مشاعرۀ سنّتی

[yaldayi]

لایق وصل تو که من نیستم ................................ اذن به یک لحظه نگاهم بده

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
(چقدر زیباست این شعر)

 

[IRANIAN VOCAL]

هر نفس آواز عشق می رسد از چپ و راست
ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست

تو را چه غم که یکی از غمت به جان آید ........................... که دوستان تو چندان که می کُشی بیش اند

 

[IRANIAN VOCAL]

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
(چقدر زیباست این شعر)

یار اگر با ما گهی صلح و گهی پیکار داشت .................................... ما حریف عشق او بودیم و با ما کار داشت

 

[yaldayi]

هر نفس آواز عشق می رسد از چپ و راست
ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست

تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

 

[yaldayi]

یار اگر با ما گهی صلح و گهی پیکار داشت .................................... ما حریف عشق او بودیم و با ما کار داشت

ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود
تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار

 

[IRANIAN VOCAL]

ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود
تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار

رو از هوس بتاب که مردان راه حق ............................... محراب طاعت از دل بی آرزو کنند

 

[yaldayi]

تو را چه غم که یکی از غمت به جان آید ........................... که دوستان تو چندان که می کُشی بیش اند

داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ

 

[yaldayi]

رو از هوس بتاب که مردان راه حق ............................... محراب طاعت از دل بی آرزو کنند

خیلی زیبا بود

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

دردا...

 

[ملکه ی اسمان ها]

تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

دوش می امد و رخساره برافروخته بود..تا کجا باز دل غم سوخته ایی سوخته بود

 

[yaldayi]

دست به جان نمی رسد تا به تو بر فشانمش
بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش

 

[IRANIAN VOCAL]

دوش می امد و رخساره برافروخته بود..تا کجا باز دل غم سوخته ایی سوخته بود

دوست عزیزم مصرع دوم اینگونه است: تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود

دارند حریفان هوس خاطر شادی .................................. دلباختگان غیر غم یار ندارند

 

[ملکه ی اسمان ها]

دوست عزیزم مصرع دوم اینگونه است: تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود

دارند حریفان هوس خاطر شادی .................................. دلباختگان غیر غم یار ندارند

اهان بله حق با شماست.تشکر

 

[IRANIAN VOCAL]

دست به جان نمی رسد تا به تو بر فشانمش
بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش

شب داشتیم بزم خوشی با خیال تو .............................. هوشم خراب باده ی گفت و شنید بود

 

[yaldayi]

شب داشتیم بزم خوشی با خیال تو .............................. هوشم خراب باده ی گفت و شنید بود

چقد دال به من میوفته

دوش در صحرای خلوت گوی تنهایی زدم
خیمه بر بالای منظوران بالایی زدم

 

[IRANIAN VOCAL]

چقد دال به من میوفته

دوش در صحرای خلوت گوی تنهایی زدم
خیمه بر بالای منظوران بالایی زدم

من که یک عمر به دنیا بودم .............................. با شما بودم و تنها بودم

اینم"م"

 

[yaldayi]

من که یک عمر به دنیا بودم .............................. با شما بودم و تنها بودم

اینم"م"

مرسی

معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدبن قصه اش دراز کنید

دال برای شما

 

[IRANIAN VOCAL]

مرسی

معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدبن قصه اش دراز کنید

دال برای شما

دیدی که من با این دل بی آرزو عاشق شدم ......................... با آن همه آزادگی بر زلف او عاشق شدم

میم مثل مادر برای شما

 

[yaldayi]

دیدی که من با این دل بی آرزو عاشق شدم ......................... با آن همه آزادگی بر زلف او عاشق شدم

میم مثل مادر برای شما

فوق العاده بود...این شعر واقعا عالیه.مرسی

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

همچنان دال

 

[IRANIAN VOCAL]

فوق العاده بود...این شعر واقعا عالیه.مرسی

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است
چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

همچنان دال

درمانده ی سامان تهیدستی خویشم ............................ دردا که نگیرند ز عاشق دل و جان هیچ
حالا چ

 

[yaldayi]

درمانده ی سامان تهیدستی خویشم ............................ دردا که نگیرند ز عاشق دل و جان هیچ
حالا چ

سخت شد

چشم سعدی به خواب بیند خواب
که ببستی به چشم سحارت

 

[IRANIAN VOCAL]

سخت شد

چشم سعدی به خواب بیند خواب
که ببستی به چشم سحارت

تو عاشقان مسلّم ندیده ای سعدی ............................. که تیغ بر کف و سربنده دار در پیش اند

خسته نباشید دوست عزیزم.من باید برم فوتبال.داره دیر میشه.
خیلی خوب بود و خوش گذشت.شبتون به خیر

 

[yaldayi]

تو عاشقان مسلّم ندیده ای سعدی ............................. که تیغ بر کف و سربنده دار در پیش اند

خسته نباشید دوست عزیزم.من باید برم فوتبال.داره دیر میشه.
خیلی خوب بود و خوش گذشت.شبتون به خیر

همچنین. جالب بود باید برید فوتبال!!!
ممنون از حضورتون.شب شماهم بخیر

 

[IRANIAN VOCAL]

همچنین. جالب بود باید برید فوتبال!!!
ممنون از حضورتون.شب شماهم بخیر

بله من مربی فوتبال هم هستم و ساعت 22:30 تیمم تمرین داره.
موفق باشید

 

[yaldayi]

بله من مربی فوتبال هم هستم و ساعت 22:30 تیمم تمرین داره.
موفق باشید

اووووه.ببخشید من فکر کردم فوتبال از تلوزیون رو میگید.که برام جالب بود.
خیلی خوبه.
موفق باشیدوشاد.

 

[yaldayi]

تو عاشقان مسلّم ندیده ای سعدی ............................. که تیغ بر کف و سربنده دار در پیش اند

خسته نباشید دوست عزیزم.من باید برم فوتبال.داره دیر میشه.
خیلی خوب بود و خوش گذشت.شبتون به خیر

دیر آمدی از نگار سر مست
زودت ندهیم دامن از دست

 

[baran72]

دیر آمدی از نگار سر مست
زودت ندهیم دامن از دست

تا غبار وادی مجنون به یادم می رسد
آسمان بر سر زمین زیر قدم گم می کنم

 

[رجایی اشکان]

تا غبار وادی مجنون به یادم می رسد
آسمان بر سر زمین زیر قدم گم می کنم

من از تو ميمردم
اما تو زندگانی من بودی
تو با من ميرفتی
تو در من ميخواندی
وقتی که من خيابانها را
بی هيچ مقصدی ميپيمودم

 

[yaldayi]

من از تو ميمردم
اما تو زندگانی من بودی
تو با من ميرفتی
تو در من ميخواندی
وقتی که من خيابانها را
بی هيچ مقصدی ميپيمودم

این شعر سنتیه؟؟

من عادت بخت خویش دانم
هیهات که چون تو شاهبازی

 

[baran72]

این شعر سنتیه؟؟

من عادت بخت خویش دانم
هیهات که چون تو شاهبازی

یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ی ما شاد نکرد

 

[رجایی اشکان]

این شعر سنتیه؟؟

من عادت بخت خویش دانم
هیهات که چون تو شاهبازی

اون بستنیه که سنتیه اگه به صفحه اول تاپیک نگاهی انداخته بودید متوجه میشدید که استارتر هم تاپیکو با شعری از فروغ شروع کرده
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند