معماری با مصالحی از جنس دل

venoos*m

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه از سفید و نه از سیاه . . .

دیگر از هیچ یک نمی نویسم !

دیگر نه از تو می نویسم و نه از رفتنت . . .

هیچ کدام را نمی خواهم ، همین چند سال خاطره برای گریه هایم کافیست !

خسته تر از صدای من ، گریه ی بی صدای تو
حیف که مانده پیش من ، خاطره ات بجای تو
رفتی و آشنای تو ، بی تو غریب ماند و بس
قلب شکسته اش ولی پاک و نجیب ماند و بس
طعنه به ماجرا بزن ، اسم مرا صدا بزن
قلب مرا ستاره کن ، دل به ستاره ها بزن
تکیه به شانه ام بده ، دل به ترانه ام بده
راویِ آوارگی ام ، راه به خانه ام بده
یکسره فتح می شوم ، با تو اگر خطر کنم
سایه ی عشق می شوم ، با تو اگر سفر کنم
شب شکنِ صد آینه ! با شب من چه می کنی ؟
این همه نور داری و صحبت سایه می کنی
وقت غروب آرزو ، بُهت مرا نظاره کن
با تو طلوع می کنم ،‌ ولوله ای دوباره کن
با تو چه فرق می کند زنده و مرده بودنم ؟
کاش خجل نباشم از ، عاشقِ عشق بودنم
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما...

اعجاز ما همین است
ما عشق را به مدرسه بردیم
در امتداد راهرویی کوتاه
در آن کتابخانه کوچک
تا باز این کتاب قدیمی را
که از کتابخانه امانت گرفته ایم
- یعنی همین کتاب اشارات را -
با هم یکی دو لحظه بخوانیم
ما بی صدا مطالعه می کردیم
اما کتاب را که ورق می زدیم
تنها گاهی به هم نگاهی ...
نا گاه انگشت های "هیس!"
ما را از هر طرف نشانه گرفتند
انگار غوغای چشم های من و تو
سکوت را در آن کتابخانه رعایت نکرده بود !
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
کشت تقدیر تو ما را به که باید گفت؟
مردم از درد خدا را به که باید گفت؟
سرنوشتم اگر این است که می بینم
حکم تغییر قضا را به که باید گفت؟
آی خط خوردگی صفحه ی پیشانی!
این همه خط خطا را به که باید گفت؟
مو به مو حادثه بارید به هر بندم
تیر باران بلا را به که باید گفت؟
هر نفس آهی و هر آینه اشکی شد
وضع این آب و هوا را به که باید گفت؟
هر دمی دردی و هر ثانیه سالی بود
شرح این ثانیه ها را به که باید گفت؟
هذیان بود و شب و تاب و تب تردید
درد و درمان و دوا را به که باید گفت؟
چه کنم این همه اما و اگرها را
این همه چون و چرا را به که باید گفت؟
آفرین بر تو و نفرین به خودم گفتم
جز تو نفرین و دعا را به که باید گفت؟
شکوه از هر چه و هر کس به خدا کردم
گله از کار خدا را به که باید گفت؟!
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]خـــــــداوندا…![/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif] در گلویــم ابـــــر کوچکی استـــ[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif] که خیالـــ بارش ندارد…[/FONT][FONT=arial,helvetica,sans-serif] میشود مـــرا بغــــــل کنی..؟؟[/FONT]​
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
لحظه های کاغذی

خسته‌ام از آرزوها، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی، بالهای استعاری
لحظه‌های کاغذی را روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانی، زندگیهای اداری
آفتاب زرد و غمگین، پله‌های رو به پایین
سقفهای سرد و سنگین، آسمانهای اجاری
با نگاهی سرشکسته، چشمهایی پینه‌بسته
خسته از درهای بسته، خسته از چشم‌انتظاری
صندلیهای خمیده، میزهای صف‌کشیده
خنده‌های لب پریده، گریه‌های اختیاری
عصر جدولهای خالی، پارکهای این حوالی
پرسه‌های بی‌خیالی، صندلیهای خماری
سرنوشت روزها را روی هم سنجاق کردم
شنبه‌های بی‌پناهی، جمعه‌های بی‌قراری
عاقبت پرونده‌ام را با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری
روی میز خالی من، صفحه‌ی باز حوادث:
در ستون تسلیت‌ها نامی از ما یادگاری
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم که می شود

از تمام رمز و راز های عشق
جز همین سه حرف
جز همین سه حرف ساده میان تهی
چیز دیگری سرم نمی شود
من سرم نمی شود
ولی........
راستی
دلم که می شود
........
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
خيال تو....

مردن چقدر حوصله ميخواهد
بي آنکه در سراسر عمرت يک روز
يک نفس بي حس مرگ زيسته باشي
امضاي تازه من ديگر امضاي روزهاي دبستان نيست
اي کاش آن نام را دوباره پيدا کنم
اي کاش آن کوچه را دوباره ببينم
آنجا که ناگهان نام کوچکم از دستم افتاد
و لاي خاطره ها گم شد
آنجا که يک کودک غريبه
با چشم هاي کودکي من نشسته است
از دور لبخند او چقدر شبيه لبخند من است
آه اي شباهت دور! اي چشمهاي مغرور!
اين روزها که جرات ديوانگي کم است
بگذار باز هم به تو برگردم
بگذار دست کم گاهي
خواب تو را ببينم
بگذار در خيال تو باشم
بگذار... بگذريم ...
اين روزها خيلي دلم براي گريه تنگ است ....
خیلی........
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
آن روزها ی خوب که دیدیم، خواب بود

آواز عاشقانه ی مادر در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست
دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست
سربسته ماند بغض گره خورده در دلم
آن گریه های عقده گشا در گلو شکست
ای داد، کس به داغ دل باغ، دل نداد
ای وای، های های عزا در گلو شکست
آن روزها ی خوب که دیدیم، خواب بود
خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست
«باد...ا» مباد گشت و «مبادا»به باد رفت
«آیا» ز یاد رفت و «چرا» در گلو شکست
فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند
نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست
تا آمدم که با تو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست....
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
از تو که حرف می‌زنم ...
همه فعل‌هایم ماضی‌اند !
حتی ماضی بعید !
ماضی خیلی خیلی بعید ...
کمی نزدیک‌تر بنشین ...
دلم برای یک حال ساده
تنگ شده است !!!
:(:heart:
 

نادین

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر چه هستي ... باش ...

با توام ای لنگر تسکین!
ای تکان‌های دل!
ای آرامش ساحل!
با توام ای نور!
ای منشور!
ای تمام طیف‌های آفتابی!
ای کبود ِ ارغوانی!
ای بنفشابی!
با توام ای شور، ای دلشوره‌ی شیرین!
با توام ای شادی غمگین‌!
با توام ای غم!
غم مبهم!
ای نمی‌دانم!
هر چه هستی باش!
اما کاش...
نه، جز اینم آرزویی نیست:
هر چه هستی باش!
اما باش!:love::heart:
 

marziye70

عضو جدید
آتش روشن کردم و عهد کردم
تا خاموش شدنش دعایت کنم
میدانم به آن چه میخواهی میرسی!
چرا که من هر بار یک هیزم اضافه میکنم....!!!!!!!
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوباره دلم برايت تنگ شده است ، دوباره دلم هواي تو را کرده است

دلم ميخواهد هميشه در کنارم باشي و من نيز برايت از عشق بگويم

بگويم که خيلي برايم عزيزي

برايم بهتريني
 

Ahmad Engineer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اندوهم را سر مي کشم وباقيمانده ي اشکهايم را

به ابري مي بخشم که

سالهاست مرده!

آنقدر دلم نازک شده

که با يک آه مي شکند.
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]یک نفر نیست که غمهای مرا بشناسد[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]یک نفر نیست که دنیای مرا بشناسد[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]یک نفر نیست که رویای مرا بشناسد [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]یک نفر نیست که در نیمه شب دلتنگی [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]غم پنهان ، غم پیدای مرا بشناسد[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]یک نفر نیست که از شعله سوزنده اشک [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]طلب عشق و تمنای مرا بشناسد [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]یک نفر نیست که در نیمه شب دلتنگی [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]غم پنهان ، غم پیدای مرا بشناسد[/FONT]
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چشم هايم

دور تا دور تو را

ديواري بلند کشيده اند

که ...

باورکن! دست خودم نيست ...

اگر مي خواهي سرک بکشي بيرون

بايد پا بگذاري روي نگاهم

و بالا بروي ...

بگذار عزيزم !

راهي جز اين نيست ...!
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو مرا میفهمی
من تو را میخواهم
و همین ساده ترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تو را ناب ترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی تا ابد در دل من میمانی
 

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با تمـام مـداد رنـگی هـای دنـیا
بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی !
خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام …
تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت :
دوستت دارمــ خاص ترین مخـاطب خـاص دنیـا !


 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای آنکه بتوان کمی ..... حتی شده کمی
زندگی کرد
باید دوبار متولد شویم
ابتدا تولد جسممان است و سپس تولد روحمان
هر دو تولد مانند کنده شدن می ماند
تولد اول بدن را به این دنیا می کشاند
و تولد دوم روح را به آسمان پرواز می دهد .....




 

muhammad-k

کاربر بیش فعال


دست از پا خطا کنی تعویض میشوی

همین حوالی کسی شبیه توست

این است پیام عشق های امروزی . . .


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیشب خدا را دیدم آن گوشه میگریست ..
من نیز گریستم!
هردو یک درد داشتیم:

"آدمها"
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



هـــــــمین کـــه عشــق باشــد

آن هـــــــم در حوالی تــــــــو

هر چقـــــــدر هم که پاییــــز باشد

بــــــــــــــهاری ترین هوا سهــــم مـــن است

...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

بدترین قسمت زندگی* ؛ انتظار کشیدن است

اما ... بهترین قسمت زندگی*

داشتن کسی* است که ارزش انتظار کشیدن داشته باشد ... !!!

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با تمـام مـداد رنـگی هـای دنـیا
بـه هـر زبـانی که بـدانی یـا نـدانی !
خـالی از هـرتشبیه و استعـاره و ایهـام …
تنهـا یکــ جملـه برایـت خـواهـم نوشت :
دوستت دارمــ خاص ترین مخـاطب خـاص دنیـا !


هــوای تو را میــخواهم در این حال دلتنــگی


امــواجــی از یاد تــو را میــــخــواهـــم


در دریای خاطره های به یادماندنی


میخوانمت تا دلم آرام بماند


 

nasim_shsh

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی شبیه شعریست
قافیه هایش با من
"تو"
فقط همیشه ردیف باش..!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم كه ميگيرد
من دود مى شوم
و
سيگارم كمبودت را خودسوزى ميكند
 
بالا