مشاعرۀ سنّتی

phalagh

مدیر بازنشسته
در غروبی ناله کردم هیچ کس یادم نکرد
در قفس جان دادم و صیاد آزادم نکرد
 

phalagh

مدیر بازنشسته
نمیدانم چرا عطر گل مریم در اینجا نیست
نمیدانم چرا در هر نگاهی غم فروزان است
نشان از آشنایی نیست
بهار انگار در غربت نمیروید

 

يامين

عضو جدید
کاربر ممتاز
در چارچوب پنجره ها
شب شعله می کشد
با دود گیسوان تو در باد
در امتداد راه مه آلود
در دود

 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک راهیست که در دست نسیم افتادست
همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست
از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا