معماری با مصالحی از جنس دل

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
 

MEHRNOOSH.D

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مــــرا بـــــــﮧ دیگـر ...

وا مـگـذار..

روز
میبــنـیمـــان...

تــــــاب نـــــمــــ
آور
!
 

MEHRNOOSH.D

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقـــــــــتـــﮯ مـــــﮯ خــواهـــمـــت و نیـــــستـــﮯ ...
اتـــــفـــــاق تـــازﮭ اﮯ نـمــــﮯ افــتـــــد!
فقــــطــ مــــ!
ذرﮭ ذرﮭ ایـــــوب مـــﮯ شـــــوم...

 

MEHRNOOSH.D

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دنیــــــا....هـــرچــ قــــدهــــم کـــه ....کـــــوچـکـ بـــاشــد...تــــــــــو از مـن دور شـــده اےو...ایـــــــن تـــــمام واقــعیـــــت هـاست!

 

ziba 22

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست؛
زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد؛
ای کاش من هم مثل او به خدایم ایمان داشتم...
 
آخرین ویرایش:

ziba 22

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینطور نمیشود

باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد

غــرق در فـکرت شدن اصلا دست خودمــ نیست.....
 
آخرین ویرایش:

ziba 22

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خــــدایا

آدم هــــای ســـرزمینم همه شــــان مهــــربانی را دوست دارند
همـــــه شان محبت را دوست دارنــــد

و تک تکشــــان عشــــــق را...
فقـــط کمی بلـــد نیســـتند نحــــوه ی ابراز آن را ،
مکان ابـــراز آن را
و گاهی زمـــانش را...
خـــــدایا
خودت بیــــاموز به همــــه
همـــــه ی این هــــــا را...!
 

ziba 22

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدای من ؛
دوست دارم سر سنگینم را ؛
که پر از دغدغه دیروز و هراس فرداست ؛
بر شانه های صبورت بگذارم ؛
و آرام برایت بگویم شرح حال دلم را ؛
که زیر آوار گناهانم ؛ هنوز با تمام قدرتشنام زیبای تو را صدا می زند
 
آخرین ویرایش:

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کسی دیگر نمی کوبد در این خانه ی
متروک ویران را
کسی دیگرنمی پرسد چرا تنهای تنهایم
ومن چون شمع می سوزم
ودیگر هیچ چیز از من نمی ماند
ومن گریان و نالانم
ومن تنهای تنهایم
درون کلبه ی خاموش خویش اما
کسی حال من غمگین نمی پرسد
ومن دریای پر اشکم
که توفانی به دل دارم
درون سینه ی پر جوش خویش اما
کسی حال من تنها نمی پرسد
ومن چون تک درخت زردپاییزم
که هر دم با نسیمی میشود
برگی جدا از او
ودیگر هیچ چیز از من نمی ماند...
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شتاب مکن
که ابر بر خانه ات ببارد
و عشق
در تکه ای نان گم شود
هرگز نتوان
آدمی را به خانه آورد
آدمی در سقوط کلمات
سقوط می کند
و هنگام که از زمین برخیزد
کلمات نارس را
به عابران تعارف می کند
آدمی را توانایی
عشق نیست
در عشق می شکند و می میرد

 

ریحانه سعادت

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو را به جای همه ی کسانی که نشناخته ام دوست میدارم

تو را به خاطر عطر نان گرم

برای برفی که آب شد دوست میدارم

تو را برای دوست داشتن دوست میدارم

تو را به جای همه ی کسانی که دوست نداشتم دوست میدارم

برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت

برای لبخندی که محو شد و هیچ وقت نشکفت دوست میدارم

تو را به خاطر خاطره ها دوست میدارم

برای پشت کردن به آرزوهای محال

برای نابودی توهم و خیال ذوست میدارم

تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم

تو را به خاطر بوی لاله های وحشی

به خاطر گونه ی زرین آفتابگردان

برای بنفشی بنفشه ها دوست میدارم...:gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

honey2009

کاربر بیش فعال
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]زندگيت را ، خودت می نوازی[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]به زودی خواهی فهميد[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]مهم نيست چند نفر مهمان موسيقی زندگيت می شوند[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]مهمان ها ، می آيند و می روند...[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و فقط خودت تا آخر شنونده خودت خواهی ماند[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]يادت باشد مهم اين است طوری بنوازی[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]كه تا آخر از اين موسيقی لذت ببری[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و بلند شوی و براي خودت دست بزنی ...[/FONT]
 

honey2009

کاربر بیش فعال
زندگي را نخواهيم فهميد اگر از همه گل‌هاي سرخ دنيا متنفر باشيم فقط چون در کودکي وقتي خواستيم گل‌سرخي را بچينيم خاري در دستمان فرو رفته است؟
 

honey2009

کاربر بیش فعال
زندگي را نخواهيم فهميد اگر ديگر آرزو کردن و رويا ديدن را از ياد ببريم و جرات زندگي بهتر داشتن را لب تاقچه به فراموشي بسپاريم فقط به اين خاطر که در گذشته يک يا چند تا از آرزوهايمان اجابت نشدند.
 

