مشاعرۀ سنّتی

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در دیر مغان امد یارم قدحی در دست.............مست از می ومی خواران از نرگس مستش مست
شبتون خوش....
تنها
ماییم
من و تو
نظاره گان خاموش این خلاء
دل افسردگان پا در جای
حیران دریچه های انجماد هم سفران.

شب خوش
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تنها
ماییم
من و تو
نظاره گان خاموش این خلاء
دل افسردگان پا در جای
حیران دریچه های انجماد هم سفران.

شب خوش
نه دستی داشتم بر سر،نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم این چنین بی دست و پا خود را
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نه دستی داشتم بر سر،نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم این چنین بی دست و پا خود را
انتظار خبري نيست مرا
نه زياري نه ز دیار و دياري ، باري،
برو آنجا که بود چشمي و گوشي با کس،
برو آنجا که ترا منتظرند.
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو خود ای گوهر یک دانه کجایی آخر
کز غمت دیده ی مردم همه دریا باشد
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
در بهار زندگی احساس پیری می کنم ............................ با همه آزادگی فکر اسیری می کنم
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرو ای همسفر! یک لحظه خود راجای من بگذار
مرو!
تنها
اسیر جاده ام مانند جا پایت
تا سحر در حرم وصل تو پا برجا بود ............................................ کس ندیدم در این بزم به گران جانی شمع
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنگ است اگر به غمکده ی شهر جا حزین ............................... از دست ما که دامن صحرا گرفته است
تشنه ی بادیه را هم به زلالی در یاب
به امیدی که در این ره به خدا می داری
دل ربودی و بحل کردمت ای جان لیکن
به از این دار نگاهش که مرا میداری
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
تشنه ی بادیه را هم به زلالی در یاب
به امیدی که در این ره به خدا می داری
دل ربودی و بحل کردمت ای جان لیکن
به از این دار نگاهش که مرا میداری
یک غنچه صبا نمی گشاید ........................ گویا دل باغبان گرفته
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ماهی همیشه تشنه ام
ای زلال تابناک
یک نفس اگر مرا به حال خود رها کنی
ماهی تو جان سپرده روی خاک
زنده ياد فريدون مشيري
 

gelayor14

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو به من خندیدی
و نمیدانستی
با چ دلهره ای
سیب را من چیدم :D

Sorry dir shod
مست مستم، لیک مستی دیگرم..........امشب از هر شب به تو عاشق ترم
راست می گویم یک رگم هوشیار نیست....مستم اما جام و می در کار نیست
مست عشقم،مست شوقم، مست دوست.....مست معشوقی که عالم دست اوست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا