یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت | چندان که بازبیند دیدار آشنا را |
هجوم فتنه های آسمانیتنها دو روز راه ميان زمين و ماه .
اما من و تو دور
آنگونه دور دور ، كه اعجاز عشق نيز
ما را به يكدگر نرساند ز هيچ راه
آه ! ...
پس ادامه اش چی شد؟؟؟یارت آنست که در پای تو جان می بخشد
هر چه از دست برآید به تو آن می بخشد
چشمه ی آب حیات ار شود از آن حبیب
لانه دل افروز تر است از چمنگفتم حرف اول تكراري نشه..
ترسم كه اشك چشمم گويد حقايق دل
اين راز مانده در سر گويد علايق دل
تو به سخن تکیه کنی ، من به کارنشان خانه ي خود را به باد نسپارم
چرا كه ساكن رودم ، كه با تو دريايي ست
یارب کجاست محرم رازی که یکزمانيوسف عزيزم رفت اي برادران رحمي
کز غمش عجب بينم حال پير کنعاني
در اين زمانه رفيقي که خالي از خلل است
صراحي مي ناب و سفينه غزل است
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |