معماری با مصالحی از جنس دل

anahita1370

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]بی قرار توام ودر دل تنگم گله هاست[/FONT]
[FONT=&quot]آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست [/FONT]
[FONT=&quot]مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب [/FONT]
[FONT=&quot]در دلم هستی و بین من وتو فاصله هاست [/FONT]

 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو می ری و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن که چرا گریه نمی کنم بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم ،اما برای تماشای تو همین یک لحظه باقیست.
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آه،در اقلیم تقدیر
سر ساعت:دلتنگی
در دقیقه:تنهایی
وثانیه:دلواپسی
تحویل میدهم سالی را که در کنار تو نبودم
و تحویل میگیرم سالی را که در کنارم نخواهی بود
باز هم بی تو
در تقویم زندگی
لحظه ای که غم نبودنت به اوج میرسد
سال تحویل میشود...

 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زندگیت را،خودت مینوازی به زودی خواهی فهمید
مهم نیست چندنفرمهمان موسیقی زندگیت میشوند
مهمان ها،می آیندومیروند.....
وفقط خودت تاآخرشنونده خودت خواهی ماند
یادت باشدمهم این است که طوری بنوازی که تاآخراین موسیقی لذت ببری
وبلندشوی وبرای خودت دست بزنی....
بی خیال نداشته هایت
بی خیال هرچه که خیالت راناآرام میکند.....
به من بگوببینم!!!!!
امروزنفس کشیده ای؟
آری؟
پس خوش به حالت
عمیق نفس بکش؛
عمیق عشق را؛
زندگی را؛
بودن را؛
بچش؛
ببین؛
لمس کن؛
وباتک تک سلولهایت فریادبزن:
《معبودمن شکرکه مراجان بخشیدی》
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ﻧﻮﺷﺘﻢ ﭘﯿﺪﺍﯾﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﺧﺒﺮﯼ ﺑﺪﻩ، ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﻫﺴﺘﻢ . ﻧﻮﺷﺖ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﺒﺎﺵ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺁﺩﻡ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﺑﺎﺯﺧﻤﻬﺎﯾﺶ ﺑﺴﺎﺯﺩ. ﺑﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺴﺎﺯﺩ. ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﺶ ﺑﺴﺎﺯﺩ، ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﺮﺩﺵ ﺑﺴﺎﺯﺩ . ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ ﺣﺘﯽ،
ﺑﺴﺎﺯﺩ . ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﺁﺩﻡ ﺩﺳﺖ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﺩ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩﺵ، ﺩﻭﺭ ﮔﺮﺩﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﺷﺘﯽ
ﮐﻨﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺷﻮﺩ . ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ، ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﻠﻨﺪ
ﺷﺪﻥ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻪ ﺯﺍﻧﻮﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﺷﺎﻧﻪﺀ ﺩﯾﮕﺮﯼ . ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﮔﻮﻝ ﺑﺰﻧﺪ ﻫﯽ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﻨﺪ ﺍﯾﻦ
ﻫﻢ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ . ﺍﺯ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﺯﺵ ﺭﺍ . ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺖ ﺳﻨﮓ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﺪ ﺩﻡ ﻧﺰﻧﺪ ﮐﻢ ﮐﻢ
ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ، ﺑﻠﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﺒﺎﺵ ﺑﻠﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﻣﻦ ....
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
كفشهايم را ميپوشم ودر زندگي قدم ميزنم،من زنده ام وزندگي
((ارزش)) رفتن دارد
آن قدر مي روم تا صداي پاشنه هايم
گوش ((نااميدي)) را كر كند
خوب ميدانم كه گاه كفشها،
پاهايم را ميزند، ميفشرند وبه درد ميآورند
اما من همچنان خواهم رفت
زيرا(( زندگي)) ارزش لنگ لنگان رفتن را نيز دارد
زندگي نه ماندن است نه رسيدن
زندگي به ((سادگي)) رفتن است
به همين راحتي،
زندگي چقدر ((آسان)) است ...
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفت: هیچ‌کس از دوری و نبودِ هیچ‌کسی نمرده! مُرده؟
توو دلم گفتم اونایی که مردن، زبانِ گفتن ندارن..
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دروغ هایت را به من بده
آن ها را خواهم شُست
و در گوشه ی دنجِ بی گناهی از قلبم
از آنها حقایق خواهم ساخت ..
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای آنکه رو در روی هم در نیاییم هر کدام نیمی از وجودمان را کُشتیم. تو نیمی را که زندگی کرده بودی و من نیمی را که آرزو می کردم.
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آنچه که من و تو را از هم جدا کرد رفیقِ من، نه دستِ روزگار بود و نه رفقای تازه، ما آدمها از آن جای مسیر از هم جدا می شویم که دیگر، رویاهای مشترکی نداریم.
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
غم انگیز بود اما حرفِ آخرش همین بود: " بینِ تلاش برای زنده ماندن و تلاش برای زندگی کردن، اولی را انتخاب کن، چون دلت نمی شکنه!"
من دومی را انتخاب کردم و اون اولی. اما امروز هر دو دل‌هامان شکسته، با این تفاوت که من آخرین باری که دلم شکست را یادم نیست و اون اولین بار ..
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زیاد خوب نباش
زیاد دم دست هم نباش
زیاد که خوب باشی...
دل آدم ها را می زنی
آدم ها این روز ها...
عجیب به خوبی...و
به شیرینی...
آلرژی پیدا کرده اند
زیاد که باشی...
زیادی می شوی

 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
دلـم بهـانه ی تـو را دارد
تـو میدانی بهـانه چیسـت ؟
بهـانه همـان اسـت که ....
شب ها خـواب ازچشـم خیس من میدزدد . . .
بهـانه همـان اسـت که ....
روزهـا میـان انبـوهی از آدم هـا ،
چشمـانم را پـی تـو میـگردانـد . . .
بهـانه همـان صبـریسـت که ....
به لبـانم سکوت میدهـد . . .
تـا گلایه ای نکنـم از نبـودنت . . . 
 

AvA-6586

کاربر فعال تالار حسابداری ,
کاربر ممتاز
دختـــر استـــ دیـگـــر...
گاهــی دلــش میـخواهــد بــهانـه هــای الکــی بگیــرد بـه هــوای آغــوش تـــو!
کـهــ تــو آرام ؛ خیــلی آرام در گوشـــش زمزمـــه کـــنی:
"ببـیــــن ، مــــن عاشـــــقتم"

 
بالا