honey2009

کاربر بیش فعال
زندگي را نخواهيم فهميد اگرعزيزي را براي هميشه ترک کنيم فقط به اين خاطر که در يک لحظه خطايي از او سر زد و حرکت اشتباهي انجام داد.
 

honey2009

کاربر بیش فعال
فراموش نکنيم که بسياري اوقات در زندگي وقتي به در بسته‌اي مي‌رسيم و يک‌صد کليد در دستمان است، هرگز نبايد انتظار داشته باشيم که کليد در بسته همان کليد اول باشد. شايد مجبور باشيم صبر کنيم و همه صد کليد را امتحان کنيم تا يکي از آنها در را باز کند. گاهي اوقات کليد صدم کليدي است که در را باز مي‌کند و شرط رسيدن به اين کليد امتحان کردن نود‌ و نه کليد ديگر است..

يادمان باشد که زندگي را هرگز نخواهيم فهميد اگر...کليد صدم را امتحان نکنيم فقط به اين خاطر که نود و نه کليد قبلي جواب ندادند. از روي همين زمين خوردن‌ها و دوباره بلندشدن‌هاست که معناي زندگي فهميده مي‌شود و ما با توانايي‌ها و قدرت‌هاي درون خود بيشتر آشنا مي‌شويم.
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آتش از اندوه هجران بهتر است

بی قرارم کردی و گفتی صبوری بهتر است

من نمی دانم کجا خواندم ، که یادم داده است ؟

یار وقتی در کنارت نیست ، کوری بهتر است ...
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لباسی ازرنگین کمان بپوش
رنگی رنگی شاد شاد
و با دلی به وسعت آسمان،به شادابی و طراوت جنگل ،به درخشندگی مهتاب ،به گرمی خورشید وآبی ترازدریا
پای به صحنه زندگی بگذار
با تمام توانت برقص و شاد زندگی کن
آنقدرشاد که جایی برای هیچ غمی باقی نماند
لباست را ازرنگین کمان بدوز
رنگی رنگی شاد شاد ‎
 

Autumn girl

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻢ ﺩﻧﯿــــﺎ ﺑﺪ ﻧﯿــﺴﺖ !!
ﮔﺎﻫﯽ ﯼ ﻧﻔﺮ
ﺑﺎ ﻧﻔﺲ ﻫﺎﯾﺶ ... ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﺶ ... ﺑﺎ ﮐﻼﻣﺶ ... ﺑﺎ ﻭﺟــﻮﺩﺵ ... ﺑﺎ ﺑـــﻮﺩﻧﺶ ...
ﺑﻬﺸﺘﯽ ﻣﯿﺴـــﺎﺯﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮎ ﺩﯾﮕﺮ
ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻭ ﺑﻬﺸﺖ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﯽ
 

ریحانه سعادت

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا میدونه که رفتن
آخرین جزای من بود
روز بارونی چشمات
شبای عزای من بود
خط فاصله عزیزم تو نزار بین تو و من
نگو از قصه ی بارون
نگو از رفتن و رفتن
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مشق دلتنگی

وقتی دلم هوای دلتنگی می کند

خواب هیچ شقایقی را پرپر نمی کنم

و برای هیچ پروانه ی عاشقی

شمع نمی سوزانم...

تنها کمی حوصله می خواهد

تا باران بگیرد و باغچه

به سکوت درختان پایان دهد

آن وقت تکیه می کنم

روی شانه های چمن و در

سکوت پرنده های عاشق

شعر می خوانم...
 

Elham*92

کاربر بیش فعال
میبینی!من هنوز پا به پای نیامدنت

تمام این همه تنهایی را رج می‌زنم

حالا تو هی در تکذیب این ترانه

کنار نارس‌ترین بهانه‌های دنیا بمان....!

دلخوش به خاموشی ِ چراغ این خانه نباش

که تا سوسوی چراغ ِ رویا در این خانه هست

من…

خدا…

و این خانه.....،

منتظرت می‌مانیم.
.....
 

mohammad azizi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگران تنهــــــــــــــــــــــ ـــهایی من نبــــــــــــــــــاش
تنهــــــــــــــــــــــ ـــــا نیستـــــــــــــــــــــ ـم
هــــــــــق هـــــــــــق گریه هایــــــــــــــــــــم
بی کسیهایـــــــــــــــــم
لــــــــــــرزش دستـهــــــــــــــــــــ ایم
همـــــــــــــــــــــــ ـه هستـــــــــــــــــــتند

 

hanane1

عضو جدید
کاربر ممتاز
جملـــه ای کـه یـــه نفـــر بعــد از پــدرش همیشــه
وقتی که ناراحته،
وقتی که خوشحاله ،
وقتی که کسی اَذیتش کرده،
وقتی که گرفتار میشه،
وقتی که دلش گرفته،
وقتی که کمک نیاز داره
وقتی که نا امید میشه
وقـتــــــــــــــــــی ...
" اگــــــه بـــــابـــــام بــــــــودش"

 
بالا