــــری...
شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــک نَـــــــــــــــکُـــــــــــــــــن.
هی ﺩﺧﺘﺮ,
ﭼﺮﺍ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ چون ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﻏﻤﮕﯿﻦﺑﺎﺷﯽ؟ ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ؟ !
ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ !
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺧﺘﺮﯼ !
ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ ﻛﻪ ﮐﻼﺱ ﺑﺬﺍﺭﯼ ! ﻛﻪ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﯽ !
ﺍﻭﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﺠﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺗﻮﺭﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﮐﻨﻪ !
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﺨﻮﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺍﺷﮑﺘﻮ ﺩﺭﺍﺭﻩ !
ﺍﺻﻼ ﺑﺮﺍ ﭼﯽ ﺑﻪ ﯾﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻣﺬﮐﺮ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﺩﯼ
ﺷﺎﺩﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ ﺍﺯﺕ ﺑﮕﯿﺮﻩ؟ !
ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻤﺶ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ !
ﺧﻮﺩﺗﻮ ﮔﻮﻝ ﻧﺰﻥ !
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻪ،
ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﻏﻤﺘﻮ ﺑﺒﯿﻨﻪ !
ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻋﺎﻣﻞ ﻏﻤﺖ ﺑﺎﺷﻪ!!
ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺵ !
ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﻧﺎﺯ ﮐﻦ !
ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ !
ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻦ !
ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﮐﻦ !
ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ !
ﺍﻣﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﻏﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻲ ﺗﻮﯼ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ
ﯼ ﺗﻮ ﺟﺎ ﺩﺍﺩﻥ !
ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮ، ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯽ !
ﯾﮏ ﻋﻤﺮ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯽ !
ﺍﻣﺎ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ،
ﺑﺎ ﺣﺴﺎﯼ ﺍﻟﮑﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﻣﯽ
ﺷﻪ،
ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺧﺪﺷﻪ ﺍﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﮑﻨﯽ..
ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺵ، ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ...
ﭼﺮﺍ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ چون ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﺸﻪ
ﻏﻤﮕﯿﻦﺑﺎﺷﯽ؟ ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﯽ؟ !
ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ !
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺧﺘﺮﯼ !
ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ ﻛﻪ ﮐﻼﺱ ﺑﺬﺍﺭﯼ ! ﻛﻪ ﻧﺎﺯ ﮐﻨﯽ !
ﺍﻭﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﺠﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺗﻮﺭﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﮐﻨﻪ !
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﺨﻮﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﺍﺷﮑﺘﻮ ﺩﺭﺍﺭﻩ !
ﺍﺻﻼ ﺑﺮﺍ ﭼﯽ ﺑﻪ ﯾﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻣﺬﮐﺮ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﺩﯼ
ﺷﺎﺩﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ ﺍﺯﺕ ﺑﮕﯿﺮﻩ؟ !
ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻤﺶ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ !
ﺧﻮﺩﺗﻮ ﮔﻮﻝ ﻧﺰﻥ !
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﻪ،
ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﻏﻤﺘﻮ ﺑﺒﯿﻨﻪ !
ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻋﺎﻣﻞ ﻏﻤﺖ ﺑﺎﺷﻪ!!
ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺵ !
ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﻧﺎﺯ ﮐﻦ !
ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ !
ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻦ !
ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﺍﺳﺘﺪﻻﻝ ﮐﻦ !
ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ !
ﺍﻣﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﻏﻢ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﻲ ﺗﻮﯼ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺩﺧﺘﺮﻭﻧﻪ
ﯼ ﺗﻮ ﺟﺎ ﺩﺍﺩﻥ !
ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮ، ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯽ !
ﯾﮏ ﻋﻤﺮ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯽ !
ﺍﻣﺎ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ،
ﺑﺎ ﺣﺴﺎﯼ ﺍﻟﮑﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﻣﯽ
ﺷﻪ،
ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ ﺧﺪﺷﻪ ﺍﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﮑﻨﯽ..
ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺵ، ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ...