معماری با مصالحی از جنس دل

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد ،

ولی باران نمیداند که من دریایی از دردم ،

به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم

 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
همیشه نمے شود

زد به بی خیالے و گفتــــ:

تنهـــــا آمَــده امــ ٬ تنهـــــــا می رومـ

یک وقت هایی
شاید حتے برای ساعتے یا دقیقه اے ...

کم می آورے

دِل وآمــآنده اتـــ یکـ نـَفــر را مے خواهد !
:cry:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شنیده بود:

زیر باران باید رفت…..

فکر میکرد:

زیر باران باید؛ رفت!
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی دانم چرا بیمارم امشب....

سکوتی خفته در رفتارم امشب...

غمم با اشک دل اهسته می گفت ....

پریشان از فراق یارم امشب
....
 

ESPEranza

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هنوز هم
از دو تكه طناب و یك تكه ی چوب
و یك هوار شادی و آرزوهای خوب
برای خودش تاب میسازد
كودك دل من !
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زندگي در چشم من شب هاي بي مهتاب را ماند،
شعر من نيلوفر پژمرده در مرداب را ماند،
ابر بي باران اندوهم،
خار خشك سينه كوهم.
سال ها رفته ست كز هر آرزوي آغوشم.
نغمه پرداز جمال و عشق بودم-آه-
حاليا،خاموش خاموشم،
ياد از خاطر فراموشم...
 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
میگویند زندگی تکرار لحظه هاست...
پس چرا لحظه های من تکرار نمیشود؟؟؟
چرا دیگر تو را ندارم؟؟؟ یک دنیا دلم گرفته ای خدا...
 

ایلین1366

عضو جدید
کاربر ممتاز
دست هایتکه مال من باشد ...!


هیچکس مرا...


دست کم نخواهد گرفت ...!!!
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلـــــم کـــودکــی مـیـخــواهــد
چـه حـس گـنـگ و مـبـهـمـی ســت
جـا مــانـدن بـخــشــی از وجـودت در کــودکــی...
حــس ایــنـکـه نـه بـه دنـیـای آدم بـزرگ هــا تـعـلق داری
نـه در دنـیـای کــودکــی جـایــی بـرایــت هــســت...
ایــن روزهــا حـس جـا مـانـدن بیــن دو دنـیـای مــتــضـاد را دارم...
 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلتنگی هایت را
در آغوش بگیرو بخواب...
هیچ کس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد
این جمع پر از تنهاییست...

 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
جـــــــایـــی مــــی خــــواهــــم بـرای فـــریــادهـــایــم
خـــســـتــه امخــســتــه از ایــن ســـکــوت تکــــــــراری
از حـــرف هــایــی کــــــه بایـــد گـفـــتامـــــــــا
در ســــرزمــیــن مــنبــیـــان حـــقــایقجــرمـــی ســـت نــابــخـــشــودنـــی
خـــســته ام از دنـیــایـــی کـــه
آدمـــهــایــش وانــمــود کـــردن را خـــوب بـــلــدنــد
وانـــمــود مــیــکــنـند کـــه انســـان هـــســتــنـد
دنـیـــای غریــبــــی ســت...
 

*LOGAN*

عضو جدید
و عشق همان خون تپنده ای است
که از رگی بریده

بیرون می جهد

راهی برای بند آمدنش نیست

باید بریزد آنقدر،

بپاشد آنقدر

تا لخته

لخته

خاطره شود

هیچ کس از لخته خون ناخوانده

خزیده در قلب

نشسته بر سر

جان سالم به در نبرده ست.


 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
درست مثل فنجان قهوه

که ته مي کشد

پنجره

کم کم از تصوير تو

تهي مي شود

حالا من مانده ام و پنجره اي خالي و فنجان قهوه

که از حرف هاي نگفته

پشيمان است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه در دل ِ من
چه در سر ِ تو
من از تو رسیدم به باور ِ تو

تو بودی و من ، به گریه نشستم برابر ِ تو
به خاطر تو
به گریه نشستم
بگو چه کنم …

با تو ، شوری در جان
بی تو ، جانی ویران
از این ، زخم ِ پنهان
می میرم …

نامت در من باران
یادت در دل طوفان
با تو ، امشب پایان
می گیرم …

نه بی تو سکوت
نه بی تو سخن
به یاد ِ تو بودم
به یاد ِ تو من
ببین غم ِ تو رسیده به جان و دویده به تن
ببین غم ِ تو رسیده به جانم ،
بگو چه کنم…
 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی " قهوه ات " تلخ باشد...
می توانى آن را با شکر شیرین کنی...
اما... وقتی " گذشته ات " تلخ باشد...
با هیچ چیزی شیرین نمی شود.....!
 

*LOGAN*

عضو جدید
چه خـوب بود اگر تـُنگ کوچک دلمان مثل دوران کودکـی
پُر بود از ماهیان قرمز صداقت و سادگــی...


 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]اثر انگشتِ ما از قلب هایی که لمسشان کردیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]هیچ وقت پاک نمی شود...[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]چیزی که بیشتر از همه عشق را تباه می کند،[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]این است که یکدفعه متوجه می شوی [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]رفتار مقبول سابق ات دیگر مضحک شده است[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot][/FONT]

 

muhammad-k

کاربر بیش فعال
زندگی یعنی:
ناخواسته به دنیا آمدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد،مردن.
 

*LOGAN*

عضو جدید
تنهایی ام را با کسی قسمت نخواهم کرد

یک بار قسمت کردم ، چندین برابر شد
. . .

 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
بـآ مـטּ لـج نڪـטּ بغــض نـفهمـ !

ایـטּ ڪہ خــوבت رآ گوشـہ ے گـلو قـآیـمـ ڪنـے ،


چـیزے رآ عـوض نمـے ڪنـב ...


بـالآخـره یـآ
اشڪ میـشـوے


בر چـشـمـآنـمـ



یـآ عُـقــבه בر בلـمـ



 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا حالا شده چشمات پر از اقیانوس اشک باش


ه اما نتونی جاریش کنی؟


تا حالا شده یه دنیا حرف کنج دلت سنگینی کنه


و قلبت از سنگینیش تیر بکشه!!


اما نتونی به کسی بگی ؟




تا حالا شده یه تلنبار بغض بیخ گلوت گیر کرده باشه


و از تیزیش احساس خفگی کنی


ژ اما مجبور باشی جلوشو بگیری تا نترکه!!!


تاحالاشده بخوای بری ازاین دنیا؟


؟؟اصلا نباشی برای همیشه محوبشی؟؟؟


آره لعنتی...؟!؟!




حال این روزهای من اینگونست..!
 
بالا